سریال شوالیه هفت پادشاهی با فاصله گرفتن از سیاستهای خشن وستروس، میکوشد روح ماجراجویی کلاسیک را دوباره به فانتزی تلویزیونی بازگرداند.
این پروژه عظیم به مخاطبان و استودیوها نشان داد که فانتزی تلویزیونی تا چه اندازه میتواند باشکوه، پیچیده و سینمایی باشد. طبیعی بود که پس از آن، موجی از آثار مشابه روانه تلویزیون شود، اما بسیاری از این تلاشها نتوانستند به موفقیت یا تأثیرگذاری مشابهی دست پیدا کنند.
در سالهای اخیر، تقلید بیوقفه صنعت تلویزیون از Game of Thrones به امری خستهکننده بدل شده است. اغلب سریالهای فانتزی جدید میکوشند همان فضای پرتنش، سیاستزده و بیرحمانه را بازتولید کنند؛ جهانی مملو از دسیسههای قدرت، خشونت عریان و واقعگرایی تلخ.
در این مسیر، روح ماجراجویی کلاسیک فانتزی کمکم رنگ باخته است؛ قهرمانان شریف، سفرهای الهامبخش و حس شگفتی جای خود را به تاریکی دائمی دادهاند. اکنون این امید وجود دارد که با رویکرد متفاوت مجموعه جدید دنیای ترانه یخ و آتش، بار دیگر مسیر ژانر تغییر کند.
بیشتر بخوانید: بهترین سریال های فانتزی تاریخ
بازگشت به ریشههای فانتزی

داستان شوالیه هفت پادشاهی که بر اساس نوشتههای جورج آر. آر. مارتین شکل گرفته، تفاوتهای اساسی با دیگر آثار او در دنیای ترانه یخ و آتش دارد. هرچند امضای روایی مارتین، با جهان خشن و واقعگرایانهاش، همچنان حضور دارد، اما ساختار و مضمون این داستانها بسیار به فانتزی سنتی نزدیکتر است.
شخصیت دانک یا همان دانکن بلندقد، قهرمانی از طبقه پایین جامعه است؛ شوالیهای بینامونشان که از اشرافزادگی بیبهره است اما در شرافت، جوانمردی و اخلاق، از بسیاری شوالیههای مشهور پیشی میگیرد.
این الگوی قهرمان فرودست، یکی از کهنترین کلیشههای فانتزی است؛ الگویی که در اینجا با دنیای بیرحم وستروس ترکیب شده و نتیجهای متفاوت پدید آورده است. برخلاف بازی تاج و تخت که تمرکز اصلیاش بر قدرت، سیاست و جنگهای بزرگ بود، این روایت بیشتر بر سفر، رشد شخصیت و پیوندهای انسانی تأکید دارد.
آغاز عصری تازه برای فانتزی تلویزیونی
بر اساس تریلرهای منتشرشده، سریال شوالیه هفت پادشاهی نیز همین مسیر را دنبال میکند. با اثری کوچکمقیاستر روبهرو هستیم؛ داستانی که کمتر به بازیهای پیچیده سیاسی میپردازد و بیشتر بر عناصر شاعرانه، احساسی و ماجراجویانه تمرکز دارد. البته نباید انتظار داشت که خشونت و خونریزی کاملاً حذف شوند؛ این همچنان دنیای Game of Thrones است. با این حال، به نظر میرسد توازن بهتری میان تاریکی و امید برقرار شده باشد.
بعید است سریال A Knight of the Seven Kingdoms بتواند به موفقیتی همسطح با Game of Thrones دست پیدا کند یا حتی از نظر ابعاد با House of the Dragon رقابت کند. با این وجود، تأثیرگذاری آن لزوماً به آمار بینندگان محدود نمیشود. اگر داستان دانک و اگ بتواند با مخاطبان ارتباط برقرار کند، احتمال دارد استودیوها و پلتفرمها دوباره به سمت فانتزیهای کلاسیکتر گرایش پیدا کنند.
در چنین حالتی، شاید شاهد موجی تازه از سریالهایی باشیم که قهرمانان سادهتر، اعمال جوانمردانه و احساسات گرم انسانی را در کنار هیجان و خشونت به تصویر میکشند. شوالیه هفت پادشاهی میتواند نشانه آغاز دورانی تازه باشد؛ دورانی که فانتزی تلویزیونی بار دیگر یادآور ریشههای افسانهای و الهامبخش خود شود، نه فقط میدان بیپایان دسیسه و خون.
بیشتر بخوانید:
بهنظر شما این سریال تا چه اندازه راه متفاوتی از فرانچایز اصلی خود خواهد داشت؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار در میان بگذارید.
