در نقد پایتخت 7 ، هفتمین فصل این سریال پرمخاطب، با داستانی غیرمنتظره و طنزی متفاوت روبهرو هستیم که باز هم خانواده معمولی را درگیر چالشهای تازه میکند.
فصل هفتم سریال پایتخت به کارگردانی سیروس مقدم و با طراحی محسن تنابنده و نویسندگی آرش عباسی، از ۴ تا ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، هر شب ساعت ۲۲ از شبکه یک سیما روی آنتن رفت و در مجموع ۲۲ قسمت داشت.
در این فصل، داستان با محوریت ازدواج سارا و نیکا آغاز میشود؛ موضوعی که با سختگیریهای نقی معمولی برای دخترانش، وارد فاز جدیدی میشود. در همین حین، در شبی که ارسطو برای معرفی همسر تازهاش مهمانیای به پا کرده، یک شهابسنگ از آسمان مستقیماً به خانه خانواده معمولی سقوط میکند.
این اتفاق عجیب، پنهان از چشم نقی باقی میماند، چرا که ارسطو و رحمت بهدنبال فروش آن هستند و نقشههایی در سر دارند. ماجرا اما به همین جا ختم نمیشود و حوادث گوناگون دیگری نیز برای اعضای خانواده و اطرافیانشان رخ میدهد، ماجراهایی که همچنان ترکیبی از طنز، اغراق و لحظات احساسی را در خود دارند.
نقد پایتخت 7

فصل هفتم سریال پایتخت، مانند فصلهای گذشته، تلاش کرده تا با تکیه بر فرمول همیشگیاش – ترکیب طنز موقعیت با عناصر درام خانوادگی – مخاطبان گسترده خود را حفظ کند.
این فصل که در نقد فصل هفتم سریال پایتخت به آن اشاره خواهیم کرد نیز از این قاعده مستثنا نبود و با لحظاتی سرگرمکننده و آشنا، بیننده را همراه کرد؛ اما نگاه دقیقتر به روایت و ساختار سریال، به ویژه در نیمه دوم و قسمت پایانی، حاکی از نقاط ضعفی است که نمیتوان از آنها چشم پوشید.
یکی از مشکلات عمده این فصل، مطرح کردن تعداد زیادی داستان و مسئله فرعی است که بدون نتیجهگیری رها میشوند. از ماجرای ارشاد و خواستگاری از سارا گرفته تا داستان نقی و لوله خودکار و همچنین حل ناگهانی مشکل شنواییاش؛ همه این خطوط داستانی بدون جمعبندی مشخص کنار گذاشته شدهاند.
آقای تنابنده، آرش عباسی و مقدم در تلاش برای گنجاندن ایدههای متنوع در ۲۲ قسمت، از پرداخت درست و کامل آنها بازماندهاند.
ضعف دوم، مربوط به شوخیهایی بود که از دل شخصیتها بیرون نمیآیند و بیشتر برگرفته از فضای مجازی و میمهای وایرال هستند. این جنس طنز، اگرچه در برخی لحظات خندهدار است، اما باعث شده اصالت رفتاری شخصیتها که در 6 فصل گذشته تیکه کلامهای خود را داشتند زیر سؤال برود و همذاتپنداری مخاطب با آنها دشوارتر شود.
افزایش تنشهای بیوقفه و گاه بیدلیل نیز به وجه کمدی سریال لطمه زده و آن را از حالوهوای سادهدلانه و صمیمی فصلهای نخستین دور کرده است. در نتیجه، لحظات طنز کمتر به چشم میآیند و جایشان را به داد و فریادهای عصبی و موقعیتهای پرتنش دادهاند.

اما شاید ناامیدکنندهترین بخش سریال، قسمت پایانی آن باشد. جایی که داستان به جای نتیجهگیری منطقی، با یک پیچش ناگهانی و نامتجانس – یادآور سریالهای اغراقشدهای همچون کلید اسرار» – به پایان میرسد و بسیاری از اتفاقات قبلی را بیمعنا میکند.
پس از درگذشت خشایار الوند، نویسنده فصول ابتدایی سریال، آرش عباسی نویسندگی این فصل را بر عهده گرفت. برخی منتقدان معتقدند که با تغییر نویسنده، انسجام و کیفیت فیلمنامه کاهش یافته است.
با این حال، نمیتوان منکر دستاورد مهمی شد که پایتخت 7 به آن دست یافت: خنداندن میلیونها بینندهای که با مشکلات معیشتی و دغدغههای روزمره دستوپنجه نرم میکنند. این توانایی برای برقراری ارتباط با مردم و خلق لحظاتی از شادی و همدلی، چیزی نیست که بهسادگی از کنار آن گذشت.
همچنین، بازیگران اصلی سریال، بهویژه محسن تنابنده در نقش نقی معمولی، ریما رامینفر در نقش هما سعادت و نسرین نصرتی در نقش فهیمه معمولی، توانستند با اجرای خود، لحظات طنز و درام را به خوبی به تصویر بکشند. هرچند برخی منتقدان معتقدند که شخصیت نقی در این فصل دچار تغییراتی شده است که با نسخههای قبلی متفاوت است.
جمعبندی

در نهایت، پایتخت 7 در میانهای از سرگرمی و سردرگمی معلق ماند. نه آنقدر انسجام داشت که یک روایت کامل و منسجم بسازد و نه آنقدر ضعیف بود که نتواند مخاطب را بخنداند. این فصل، بیش از هر چیز، بازتابی است از فشارها و شتابزدگیهایی که گاه در مسیر تولید سریالهای محبوب رخ میدهد.
وبسایت فیگار به فصل هفتم سریال پایتخت نمره 4 از 10 را میدهد.
این فصل شاید بعد از فصل 6 که در آن مهران احمدی در نقش بهبود بازمیگردد، ضعیفترین فصل سریال باشد.
نظر شما دربارهی مطلب نقد پایتخت 7 چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.