فصل اول سریال Pluribus با تمرکز بر شخصیت کارول استورکا، مخاطبان را در مواجهه با پایان جهان و نبرد انسانیت در برابر ذهن جمعی قرار داد.
این مطلب حاوی اسپویل از فصل ابتدایی این سریال است.
سریال Pluribus، جدیدترین اثر وینس گیلیگان، خالق Breaking Bad و Better Call Saul، داستان کارول استورکا را در جهانی آخرالزمانی روایت میکند که بیشتر مردم توسط ذهن جمعی بلعیده شدهاند.
این سریال با بهرهگیری از فضایی آرام و صبور، به جای تمرکز بر هیاهوی عمومی، توجه خود را بر واکنشهای فردی کارول در برابر فجایع جهانی معطوف میکند. کارول شخصیتی خودمحور و در عین حال انسانی است که پس از گذراندن یک ماه به تنهایی و مواجهه با مشکلات متعدد، تلاش میکند تا با شرایط جدید کنار بیاید.
کارول، با بازی ریا سیهورن، در مرکز داستان قرار دارد و تعامل او با موجودیت ذهن جمعی، مخاطبان را با ابعاد مختلف شخصیت و روان انسانها در مواجهه با بحران مواجه میسازد. در حالی که برخی منتقدان مانند فیلیپ ماکیاک از The New Republic، سریال را کند و یکنواخت میدانند، بسیاری از طرفداران و منتقدان دیگر معتقدند که سریال پلوریبوس با تمرکز بر جزییات و شخصیتپردازی دقیق، تجربهای منحصر به فرد ارائه میدهد.
بیشتر بخوانید: بهترین سریال های 2025
پیچیدگی شخصیتها و تمهیدات بصری گیلیگان

یکی از نقاط قوت Pluribus، شخصیتپردازی کارول است. فقدان همسرش هلن، که بخشی از جمعیت توسط ذهن جمعی بلعیده شده، محرکی برای بسیاری از اقدامات افراطی و تصمیمات عجیب اوست. فقدان هلن باعث میشود کارول با حس از دست دادن و تنهایی مواجه شود، در حالی که تعاملات او با نماینده ذهن جمعی، زوزیا، که شباهت زیادی به شخصیت اصلی رمانهای کارول دارد، ابعاد روانشناختی و احساسی داستان را تقویت میکند.
سریال Pluribus با استفاده از صحنههای طولانی و دقیق، مخاطب را در دل تحقیقات کارول و سایر شخصیتها مانند مانوسوس اووییدو قرار میدهد، که در یک انبار پاراگوئه مشغول مطالعه فرکانسهای رادیویی است. این تمرکز بر جزئیات، هرچند گاهی با اتهام یکنواختی مواجه میشود، اما در واقع باعث ایجاد فضایی تعمقی و واقعگرایانه شده که کمتر در آثار مشابه دیده میشود.
از نظر بصری، همکاری فیلمبرداران مارشال آدامز و پل دوناچی با گیلیگان، نماهایی زیبا و متقارن خلق کرده که حتی در صحنههایی مثل جستوجوی زباله، تصویری جذاب و منظم ارائه میدهند. این جلوهها به مخاطب کمک میکند تا ضمن درک فضای آخرالزمانی، از زیباییهای بصری نیز لذت ببرد.
پلوریبوس با داستانی علمی-تخیلی و ساختاری انتزاعی، به جای تمرکز بر معماها، روی واکنشهای انسانی تمرکز دارد. مخاطب از طریق نگاه کارول، تجربهای عاطفی و فلسفی از بحران جهانی دریافت میکند؛ جایی که سوالات اخلاقی و روانشناختی اولویت بیشتری نسبت به پرسشهای تکنیکی و علمی دارند.
بیشتر بخوانید:
نظر شما دربارهی فصل ابتدایی این سریال چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار در میان بگذارید.
