با انتشار قسمتهای پایانی فرصتی مهیا شد تا به نقد و بررسی فصل 6 سریال Better Call Saul بپردازیم و با سیر شخصیت ساول گودمن بیشتر آشنا شویم.
پس از شش فصل هیجانانگیز به قسمتهای پایانی سریال Better Call Saul رسیدهایم. جایی که با ظهور ساول گودمن دیگر وقت آن رسیده است تا با جیمی مکگیل خداحافظی کنیم. وکیل زبر دستی که پیشتر در دنیای بریکینگبد شاهد هنرنماییهای او بودهایم اکنون آمادهاست تا از پوستهی جیمی مهربان بیرون آمده و همه را شگفتزده کند.
نقد و بررسی فصل 6 سریال Better Call Saul
لطفا هرگز با ساول تماس نگیرید!
در این قسمت فهرست عناوین مقالهی نقد و بررسی فصل 6 سریال Better Call Saul را در یک نگاه میتوانید مشاهده کنید:
- بهتره با ساول تماس بگیری
- جیمی و والتر، ساول و هایزنبرگ
- آنچه که پیش آمد
- تقاطع
- یک احتمال تلخ
- شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
بهتره با ساول تماس بگیری، سریالی که این روزها زیاد به گوشتان خوردهاست. پس از موفقیت چشمگیر سریال بریکینگ بد، یک بار دیگر شاهد سریالی با همان حال و هوا و هیجان و تعلیق هستیم.
سریالی خوشساخت که بازی شگفتانگیز بازیگران در کنار داستانی خیره کننده محبوبیتی بسیار به آن بخشیده است. محبوبیتی که کسی فکرش را نمیکرد پس از داستان بریکینگبد و برای اسپین آفی از آن دوباره تکرار شود.
بهتره با ساول تماس بگیری
Better call Saul سریالی است که این روزها به ایستگاه پایانی خود رسیدهاست. داستانی که به بخشی از زندگی جیمی یا همان ساول گودمن معروف سریال بریکینگ بد میپردازد. این اسپین آف در شش فصل آماده شد و اکنون به فصل ششم خود رسیدهاست و به تازگی بخش دوم از فصل آخر آن در دست انتشار قرار گرفته است.
جیمی که در داستان بریکینگ بد یکی از ارکان اصلی سریال به شمار میآمد شایسته آن دیده شد تا در اسپینآفی مجزا به او پرداخته شود. در این سریال از چالشهایی که برای وکیل شدن پشت سر میگذارد و نحوهی آشنایی او با گاس فرینگ، مدیر رستورانهای زنجیره ای به نام لوس پولوس هرمانوس در سریال بریکینگ بد باخبر میشویم.
جیمی و والتر، ساول و هایزنبرگ
سیر شخصیت جیمی همچون والتر وایت در سریال بریکینگ بد به تدریج دچار دگرگونی میشود، و این همان برگ برندهی نویسندهی داستان است، او با درک عالی از موقعیتها به شخصیت جیمی مگ گیل پرداخته است، همانگونه که والتر وایت یکشبه به هایزنبرگ بدل نشد، ساول گودمن هم یکشبه پدید نیامدهاست.
اتفاقاتی که برای جیمی میافتد رفته رفته او را تبدیل به وکیلی فرصت طلب میکند که با بهرهگیری از هوش و ذکاوت ذاتیاش، زیرکانه فرصتها را درمییابد و در جهت منافع خودش از آنها استفاده میکند، البته از نقش مکمل کیم وکسلر و اثری که در درک جیمی برای ما میگذارد نباید غافل شویم، ارتباط عاشقانهای که بین جیمی و کیم وجود دارد، در کنار شخصیت سودجو و نیرنگباز ساول گودمن، مردی مهربان و گاهی سر به زیر را برای ما به تصویر میکشد.
آنچه که پیش آمد
جیمی رفته رفته ساول گودمن را متولد کرد، ساول دیگر نه برای پول بلکه برای اینکه عطش خود را در حیلهگری سیراب کند، با نام ساول گودمن پا به دنیای وکالت گذاشت.
مردی که پس از سرکوب ها تحقیرهای فراوانی که دیده بود اینک در صدد اثبات خودش بود، او بیش از هر زمان دیگری میخواست خودش باشد، کارها را به روش خودش حل کند، و با روش های زیرکانه و فریب دادن این و آن قدرت نمایی کند.
کیم وکسلر نمادی از اعتماد و درک مخاطب است، اعتمادی که رفته رفته او به جیمی پیدا میکند همان اتفاقی است که برای مخاطب سریال میافتد.
ما رفته رفته جیمی را درک میکنیم و به او به عنوان انسانی که فارغ از صحیح و غلط سعی در پیاده کردن روشهای خودش دارد اعتماد میکنیم. بارها از فریبکاری هایش لذت میبریم و به هوش و ذکاوتش غبطه میخوریم، اما مگر نه او در این راه بارها با دروغ گفتن و فریب دادن دیگران کار خودش را جلو برده است؟
پس چگونه است که او را قضاوت نمیکنیم و حتی گاهی به او حق میدهیم که از سادهترین ارزشهای انسانی مانند صداقت پیروی نکند؟! پاسخ این سوال را شاید لازم است در خود بیابیم، ممکن است دلیل آن باشد که او را همانند خود یک انسان مییابیم که برای رسیدن به نتیجهی خوب دست به کاری اشتباه میزند و مقصد برایش مسیر را توجیه میکند.
تقاطع
اگر با وعدههایی که بارها در اینترنت در مورد حضور والتر وایت و جسی پینکمن در فصل آخر سریال better call Saul داده میشد روبرو شده باشید، حتما چندین فصل انتظار کشیدهاید تا این دو شخصیت جذاب هم به دنیای داستان جیمی اضافه شوند، اکنون که فصل آخر در حال انتشار است بیایید اندکی در مورد احتمال حضور این دو شخصیت دوست داشتنی در فصل ششم better call Saul گفتگو کنیم.
داستان با جیمی شروع شد، مردی که رفته رفته سیر تغییر شخصیتی خود را به واسطهی انتخابهایش در برابر چالشهای روبرویش بدست آورد، اکنون او قهرمان داستان است و اگر آنچه که بر او در این داستان گذشته را به آنچه که پس از آن و در دنیای بریکینگ بد قرار است انجام دهد متصل کنیم، کسی جز او نمیتواند قهرمان بلامنازع این داستان باشد.
نه والتر وایت افسانهای و نه جسی دوست داشتنی قرار نیست اندکی از کاریزمای وکیل زبردست داستان کم کنند. او اکنون آخرین گامهای تکامل شخصیت ساول گودمن را بر میدارد تا به ما نشان دهد که چرا آنچنان با صلابت در دنیای بریکینگ بد ظهور میکند و گره از مشکلات لاینحل گاس فرینگ و هایزنبرگ و سایر کلاهبرداران حرفه ای باز میکند و جسورانه ریسک اتهام همدست شمرده شدن با دلالان شیشه و قاتلان و جنایتکاران را به جان میخرد. اما در این میان یک چیز جور در نمیآید، یک جای کار میلنگد و آن چیزی نیست جز اختلاف عواطف جیمی مک گیل و ساول گودمن!
یک احتمال تلخ
وقتی که ساول گودمن بریکینگ بد را به خاطر میآوریم، اثری از مهربانی و عواطف جیمی در او نمییابیم. جیمی که هنوز برای پول هر کاری نمیکند، در برابر ساول گودمن که از هر فرصتی برای دستبرد زدن به دلارهای دلالان مواد و کلاهبرداران فروگذار نمیکند، اندکی غریب مینماید.
چه اتفاقی ممکن است برای او افتاده باشد تا اینبار نه از روی بد حادثه بلکه خودخواسته به سمت مجرم ترین آدمهای اطراف خود برود و با ذکاوت خود آنها را که مجرمانی بالفطره هستند، از چنگال قانون برهاند.
جیمیِ داستان better call Saul ناخواسته درگیر پرونده های مجرمان و دلالان شیشه شد اما ساول گودمن با آگاهی کامل به سراغ آنها میرود و به ازای پولهای کلان وعدهی آزادی را به آنها میدهد.
برای آگاه شدن از راز این دگرگونی ناچاریم تا پایان فصل ششم و نهایی سریال صبر کنیم، تا هم راز این تفاوت برایمان آشکار شود، و هم از عاقبت ساول گودمنِ پس از هایزنبرگ که اکنون به شیرینی فروشی منزوی بدل شده است باخبر شویم.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
تا اینجای داستان همه از آنچه که در انتظار جیمی است باخبریم، از اتفاقاتی که برای او پیش میآید و آشنایی او با گاس فرینگ و والتر وایت و نقابی که بر چهره خواهد گذاشت، از سرانجام هایزنبرگ هم احتمالا بی اطلاع نیستید، تنها چیزی که پنهان باقی مانده است سرانجام ساول گودمن است و نه جیمی مکگیل، اما ما در این قسمت برای قضاوت نیامدهایم، بیایید نگاهی عمیقتر به شخصیت های داستان بیندازیم. فرض کنید میخواهیم خودمان را بجای آنها بگذاریم تا بهتر درکشان کنیم و از انتخابهای آنها درس بگیریم.
تغییراتی که برای جیمی و والتر در طول این دو داستان مجزا اما مرتبط با هم پیشآمد نه یک اتفاق ساده بلکه حاصل انتخاب های یک انسان در رویارویی با بیرحمی تقدیر بود.
شخصیتهایی که در برابر چالشهای بسیار هر بار مجبور به انتخاب بودند و در این مسیر گاهی راه ساده و گاهی سخت را انتخاب کردند، گاهی ارزشهای خود را به زیر پا گذاشته و گاهی به سبب داشتن ارزشهای نادرست دچار تاوان های سنگینی شدند.
خیلی تفاوتی بین جیمیِ بی پول که همیشه زیر سایهی برادر کوچکتر خود قرار داشت و احترامی که خود را شایستهی آن میدانست را بدست نیاورد تا دست به ساختن ساول گودمن زد با معلم شیمیای که پس از سالها خدمت به جامعه دچار سرطان شده و نه تنها از طرف آن جامعه حمایت مالی دریافت نمیکند بلکه بارها شخصیت و احترام او خدشه دار میشود وجود ندارد، هر دو در برابر نگاه ظالمانهی جامعه تبدیل به هیولاهایی شدند تا در آن جنگل بیرحم خوراک زیاده خواهی و خودخواهی و تحقیر جامعه نشوند.
بیشتر بخوانید:
- سینما و تلویزیون
- نقد فیلم
- نقد سریال
- نقد فیلم و سریال
- مقالات سینمایی
- اخبار سینما و تلویزیون
- تاریخ انتشار فیلم و سریال
از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد و بررسی سریال Better Call Saul سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با تحلیل سریال Better Call Saul، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.
از زیباترین سریالهای جهان
ای کاش میتونستم وینس گیلیگان، خالق این دو مجموعه رو ببینم و بهش بگم جون مادرت باز هم بساز !
ما چی ببینیم بعد از این سریال 😭