خلاصه داستان سریال هندی پرواز را که با نام چکور یا چکوری (که کاراکتر اصلی سریال است) نیز معروف است، در ادامه نوشتار بخوانید.
خلاصه داستان سریال هندی پرواز
سریال هندی پرواز (به هندی : Udaan)
از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ نقش اصلی سریال (کودکی چکور) را دختر بچهای به نام اسپاندان چتورودی بازی کرد. سپس یک جهش نسلی اتفاق افتاد و از سال ۲۰۱۶ تا سال ۲۰۱۹ سریال به زندگی کاراکترهای چکوری، سورج، ایملی و ویوان با بازی میرا دئوستاله، ویجیندرا کومریا، ویدی پاندیا و پاراس آرورا پرداخت.
در سال ۲۰۱۹ یک جهش دیگر در سریال اتفاق افتاد و داستان سریال پرواز روی سانوی اکا آنجور و سمیر با بازی تانیا شرما و گورو سارین متمرکز شد. این سریال به رنج و زحمتی که قشر کارگر در روستاها متحمل میشوند پرداخته است. ماهش بات فیلمساز مطرح هندی، تهیه کننده این سریال است. خلاصه داستان سریال چکور پرواز را در ادامه بخوانید.
خطر اسپویل در شرح خلاصه و موضوع سریال هندی پرواز چکور
خلاصه داستان سریال پرواز جم بالیوود
موضوع سریال هندی پرواز چکور چیست؟ سریال هندی پرواز یکی از سریالهای پرطرفداری است که از شبکه جم بالیوود درحال پخش است. «پرواز» یکی از سریالهای طولانی و پرمخاطب هند بوده است. شخصیت اصلی داستان «چکور» نام دارد.
چکور، خواهرش ایملی و پدرش و مادرش همگی کارگرهای یک مرد بد ذات و ملاکی به نام بائیاجی هستند. بائیاجی، اهالی روستا و خانواده چکور را مجبور به تحمل سختی های بزرگی کرده است. چکور دو خواهر دوقلو داشت که بائیاجی آنها را میکشد. او همچنین مادربزرگ چکور را هم میکشد.
چکور به کمک پسری به نام آرجون از چنگال بائیاجی فرار میکند. آرجون مربی چکور است و بعدا به یک ورزشکار بزرگ در ماراتون تبدیل میشود. بائیاجی پسری به نام سورج دارد. سورج وقتی بزرگ میشود همانند پدرش به فردی بی رحم و ظالم تبدیل میشود اما بائیاجی پسرش سورج را خیلی دوست دارد و به او به چشم جانشینش نگاه میکند.
بائیاجی بعد از مرگ برادرش، با همسر او رانجانا ازدواج میکند.رانجانا همسرش را میکشد و بائیاجی را حبس میکند و با او ازدواج میکند. اما بائیاجی، رانجانا را دوست دارد. رانجانا یک پسر به نام ویوان دارد. ویوان، از موقعی که مادرش با بائیاجی (عمویش) ازدواج کرده از او متنفر شده است و از بائیاجی هم متنفر است.
ویوان رابطه نزدیک با تجاسوینی، همسر اول بائیاجی دارد و تجاسوینی به خوبی توانسته روی احساسات ویوان علیه مادرش و عمویش تاثیر بگذارد و کاملا او را به کنترل خود دربیاورد. زمانی که بائیاجی تصمیم داشت با رانجانا ازدواج کند، تجاسوینی سعی کرد رانجانا را بکشد.
بائیاجی درمورد تصمیم و افکار دچار شک میشود و قصد داشت او را از خانه بیرون کند اما سورج جلوی پدرش را گرفت و گفت که خودش از مادرش مراقبت میکند و قول میدهد که مادرش میان او و رانجانا قرار نگیرد و بائیاجی قبول میکند به خاطر پسرش سورج اجازه دهد تجاسوینی در خانه او بماند.
آدیتیا دوست چکور و یک گزارشگر است. پدر آدیتیا یک تحصیلدار بود و خیلی سعی کرد بائیاجی رهایی پیدا کنند اما در این راه موفق نبود چراکه بائیاجی او را میکشد. ظاهرا بائیاجی یک دختری هم دارد که سالها قبل او را در یک معبد رها کرده است چراکه یک نفر به او گفته این دختر برای او بدقدم است و بدشانسی میآورد به همین خاطر به همسرش به دروغ گفته بود این دختر مرده است. اما بعدا چکور این قضیه را میفهمد.
بعد از جهش ۱۰ ساله، سریال به دورهای جدید، نشان داده میشود که چکور توسط آرجون در حال آموزش دیدن است و مارتن پشت ماراتن برنده میشود. روزی که قرار است بائیاجی وزیر شود و میخواهد مراسم قسم خوردن را اجرا کند چکور در رسانهها حاضر میشود و میگوید که بائیاجی از او و دیگر اهالی روستایش بیگاری میکشیده و شخصیت واقعی او را فاش میکند و مانع قسم خوردن او به عنوان وزیر کشور میشوند.
بائیاجی از این اتفاق به شدت عصبانی است، سورج، چکور را میرباید و او را نزد بائیاجی میآورد. ظاهرا ایملی برای سورج کار میکند و چکور را برای او میدزدد. ویوان هم در این مدت خودش را در اتاقش حبس کرده و از مردم دوری کرده است. سورج هم به گستاخی و بیرحمی پدرش نشان داده میشود.
او زبان یک افسر پلیس که علیه پدرش صحبت کرده بود میبرد. سورج یک رابطه عشق و تنفر با رانجانا دارد. او همیشه رانجانا را سرجایش مینشاند. پدر چکور و ایملی به بائیاجی وفادار میمانند اما آروزی مادر چکور آزاد شدن از چنگال بائیاجی است و امیدوار است دخترش چکور بتواند این رویا را محقق سازد.
بیشتر بخوانید: