عجیبترین و گیجکنندهترین فیلمها از نگاه سایت فیگار را فهرست کردهایم، از جمله فیلمهایی مانند Enemy و Tenet. با ما همراه باشید.
فیلمها و سریالها راهی برای فرار از زندگی پرمشغله امروزی هستند. برخی باور دارند که این بهترین کار برای استراحت دادن به مغز و لذت بردن از زندگی است. اما گاهی، کارگردان در بیان منظورش واضح عمل نمیکند، که باعث میشود تماشاگران در طول فیلم با سردرگمی مدام سر خود را بخارانند.
عجیبترین و گیجکنندهترین فیلمها از نگاه سایت فیگار
ببینید و سرگیجه بگیرید!
در این قسمت فهرست عناوین عجیبترین و گیجکنندهترین فیلمها از نگاه سایت فیگار را در یک نگاه میتوانید مشاهده کنید:
- Cloud Atlas (2012)
- Sucker Punch (2011)
- Southland Tales (2006)
- Enemy (2013)
- Mother (2017)
- The Box (2009)
- Mulholland Drive (2001)
- Tenet (2020)
- The Tree Of Life (2011)
- Tinker Tailor Soldier Spy (2011)
یک فیلم گیجکننده به این معنی است که حتی اگر تماشاگر به دقت به آن توجه کند، باز هم از فهم موضوع ناتوان است. این سردرگمی حتی پس از نگاه کردن به توضیحات موجود در یوتیوب یا ویکی پدیا برای روشن شدن موضوع، همچنان ادامه دارد. فیلمهایی مانند Inception یا Memento ممکن است گیجکننده به نظر برسند، اما پس از چند بار تماشا قابل درک هستند. با این حال، اینجا فیلمهای مختلفی را به اشتراک گذاشتهایم که فکر میکنیم به آسانی برای مخاطب قابل هضم نیستند.
Cloud Atlas (2012)
نزدیک به یک دهه از پایان دادن به سهگانه ماتریکس، واچوفسکیها ذهنیت خود را در Cloud Atlas تغییر دادند.
این فیلم نمونهای از فیلمهایی است که نیاز به خواندن کتاب برای درک بهتر فیلم در آن دیده میشود، اما همیشه هم این روش کار نمیکند. کتابهای پیچیده اغلب به اقتباس های پیچیده منجر میشوند. این فیلم بر گذشته، حال و آینده شخصیتهای اصلی خود تمرکز میکند، با این حال احساس میکنید که داستان از هم گسیخته شده است، زیرا ارتباط بسیار کمی بین این جهشهای زمانی وجود دارد و در پایان هیچ پیوندی بین آنها دیده نمیشود.
Sucker Punch (2011)
فیلم فانتزی ساکر پانچ ساخته زک اسنایدر درباره دختری است که مورد آزار قرار گرفته است و برای انجام لوبوتومی به آسایشگاه فرستاده میشود. او از تخیل خود برای فرار از واقعیت استفاده میکند. این فیلم برای برخی لذت بخش است.
قهرمان داستان، Baby Doll، آسایشگاه را به عنوان یک فاحشه خانه تصور میکند. او باید از آنجا متنفر باشد زیرا صحنههای خارقالعاده متفاوتی را در مورد آن مکان در ذهن خود متصور میشود (که باعث میشود جواب این سوال پیدا شود که چرا او ابتدا آسایشگاه را فاحشه خانه تصور کرد). این صحنه ها هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، و فیلم بیشتر شبیه یک بازی ویدیویی است. پایان فیلم شما را سردرگم میکند زیرا همواره به این فکر میکنید که آیا این داستان بیبی دال است یا داستان شخص دیگری.
Southland Tales (2006)
داستانهای ساوتلند تنها بخاطر فرضیه خود باعث سردرگمی می شود. یک ستاره اکشن مبتلا به فراموشی با یک ستاره فیلم بزرگسالان و همچنین یک افسر پلیس که کلید یک توطئه بزرگ را در دست دارد، به سوی یک ماجراجویی به راه میافتند.
چنین داستان پیچیدهای با سیر متقاطع مستلزم روایتی قوی است تا مخاطبان سر خود را نخاراند. این کاری است که فیلمهایی مانند Pulp Fiction به خوبی آن را انجام میدهد، و چیزی که Southland Tales باید آن را در نظر میگرفت.
Enemy (2013)
مردی پس از دیدن شخصی با ظاهری شبیه خود در یک فیلم، سعی می کند او را ردیابی کند. با وجود اینکه این یکی از فیلم های جیک جیلنهال است، اما پایان فیلم ممکن است شما را ناامید کند.
