نقد فیلم ماتریکس ؛ کامپیوتر جایگزین واقعیت جهان + بررسی جامع

ماتریکس فیلم آینده نگرانه‌ایی است با یک فرضیه ساده: جهانی که مردم خیال می‌کنند واقعی است. با فیگار و نوشتار نقد فیلم ماتریکس همراه ما بمانید.

شاید مردم در جهانی زندگی می‌کنند که واقعی اما در لابلای برنامه‌های کامپیوتری غوطه ور باشد. تا پیش از دهه 1980 و گسترش کامپیوتر، به خصوص کامپیوترهای خانگی، چنین فرضیه ای غیر قابل فهم بود. وفور کامپیوتر در زمانه ما، همه چیز، به خصوص روش‌های ارتباطی ما با همدیگر را عمیقا تغییر داده است.

کسانی که در اوایل قرن بیستم به دنیا آمده اند، تغییرات شگرفی را در حمل و نقل و ارتباطات شاهد بوده اند. ماشین، هواپیما، سفرهای فضایی، سینما، تلویزیون، همه و همه، در زمانی کوتاه، زندگی آنها را دگرگون کرده اند. بعضی ها واقعا از «عهد بوق» تا عصر سفرهای فضایی زندگی کرده اند. حوزه پزشکی و داروسازی نیز با تکنولوژی‌های جدید در تشخیص و درمان بیماری ها گام های بلندی برداشته است.

کامپیوتر در واقع نشانه های چنان انقلاب فرهنگی و اجتماعی گسترده ای را نوید می‌دهد که اگر نگوییم از همه تغییرات صورت گرفته در قرن بیستم بیشتر است، با همه آنها برابر است. تنها در این زمینه است که می‌توان ماتریکس را درک کرد. فرضیه فیلم که واقعیت مجازی کامپیوتر جایگزین واقعیت جهان می‌شود، خود نشانه ای است از توان بی حد و مرز کامپیوتر در تغییر و حتی تبدیل جهان ما. با نوشتار نقد فیلم ماتریکس همراه ما باشید.

نقد فیلم ماتریکس

کامپیوتر جایگزین واقعیت جهان + بررسی جامع

فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار نقد فیلم ماتریکس به آن‌ها اشاره خواهیم کرد به شرح زیر است:

  • تحلیل ساختاری روایت – هیچ چیز واقعی نیست
  • تحلیل تکنیکی – جلوه‌های بصری
  • تحلیل فلسفی و روانشناختی – ماجرای شورانگیز جنسیت
  • مشخصات فیلم
نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4
نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4

زمانی، عجیب نبود که بگوییم سرعت خیره کننده ای را که پیشرفت های علمی، جهان را با آن سرعت دگرگون کرده اند، دیگر هرگز نمی‌توان تکرار کرد. اما پیدایش کامپیوترهای سریع و جمع و جور و نسبتا ارزان، جهان را بار دیگر دگرگون کرده است. در ادامه با نوشتار نقد فیلم Matrix همراه فیگار بمانید.

تحلیل ساختاری روایت – هیچ چیز واقعی نیست

ماتریکس در میان جوانانی که آماده زندگی در این جهان دیجیتال بودند، موجی برانگیخت؛ آینده ای که هم هیجان انگیز است و هم تهدید آمیز در فیلم، که ماجرای آن در قرن بیست ویکم می‌گذرد، جهان در اثر جنگ میان انسان ها و ماشین های هوش مصنوعی ویران شده است.

همه کره زمین به بیابانی تبدیل شده است. زمانی که معلوم می‌شود انسان‌ها منبع انرژی خوبی برای این دستگاه ها هستند، دستگاه ها کره زمین را اشغال می‌کنند. آدمها مثل غلات، پرورانده و سپس درو می‌شوند و بدنشان به مایعی تبدیل می‌شود که به عنوان سوخت دستگاه ها به کار می‌رود.

برای آرام کردن انسان ها، یک برنامه کامپیوتری پیچیده به نام ماتریکس نوشته می‌شود. این برنامه، واقعیت را از انسان‌ها کتمان می‌کند و آنها خیال می‌کنند در جهان متمدن اواخر قرن بیستم زندگی می‌کنند و زندگی خوب و خوشی را می‌گذرانند.

اما هیچ کدام از این امور واقعی نیستند. کره زمین بیابانی بیش نیست. هنگام تولید برنامه کامپیوتری، مردی درون ماتریکس به دنیا می‌آید که می‌تواند آن را طوری که بخواهد تغییر دهد.

