بهترین مانهواهای خون آشامی با داستانهای جذاب و راز آلود، ذهن شما را درگیر خود میکنند و از جمله برترین سرگرمیهای موجود در زمان تعطیلات هستند.
در دنیای سرگرمی، طرفداران همیشه میتوانند یک داستان جذاب دربارهی خونآشامها پیدا کنند و دنیای مانهوای کره ای نیز از این قاعده مستثنی نیست. بسیاری از محبوبترین مانهوای ژانرهای مختلف، حول محور این موجودات شبزی و عطش پایانناپذیرشان برای خون ساخته شدهاند.
مانهواهای خون آشامی امروزه دیگر فقط به ژانر وحشت و ماورایی (یا حتی عاشقانه) محدود نمیشوند، بلکه در سبکهای متنوعی موجود هستند و مخاطبان مختلفی را جذب میکنند.
از شوخیهای مداوم درباره تلاش برای پیدا کردن خون گرفته تا روابط عاشقانه میان انسانها و خونآشامها، بهترین مانهواهای خون آشامی به بهترین شکل ممکن شخصیتهای همیشه محبوب و اسرارآمیز خونآشامی را به تصویر میکشند.
بهترین مانهواهای خون آشامی
در ادامه لیست بهترین مانهوا های خون آشامی را مشاهده خواهید کرد. این لیست به انتخاب تیم تحریریه فیگار نوشته شده است.
- Delicious Blood
- D:AZE
- Vampire Husband
- Noblesse
- The Vampire’s Sons
- Trapped
- Bloody Sweet
- Vampire Family
- Delusion
- Unholy Blood

در هر مدیومی که فکرش را بکنید، ردپای خونآشامها پیدا میشود. هر فرهنگی داستانهای ترسناکی درباره موجودات شبزی و خونخوار خود دارد. مانهوای کرهای نیز از این قاعده مستثنی نیست و خونآشامها را در موقعیتهای مختلفی به تصویر میکشد.
این موجودات گاه در نقش آنتاگونیستهای شروری ظاهر میشوند که از مردم عادی تغذیه میکنند، گاهی شخصیتهای مثبتی هستند که به سایر راندهشدگان کمک میکنند و در برخی موارد، قهرمانانی درگیر کشمکشهای درونیاند که سعی دارند با ذات خونخوار خود بجنگند.
Delicious Blood
در مانهوای خون آشامی Delicious Blood، داستان در کافهای به همین نام، جایی که نامش چندان دلپذیر به نظر نمیرسد؛ اما در واقع یک مکان شیک و مجلل است، جریان دارد.
چوی یو-جونگ، دانشجویی که چندان خوششانس نیست، زمانی که بهطور تصادفی تابلویی به ارزش ۱۰۰ میلیون وون (حدود ۷۰ هزار دلار) را سرنگون میکند، به این واقعیت پی میبرد. این خسارت سنگین میتوانست او را با دردسر بزرگی روبهرو کند، اما صاحب کافه، دنیل، پیشنهادی غیرمنتظره ارائه میدهد: یو-جونگ میتواند در کافه مشغول به کار شود و طی چند سال بدهیاش را تسویه کند.
همهچیز ساده و منطقی به نظر میرسد، اما وقتی دنیل به ظاهر و حتی بوی یو-جونگ علاقه نشان میدهد، ماجرا رنگ دیگری به خود میگیرد. چیزی که میتوانست مقدمهای برای یک دعوای حقوقی باشد، به یک مانهوای کمدی رمانتیک با چاشنی رمز و راز تبدیل میشود.
یو-جونگ خیلی زود پی میبرد که دنیل چرا چنین حس بویایی قویای دارد و چرا نام کافهاش را از چیزی بهظاهر عجیب و هولناک الهام گرفته است. در میان مانهوای کره ای مدرن با محوریت خونآشامها، Delicious Blood اثری منحصربهفرد و متفاوت محسوب میشود.
D:AZE

مانهوای D:AZE با محوریت خونآشامها شکل گرفته است، اما شخصیتهای اصلی آن نهتنها جزو این موجودات نیستند، بلکه مأموریتشان مبارزه با آنهاست.
آنها اعضای سازمان مخفی VI، نهادی که با هدف حفاظت از جامعه در برابر خونآشامهایی که در میان انسانها پنهان شدهاند، تأسیس شده است، هستند. در میان نیروهای این سازمان، مأمور فرست شین برجستهترین و ماهرترین آنهاست.
با اینکه شین اصرار دارد که بهتنهایی بهتر کار کند، مدیر او تصمیم دیگری میگیرد و همکار جدیدی برایش تعیین میکند: کیت کلیفورد، یک تازهکار بلندپایه که در تمرینات رزمی اولین برخوردش با شین را بهیادماندنی کرده است.
در ابتدا، شین از او خوشش نمیآید. حضور دائمی و پافشاری کیت برای همکاری، برایش آزاردهنده است؛ اما پس از سالها کار انفرادی، چیزی در مورد این آمریکایی بلندقد و خوشچهره وجود دارد که او را تحت تأثیر قرار میدهد.
Vampire Husband
یکی از مزایای تبدیل شدن به یک خونآشام این است که میتوانند تا ابد زنده بمانند و تنها با خون زندگی کنند؛ اما اگر خونآشامها عاشق یک انسان معمولی شوند، به مشکلی جدی برخورد خواهند کرد.
اینجاست که مانهوای Vampire Husband وارد داستان میشود، جایی که چارلز خونآشام برای یک زن انسانی به نام شرل عاشق میشود. رابطه آنها نه تنها ادامه پیدا میکند، بلکه با گذشت ۵۰ سال از آن زمان، همچنان خوشبخت و پر از عشق است.
مشکل اینجاست که چارلز پیر نمیشود، در حالی که شرل تغییرات طبیعی سن را تجربه میکند و حالا دیگر توضیح دادن اینکه چرا یک مرد همیشه ۲۰ ساله با زنی که اکنون در دهه ۷۰ زندگیاش است، دشوارتر از همیشه خواهد بود؛ اما تلاشهای آنها برای توضیح دادن این موضوع به همسایگانشان، غریبههای مشکوک و دوستان متعجب، خواندن این داستان را به تجربهای دلنشین و سرگرمکننده تبدیل میکند.
Noblesse

Noblesse بیشک یکی از مشهورترین مانهواهای خونآشامی است؛ اثری که الهامبخش دو اقتباس ONA و یکی از بهترین انیمه های خون آشامی بود؛ اما برخلاف آثاری همچون Solo Leveling یا The God of High School، میتوان گفت که Noblesse در نسخهی مکتوب خود جلوهای درخشانتر دارد.
در همین قالب بود که هنر چشمنواز و آرکهای شخصیتی جذابش در هم تنیده شدند تا قصهای را روایت کنند؛ قصهای از گذشته یک خونآشام که حتی پس از یک هزاره خواب، باز هم او را رها نمیکند.
کادیس اِتراما دی رایزل که به اختصار رای نامیده میشود، 820 سال را در خواب گذراند، در حالی که وفادارترین خدمتکارش، فرانکنشتاین، قرنها از او محافظت کرد.
اکنون که رای از خواب برخاسته، برای سازگاری با دنیای مدرن به راهنمایی نیاز دارد و فرانکنشتاین این نقش را بر عهده میگیرد. او رای را به دبیرستان یه ران، جایی که خود، ریاست آن را بر عهده دارد میبرد.
این مدرسه فرصتی است تا رای از نزدیک با زندگی مدرن آشنا شود و پس از قرنها انزوا، بار دیگر طعم تعاملات اجتماعی را بچشد؛ اما دیری نمیپاید که درمییابد او تنها موجود ماوراییای نیست که از 820 سال پیش تاکنون زنده مانده است. حال، برای حفاظت از دوستان جدید و زندگی آرامی که به دست آورده، ناگزیر باید قدرتهایش را به کار گیرد.
The Vampire’s Sons
حتی خونآشامها نیز مجبور هستند معاش خود را تأمین کنند و ایم سوئی این امر را با تبدیلشدن به بازیگری سرشناس محقق ساخت. هرچند عطش خون همواره در وجودش زبانه میکشید، اما زمانی که با انسان فانی، چا سونگهیون، آشنا شد، فهمید که عشق، بیش از هر جرعه شرابی، روح تشنهاش را سیراب میکند. با گذشت زمان، او هم از صحنهی سینما کناره گرفت و هم از پرسههای شبانه، تا زندگی خود را به پرورش فرزندانی وقف کند.
از همینجا است که شخصیتهای محوری پسران خونآشام وارد ماجرا میشوند. فرزند ارشدش، سونگهیون، پا جای پای مادر گذاشته و عطش خون را با عشق به کانگ یری، دختری که دلبسته اوست، جایگزین کرده است؛ اما دو پسر دیگرش، یوسونگ و هیسونگ، سرنوشتی متفاوت دارند.
یوسونگ، دلدادهای هوسباز است که هم از خون تغذیه میکند و هم از خوراک معمولی انسانها، در حالی که هیسونگ، کودکی بازیگوش و دردسرآفرین، تنها با خون زنده میماند.
Trapped

چه کسی گفته است که داستانهای عاشقانه نمیتوانند رنگ و بوی روانشناختی داشته باشند؟ چائهآ هان و یونسو پارک ظاهری فریبنده و معصوم همچون فرشتگان دارند، اما حقیقت چیزی جز این است. چائهآ راننده تاکسیای است که گذشتهای تیره و زبانی تند و تیز دارد و یونسو خونآشامی در لباس انسان است.
Bloody Sweet
چه در دل درامی تاریک و پر رمز و راز، چه در قصهای واقعگرایانه و تلخ و چه حتی در یک کمدی سرخوش و دلنشین، انسانها همواره در برابر وسوسه عشق به خونآشامها ناتوان بودهاند.
مانهوای ترسناک Bloody Sweet در جایی میان دو دستهی آخر قرار میگیرد؛ روایتی که از عناصر هولناک و اسرارآمیز افسانههای خونآشامی غافل نمیشود و حتی رگههایی از جادوگری را نیز به آن میافزاید.
در عین حال، با پرداختن به مسائلی حساس مانند قلدری و تمایلات خودویرانگرانه، به لایههایی تاریک از زندگی انسانها میپردازد، اما سرانجام با لحنی طنزآمیز از تلخی این واقعیتها میکاهد.
ناریم شین سالها در مدرسه مورد آزار و اذیت همکلاسیهایش قرار گرفته بود، بیآنکه دوستی داشته باشد که از او حمایت کند. او یاد گرفته بود که سکوت کند و تحقیرها را تاب بیاورد، تا اینکه روزی قلدرهای مدرسه او را وادار کردند که وارد یک کلیسای متروکه و وهمانگیز شود.
در این مکان تاریک، او ناخواسته مهر طلسمی کهن را میشکند و خونآشامی به نام ولاد فتچو را آزاد میکند. در پی این اتفاق، میان آن دو پیمانی خونین شکل میگیرد؛ پیوندی که ولاد را به محافظ و همدم ناریم بدل میسازد.
حالا این دختر تنها، نهتنها دوستی تازه یافته، بلکه درمییابد که میان او و این خونآشام کنجکاو و وفادار، بیش از آنچه گمان میکرد شباهت وجود دارد.
Vampire Family

از آنجا که مانهواهای خون آشامی عمدتاً در کره تولید و برای مخاطبان کرهای ساخته میشوند، طبیعی است که بسیاری از داستانهایشان در همین کشور جریان داشته باشد و شخصیتهایشان نیز کرهای باشند؛ اما در میان آثار منتشرشده، نمونههای متعددی وجود دارند که سراغ شخصیتهایی از فرهنگها و سرزمینهای دیگر میروند.
خانواده خونآشام یکی از این نمونههاست که ما را به دل اروپای شرقی میبرد و روایتگر داستان خانواده دراگومیر، خاندان مرموزی که برای قرنها از چنگ شکارچیان خونآشام و دیگر تهدیدات گریختهاند و خود را از دید انسانها پنهان نگه داشتهاند، است.
ناتالیا، فرزند میانی این خانواده، دیگر از این انزوا خسته شده است. او آرزو دارد که همانند یک انسان عادی زندگی کند، به مدرسه برود، دوستانی پیدا کند و از دنیای بیرون چیزی بیش از سایهها و زمزمهها بداند.
سرانجام، پس از اصرار فراوان، والدینش را متقاعد میکند که اجازه دهند وارد جامعه شود. در مدرسه او با پسری به نام اوانجلو آشنا میشود، اما غافل از آنکه این آشنایی چندان تصادفی نیست. اوانجلو در واقع از خاندانی شکارچی خونآشامهاست و تنها به این امید به او نزدیک شده که شکارش را به سرانجام برساند و رضایت خانواده خود را جلب کند.
ناتالیا که هیچ درکی از روابط انسانی ندارد، رفتارهای اوانجلو را چیزی جز نشانههای علاقه و محبت نمیبیند. از دل این سوءتفاهمهای پیاپی، رابطهای عجیب و غیرمنتظره شکل میگیرد که در فضایی طنزآمیز و با بهرهگیری از تضاد میان روایت کمیک و سبک هنری جدی خود، مخاطب را به خنده وامیدارد.
Delusion
پس از موجی از کمدیهای عجیبوغریب، عاشقانههای غیرمنتظره و داستانهای دلگرمکننده روزمره، مانهوای Delusion مسیر متفاوتی را در پیش میگیرد و به ریشههای تاریک و وحشتآفرین داستانهای مدرن خونآشامی بازمیگردد.
این مانهوآ با الهام از رمانهای کلاسیکی مانند دراکولا، فضایی سنگین و دلهرهآور میآفریند و بهجای بهرهگیری از سبکهای فانتزی و لطیف، با طراحی واقعگرایانهای که بر جزئیات خشن و ناخوشایند تأکید دارد، داستانی عمیق و هراسانگیز را روایت میکند. حتی رنگبندی محیطها نیز در تونالیتهای از خاکستریهای غمبار نگه داشته شده تا حس ترس و تعلیق را دوچندان کند.
ماجرا در سال 1935 و در شهر گیونگسونگ، پایتخت دوران استعمار کره، رخ میدهد. ایهون یون، نقاشی جوان و درگیر با مشکلات مالی، پیشنهادی دریافت میکند که نمیتواند آن را رد کند. جونهوا سونگ، زنی مرموز که سالها در انزوای خودخواستهای زندگی کرده، از او میخواهد پرترهای از او بکشد.
ایهون انتظار دارد با زنی سالخورده روبهرو شود، اما وقتی برای نخستینبار چهره جونهوا را میبیند، در مییابد که او به طرز غیرعادیای جوان مانده است؛ اما زن همچنان بر خواسته خود پافشاری میکند و از او میخواهد که تصویری از چهرهای پیر و سالخورده را برایش ترسیم کند.
همهچیز در ظاهر ساده به نظر میرسد، تا اینکه ایهون میان وسایل نقاشیاش، نامهای پیدا میکند؛ نامهای هشدارآمیز که از او میخواهد کار را نیمهتمام رها کند، وگرنه سرنوشتی شوم در انتظارش خواهد بود—همان سرنوشتی که گریبانگیر هنرمندان قبلی جونهوا شده است.
Unholy Blood

خونآشامهای این فهرست هر یک نگاه متفاوتی به ماهیت وجودی خود دارند—برخی با آن کنار آمدهاند، برخی دیگر از آن بیزار هستند. Unholy Blood دقیقاً بر همین نفرت از خویشتن تمرکز دارد و آن را به اوج میرساند.
قهرمان این داستان، هایان پارک، خونآشامی است که پس از خیانتی دردناک، تمام زندگیاش دگرگون شد و به مبارزه با همنوعان خود روی آورد. خیانتی که باعث شد ده سال تمام، انسانها در هراس از خونآشامها زندگی کنند.
ماجرا از زمانی آغاز شد که دوست انسان او، یوهان سو، بهدست گروهی از زورگوها تا سر حد مرگ کتک خورد. او که از ماهیت هایان آگاه بود، به پدر و مادرش التماس کرد که او را به خونآشام تبدیل کنند تا زنده بماند؛ اما این دگرگونی، پسر آرام و کمروی دیروز را به هیولایی بیرحم بدل کرد. یوهان در برابر تاریکترین امیالش تسلیم شد، دست به قتلعام زد، والدین هایان را به قتل رساند و فاجعهای را رقم زد که به بحران خونآشامی معروف شد.
هایان سالها تلاش کرد خاطرات تلخ گذشته را سرکوب کند و در کنار سرپرست جدیدش، کشیش مایکل، زندگی آرامی را در پیش بگیرد؛ اما زمانی که بار دیگر قدرتهای نهفتهاش را کشف کرد و مایکل را از دست داد، مسیر او تغییر کرد. حالا او در کنار کارآگاهی به نام اونتائه هوانگ، تصمیم دارد رد یوهان و متحدان خونآشامش را بگیرد و دنیا را از وجود آنها پاک کند.
سوالات متداول
بهترین مانهواهای خونآشامی کداماند؟
برخی از محبوبترین مانهواهای این ژانر شامل Noblesse، Unholy Blood، Delicious Blood، Bloody Sweet و Delusion هستند.
آیا مانهواهای خونآشامی فقط در ژانر ترسناک قرار میگیرند؟
خیر، این مانهواها در ژانرهای مختلفی مانند اکشن، فانتزی، عاشقانه و کمدی نیز وجود دارند.
نظر شما دربارهی مطلب بهترین مانهواهای خون آشامی چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.