ابراهیم اکبری گرز یکی از استادان نقاشی معاصر است که در کار خود بسیار موفق بوده و نمایشگاههای متعددی را در دوره کرونا و پس آن برگزار کرده است. برای گفت و گو با آقای گرز به آتلیه ایشان رفتیم. در ادامه برای آشنایی با استاد گرز با فیگار همراه باشید.
ابراهیم اکبری گرز متولد یک فروردین 1352 نقاش، و پرورش دهنده استعداد نقاشی در کودکان است. وی لیسانس نقاشی خود را از دانشگاه هنر و در ادامه فوق لیسانس خود را از دانشگاه هنر و معماری دریافت کرد. او از سال سی و هفت سال پیش مشغول به به نقاشی است است و از سال 1368 تا کنون حرفه و منبع درآمدش نقاشی بوده . در ادامه با آقای گرز گفت و گو کردیم که آن را میخوانید.
ابراهیم اکبری گرز: آموختن را از کپی کاری آغاز کردم
آموختن نقاشی را از کپی کاری آغاز کردم به این معنا که در آموختن نقاشی معلم اصلی من کپی کاری بوده است. در آن زمان من آثار بزرگان را کپی میکردم تا توانستم رنگ را بیاموزم. بعد از آن وارد دانشگاه هنر شدم. در دانشگاه هنر اساتیدی همچون استاد جعفری، فرشید ملکی، همایون سلیمی، ایرج اسکندری مرا با هنر مدرن آشنا کردند.
به مرور کارم به سمت یک نوع نقاشی مدرنیسم سوق پیدا کرد. اکنون نقاشیهای من در رده نقاشیهای مدرن دسته بندی میشوند اما میتوان حال و هوای کلاسیک و اکپرسیونیسم و انتزاع را نیز در نقاشیهای من دید. مبنای شروع کار من در نقاشیهایم دیگاهی مدرن و نزدیک به مدرنیسم است.
مشغول نقاشی و پرورش خلاقیت کودکان در نقاشی هستم
ابراهیم اکبری گرز در ادامه افزود:
من کنار کار نقاشی کار آموزش را انجام میدهم، به خصوص پرورش خلاقیت کودکان که حدود 25 سال است که در این زمینه فعال هستم. آموزشهای من به نوعی نقاشی درمانی هم هستند اما از عنوان نقاشی درمانی از آن استفاده نمیکنیم.
«اگر به شیوه اصولی با کودکان کار کرد، ناخودآگاه بیماریهایی که میتواند برای کمبود اعتماد به نفس، اضطراب و غیره باشند درمان خواهند شد؛ زیرا کودک در راه نقاشی برون ریزی انجام میدهد و خود را کشف میکند و از این زاویه است که نقاشی درمان کننده میشود.
اما در خصوص پرورش خلاقیت باید بگویم خدواند سیستمی را در کودکان قرار داده است که باید این سیستم را بشناسیم و بدانیم و بفهمیم که تا چه حد میتوانیم به کودک نزدیک شویم. به خصوص اینکه در شش سال اول کودکان محور هستند و تمایلی به آموزش دیدن ندارند و فکر میکنند که در مرکز هستی واثع هستند.
ما باید از این گزینه استفاده کنیم تا بتوانیم کودک را آن طور که دلخواه خودش است جلو ببریم تا کودک روی پای خودش بیاستد و به خودباوری و استقلال برسد. به خاطر همین خود محور بودن کودک تا شش سالگی است که در همه جای دنیا نیز مدریه از هفت سالگی آغاز میشود. ما اگر به این مسئله توجه نداشته باشیم از ابتدا کودک را تخریب میکنیم. لذا شیوه آموزش باید بر اساس رشد دادن و پرورش کودک از طریق توانایی خودش باشد.»
شبیه سازی ذهن بزرگسالان را باید از کودکان دور کرد
گرز در ادامه در خصوص تفاوت آموزش کودکان و بزرگسالان افزود:«تمام شبیه سازیهای ذهنی بزرگسالان را باید از کودک دور کرد زیرا شیوه آموزش بزرگسالان منطقی گرا است اما برای کودکان حول محور احساسات است.
کودکان در هفت سال دوم به عقل گرایی متمایل میشوند و میتوان به آنها آموزش داد اما نگاه آنها در هفت سال دوم نیز باز هم نسبت به بزرگسالان احساسی تر است لذا نباید آموزش هنر برای آنها به شیوه برزگسالان باشد. به خصوص از نه یا ده سالگی تا سیزده سالگی مرحله بسسیار حساسی است که ممکن است با آموزش نادرست آینده یک کودک تخریب شود.»
اگر به روش درست و اصولی با هر کس آموزش نقاشی را کار میکردیم هر کس میتوانست نقاش هم باشد زیرا نقاشی طرح درانداختن است و زندگی نیز طرح درانداختن است. اما چرا خود طراحی از جایی به بعد در کودکان ما قطع میشود؟ دلیل آن هم دخالت بیجا و نامناسب کار کودک است.»
وی در ادامه افزود:«ما وقتی با کودکان به شیوه پرورش کار میکنیم کودک به دستخط و شیوه شخصی خود میرسد و با تنوع نگاه در اطراف و تنوع ابداعات در آینده روبرو میشویم. فردی که در کودکی اینگونه خود را یافته باشد میتواند یک نویسنده موفق، یک مهندس موفق و غیره باشد. شروع همه اینها در شخصی سازیی است که دردوران کودکی شکل میگیرد.
صبر والدین در خصوص پرورش فرزندشان باید به اندازه عمر کودک باشد. یعنی والدین نباید به یک هفته و دو دوره نقاشی اکتفا کنند. مشاور خلاقیت کودک باید ده سال در کنار کودک باشد تا سرانجان نیازی هم به دانشگاه هنر پیدا نکند زیرا در شانزده سالگی دیگر یک هنرمند مستقل است که روی پای خودش ایستاده؛
چنین کودکی اگر هنر را در کنار کار تخصصی دیگری نیز داشته باشد در کار تتخصصی خود دارای ایده خواهد بود. به همین خاطر است که من فکر میکنم همه کودکان باید آموزش هنر ببینند تا به مرحله شخصی سازی خود برسند.»
با نقاشی سمت راست مغز که مربوط به فعالیتهای هنری است فعال خواهد شد و به این ترتیب خیلی از مشکلات او در کودکی حل خواهد شد. برای مثال کودکی تحت آموزش داشتیم کخ دچار لکنت زبان بود اما به مرور با کار در نقاشی لکنت زبان وی درمان شد.
در دوره کرونا نمایشگاه برگزار کردم
تمرکز اصلی من در کنار تدریس نقاشی است در این مدت حدود ده نمایشگاه انفرادی برگزار کردم و نزدیک صد نمایشگاه گروهی. مهم ترین مجموعه هایی که کار کردم: اختلال در واقعیت، ذات طبیعت، درخت دیوانه جهان انتزاعی، اقلبم خیال و درخت دیوانه دو و اخیرا یک نمایشگاه نیز در مشهد داشتم به اسم طبیعت کهپنج تا از نمایشگاههای آن در دوران کرونا بود.
هدف اصلی من از نمایشگاه طبیعت من این بود که مردم از مرگ ترسی نداشته باشند زیرا در سال اول خیلیها وحشت میکردند و آتلیهها بسته شده بود. اما من حدود پانصدتا نقاشی کشیدم. خوشبختانه این نماشیگاه خیلی تاثیر گذار بود روی دیگر همکاران که دوباره شروع به کار کنند.
البته یک نمایشگاه هم برگزار کردم به نام اقلیم خیال که تلفیقی از وحشت بیماری و ذهنیت من بود و صدو بیست کار کوچک در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شد.