تبلیغات در فیگار

نقد و بررسی فیلم بالرین (Ballerina) ؛ بازنمایی خشونت یا بازاندیشی معنایی؟

در نقد فیلم بالرین ، با اثری از دل دنیای جان ویک روبه‌رو هستیم که با بازی آنا د آرماس تحسین منتقدان را برانگیخت؛ اما آیا واقعا فیلم قابل تحسینی بود؟

«بالرین» که با عنوان رسمی From the World of John Wick: Ballerina شناخته می‌شود، اثری از دل فرنچایز جان ویک است؛ فیلمی اکشن و هیجان‌انگیز به کارگردانی لن وایزمن و نویسندگی شای هتن که در میان رویدادهای قسمت سوم (Parabellum) و چهارم این مجموعه قرار می‌گیرد.

در این اثر آنا د آرماس در نقش ایو ماکارو، بالرین جوانی که به یک قاتل مرگبار تبدیل شده، به دنبال انتقام خون پدر خود وارد میدان مرگ می‌شود. در کنار د آرماس چهره‌های مطرحی همچون آنجلیکا هیوستن، گابریل برن، لنس ردیک، نورمن ریدوس، یان مک‌شین و حتی کیانو ریوز حضور دارند که به غنای دنیای فیلم می‌افزایند.

پس از تاخیر در تاریخ اکران، بالرین سرانجام در سال 2025 توسط استودیوی لاینزگیت روی پرده رفت و با استقبال خوبی از سوی منتقدان و تماشاگران روبرو شد. با فروش جهانی نزدیک به 109 میلیون دلار، این فیلم توانست جایگاه مناسبی در جدول گیشه برای خود دست و پا کند.

نقد فیلم بالرین

نقد فیلم بالرین
نقد فیلم بالرین

در وبسایت راتن تومتیوز، 76% از منتقدان نظر مثبتی را در نقد فیلم Ballerina ثبت کرده‌اند. در توصیف کلی آمده است:

بالرین با بهره‌گیری از بازی مصمم آنا د آرماس، اکشن‌هایی خلاقانه و داستانی عجیب و متفاوت، با شکوه به صحنه مرکزی دنیای ویک قدم می‌گذارد.

هرچند امتیاز متاکریتیک فیلم 59 از 100 است که نشان از بازخوردی متوسط دارد، اما مخاطبان نظر دیگری دارند. CinemaScore نمره A– به آن داده و نظرسنجی PostTrak نشان می‌دهد 78% تماشاگران رضایت داشته‌اند و 79% هم تماشای آن را به دیگران توصیه می‌کنند.

گسترش دنیای جان ویک

فیلم بالرین آخرین قسمت از فرنچایز ده ساله جان ویک است که سعی دارد فراتر از خشم یک قاتل انتقام‌جویانه پیش برود. این جهان سینمایی از داستان شخصی جان ویک و عشق ازدست‌رفته‌اش به تدریج به شبکه‌ای گسترده از سازمان‌های زیرزمینی و کانون‌های قدرت بدل شده است.

فیلم بالرین نیز با اضافه کردن ابعاد جدیدی مانند سازمان روسکا روما و شخصیت‌هایی تازه تلاش می‌کند این جهان را عمیق‌تر کند؛ اما موفقیت آن در ایجاد پیوستگی فلسفی و درام انسانی جای بحث دارد. این گسترش تلاش می‌کند مرزهای انتقام فردی را به بحران‌های ساختاری‌تر اجتماعی و سازمانی پیوند بزند؛ اما این پیوند به‌طور کامل شکل نگرفته است.

ساختار خطی و کلیشه‌ای بدون عمق فلسفی

نقد فیلم بالرین

داستان بالرین در بازه زمانی بین دو قسمت از سری اصلی جان ویک روایت می‌شود؛ اما برخلاف پیچیدگی‌ها و تعلیق‌های فراوانی که در این سری‌ها وجود دارد، این فیلم ساختاری ساده و سرراست دارد که داستان یتیم شدن ایو و ورود او به دنیای قاتلان را نشان می‌دهد.

