فیلم قدرت سگ فیلمی تراژیک محصول آمریکا، کانادا و نیوزلند به نویسندگی و کارگردانی جین کمپیون میباشد. با نوشتار نقد فیلم Power of the Dog با فیگار بمانید.
فیلم Power of the Dog براساس رمانی به همین نام و به قلم توماس ساویج ساخته شده است. فیلم قدرت سگ چندی پیش از نتفلیکس منتشر شد. در بررسی فیلم Power of the Dog با مزرعهدار، دامدار و گاوچرانی باهوش، با استعداد و تحصیل کرده (فیل با بازی بندیکت کامبربچ) طرف هستیم که با عروس تازه وارد خانواده (رز با بازی کریستن دانست) به مشکلات عمیق روانشناختی و هویتی برمیخورد.
فیل زن برادرش (جورج با بازی جسی پلمونس) را به دلایلی خاص از نظر روانی تحریک میکند و آن زن را به نوعی وارد مالیخولیایی خودخواسته میکند. نقطه عطف داستان اما آغاز صمیمت فیل با پسر رز (پیتر با بازی کودی اسمیت-مکفی) است.
میان فیل و پیتر رابطهای عمیق و براساس منافعِ روانی مشترک شکل میگیرد و تا وقتی که پایانِ تراژیک فیلم فرا میرسد ادامه پیدا میکند. با فیگار همراه باشید تا به نقد فیلم قدرت سگ بپردازیم.
نقد فیلم Power of the Dog
گرگ جذاب در لباس میش
فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار نقد فیلم Power of the Dog خواهید خواند به شرح زیر است:
- ساختار روایی – گاوچرانهای لاکچری
- تحلیل تکنیکی – بازیها در خدمت قوانین حاکم بر فیلم
- تحلیل فلسفی و روانشناختی – سادومازوخیسمی عاشقانه با حضور شرلوک هلمز
- مشخصات فیلم
ساختار روایی – گاوچرانهای لاکچری
در نقد فیلم Power of the Dog با دو برادر گاوچران و متمول طرف هستیم که نوع نگاهشان به زندگی به غایت با یکدیگر متفاوت است. یکی (فیل) دانشآموخته بهترین دانشگاه آمریکا است اما از مدرنیته فرار کرده و با موهای کثیفش در روستا مشغول گاوچرانیست.
دیگری (جورج) از مال و منال و ثروت خود به نحو احسن استفاده میکند و گویی که هر دو برادر به این وضعیت راضی هستند. تا جایی که رز به عنوان عروس جورج وارد خانه میشود و فیل که به نحوی موقعیت و شخصیت غالب خود را از دست رفته میبیند شروع به آزار روانی رز میکند.
با صمیمی شدن و ازدواج جورج با رز، کارگردان اثر اولین گره دراماتیک را به فیلم میزند. این گره، در بازی چند لایه بندیکت کامبربچ به نحو عالی مستتر است که در تحلیل تکنیکی به آن خواهیم پرداخت.
اما به گفتن این نکته بسنده کنیم که فیل با ازدواج برادرش با رز به این نتیجه میرسد که نظم رایج در سیستم خانه و مزرعه و کار، به بینظمی خواهد رفت و وضعیتی که سالها برای متعادل بودن آن تلاش کرده با ورود رز به باد خواهد رفت.
فیلم Power of the Dog در مونتانا و در سال ۱۹۲۵ رخ میدهد. ۷ سال پس از جنگ جهانی اول و ۱۴ سال پیش از جنگ دوم جهانی. همانطور که میدانید ایالات متحده آمریکا درین سالها یک دوره شکوفایی اقتصادی سیاسی اجتماعی را سپری کرد و به جایگاه خوبی در جامعه جهانی رسید.
اینگونه است که دو برادر با پرورش گاو و گوسفند به انسانهایی متمول بدل میشوند و اینگونه است که حتی کارگرانی که برایشان کار میکنند از وضعیت بدی (نسبت به سال ۱۹۲۵) برخوردار نیستند و این گونه است که زنی (رز) صرفا با اداره رستورانی بینراهی در بیابانهای مونتانا پسرش را به کالج میفرستد.
رستورانی که در اوایل فیلم و با ورود برادران و همراهانشان ناکارامدی سیستماتیکش را در برخورد با اوباش و گاوچرانها میبینیم. و این یکی از دلایلی است که رز را راغب به ازدواج با جورج میکند.
در فیلم قدرت سگ ما با پیرنگی جذاب طرف هستیم که برای مخاطب، خطی طراحی شده. پیرنگ این فیلم به صورت غیر مستقیم دایرهای و به نوعی تسلسلی است. برای تفهیم بهتر این موضوع لازم است که نگاهی به ارتباط فیل با برانکو بیاندازیم.
همچنین بررسی خفیفی هم روی کوهستانی که در نظر برانکو، فیل و پیتر شکل سگی دهنباز است، داشته باشیم. کوهستانی که به نوعی عنصر متافیزیکی فیلم قدرت سگ است که دخل و تصرف اساسی روی ساختار روایی و پیرنگ اصلی فیلم دارد.
در بخش تحلیل فلسفی و روانشناختی به بررسی عمیقتر رابطه فیل و برانکو و رابطه فیلم و پیتر خواهیم پرداخت اما درین بخش به نکاتی کوتاه بسنده خواهیم کرد. نکاتی که در روایت فیلم تاثیر داشتهاند.
در ابتدا این گمان میرود که پیرنگ اصلی فیلم Power of the Dog جنگ پیدا و پنهان فیل با رز است. اما در ادامه مخاطب با پیرنگ اصلی مواجه میشود و آن همان رابطه تسلسلی بین فیل، برانکو و پیتر است.
در گذشتهای که ما آنرا در فیلم نمیبینیم رابطهای عمیق میان فیلِ نوجوان و برانکو هنریِ میانسال در جریان بوده. رابطهای که عین آن در زمان حال و میان فیل و پیتر در جریان است. بی کم و کاست. فیل جوانی خود را در پیتر میبیند و گذشته برانکو را در خود. برانکویی که به گفته فیل یک شب خوابیده و دیگر بیدار نشده. برانکویی که گویی تمام تجربیات و عصاره زندگی خود را دودستی تقدیم فیل کرده و جان داده و حالا فیل دارد نسبت به پیتر همینکار را انجام میدهد.
شاید درین نوع از روایت خطی و متافیزیکی با نماد و هرمونوتیک سر و کار داشته باشیم اما مسائل عینی هم در فیلم گنجانده شده که یکیشان، همان آیه از انجیل است که در پلانهای واپسین فیلم به نمایش در میآید: «روحم را از شمشیر و عزیزانم را از قدرت سنگ (شیطان) نجات بده.»
و درینجاست که شاعر میفرماید: «جان من بمیرد و اشک روی گونههای تو نری زد توی گوشمان».
برگردیم به بحث اصلیمان. در آیه مذکور، پیتر عزیزِ فیل است همانطور که خود فیل عزیزِ برانکو هنری بوده است. قدرت سنگ عنصر متافیزیکی فیلم یا همان کوهستان است که به سگی میماند که جان انسانهای فرهیخته را میگیرد تا مُراد بمیرد و مُرید زنده بماند.
همچنین باید اذعان داشت که شخصیت فیل در طی فیلم دچار تغییراتی میشود که در ساختار روایی فیلم تاثیرات بسیاری دارد. فیل ابتدا مردیست که به رز گیر داده و داستان هول محور عملیات سادیستی فیل علیه رز پیگیری میشود.
اما با ورود پیتر به مزرعه و شکل گرفتن رابطهاش با فیل، او بیخیال رز میشود و به رسالت اصلی خود که همان پرورش پیتر است، میپردازد. همچنین در راستای عدم تناقض در شخصیت فیل، وسواسی که او نسبت به رز دارد نیز حفظ میشود. اما به شکل خیلی خفیفتر.
لازم به ذکر است نگاه فیل به پیتر در ابتدا صرفا به عنوان اسب تروآیی بود که علیه رز از آن استفاده کند. او در پی آن بود که پسری مامانی با روحیات دخترانه (پیتر) را تبدیل به مردی قسی القلب و گاوچرانی بیرحم کند.
البته رگههایی از قسی القلب بودن پیتر را (که به لایه های عمیقتر شخصیتش دلالت دارد) در سکانس تشریح جسد خرگوشی که خودش او را کشته میبینیم. و اما در سکانسی نمادین کارگردان روند شخصیتی پیتر را برایمان پیشگویی میکند. همان سکانسی که در آن پیتر با درآوردن صدای شانه موجب آزار هرچه بیشتر مادر خود میشود. مادری که به واسطه رفتار فیل و همچنین عواملی همچون کار نکردن و یکجا ماندن و همان سگی که عنصر ماورالطبیعی فیلم است، رفتارهای مالیخولیایی از خود بروز میدهد و دائم الخمر شده است.
آخرین نکته را درین بخش بگوییم و وارد تحلیل تکنیکی شویم. نکته اساسی و کلیدِ سُل این فیلم نام فیلم است. همان کوهستانی که پیتر هم مانند برانکو آن را به سگی دهن باز و آماده دریدن شبیه میکند. این نکته حاوی یک پاسخ جذاب تسلسلی است: پیتر هم قرار است در آینده نوجوانی را پرورش دهد و در انتها راستای او بمیرد. در ادامه با نوشتار نقد فیلم Power of the Dog همراه ما بمانید.
تحلیل تکنیکی – بازیها در خدمت قوانین حاکم بر فیلم
اولین نکتهای که در حوزه تکنیک ذهن انسان را درگیر میکند رفتار ابتدایی کارگردان فیلم (با یک اسکار) با دوربین است. رفتاری که در سینما به آن دکوپاژ میگویند. پلانهای باز و دوری که در ابتدای فیلم میبینیم ما را به هیچوجه با موقعیت مکانی که فیلم درآن اتفاق میافتد آشنا نمیکند و به اصطلاح نقشه و معماری و شهرسازی را نمیفهمیم.
مخاطب متوجه نمیشود که این گاوچرانها از کجا میآیند و به کجا میروند. این ایرادِ لانگ شاتی را در اکثر فیلمهای هالیوودی مشاهده میکنیم. درضمن لازم به ذکر است که در طبیعت شما به صورت رندوم عکس و فیلم بگیرید نود درصد آنها به نظر شاعرانه و دارای ساختارهای زیبایی شناسانه به نظر میرسند که این نکته بیانگر این است که کارگردان اثر کار شاقی درین حوزه نکرده است.
از موضوع فیلمبرداری که بگذریم با بازیهای خوب فیلم روبرو میشویم که شاهکارش نزد بندیکت کامبربچ است. با بندیکت از سریال شرلوک و فیلمهایی مانند ۱۹۱۷ (نقش کوتاه)، imitation game، The Courier و… آشنایی داریم.
باید اعتراف کرد که بندیکت در فیلم قدرت سگ با آکسان و بیان خود بیننده را مسحور میکند. او از بیان که یکی از مهمترین ابزار بازیگریست به نحو احسن استفاده میکند و تا جایی پیش میرود که بینندهٔ طرفدار شرلوک به کل، شرلوکِ بیریتیش را فراموش میکند و فیلِ ناف آمریکا را در آغوش میگیرد. همچنین در شخصیت پردازی او لایه پردازیشده است. او شخصیتی چند لایه و عمیق دارد.
در جایی از فیلم او در خلوت و در طبیعت با تکه پوستی خودارضایی میکند که ظن مخاطب را به همجنسگرا بودن فیل نزدیک به یقین میکند اما کارگردان اثر آنقدرها هم فکت برای پذیرش این موضوع نداده و گویی خواسته این مسئله دچار تاویل شود که از نظر ما هم اشکالی به این مسئله وارد نیست چون مسئله فیلم بررسی سیستماتیک انسانهای قصه و روابط آنهاست، ورای هر ترجیح جنسی.
یکی دیگر از جنبههای جذاب شخصیت فیل استعداد و علاقه او به موسیقیست، اگرچه در سکانسی ازین استعداد برای زجر دادن به زر استفاده میکند. موسیقی که شاید تنها نقطه مشترک این دو کاراکتر است و رزی که دچار عدم اعتماد به نفس است و از نواختن پیانو رویالی که همسرش برای او پیشکش کرده ناتوان است.
لازم است کمی هم به این آقای همسر (جورج) بپردازیم. شخصیتی منفعل که به اکثر فیلم و سریالهایی که ازین بازیگر دیدم مشابهت دارد. البته دروغ چرا او این نوع کاراکترِ بیخیال و خونسرد و منفعل را واقعا خوب بازی میکند.
لازم به ذکر است بازیگران جورج و رز در سریال فارگو هم زن و شوهر بودند و درآنجا هم رابطه ناسالمی از جهت روانی میانشان جاری بود. همچنین بازیگر کاراکتر رز در فیلم Melancholia ساخته کارگردان کاربلد لارس فون تریه، نقشی مشابه این نقش را بازی کرده است.
همه این نکات را گفتم تا بگویم جین کمپیون عزیز برای شخصیتپردازی زر و جورج کار شاقی نکرده و شاخ فیل (فیلِ حیوان که خرطوم دارد) نشکسته و صرفا کپی برداریای از بازیهای قبلی این کاراکتر بوده. فلذا در تحلیلهای تکنیکی این دو کاراکتر (رز و جزوج) و کارامدی بازیهاشان در راستای اهداف روایی و دراماتیکی فیلم، به همان نکاتی که قبلا عرض کردیم بسنده میکنیم.
موسیقی فیلم به شدت کوبریکی بود و در خدمت دراماتیزه کردن هرچه بیشتر فیلم. ایجاد تعلیق، دلهره (نه ترس) و ایجاد مرموزیت در راستای همان عنصر متافیزیکی که در شریانهای اصلی فیلم جاری بود.
به عنوان نکته آخر میخواهیم نظر شما مخاطبان محترم سایت فیگار را در مورد تشابهات موقعیتهای دراماتیکی و روانشناختی این فیلم با فیلم There will be blood را جویا شویم. امیدوارم در بخش نظرات درین مورد با ما گفتگو کنید. در ادامه با نوشتار نقد فیلم Power of the Dog همراه فیگار باشید.
تحلیل فلسفی و روانشناختی – سادومازوخیسمی عاشقانه با حضور شرلوک هلمز
همان طور که مارتین هایدیگر فیلسوف معاصر میفرماید دازاین یا همان هستنده یا همان انسان همواره در موقعیت است. موقعیتهای متفاوت: غم، شادی، اندوه، خشم و درهمتنیدگی انواع این موقعیتها. حال تصمیماتی که این دازاین در موقعیتها میگیرد لاینفک از آن موقعیت نیست.
برای نمونه به هیچعنوان نمیشود به تصمیماتی که فیل علیه رز اتخاز میکند اشکال وارد کرد (از جهت اخلاقی). و همچنین تصمیماتی که رز میگیرد. این نبوغ کارگردان را درین زمینه میرساند. او موقعیتها را به نحوی در پیشگاه مخاطب باورپذیر ساخته که ایرادی به رفتارهای شخصیتها در آن موقعیتها وارد نمیشود. از رز که دائم الخمر میشود تا پیتر که مادر را فراموش میکند و حتی جورج که همیشه منفعل است.
درینجا و با مساعدت شما گریزی کوتاه میزنیم به سه قطره خون صادق هدایت و آنجایی که صدای جفتگیری دوگربه که استعارهای هستند از معشوقه و دوستِ راوی. سپس شما را ارجاع میدهیم به سکانسی که در به روی فیل قفل میشود و فیل در اتاقش با صدای جفتگیری برادرش و رز اذیت میشود. قرابت موقعیت بسیاری درین دو یافت خواهید کرد.
بخشی دیگر از کاراکتر فیل را در عدم توجه او به مسئله حیوان و درد در حیوان میبینیم که با عنصر اصلی فیلم که پیشتر ذکر شد دارای هم قرابت و هم تضاد معنایی است. فیل وقتی عصبانی میشود اسبش را کتک میزند.
رفتاری که مشابهش را در پیتر هم میبینیم. این حاوی این مسئله است که در تعالیم برانکو جایگاه خاصی برای اخلایقیات حاکم بر حقوق حیوانات تعریف نشده است. در کل فیلم اثر قابل تامل است و دیدن آن را به شما پیشنهاد میکنیم.
مشخصات
- کارگردان جین کمپیون
- تهیهکننده جین کمپیون، این کنینگ، راجر فرپیر، تانیا سقطچیان و امیل شرمان
- نویسنده جین کمپیون بر پایه رمان قدرت سگ اثر: توماس ساویج
- فیلمبردار آری وگنر
- توزیعکننده نتفلیکس
- تاریخهای انتشار ۲۰۲۱ ؛ نقد فیلم Power of the Dog
- کشور انگلستان، استرالیا، ایالات متحده آمریکا، کانادا و نیوزلند
- زبان انگلیسی
از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد فیلم Power of the Dog سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقدها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.
والا من که نکته مثبتی جز بازی کامبربچ ندیدم تو فیلم، کلا 2 ساعت وقت تلف کردن بود دیدن این فیلم
من این فیلم رو از طریق فیلیمو دیدم از بس از سر و ته اش زدن بودند این مطالبی را که نوشتید در فیلم نفهمیدم هم پول میدیم هم سانسور تماشا می کنیم
فیلمهای خارجی رو نباید از مجراهایی که به سیستم وابسطه هستن ببینید : ) کلا سعی کنید هنر رو از پلتفرمهای آزاد دنبال کنید.
فیلم خیلی یهویی تموم شد
فیلم متوسط بود؛ ولی نقد شما مزخرف بود!
درود بر شما. کافیه علتِ مزخرف بودن رو به ما هم بگید. وگرنه میتونم بگم که خیلی در حوزه ی نقد از شعور بی بهره اید!
این چه نقدی بود؟ اصل داستان شب قبل از مرگ فیل بین فیل و پیتر بود و حرف آخر دکتر به جورج! در مورد مرگ برادرش و یه حیوون وحشی! پس اینها چی شد
نسخه ای که من دیدم سانسور شده بود با اینکه دانلود کرده بودم.من اصلا اینطور متوجه فیلم شدم که تکه پوستی که پیتر از گاو مرده و مریض برداشته بود و برای تکمیل طناب به فیل داد باعث مبتلا شدن فیل به سیاه زخم و مرگش شد
ولی کلا حوصله سر بر بود
دیشب نظرمو نوشتم ولی بیدلیل ارسال نشد.
کچا نوشتید؟
بعد از نقد زیبایی که در بالا خواندم و تایید گفته ها، نظر خودم را نوشتم که پیامِ نظر شما ارسال شد، آمد ولی مطلبی از من منعکس نشد. نقدی نسبتا طولانی دارم، کجا میتونم ارسال کنم.
نقد کاملا اشتباه، گویا شما کاملا فیلم رو اشتباه متوجه شدید.
خطر اسپویل:
اصلا مراد و مریدی در این فیلم وجود نداره، پیتر اصلا مادرش رو آزار نمیده، برعکس پیتر بعد از اینکه با دیدن اون کتابها به تمایلات فیل پی میبره، برنامه میچینه که از همون راه بهش نزدیک بشه و با دادن پوست گاو مرده از سیاه زخم اون رو از بین میبره.
فیل بدون دستکش پوست گاوها رو لمس میکرد (سکانسی که پوست آلوده و زخم رو تو کاسه آب نشون میده به همین دلیله)
پیتر اصلا به مراسم ختم فیل نمیاد و در آخر که آرامش مادرش رو میبینه، لبخند رضایت به چهره اش میاد.
فیل قاتل خطرناکی پشت اون ظاهر آرومش بود، و اون دعا به همین مورد اشاره داشت.
آرشجان ممنون بابت نظر خوب و دقیقت. با توجه به توضیحاتت احساس میکنم من اشتباه فهمیدم. با این تحلیل خوب شما در اسرعوقت فیلمو دوباره میبینم. اگر اشتباه کرده باشم قطعا اقدامات لازمو درون جهت در مورد این نوشتار انجام میدم.
خیلی ممنون که تذکر دادی و وقت گذاشتی.
با سلام؛ جناب آرش احسنت،چند کلمه توضیح شما، درست تر و هوشمندانه تر از مثنوی هفتاد من کاغذ دوست دست بر قضا منتقدمون بود، درست نوشتید، تعجب میکنم از اینکه جناب منتقد جدای از اینکه احتمالا فیلم رو با دقت یا به زبان اصلی ندیده اند، حتی ظاهرا نگاهی به انبوهی از نقدهای منتقدان آمریکایی هم نینداخته اند، البته معلومه ایشون فردی با مطالعه با اطلاعات خوب هستند ولی به نظر میاد بیشتر از اینکه به محتوا و فرم فیلم دقت کنند، با نگاهی سطحی با نشان دادن انبوه اطلاعات بی ربط، تفسیری ادبی و گمراه کننده از فیلم ارائه میدن،
منتقد گرامی نکن با خودت و ما اینکارو!توصیه میکنم شما یا این رویه رو که در سایر نوشته هاتون هم وجود داره اصلاح کنید و یا نقد فیلم رو بی خیال شید، شاید در نقد آثار ادبی اندکی موفق تر باشید.
درسته حرفتون : ) همونطور که قبلا اذعان کردم نقد من در مورد این فیلم غلطه و در وقت مناسب تصحیحش خواهم کرد. ممنون 🍀
درود بر شما کاملا موافقم
به نظر بنده حقیر: (خطر اسپویل)
قدرت سگ بیشتر به حالتی اشاره داره که یک فرد بتونه برای نجات افرادی که براش مهم هستند دست به هر کاری بزنه و با قدرت های بزرگتر از خودش دربیوفته. کاری که پیتر کرد و در اون کتاب بهش اشاره شده بود.
پیتر برای نجات مادرش حاضر شد پا روی احساسش بذاره و همونطور که اون خرگوش رو سلاخی کرد، فیل رو با سیاه زخمی که از اون گاو مرده برداشته بود از پا دربیاره.
حالا چرا پیتر انقد راحت میتونه با این کار کنار بیاد؟ بخاطر داستانی که از کیفیت مرگ پدرش تعریف میکنه و چرا دست به این کار میزنه؟ بازم به خاطر تجربه ای که از دائم الخمری پدرش داره و نمیخاد همون بلا سر مادرش بیاد.
فیل در معرض زنی قرار گرفته که هم برادرش رو ازش گرفته و هم اون رو نسبت به عشق سالهای نوجوانیش متزلزل کرده پس شروع میکنه به پس زدن احساسش نسبت به اون زن و چنگ زدن به خاطرات گذشته ش. حتی برای اینکه به خودش بقبولونه عشق قدیمی ش اشتباه نبوده سعی میکنه همون حالت رو در رابطه ش با پیتر اجرا کنه.
من نفهمیدم چرا زن انقدر مضطرب و درمانده س و به الکل خوردن روی میاره که من رو به اینجا رسوند که زن هم احتمالا در درونش به فیل با اون هیبت مردانه ش تمایل داره ولی این پس زده شدن از طرف فیل اون رو هم مستاصل کرده.
خیلی نقدتون ضعیف بود با استفاده کردن از کلمات خوش. و رنگ لعاب دائما سعی کردید یه مفهوم خوب و پوشالی از فیلم به نمایش بزارید مفاهیمی که نه تنها در فیلم نیست بلکه اگر هم بود نقطه ی قوت نیست بلکه نقطه ضعفه
فیل انسانی قوی بود که نقش بازی نمیکرد و همین باعث حذفش شد. همسر برادر با عدم توانمندی چراغی در ذهن فرزندش روشن کرد که نتیجه ش، حذف فیل شد.توانمندی های زنی که خواستارش نباشند،را نباید سرسری گرفت.ورود به مکانی جدید با انسانهایی سرسخت و مغرور، غریبگی، عدم اعتماد بنفس که فیل به او تزریق می کرد، تنش و رنج را برای زن به همراه آورد.البته فیل دارای حالت های سادیسمی بود. اوایل بخاطر آمدن رُز و بهم خوردن روال قدیم خانه و دور شدن از برادرش، در دائم الخمری و بیماری رُز تلاشی انجام داد. برادرش، پیتر در گفتگو با فیل جایی گفت:” آره رز قبلنم مشورب می خورد ولی هیچوقت مست نمی کرد.” و همچنین
روز مهمانی فرمانده و خانمش که فیل روزهای قبل موقع تمرین رز با سازش و اجرای کامل همون نُت ( که رز بجز بخش اولش در قسمت های بعد اون اهنگ اشکال داشت) و همچنین طی صحبت هایی که فرمانده در مورد تحصیلات و دانشگاه فیل کرد و دیدن برق اشتیاق در چشمان خانم فرمانده برای گفتگو با فیل( چون نه رز و نه پدر و مادر همسرش، او را باسواد و لایق مصاحبت ندیدند) باز بدلیل عدم اعتماد به نفس، رز نتوانست قطعه را اجرا کند.
در مجموع فیل بتدریج سعی در نابودی رز داشت و به پیتر هم نزدیک شد تا در باره گذشته رز بیشتر بداند که فهمید همسر قبلی او خودش را دار زده و بقیه ماجراها… اما بعد از اینکه وجه تشابهاتی بین خودش و پیتر دید، خواست نقشی که هنری برای خودش داشت را برای پیتر داشته باشد.
اما در مورد پیتر، درسته که فیل را مزاحم زندگی مادرش می دید ولی مثل او درون گرا و بیمار و هم جنس باز و لبریز از عقده های فرو خورده بود. اگر برگردیم به اول فیلم و مهمانی اول گاوچران ها در رستوران، دیدیم که فیل گلِ کاغذی پیتر را سوزاند و او را دختر نامید و از همان روز کینه و حس انتقام در وجود پسر جوان ریشه دواند.فیل، پیتر و هنری هر سه آدم هایی درون گرا، تحصیلکرده و باهوشی بودند که اشتیاق به حس حمایت کردن از دیگران را داشتند.
فیلم هایی که فقط با اشاره ای کوتاه از رازی پرده برمیدارند و باعث تکاپوی ذهن آدم میشوند تا برگردیم به دنبال فکت هایی در قسمت های قبل، بسیار جالبند. مثلا بخش پایانی فیلم که فیل از کشته شدن هنری در خواب می گوید. پیتر فقط با پرسیدن اینکه: “تو اون زمان چند سال داشتی و اینکه حتما برانکو هم لخت بود”. هم راز رابطه اش با برانکو را فاش میکند و هم به او می فهماند خودش هم چنین گرایشی دارد و چه زیبا بود آن صحنه سیگار کشیدن. در جای دیگری
پیتر بعد از شرح ماجرای خودکشی پدرش گفت:” اون باعث شد که خیلی قوی بشم” و فیل با تمسخر خندید:”که تو قوی هستی. حالا خیلی مونده تا من از تو پسر قوی ای بسازم بچه سوسول” ( ترجمه زیرنویس)
همین قسمت می شد حدس زد گنجاندن این دیالوگ بیدلیل نیست و قراره حسابی از طرف پیتر غافلگیر شویم و چه چیزی میتوانست جز کشتن فیل باشد.منتها من متوجه چنین چیزی که در نقد بالا اشاره شد، نشدم که برانکو استاد پیتر هست. پدر پیتر پزشک بود وکتابای پدرش همراهش بود.
گی بودن فیل هم از مجلات و عکسا در کلبه برای پیتر فاش شد و هم در سکانسی که پیتر به خلوت آب تنی او رفت.
از این بعد همنگاه کنیم که فیل با غرض به پیتر نزدیک شد و هدفش ارتباط با او بود.
قطعا این چرخه ی معیوب روحی روانی ادامه خواهد داشت و مرید و مرشدها نامشان تغییر خواهد کرد. چرخه ی مجازات و پس دادن تقاس گنهکار و چیز دیگری در اثبات کارما. در قسمت های انتهایی فیلم پیتر طناب را زیر تخت پنهان کرد..آیا او هم مثل پدرش خودش را دار می زند و یا نشان از انتقام نفر بعدی یعنی پیتر دارد؟ در هر حال
از دیدن فیلم لذت بردم چون مخاطب را به واکاوی درون خود هدایت می کرد، احساسات و عواطف و محیطی که بی گمان بر او تاثیر دارد. به نظرم اسم فیلم جدای از تاثیرات کوهستان و شکل دهان سگ، به نوعی توصیف شخصیت فیل بود که ظاهری خشن داشت ولی درونش آرام و دل رحم بود …