بیستر بخوانید: نقد و بررسی تریلر فیلم ماتریکس 4 (The Matrix Resurrections) 

او چند نفر از انسان‌ها را آزاد می‌کند و پیش از مرگ، حقیقت را به آنها می‌گوید. غیب گویی پیش بینی می‌کند که او روزی بازمی‌گردد و ماتریکس را نابود می‌کند و نوع بشر را از ظلم و ستم کامپیوتر نجات می‌دهد.

مورفیوس (لارنس فیشبرن) یکی از کسانی است که به دست مرد متولد شده در درون ماتریکس آزاد می‌شود. او در مبارزه با ماتریکس و یافتن فرد برگزیده، رهبری گروه کوچکی از شورشیان را بر عهده می‌گیرد.

نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4
نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4

از نظر آنها، نئو (کینو ریوز)، که خود یک کاربر کامپیوتر است، می‌تواند این فرد برگزیده باشد. آنها او را از دست ماتریکس نجات می‌دهند و به سفینه خود می آورند. مورفیوس و افرادش نیز یک برنامه کامپیوتری خارق العاده دارند که «ساخته» نام دارد.

آنها می‌توانند هر چیزی را که بخواهند از جمله برنامه های آموزشی، جنگ افزار، و پروژه ذهنی «هویت دیجیتالی» افراد در آن بارگذاری کنند. آنها با این برنامه مهارت‌هایی را که نئو برای ورود مجدد به درون ماتریکس و غلبه بر عوام فریبی های او لازم دارد، به او یاد می‌دهند.

اما ماتریکس نیروهای ویژه ای از پلیس به فرماندهی مأمور ویژه اسمیت (هیوگو ویوینگ) در اختیار دارد که مأمور است «فرد برگزیده» را پیدا کند و پیش از این که مورفیوس بتواند دوباره او را به میدان بازگرداند، نابودش کند.

حتی این خلاصه داستان نیز نشان می‌دهد که ماتریکس فیلمی است درباره جلوه های دیجیتال، فیلم را از جهاتی می‌توان مبارزه میان دو برنامه کامپیوتری دانست:


ماتریکس در مقابل ساخته.


بخش اعظم چیزی که در فیلم می‌بینیم، جلوه هایی ظریف و پیچیده اند که برنامه های کامپیوتری ماتریکس، ساخته، و «جهان واقعی» را بازنمایی می‌کنند «جهان واقعی»، نامی است که به سیاره ویران زمین اطلاق می‌شود که ماشین های هوش مصنوعی، آدم ها را روی آن می‌کارند و بچه هایشان را به عنوان سوخت خود استفاده می‌کنند. در ادامه با نوشتار بررسی فیلم ماتریکس همراه فیگار بمانید.

تحلیل تکنیکی – جلوه‌های بصری

نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4
نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4

طنز این جاست که فیلم برای خلق این چشم انداز هولناک از جهان که چیزی نیست جز جلوه های بصری دیجیتال، عمدتا بر جلوه های بصری دیجیتال متکی است. نمای آغازین فیلم، ارقام مرموز سبزرنگی را روی یک صفحه نمایش کامپیوتر نشان می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

بعد متوجه می‌شویم آنچه بر صفحه مونیتور دیده ایم، برنامه کامپیوتری ماتریکس است؛ رمزگذاری ظریف و پیچیده ای که در آن هر نشانه یا عددی تعیین کننده یکی از وجوه این جهان خیالی است. کسی که این رمزها را بشناسد می‌تواند بر روی صفحه مونیتور مثلا یک زن قرمز پوش را تشخیص دهد.

صحنه های مبارزه

نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4
نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4

اگرچه ماتریکس جلوه های بصری پیچیده ای به کار می‌گیرد، اما یکی از ساده ترین این جلوه ها یکی از به یادماندنی ترین تصاویر فیلم را تشکیل می‌دهد: زیبایی باله مانند بدن هایی که در مبارزه و جدال در هوا به پرواز در می‌آیند. صحنه آغازین فیلم، هم شامل رزم کونگ فو است و هم پرواز و تعقیب و گریز را در بر می‌گیرد. یک صحنه طولانی رزم کونگ فو، زمانی است که مورفیوس دارد نئو را در درون ساخته تعلیم می‌دهد.