این روایت در بهترین حالت یک قصه انتقام شخصی محسوب می‌شود که تکرار الگوهای شناخته شده ژانر اکشن و هیجان‌انگیز است. جای خالی پرسش‌های فلسفی جدی‌تر درباره اخلاق خشونت، انتخاب و سرنوشت در فیلم حس می‌شود و این امر باعث می‌شود روایت تبدیل به یک تکرار مکانیکی شود، نه تأملی ژرف بر روی جهان خشونت.

شخصیت‌پردازی ایو ؛ از قهرمان تراژیک به ماشین اکشن

شخصیت ایو مکارو با بازی آنا د آرماس بیش از آنکه یک انسان چندلایه و قابل همذات‌پنداری باشد، به ابزاری برای جلو بردن سکانس‌های اکشن تبدیل شده است.

او تضادهای درونی و عمق روانشناسانه‌ای ندارد که بتواند مخاطب را به درون جهان خود بکشاند. برخلاف جان ویک که حضور خاموش و متمرکزش بار سنگینی از کشمکش درونی را حمل می‌کند، ایو بیشتر نقش یک جنگجوی مکانیکی را بازی می‌کند که صرفاً واکنشی به وقایع نشان می‌دهد.

این کمبود عمق شخصیتی، از توانایی فیلم برای ایجاد همدلی و درام انسانی می‌کاهد.

درام خانوادگی و تراژدی نامشخص

نقد فیلم بالرین

فیلم به‌صورت نیم‌بند به رابطه پیچیده ایو با خانواده‌اش می‌پردازد؛ داستانی که می‌توانست منبع قدرتی فلسفی و احساسی باشد. روابط رومی‌ها، قاتلان و بازیگران پشت‌پرده قتل پدر ایو با مضامینی همچون خیانت، وفاداری و از دست دادن همراه است؛ اما به دلیل پرداخت سطحی تبدیل به پس‌زمینه‌ای کلیشه‌ای و کم‌جان شده است.

این فقدان پرداخت باعث شده تا فیلم نتواند به صورت عمیق به مسائلی همچون انتخاب بین سنت و نوآوری یا سرنوشت و اختیار بپردازد.

اجرای فیزیکی آنا د آرماس

در میان تمام بدی‌ها و ضعف‌ها آنا د آرماس توانسته در صحنه‌های اکشن بدرخشد و نمایشی قابل توجه از توانایی‌های فیزیکی خود ارائه دهد؛ اما این درخشش صرفاً در حد یک نمایشی تکنیکی باقی مانده است.

شخصیت او فرصت کمی برای بروز جذابیت‌های فردی و درونی دارد و اغلب تبدیل به یک عامل ماشینی درون روایت شده است. در نتیجه مخاطب نه از عمق شخصیت، بلکه بیشتر از حرکات فیزیکی هیجان‌زده می‌شود که همین نکته باعث شده تا فیلم فاقد آن حضور تاثیرگذار و غیرکلامی باشد که جان ویک به زیبایی در اختیار داشت.

زیبایی‌شناسی بصری و موسیقی

نقد فیلم بالرین
نقد فیلم بالرین

در سطح بصری، فیلم بالرین با استفاده از نورپردازی نئونی و دکورهای باشکوه باشگاه‌های شبانه، جلوه‌های مدرنی ارائه می‌دهد که چشم‌نواز است.

موسیقی الکترونیک و ضرباهنگ تند، فضایی هیجان‌انگیز و پرانرژی خلق می‌کند؛ اما این زیبایی‌شناسی بیشتر جنبه تزئینی دارد و فاقد پیوندی عمیق با لایه‌های معنایی فیلم است. یعنی در نهایت این عناصر صرفاً سطحی از لذت‌بردن بصری فراهم می‌آورند و به ندرت موجب ایجاد تجربه‌ای فلسفی یا عاطفی در مخاطب می‌شوند.

ضعف در انسجام داستانی ؛ جدال سرنوشت و اختیار که هرگز تحقق نمی‌یابد

فیلم تلاش می‌کند حول محورهای فلسفی همچون سرنوشت در برابر اختیار حرکت کند؛ به‌ویژه در فضایی که کودکان قاتل تربیت می‌شوند، اما این موضوع به شکل یک شعار باقی می‌ماند و عمق دراماتیک لازم را پیدا نمی‌کند.

نبود پیوند معنایی میان رقص باله و خشونت قاتلان، به ویژه پرش‌های بی‌دلیل میان ماموریت‌ها، فیلم را به مجموعه‌ای از صحنه‌های پراکنده بدل کرده است که فاقد خط سیر فلسفی و دراماتیک است. این امر تضعیف پویایی روایت و کاهش تاثیرگذاری فیلم را به‌همراه داشته است.

کارگردانی اکشن

لن وایزمن در ثبت صحنه‌های اکشن استادانه عمل کرده است. نماهای گسترده، آهسته و از زاویه بالا به درک بهتر حرکات و حرکات رزمی کمک می‌کنند؛ اما در نهایت فیلم فاقد آن نوآوری و جذابیت بصری است که جان ویک را به شاهکاری در ژانر اکشن بدل کرده است. سکانس‌هایی مانند نبرد آتش و آب، جلوه‌های بصری قابل توجهی دارند، اما نتوانسته‌اند کلیت فیلم را از سطحی بودن نجات دهند.

مقایسه با فرنچایز اصلی جان ویک

نقد فیلم بالرین

یکی از رازهای موفقیت جان ویک، حضور شخصیت اصلی است که با سکوت و حضوری قدرتمند مخاطب را به خود جذب می‌کند. در فیلم بالرین اگرچه آنا د آرماس تصویری جذاب دارد؛ اما نقش او بیشتر به ابزاری اکشن تقلیل یافته است تا اینکه شخصیت اصلی داستان باشد.

فیلم آن عمق و بافت متنی را ندارد که بتواند مخاطب را پای داستان بنشاند. حضور کوتاه کیانو ریوز هم تنها به‌عنوان یادآوری ریشه‌های داستان و مشروعیت بخشیدن به پروژه است و نه یک عنصر فعال در روایت.

«بالرینا» فیلمی است که اگر از سینمای اکشن صرف لذت می‌برید، می‌تواند برایتان سرگرم‌کننده باشد؛ اما در مقایسه با آثار پیشین جان ویک، آن زندگی، عمق فلسفی و پیچیدگی‌های روایی را ندارد تا تجربه‌ای فراتر از خشونت و تعقیب و گریز ارائه دهد. فیلم وعده‌های زیادی می‌دهد اما بیشتر در میان شلیک‌ها و تعقیب‌ها گم می‌شود و از شکل‌گیری یک روایت اثرگذار بازمی‌ماند.

جمع‌بندی و نمره‌دهی

نقد فیلم بالرین
نقد فیلم بالرین

اگرچه بالرین در ساحت صحنه‌های بصری و اکشن اثری درخشان به نظر می‌رسد؛ اما فقدان روایت فلسفی عمیق و شخصیت‌پردازی انسانی آن را از تبدیل شدن به یک اثر معاصر و اندیشمند بازمی‌دارد.

خشونت فیلم بیشتر به نمایش خشونت تبدیل شده تا به نقد یا بازاندیشی آن و در نهایت این فیلم نمونه‌ای است از تلاش سینمایی که از پیچیدگی‌های زیست‌جهانی و وجودی قهرمان خود فاصله گرفته و صرفاً در سطح ظاهری باقی مانده است.

وب‌سایت فیگار به فیلم بالرین نمره 5 از 10 را می‌دهد.

نظر شما درباره‌ی مطلب نقد فیلم بالرین چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *