تا به حال متوجه استفاده از انیمیشنهای تکراری توسط دیزنی شدهاید؟ ما در این نوشتار 10 باری که دیزنی از انیمیشن های تکراری استفاده کرد را معرفی خواهیم کرد.
تکراری بودن انیمیشنهای دیزنی اشارهای است به انتقادی که اغلب به استودیوهای انیمیشن والت دیزنی مطرح میشود و نشان دهنده این است که فیلمهای آنها از یک فرمول مشابه پیروی میکنند و شخصیتها، طراحیها و عناصر داستانی مشابهی دارند. این انتقاد نسبی است و میتواند برای هر کسی متفاوت باشد، اما چند جنبه مشترکی وجود دارد که این مسئله را برجسته میکند.
یکی از انتقادات اصلی، استفاده مکرر از الگوهای شخصیتی خاص است. به عنوان مثال، شاهزادههای دیزنی اغلب به عنوان جوانی زیبا و نیازمند نجات نمایش داده میشوند. این مسئله میتواند در بهترین انیمیشن های دیزنی مانند “سفید برفی و هفت کوتوله”، “سیندرلا” و “زیبای خفته” مشاهده شود.
به طور مشابه، تصویری که از شخصیتهای شرور نمایش داده میشود، معمولاً الگویی پیشبینیپذیر را دنبال میکند. شخصیتهایی مانند مالیفیسنت، ارسولا و اسکار ویژگیها و انگیزههای مشابهی را نشان میدهند.
10 باری که دیزنی از انیمیشن های تکراری استفاده کرد
معرفی 10 باری که دیزنی از انیمیشن های تکراری استفاده کرد
شما میتوانید فهرست 10 باری که دیزنی از انیمیشن های تکراری استفاده کرد را در یک نگاه در لیست زیر مشاهده کنید:
- Cinderella” (1950) & “One Hundred and One Dalmatians” (1961)“
- Make Mine Music” (1946) & “The Great Mouse Detective” (1986)“
- One Hundred and One Dalmatians” (1961) & “The Aristocats” (1970)“
- The Adventures of Ichabod and Mr. Toad” (1949) & “The Jungle Book” (1967)“
- “The Jungle Book” (1967) & “The Many Adventures of Winnie the Pooh” (1977)“
- “One Hundred and One Dalmatians” (1961) & “The Sword in the Stone” (1963)“
- “Alice in Wonderland” (1951) & “Robin Hood” (1973)“
- “Sleeping Beauty” (1959) & “Beauty and the Beast” (1991)“
- “The Sword in the Stone” (1963) & “The Jungle Book” (1967)“
- “The Jungle Book” (1967) & “Robin Hood” (1973)“
مقالات مکمل:
جنبه دیگری که به طور مکرر مطرح میشود، استفاده از سبکهای بصری و تکنیکهای انیمیشن مشابه است. فیلمهای دیزنی به خاطر رنگهای شاد، نمایشهای موسیقیایی و ترتیب رقصهای پیچیده شناخته شدهاند. این عناصر به شهرت و محبوبیت بسیاری دست یافتهاند، اما برخی اجماع میکنند که با گذر زمان، این عناصر میتوانند تکراری و زننده به نظر برسند.
در کل، در حالی که برخی از تماشاگران، انیمیشنهای تکراری دیزنی را به عنوان یک انتقاد موجه میبینند، دیگران از آشنایی و جذابیتی که با سبک مخصوص استودیو همراه است، لذت میبرند. دیزنی همچنان در حال تکامل و آزمایش ایدههای جدید است، تا اطمینان حاصل شود که فیلمهایشان جذابیتی گسترده را برای مخاطبان مختلف دارند.
Cinderella” (1950) & “One Hundred and One Dalmatians” (1961)”
در ابتدای مقاله 10 باری که دیزنی از انیمیشن های تکراری استفاده کرد باید گفت که استفاده اول از این سکانس در نزدیکی پایان فیلم “سیندرلا” بود، زمانی که شخصیت شرور لوسیفر از ترس از سگ برونو که برای نجات میآید، میپرد. لوسیفر متعاقباً از برج بیرون میجهد، اگرچه به نظر میرسد روی پاهایش فرود آمده است.
استفاده دوم از این سکانس در انیمیشنی که یازده سال بعد ساخته شده بود که برای یک گربه استفاده شد که با سگها روابط بهتری دارد. در واقع، سرجنت تیبز در تلاش برای نجات 101 توله سگ خال خالی است که یاسپر، یار شرور این داستان، موشکها را به سمت او پرتاب میکند و باعث میشود که او از راه آنها به کنار برود. در حالی که این دو گربه نمیتوانند بیشتر از این متفاوت باشند، پرشهای آنها به صورت فریم به فریم کاملاً یکسان است.
Make Mine Music” (1946) & “The Great Mouse Detective” (1986)”
این سکانس ابتدا در طول فیلم کوتاه «جانی فدورا و آلیس بلوبونت» از مجموعه فیلمهای «موزیک من را بساز» رخ میدهد. جانی فدورای بدبخت، یک کلاه انسانساخت است که صاحبش درگیر دعواهای درون بار است.
دقیقاً چهار دهه بعد، دیزنی گرد و غبار این سکانس تاثیرگذار را برای فیلم هوشمندانه خود که از شرلوک هلمز الهام گرفته بود، یعنی “کارآگاه موش بزرگ” پاک کرد. بار دیگر، مبارزه در یک بار اتفاق میافتد، اما این دفعه، موشها به جای کلاهها هستند که ویژگیهای انسانی دارند.
One Hundred and One Dalmatians” (1961) & “The Aristocats” (1970)”
انیمیشنی که در “One Hundred and One Dalmatians” و “The Aristocats” تکرار میشود، به سکانس پرش یک گربه در هر دو فیلم اشاره دارد. در “One Hundred and One Dalmatians”، گروهبان تیبز، یک گربه شجاع، در تلاش برای نجات 101 توله سگ خال خالی از دست فرد شروری به نام کروئلا دِ ویل است.
در “The Aristocats”، گربههای آریستوکراتیک به نام توماس و دوچس، در تلاش برای نجات خانوادهی گربههای آریستوکراتیک خود از یک شخص بدجنس به نام ادگار هستند. در هر دو فیلم، این سکانس پرش گربه در دو شخصیت مختلف با فریمی یکسان تکرار میشود.
The Adventures of Ichabod and Mr. Toad” (1949) & “The Jungle Book” (1967)”
این صحنه تعقیب و گریز بسیار خندهدار است و بنابراین نمیتوانیم دیزنی را به خاطر دوبار استفاده از آن سرزنش کنیم. اولین بار این صحنه در قسمت اول «ماجراهای ایچاباد و آقای وزغ» دیده شد. مول و موش آبی در تلاشی برای اثبات بیگناهی دوستشان تود، بیامیدانه سعی میکنند تا او را از چنگ آقای وینکی و راسوها دور نگه دارند.
آنها در نهایت موفق میشوند و بعداً جشن میگیرند. صحنه تعقیب و گریز استادانه بعدها در «کتاب جنگل» به مدت 15 ثانیه دوباره استفاده شد. البته حرکت موگلی با یک عمل، بسیار متفاوت میشود، او مرکز درگیری است. بالو و بقیرا با شاه لویی و نوچههایش میجنگند تا کودک را از چنگال آنها دور نگه دارند.
The Jungle Book” (1967) & “The Many Adventures of Winnie the Pooh” (1977)”
این بار، انیمیشن موگلی، انیمیشن اصلی است. در نزدیک به یک دقیقه، موگلی در خانه جنگلی خود در حال قدم زدن در جنگل است. یک پسر جوان از یک صخره بلند بالا میرود، یک چوب را در دست میگیرد و در حالی که یک آبشار زیبا در پسزمینه جاری است، سنگی را پرتاب میکند.
ده سال بعد، دیزنی دوباره از این انیمیشن طولانی برای یک پسر جوان دیگر در یک محیط زیبا استفاده کرد. کریستوفر رابین با دوستش پو در اطراف یک چوب صد هکتاری در حال پرسه زدن است و همچنین از روی یک صخره بلند بالا میرود، یک چوب را در دست میگیرد و سنگها را پرتاب میکند. کودکان همیشه راههایی برای سرگرمی پیدا میکنند، حتی وقتی کمی بیحوصله هستند.
One Hundred and One Dalmatians” (1961) & “The Sword in the Stone” (1963)”
در این فهرست، یاسپر سرسپردۀ بدبخت کروئلا یک بار دیگر ظاهر میشود. این بار، هوراس شریک واقعی جنایتش، در حالی که پونگو را هدف قرار میدهد، با چماق به او ضربه میزند و یاسپر قربانی اصلی این داستان میشود.
در نمونه دوم از این صحنه، این بار سر اکتور متمرکز بر کی و پدرش قرار دارد. همانطور که سر بزرگ شمشیر خود را میچرخواند، به سر پسرش ضربه میزند. این قسمتهای انیمیشن دقیقاً همان حرکات هستند، فقط با استفاده از چماق یا شمشیر کمی تغییر درونشان اتفاق میافتد.
Alice in Wonderland” (1951) & “Robin Hood” (1973)”
صحنه تعقیب و گریز در فیلمهای “کتاب جنگل” و “رابین هود” واقعاً شباهتهایی به صحنههای اسکوبی دو دارد. به عنوان مثال، در “کتاب جنگل”، آلیس به شدت در تلاش است تا در تعقیب و گریز از ملکه دیوانه قلبها و دادگاه عظیم او پیشی بگیرد، و این صحنه بعداً در “رابین هود” تکرار میشود، زمانی که رابین هود، خدمتکار ماریان و مردان شاد در تلاش برای فرار از سربازان فاسد پرنس جان هستند.
این صحنه تعقیب و گریز بسیار استادانه بود که اولین بار اتفاق افتاد، بنابراین قطعاً سزاوار این بود که بعد از 22 سال دوباره به نمایش گذاشته شود .
Sleeping Beauty” (1959) & “Beauty and the Beast” (1991)”
این دو فیلم سکانس های مشترکی با هم دیگر داشتند که به راحتی میتوان گفت این دو فیلم جزء 10 باری که دیزنی از انیمیشن های تکراری استفاده کرد میباشند. سکانس رقص زیبا و دلنشینی که در انتهای فیلم “زیبای خفته” دیده میشود، در این فیلم به نمایش درآمده است.
در این صحنه، شاهزاده آروا و شاهزاده فیلیپ در ابرها میرقصند و در حالی که مریودر و فلورا رنگ لباس آروا را تغییر میدهند، به پایان خوشی میرسند.
بیش از سه دهه بعد، در فیلم “دیو و دلبر” که برخی از فناوریهای پیشرفته را برای مشهورترین صحنه رقص خود عرضه کرد. با این حال، حتی در این فیلم، در صحنه نهایی از تکنیک ریسایکلینگ انیمیشن استفاده شده است، در حالی که بل و شاهزادهاش در حال رقصیدن به سوی زندگی و خوشبختی خود هستند. حداقل در این باره، هیچ کس سعی نکرد تا لباس طلایی شناخته شده بل را تغییر دهد.
The Sword in the Stone” (1963) & “The Jungle Book” (1967)”
صحنهای در فیلم “شمشیر در سنگ” وجود دارد که بازتابی زیبا و دو برابر از صحنه اصلی دارد که میتوان گفت این ریسایکلینگ از بهترینهای آن 10 باری که دیزنی از انیمیشن های تکراری استفاده کرد ، بود. در این صحنه، جایی که آرتور جوان توسط دو سگ در قلعه سِر اکتور که با خوشحالی صورت او را لیس میزنند، برخورد میکند. این صحنه پس از چهار سال در فیلم “کتاب جنگل” دوباره استفاده شده است.
در این فیلم، موگلی توسط گرگها بزرگ شده است و این تجربه برای او معادل یک آغوش گرم از خانواده است. از قلعه تا جنگل، این صحنه شیرین همیشه ما را خوشحال میکند و همیشه دلمان میخواهد آن را دوباره تماشا کنیم.
The Jungle Book” (1967) & “Robin Hood” (1973)”
در انتهای مقاله 10 باری که دیزنی از انیمیشن های تکراری استفاده کرد لازم به ذکر است که این دو فیلم، “کتاب جنگل” و “رابین هود”، شباهتهای زیادی با یکدیگر دارند، به خصوص در قسمتهایی که به بالو و جان کوچولو اشاره میکنند.
اما بیشترین شباهت میتواند در سکانسهای رقص وجود داشته باشد. در “کتاب جنگل”، این رقص بین بالو و شاه لویی، در کاخ شاه لویی رخ میدهد، در حالی که در “رابین هود”، دقیقاً همان رقص بین جان کوچولو و لیدی کلاک در جنگل شروود اتفاق میافتد.
با توجه به شباهت بین بالو و جان کوچولو، این سکانس رقص تقریباً یکسان به نظر میرسد، از جزئیات کلوزآپ تا نمای بیرونی. این شباهت میتواند نشان دهنده بازیافت تقریباً فریم به فریم این سکانس باشد. با این حال، نمیتوانیم دیزنی را به خاطر این شباهت سرزنش کنیم، بلکه این نشان میدهد که دیزنی به ما اجازه میدهد تا از این سکانس رقص لذت ببریم.
بیشتر بخوانید:
- بهترین انیمیشن های سریالی تاریخ سینما
- بهترین انیمیشن های کمدی جهان
- بهترین انیمیشن های اکشن و علمی تخیلی تاریخ سینما
از همراهی شما تا انتهای نوشتار 10 باری که دیزنی از انیمیشن های تکراری استفاده کرد سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.