چند صحنه دیگر از این نوع مبارزه، زمانی رخ می‌دهند که نئو و ترینیتی (کری آن ماس)، یکی از افراد مورفیوس، برای نجات مورفیوس که در ماتریکس محبوس شده، وارد آن می‌شوند.

خود مبارزه کونگ فو مستلزم جلوه های ویژه با جلوه های بصری نیست؛ بعضی از بازیگران آشنا به کونگ فو یا بعضی از بدلکاران می‌توانند این حرکات را به عنوان بخشی از وقایع پروفیلمیک مقابل دوربین انجام دهند تا دوربین هم این حرکات را ضبط کند.

در واقع بعضی از ستارگان فیلم های اکشن، مثل بروس لی، جکی چان، چاک نوریس، و استیون سیگال، با افتخار اعلام می‌کردند که همه صحنه های اکشن را خودشان بازی می‌کنند.

تبلیغات نشان می‌داد که آنها، اگرنه همه، دست کم بیشتر صحنه های اکشن فیلم هایشان را خودشان و بدون استفاده از بدلکار در مقابل دوربین عملا انجام می‌دادند. کونگ فو در فیلم‌های اکشن هنگ کنگی که در اوایل دهه ۱۹۹۰ در آمریکا رونق فراوانی داشتند، به وفور استفاده می‌شود. جان وو، یکی از سردمداران سینمای اکشن هنگ کنگی، به آمریکا مهاجرت کرد و آن جا فیلم های موفقی مثل تغییر چهره (۱۹۹۷) و ماموریت غیرممکن ۲ (۲۰۰۰) را ساخت.

برادران واچوفسکی که کارگردانی ماتریکس را بر عهده داشتند، عمیقا تحت تأثیر سینمای اکشن هنگ کنگ بودند و برای ساختن فیلم خود، یکی از طراحان صحنه های اکشن سینمای هنگ کنگ به نام پوئن ووپینگ را به خدمت گرفتند.

اما در ساختن صحنه های اکشن فیلم The Matrix ، به دو دلیل از جلوه های بصری استفاده شد. یک، پرش و پرواز شخصیت ها در هوا گاه آن قدر طولانی و بلند بود که از عهده هیچ کس ساخته نبود.

بیشتر بخوانید:

حرکات دیگری هم بود که خارج از توان بشر قرار داشت؛ مثلا جهش از پایین به روی یک دیوار مرتفع، یا راه رفتن روی دیوارهایی با ارتفاع زیاد. دو، برادران واچوفسکی می‌خواستند حتی المقدور به جای بدلکار از خود بازیگران اصلی استفاده کنند.

این نکته به این معناست که بسیاری از صحنه های مبارزه را واقعا خود لارنس فیشبرن، کینو ریوز، و کری آن ماس بازی کرده اند. چطور چنین چیزی ممکن است؟ عمده ترین تکنیکی که یوئن ووپینگ به کار گرفت، بستن مهار، کمربند، و سیمهایی دور بدن بازیگران بود.

به این ترتیب، زمانی که بازیگر به هوا می‌پرید، این سیم‌ها او را به ارتفاع بلندتری می‌بردند، می‌چرخاندند، معلق نگه می‌داشتند، و یا در هوا به گردش در می آوردند. پس از پایان فیلمبرداری، این سیم ها و کمربندها با تکنولوژی دیجیتال از تصویر حذف می‌شدند.

اگرچه تکنولوژی دیجیتال در این صحنه ها نقشی اساسی بر عهده داشت، اما اجرای صحنه مستلزم توانایی ویژه بازیگران نیز بود. یوئن ووپینگ از چند ماه قبل از فیلمبرداری، بازیگران را تعلیم می‌داد.

بنابراین، صحنه هایی که در فیلم می‌دیدیم عبارت بودند از حرکاتی که در مقابل دوربین توسط خود بازیگران نه بدلکار اجرا می‌شد، و جهش‌ها و پرش‌های خارق العاده ای که به کمک سیم و کمربند که در فرایندهای پس تولید از تصویر حذف می‌شدند صورت می‌گرفت. اجازه بدهید به چهار نمونه به یادماندنی صحنه آغازین، صحنه آموزش، صحنه تیراندازی در لابی برج، و صحنه رویارویی نئو و مأمور اسمیت در ایستگاه مترو، نگاه کوتاهی بیندازیم.

نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4
نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4
صحنه آغازین

در صحنه افتتاحیه، ترینیتی در ماتریکس، نئو را دزدانه زیر نظر دارد. پلیس متوجه می‌شود او سعی می‌کند او را دستگیر کند. مبارزه ای در می‌گیرد که در ابتدای آن، ترینیتی را می‌بینیم که با پاهای به هم چسبیده به هوا می‌پرد.

پیش از این که او به پلیسی ضربه بزند، تصویر لحظه ای منجمد می‌شود. چند لحظه بعد، او قبل از کشتن یکی دیگر از پلیس‌ها، بالا و روی دیواری شروع به دویدن می‌کند. او فرار می‌کند اما مأمور اسمیت و افرادش او را تعقیب می‌کنند. او در حین فرار، از بامی به بام سمت دیگر خیابان می‌پرد.

در نمایی از بالا، او را می‌بینیم که از بامی در سمت چپ به هوا بلند می‌شود و روی بام دیگری در سمت راست فرود می آید. به نظر می‌آید او دارد در هوا می‌دود. ما بسیار پایین تر از پای او شلوغی خیابان را می‌بینیم.

صحنه آموزش

یکی از صحنه های فیلم عملا به آموزش فنون کونگ فو اختصاص دارد. مورفیوس برای آموختن فنون رزمی به نئو، با او در یک برنامه آموزشی در درون ساخته می‌جنگد. در یک نما مورفیوس را در هوا می‌بینیم که با پاهای بسته با حرکت اسلوموشن در هوا شناور است.

بیشتر بخوانید:

در همان نما نئو را می‌بینیم که در پایین سمت چپ قاب تصویر، روی زمین دراز کشیده است. سپس نئو روی دیواری شروع به دویدن می‌کند و ناگهان به سرعت بالا می‌رود. پس از این که به سقف می‌رسد، بدنش موازی با زمین شناور می‌ماند و سپس به زمین بازمی‌گردد. بعد مورفیوس با ضربه‌ای او را دوباره در هوا شناور می‌کند.  ابتدا او را لحظه کوتاهی در حرکت اسلوموشن و سپس با حرکت معمولی می‌بینیم که به دیوار اصابت می‌کند.

صحنه تیراندازی در لابی برج

تقریبا در اواخر فیلم، نئو و ترینیتی برای نجات مورفیوس وارد ماتریکس می‌شوند. زمانی که آنها وارد ساختمانی می‌شوند که او آن جا زندانی است، با نگهبانان مسلح زندان درگیر می‌شوند. با شروع درگیری، ترینیتی دوان دوان روی دیوار می‌پرد و در این حال بدنش موازی با زمین قرار دارد.

سپس او را میبینیم که بالا می‌برد و می‌چرخد؛ در یک لحظه سر او مستقیما به طرف کف اتاق قرار می‌گیرد. در همان نما او با پا روی زمین فرود می آید.

صحنه رویارویی نئو و مأمور اسمیت در ایستگاه مترو

مبارزه ای میان نئو و مأمور اسمیت در یک ایستگاه مترو رخ می‌دهد. آنها در حال مبارزه، روی ریل می افتند و قطاری وارد ایستگاه می‌شود. ناگهان نئو خود را رها می‌کند و با یک معلق از مقابل قطار روی سکو می‌پرد و با پا روی آن فرود می آید در کسری از ثانیه، قطار اسمیت را زیر می‌گیرد.

صحنه های دارای جلوه بصری

بخش اعظم زیبایی صحنه های مبارزه، از حرکات باله مانند پیکره هایی انسانی ناشی می‌شود که به اشکالی از لحاظ فیزیکی غیرممکن در زمان و مکان، به زیبایی تمام چرخ می‌زنند و به اطراف حرکت می‌کنند.

جلوه های بصری دیجیتال، با حذف نشانه هایی که چگونگی اجرای این صحنه ها را فاش می‌کنند، از تصویر نمودی «واقعی» به صحنه می‌بخشند، انگار که رویداد به همان شکل واقعا مقابل دوربین اجرا شده است. اما البته ماتریکس جلوه های بصری تماشایی تری هم دارد. به عنوان مثال، اولین باری که نئو در جهان واقعی قرار دارد، یک نمای نقطه نظر، دو ساختمان بزرگ و غول آسا را نشان می‌دهد که جریان برقی میان آنها برقرار است. در همان نما، دوربین به طرف پایین می‌چرخد تا انسان واره هایی را نشان دهد که برای تهیه سوخت در حال درو شدن اند.

بیشتر بخوانید:

پیچیدگی عناصر درون قاب تصویر – ساختمان های غول آسا، جریان برق، مزارع پرورش انسان واره ها، و تغییر شدید زاویه دید دوربین و حرکت از زاویه سر بالا به سر پایین – جلوه بصری ظریفی را ایجاب می‌کند. چند لحظه بعد، ماشینی شبیه یک جانور، به نئو حمله می‌کند و گلوی او را با چنگال هایش می‌گیرد.

بخش دیگری از آموزش نئو، ورود به برنامه جهش در درون ساخته است تا یاد بگیرد که برای غلبه بر نیروی جاذبه چطور بپرد. ابتدا یک جلوه بصری تماشایی، نئو و مورفیوس را در حال فرود روی پشت بام یک ساختمان بلند نشان می‌دهد.

سپس مورفیوس فاصله ای بسیار طولانی را از یک ساختمان به ساختمان دیگری می‌جهد. او را به شکلی شناور در هوا می‌بینیم که یاد آور فرار ترینیتی در ابتدای فیلم با بعضی از صحنه های مبارزه است. نئو نیز به همان جهش اقدام می‌کند اما روی زمین می‌افتد. در یک نما او را می‌بینیم که از بالای ساختمانی می‌پرد و اشکارا در هوا می‌دود، در نمای بعد، او مستقیما به طرف دوربین سقوط می‌کند.

سپس او را می‌بینیم که به سطح آسفالت خیابان می‌خورد که به طرز معجزه آسایی به ماده ای نرم و اسفنجی تبدیل می‌شود و سقوط او را امن می‌کند  و او را دوباره به بالا و خارج از قاب تصویر پرتاب می‌کند.

سرانجام، او را می‌بینیم که با صدا روی آسفالت خیابان می‌افتد. همه عناصر صحنه، از زاویه دید دوربین تا حرکات بدن شخصیت ها تا تبدیل آسفالت خیابان به ماده ای نرم و اسفنجی، مستلزم کاربرد جلوه های دیجیتال اند.

به یادماندنی ترین جلوه بصری فیلم شاید صحنه مبارزه روی پشت بام باشد، زمانی که نئو و ترینیتی سعی می‌کنند مورفیوس را نجات دهند. نقطه اوج این جلوه، تصویری است تندیس مانند از هنگامی که نئو برای کنار رفتن از مسیر گلوله ها به پشت خم می‌شود و در این احال، دامن بارانی بلندش به طرف زمین کشیده می‌شود.

ما مسیر گلوله ها را که از پشت سر و کنار او عبور می‌کنند می‌بینیم. پس از نجات مورفیوس، او و نئو را می‌بینیم که از هلیکوپتری آویزان اند که بر فراز شهری پرواز می‌کند. کمی بعد، در یکی از دیدنی ترین جلوه های بصری، هلیکوپتر به شیشه های ساختمان بلندی اصابت می‌کند و منفجر می‌شود. در ادامه با نوشتار نقد فیلم ماتریکس همراه فیگار باشید.

تحلیل فلسفی و روانشناختی – ماجرای شورانگیز جنسیت

نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4
نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4

لب مطلب این است که بخش اعظم رویدادها و مکان‌های وقوع ماجرا در ماتریکس، محصول جلوه های بصری دیجیتال است. موضوع، درون مایه، و سبک بصری فیلم، همه محصولی از عصر دیجیتال اند. با این حال، ما می‌خواهیم بحث درباره این فیلم را با هشدار در مورد ظاهر دیجیتالی سرد و خشک فیلم به پایان ببریم که بیشتر به آینده هالیوود شبیه است تا گذشته آن.

فیلم با همه جلوه های بصری دیجیتال و موضوع پیشگامی که دارد، از بسیاری جهات با سنت‌های فیلم سازی هالیوود نیز وجوه مشترکی نشان می‌دهد. فیلم های هالیوود معمولا یک پیرنگ عاشقانه فرعی هم دارند، و از این لحاظ، ماتریکس هم با بقیه آثار سینمای هالیوود فرقی ندارد. در طول فیلم، معلوم است که ترینیتی شیفته نئومی شود و این دلباختگی او به نئو و بوسه اوست که زمانی که به نظر می آید نئو به دست مامور اسمیت کشته شده، او را دوباره به زندگی بازمی گرداند.

واقعیت این است که هرآنچه ما از جهان اطرافمان درک می‌کنیم، از رنگ‌ها، چهره‌ها، طعم‌ها، درد، شادی، غم، عشق، نفرت و غیره. خلاصه هر آنچه از جهان می‌بینیم و درک می‌کنیم تنها به واسطه عملکردهای الکتروشیمیایی موجودی شگفت‌انگیز به نام مغز است.

بیشتر بخوانید:

بدن ما در واکنش با محیط اطراف نقش حسگرهایی را بازی می‌کند که داده‌هایی را به مغز می‌فرستد و مغز آن‌ها را تفسیر و معنی می‌کند. اگر به هر دلیلی تغییری در فرآیند عملکرد مغز ما رخ دهد تمام درک ما از محیط نیز تغییر می‌کند، احساسات متفاوتی را تجربه می‌کنیم و چیزهای متفاوتی را می‌بینیم که دیگران نمی‌بینند. (کسانی که داروهای توهم‌زا مصرف می‌کنند، عملا مغز خود را در چنین شرایطی قرار می‌دهند) بدین ترتیب اگر بتوان عملکرد و روش کار مغز را به طور دقیق شناخت این امکان وجود دارد که بتوان با دست‌کاری در بخش‌هایی از آن درک محیط اطراف را تغییر داد.

پیوند عاشقانه یک زن و مرد در پایان فیلم، یکی از عناصر قدیمی و بی تغییر و همیشگی فیلم های هالیوودی است. اما در رابطه با مقولات جنسیت محوری، فیلم، سنت ها را به چالش می‌گیرد.

از همه مهم تر این است که ترینیتی یکی از قهرمانان زن اکشنی است که هنجار منفعل بودن قهرمانان زن (از جمله قهرمان فیلم لارا کرافت: مهاجم مقبره، ۲۰۰۱) را به چالش می‌گیرد.

قدرت و جنگاوری او از نوع قدرت و جنگجویی نئو است. و ترینیتی است که در پایان، جان نئو را نجات می‌دهد. در عین حال، او جان نئو را به شکل متعارف با شیوه ای فیزیکی انجام نمی‌دهد؛ بلکه این کار را با عشقی که نسبت به او ابراز می‌کند صورت می‌دهد.

اما با تمام این احوال، از شواهد چنین برمی آید که سه شخصیت نیرومند فیلم، سه مردند: مورفیوس، رهبر شورشیان؛ نئو، فرد برگزیده؛ و مأمور اسمیت، مدافع اصلی ماتریکس.

شاید بتوان ترینیتی را با آنها قیاس کرد، اما او به هر حال شخصیتی فرعی است که تحت تأثیر شخصیت های مرد نیرومند ماجرا قرار دارد. در یک صحنه او را می‌بینیم که نئو را که در حال تمرین است دلسپارانه نگاه می‌کند.

بر خلاف نمود رو به آینده ماتریکس، باید آن را هم مثل هر فیلم دیگری با نگاهی انتقادی دید. در حالی که فیلم از جهاتی بدیع و چالش برانگیز است، از جهاتی دیگر مستقیما به عصر پیشا دیجیتال هالیوود متصل است.

این فیلم نیز از جهاتی یادآور همان ضرب المثلی است که هالیوود بارها اثباتش کرده است: در همیشه بر یک پاشنه می چرخد.»

نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4
نقد فیلم ماتریکس, بررسی فیلم ماتریکس, نقد فیلم matrix, بررسی فیلم matrix, ماتریکس 4

مشخصات فیلم

  • کارگردان واچوفسکی‌ها
  • تهیه‌کننده جوئل سیلور و اروین استاف
  • نویسنده واچوفسکی‌ها
  • بازیگران کیانو ریوز، لارنس فیشبرن، کری-ان ماس، هوگو ویوینگ، جو پانتولیانو و گلوریا فاستر
  • موسیقی دان دیویس ؛ نقد فیلم ماتریکس
  • فیلم‌بردار بیل پوپ ؛ نقد فیلم ماتریکس
  • تدوین‌گر زک استینبرگ ؛ نقد فیلم ماتریکس
  • شرکت تولید ویلیج رودشو پیکچرز و سیلور پیکچرز
  • توزیع‌کننده برادران وارنر پیکچرز (ایالات متحده) و رودشو انترتینمنت (استرالیا)
  • کشور ایالات متحده و استرالیا
  • زبان انگلیسی ؛ نقد فیلم ماتریکس

بیشتر بخوانید:

از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد فیلم ماتریکس سپاس‌گزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار آگاه کنید. شما می‌توانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقاله‌ها، نقد‌ها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.


One thought on “نقد فیلم ماتریکس ؛ کامپیوتر جایگزین واقعیت جهان + بررسی جامع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *