تبلیغات در فیگار

کودکان در جهان تاریک استفن کینگ

استفن کینگ با بیش از شصت رمان و صدها داستان کوتاه، همواره با تمرکز بر کودکان و نوجوانان، ترس‌ها و آسیب‌پذیری‌های انسانی را به تصویر کشیده است.

از رستگاری در شاوشنک و مسیر سبز گرفته تا درخشش و مقبره حیوانات خانگی، آثار او هم جنبه‌های عاطفی و دراماتیک و هم ترس‌های عمیق و فراموش‌نشدنی داشته‌اند.

وجه مشترک بسیاری از داستان‌های کینگ تمرکز بر کودکان و نوجوانان است؛ شخصیت‌هایی که یا خود در مرکز روایت قرار دارند یا والدینی برای نجات آن‌ها می‌جنگند. از بیل دن‌برو در It گرفته تا لوک الیس در The Institute و چارلی مک‌گی در Firestarter، حضور کودکان همواره ابعاد تازه‌ای به آثار او بخشیده است. حتی در The Shining و Pet Sematary، سرنوشت دنی و گیج محور اصلی تنش‌ها و تراژدی‌هاست.

کینگ بارها گفته است که علاقه‌اش به روایت از دید کودکان به دلیل «شیوه متفاوت اندیشیدن در کودکی» است؛ زاویه‌ای که آسیب‌پذیری بیشتری ایجاد کرده و تهدیدهای داستانی را واقعی‌تر جلوه می‌دهد. به همین دلیل، حتی شرورهای آثارش نیز به‌مراتب هولناک‌تر به نظر می‌رسند، چراکه قربانیانشان بی‌دفاع‌ترند.

با این نگاه، مخاطب نه‌تنها دوباره ترس‌های کودکی خود را تجربه می‌کند، بلکه همدلی عمیق‌تری با قهرمانان جوان آثار کینگ پیدا کرده و نفرت بیشتری نسبت به ضدقهرمانان احساس می‌کند. همین رویکرد است که جهان تاریک کینگ را متمایز و فراموش‌نشدنی کرده است.

نظر شما درباره‌ی داستان‌های استفن کینگ چیست؟ شما کدامیک از کتاب‌های او را خوانده‌اید؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار در میان بگذارید.

منبع: Collider


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *