فیلم کندی من با پیرنگ داستانی هیجانانگیز و تازه خود به نسخه اصلی ادای احترام میکند. در ادامه با نوشتار نقد فیلم Candyman همراه فیگار بمانید.
نیا داکوستا روح فیلم اصلی سال 1992 را باز میگرداند و ظاهرا آن را تقویت میکند. Candyman به لطف فعالیت تجاری فروشگاه های قدیمی و طولانی مدت ویدئویی به محبوبیت خاصی در دهه نود رسید.
با وجود بودجه اولیه متوسط، برنارد رز با توجه به داستان نقاش پرتره سیاه نیمه دوم قرن نوزدهم، عاشق دختر مرد مهم در ایالت های جنوبی، توجه بسیاری از تماشاگران را به خود جلب کرد. کندی من یک فیلم اسلشر فراطبیعی ترسناک آمریکایی به کارگردانی نیا داکستا و نویسندگی جوردن پیل، وین روزنفلد و داکستا است.
نقد فیلم Candyman (کندی من 2021)
قاتل یا ناخودآگاه جمعی
فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار نقد فیلم Candyman خواهید خواند به شرح زیر است:
- ساختار روایی – زندگی سیاهان اهمیت دارد
- تحلیل تکنیکی – حضور فیزیکی چشمگیر
- تحلیل فلسفی و روانشناختی – قاتل یا ناخودآگاه جمعی
- مشخصات فیلم
ساختار روایی – زندگی سیاهان اهمیت دارد
از ایالات متحده آمریکا در چنین دوران حاشیه نشینی و بردگی نژادی، پدر زن جوان وقتی فهمید وارث او در انتظار پیوندی از مرد سیاه پوست است دیوانه شد. واقعیتی که تاجر ثروتمند را مجبور میکند دنیل روبیتیل را به دلیل تجاوز محکوم کند.
به دلیل چنین اتهامی، هنرمند مجازات میشود. اگرچه قبل از قطع شدن دستش، او در معرض هزاران زنبور عسل قرار میگیرد، که صورت و بدن او را از شکل طبیعی خود درمیآورند. این همان افسانه ای است که طرح فیلم 1992 را به وجود آورد و آن فیلم را به فیلمی ارزشمند تبدیل کرد.
احیای مرد آب نباتی در مجتمع مسکونی قدیمی شیکاگو به نام Cabrini Green اتفاق میافتد. این منطقه در دهه شصت به عنوان محل سکونت خانواده هایی با منابع اقتصادی محدود استفاده میشد.
در آنجا، فردی به توزیع آب نبات بین بچه ها مشغول است، تا اینکه روزی یک آب نبات به یک زن سفیدپوست کوچک با تیغی پنهان میدهد. در ادامه پلیس او را به ضرب گلوله میکشد.
این موضوع به زودی توسط طیفی به Candyman محبوب میشود. در دوران فعلی، آنتونی مک کوی نقاشی که در بحران خلاقیت قرار گرفته، که در جستجوی الهام به کابرینی گرین باز میگردد به همراه دوست دخترش به فضایی ورود میکنند که در آن مرد آب نباتی یا کندی من جان خود را از دست داده است.
همان جایی که مک کوی متولد شد. اندک اندک، آنتونی به شکل غافلگیرکنندهای توجه زیادی را صرف مسئله Candyman میکند، تا جایی که او را وارد دنیای واقعی میکند. و این کار را روبروی آینه انجام میدهد. به این شکل که باید نام کندی من را در مقابل آینه، پنج بار متوالی، بگویند.
در واقع داستان کندی من، روح سادیستی را دراماتیک میکند که به لطف فیلم های ترسناک دهه 90 به شهرت رسید. و این فضا بیش از یک دهه در خواب بود. کارگردان فیلم به طرز شگفت انگیزی میتواند هنر، تعلیق و ماوراءالطبیعه را متحد کند تا در مورد مسائل مختلف و خارق العاده به شکلی صحبت کند تا ما را به شکل ناخودآگاه تحت تاثیر قرار دهد.
در هر صورت، همه ما میدانیم که قرار است فیلمی در رابطه با عدالت نژادی مرتبط با جنبش “زندگی سیاهان اهمیت دارد” در دوران اخیر را که جامعه آمریکایی های آفریقایی تبار در ایالات متحده را دربرمیگیرد، ببینیم. با دانستن این مسئله، ما فقط باید بفهمیم که ساختار و نحوه ارائه آن به ما چقدر میتواند ما را به هیجان بیاورد. در این مورد فیلم از ژانر وحشت به شیوه ای دقیق و وحشیانه استفاده میکند. ژانر وحشت شبح انگیز را با وحشت واقعی ترکیب میکند. قتل ها با خون زیاد میخواهند مفهومی وحشتناک را در ذهن ما فرو کنند و پیامی که فیلم میخواهد مانند یک اسلشر خوب به روز شده به شما بخوراند.
هر پیامی که فیلم میدهد در پایان این اثر سینمایی تکراری است. همه چیز در ساختار روایی این فیلم به سوی جهنمی پیش میرود که بسیاری از آمریکایی های آفریقایی تباری که در زندگی خود رنج کشیدهاند، لذت ببرند و از آن برای به دست آوردن آن لحظات شگفت انگیز که بسیاری انتظار دارند استفاده کنند.
اگرچه این لحظه شاید به اندازه Get Out (2017) شگفت آور نباشد، اما بسیار سرگرم کننده و صریح است. در نهایت، این فیلم، فیلمی است که برای اجرای آن عدالت ایجاد شده است. حتی بیشتر از وحشت. این پیام فیلم میتواند بحث ها و دیدگاه های متفاوتی را ایجاد کند، چیزی که یک فیلم ترسناک به آن دست بیابد همین مسائل است!
تحلیل تکنیکی – حضور فیزیکی چشمگیر
نیا داکوستا، کارگردان نیویورکی، به همراه جوردن پیل و وین روزنفلد، موفق میشوند از طریق داستانی پر از موقعیت های هولناک، که در آن شکل و فرم دراماتیک مرد آب نباتی وزن ویژه ای پیدا میکند.
این فضاسازی را شخصیتی با نام آنتونی مک کوی با بازی یحیی عبدالمطین ایجاد میکند. این فرمول به ظاهر مبتکرانه و موثر، به فیلمساز این امکان را میدهد تا با دقت بین واقعیت و ساختار روایی شخصی خودش، مرز باریکی را بین حقیقت و واقعیت ایجاد کند.
داکاستا در کندی من با جلوههای معمول ژانری بازی میکند (مانند جامپ اسکرها، صداهای ترسناکی شبها به گوش میرسد و لحظههای خونین شوکه کننده). با این حال، او در دومین فیلم خود توانسته جزئیات استادانه غیرمنتظرهای را به شکلی موثر بکار ببرد.
یحیی عبدالمطین همانند قبل با حضور در TRIAL OF THE CHICAGO 7 بار دیگر با حضور فیزیکی چشمگیر خود همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد. تصویر او از هنرمندی مشتاق که در الهام اخیرش با اشتیاق شیدایی گم شده بود، پایه ای باورنکردنی واقع گرایانه برای یک فیلم ترسناک را تشکیل میدهد.
جان گولسریان فیلمبردار، احساس نامتناسب روانی را از دیدن آپارتمانهای شیک و درخشان فرا میخواند. آپارتمانهایی که در فیلم اول فضای چرک و بد ترکیب حاکم بر دنیای آن را میپوشاندند.
پیل به عنوان یک فیلمنامه نویس و تهیه کننده، قبلا در فیلمهای برو بیرون و ما، نشان داده بود که از ترکیب ژانر وحشت و داستانسرایی ساختارمند و منسجم با تعلیقها و تنشهای ریتمیک و حساب شده، درک خوبی دارد و مشارکت او با داکوستا، کارگردان جنگل کوچک، باعث شد تا این افسانه اصیل و محلی، به نحو احسن بهروزرسانی شود.
تحلیل فلسفی و روانشناختی – قاتل یا ناخودآگاه جمعی
فیلم در واقع تصورات آشکار و کنایه های فرهنگی اجتماعی خود را آنقدر هوشمندانه در کنار طرح واقعی قرار میدهد که به سختی به عنوان انتقاد تلقی میشود، بلکه به عنوان یک مبنای ضروری تلقی میشود. همانطور که اشاره شد، در سال 1992، Cabrini-Green قبلاً یکی از فقیرترین و خشن ترین محله ها در شمال شیکاگو بوده است. این تازگی داشت که یک فیلم ترسناک مناسب توده مردم در آن زمان، علیرغم ژانر آن، به طور جدی به مشکلات اجتماعی محیط آن بپردازد.
دوره طلایی اسلشرها با لذتهای اغلب بیشازحد چشمچرانی کردن تعریف میشود. در حالی که فضای کندی من تا حد زیادی عبوس و غمانگیز است. البته با توجه به سنگینی موضوعات مورد بحث در فیلم، جای تعجب نیست. با این حال، بحثهای قابل توجهی میان آنتونی و دیگران درباره قدرت نسبی به تصویر کشیدن آشکارِ وحشیگری و استعاره در عرصهی هنر وجود دارد. مسئلهای که این کندی من بهنوعی از آن دوری میکند.
روند خشونت فیلم، رفتهرفته افزایش پیدا میکند و کندیمن فیلمی است که با اضافه کردن جنبه روحی و روانی به داستان خشن اصلی، روایتی جدید ارائه میدهد.
Candyman ایده های بزرگی برای ساختار روایت خود دارد. همانطور که بورک برای آنتونی توضیح میدهد، قاتل از ناخودآگاه جمعی جامعه سرچشمه میگیرد. او راهی برای برخورد با چیزهای بد، ناعادلانه، نژادپرستانه ای است که ساکنان Cabrini-Green با آن روبرو شده اند.
Candyman زمان زیادی را برای دراماتیک کردن حرفهای شخصی سازندهاش صرف میکند. کندی من یک فیلم ترسناک است و مسائل نژادی را در ذهن خود دارد و داکاستا که فیلمنامه را با پیل و وین روزنفلد نوشتهاند از سیاست خیلی خوب میدانند.
افسانه آب نبات فیلم کندی من را به یک فیلم وحشیانه نبدیل میکند که موفق میشود نشان دهد وحشت گاهی اوقات از افسانه هایی در مورد موجوداتی عامیانه شکل میگیرند که در زندگی روزمره بسیاری از مردم وجود دارد. و مسئله این است که چگونه آنها این ترس ها را همیشه با خود و زندگی خود حمل میکنند.
مشخصات فیلم
- کارگردان نیا داکستا
- تهیهکننده ایان کوپر، وین روزنفلد و جردن پیل
- فیلمنامهنویس جوردن پیل، وین روزنفلد و نیا داکستا بر پایه کندیمن اثر برنارد رز
- بازیگران یحیی عبدالمتین دوم، تیونا پریس، ناتان استیورات-جارت و کولمن دومینگو
- موسیقی رابرت ای.ای. لاو
- فیلمبردار جان گولسریان
- تدوینگر کاترین هدستروم
- شرکت تولید مترو گلدوین مایر، مانکیپاو پروداکشنز، استودیو برون و کریتیو ولث مدیا
- توزیعکننده یونیورسال پیکچرز ؛ بررسی فیلم کندی من
- تاریخهای انتشار ۲۷ اوت ۲۰۲۱
- مدت زمان ۹۱ دقیقه ؛ نقد فیلم کندی من
- کشور ایالات متحده و کانادا
- زبان انگلیسی ؛ بررسی فیلم Candyman
- هزینهٔ فیلم ۲۵ میلیون دلار
- فروش گیشه ۹٫۱ میلیون دلار
از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد فیلم Candyman سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقدها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.