دنیس ویلنوو کارگردان چیره دستی است، اما حتی بزرگان هم گاهی وقتی میخواهند توضیح دهند فیلمشان درباره چه چیزی است، ممکن است ناتوان باشند. این فیلم به شدت به نمادگرایی میپردازد که خود این موضوع میتواند گیجکننده باشد. در این فیلم، پایان داستان شامل یک عنکبوت غول پیکر، یکی از علائم تجاری ویلنوو است. این پایان نه تنها یک ترس غیرمنتظره ایجاد میکند، بلکه بیننده را نیز به تعمق میاندازد که عنکبوت چه چیزی را نشان میدهد.
Mother (2017)
در فیلم «مادر» اثر دارن آرنوفسکی، زمانی که مهمانانی ناخوانده سر میرسند، زندگی زوجی به ظاهر خوشبخت دچار آشفتگی میشود.
درک بسیاری از فیلم های آرونوفسکی سخت است و مادر از این مستثنی نیست. این فیلم دارای رنگ و بویی مذهبی است، با استعارهها و ارجاعات زیادی به کتاب مقدس. با این حال، این موضوع فیلم را برای کسانی که با این استعارهها آشنایی ندارند بسیار گیجکنندهتر میکند و ممکن است در نتیجه آنها را ناامید کند.
The Box (2009)
اگر باز کردن یک جعبه بتواند به شما یک میلیون دلار سود برساند، اما باعث مرگ کسی شود که نمیشناسید، آیا باز هم آن را باز میکنید؟ این پیشفرض The Box است.
این احتمالاً سادهترین راه برای گیجکننده بودن یک فیلم است. داستان سعی میکند چیزی باشد که نیست. جعبه سعی دارد از یک معضل اخلاقی برای بیان بیانیهای در مورد بشریت استفاده کند، اما نتیجه معکوس دارد. این نشان می دهد که هر چقدر هم که یک فیلم سعی کند فلسفی باشد، یک صحنه گیج کننده می تواند آن فلسفه را نامفهوم کند.
Mulholland Drive (2001)
Mulholland Drive یکی از گیج کننده ترین فیلم هایی است که تا به حال دیده اید. دیوید لینچ به ساخت فیلم های گیج کننده معروف است و Mulholland Drive مطمئناً با این توصیف مطابقت دارد.
شاید این توصیف قرار است نگاهی خشن به صنعت سرگرمی هالیوود باشد. با این حال، لینچ از سکانسهای رویایی استفاده میکند و در مواقعی تشخیص فانتزی از واقعیت بسیار دشوار است. مسئله دیگر این است که بسیاری از خط های داستانی ارتباط چندانی با یکدیگر ندارند و همه چیز را سخت غیر قابل فهم میکند.
Tenet (2020)
Tenet نه تنها از نظر بعدی گیج کننده بود، بلکه “مثل این بود که کسی جعبه پازل را روی زمین انداخت و آن را آتش زد”.
کریستوفر نولان جزئیات بسیار زیادی را در فیلمهای خود قرار میدهد و این بدان معناست که تماشاگران باید توجه زیادی به فیلم داشته باشند. با این حال، چیزهای زیادی در Tenet وجود دارد که فهم آن دشوار است. از آنجایی که فیلم به موضوع زمان میپردازد، مخاطب را وادار به درک مفهوم «وارونگی» و تأثیر آن بر دیگر شخصیت ها میکند، بماند که مفهوم وارونگی به خودی خود گیج کننده است.
The Tree Of Life (2011)
بسیاری از فیلم های ترنس مالیک فلسفی هستند، که باعث می شود برخی آنها را گیج کننده بدانند.
با وجود جلوههای بصری نفسگیر، بسیاری از صحنه ها در The Tree of Life بیش از حد لازم وسعت مییابند و نکته ای را که مالک سعی در بیان آن دارد را پیچیدهتر میکنند. از آنجایی که قرار است این فیلم فلسفی باشد، ارتباط زیادی بین اجزای فیلم و کائنات و خانواده و . . . وجود ندارد و این موضوع تفسیر آن را چالش برانگیزتر میکند.
Tinker Tailor Soldier Spy (2011)
Tinker Tailor Soldier Spy ماهیت یک فیلم گیج کننده را دارد. کتابی که فیلم بر اساس آن است، باید از قبل خوانده شود و فیلم این را به وضوح بیان میکند که داستان «فقط در صورتی معنا پیدا میکند که از قبل کل طرح را بدانید».
در ضمن باید به عینکهای گری اولدمن هم توجه کرد، در غیر این صورت «تشخیص اینکه چه زمانی چه اتفاقی میافتد واقعاً سخت است». این ایده خلاقانه در تئوری، عالی به نظر می رسد، اما اگر بیننده مجبور باشد برای درک فیلم به چیزی بسیار خاص تکیه کند، ممکن است در نهایت باعث خراب شدن لذت تماشای آن شود.
بیشتر بخوانید:
از همراهی شما تا انتهای نوشتار عجیبترین و گیجکنندهترین فیلمها از نگاه سایت فیگار سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.