تبلیغات در فیگار

نقد و بررسی فیلم زن و بچه ؛ سقوط یک مادر در چرخه خشونت

در نقد فیلم زن و بچه ، جدیدترین اثر سعید روستایی، داستان زنی روایت می‌شود که برای خانواده‌اش میان عشق، درد و عدالت می‌جنگد.

فیلم زن و بچه یک درام ایرانی محصول سال ۲۰۲۵ است که به نویسندگی و کارگردانی سعید روستایی ساخته شده و بازیگرانی همچون پریناز ایزدیار، پیمان معادی، حسن پورشیرازی، فرشته صدرعرفایی و سحر گلدوست در آن ایفای نقش می‌کنند.

این فیلم در تاریخ 22 مه 2025 (1 خرداد 1404) در بخش مسابقه اصلی هفتاد و هشتمین جشنواره فیلم کن برای نخستین‌بار به نمایش درآمد و نامزد دریافت نخل طلا شد.

نقد فیلم زن و بچه

نقد فیلم زن و بچه
نقد فیلم زن و بچه

قصه درباره زنی 45 ساله به نام مهناز است که به‌عنوان پرستاری بیوه در جامعه فعالیت و به تنهایی فرزندانش را بزرگ می‌کند و درگیر مشکلات پسر نوجوان و سرکش خود است.

در‌حالی‌که برای ازدواج با نامزدش حمید آماده می‌شود، پسرش علیار از مدرسه اخراج می‌شود؛ اما وقوع یک حادثه تراژیک همه چیز را دگرگون می‌کند و مهناز را وادار می‌کند تا برای عدالت و جبران از دست‌رفته‌ها تلاش کند.

روایتی از مادرانگی، فقدان و انتقام

نقد فیلم زن و بچه
نقد فیلم زن و بچه

بازگشت سعید روستایی، نویسنده و کارگردان جوان ایرانی (که پیش‌تر با آثاری همچون برادران لیلا و متری شیش و نیم شناخته می‌شد) به رقابت اصلی جشنواره کن با فیلم جدیدش زن و بچه نمایانگر جاه‌طلبی و روحی جست‌وجوگر است که در تار و پود سینمایش موج می‌زد.

روستایی که تنها 35 سال دارد، پیش‌تر نشان داده بود که از پرهیز خطر نمی‌ترسد و در هر فیلمش سودای آفرینش جهانی تازه دارد؛ جهانی سرشار از هرج‌ومرج، غم و رنج‌های بشری است.

فیلم جدید او که می‌توان آن را ملودرامی مدرن و در عین حال یک تراژدی معاصر دانست، با پیرنگی مملو از عشق، فقدان، خشم، حسادت و حتی قتل، بیننده را به سفری احساسی و فلسفی در کوچه‌پس‌کوچه‌های زندگی زنی در تهران امروز می‌برد.

این زن (با بازی درخشان پریناز ایزدیار)، پرستاری بیوه است که در کشاکش میان وظیفه مادری، عشق و فشارهای اجتماعی می‌کوشد معنایی برای رنج‌هایش بیابد.

در همان دقایق ابتدایی فیلم، مخاطب به دنیای پرتنش و پر از وظایف مهناز پرتاب می‌شود؛ زنی که میان شیفت‌های طاقت‌فرسای پرستاری، نگهداری از دو فرزندش، علیار نوجوان و ندا و سروکله‌زدن با مادر پیر و خواهر جوانش، در تلاش است اندک امیدی برای فردایی روشن بیابد.

در این میان رابطه عاشقانه‌اش با حمید (با بازی پیمان معادی)، راننده آمبولانسی تنها و در عین حال سلطه‌جو، روزنه‌ای است که شاید بتواند او را از روزمرگی نجات دهد؛ اما این نوید رهایی چندان پایدار نیست.

نقد فیلم زن و بچه
نقد فیلم زن و بچه

فیلمنامه با تبحر خاص روستایی، با مجموعه‌ای از صحنه‌های شلوغ و پرتنش (از شلوغی مدرسه و سکانس‌های کارگاهی تا جدال‌های خانوادگی) بستر را برای آشوبی درونی فراهم می‌سازد که در دل مهناز موج می‌زند.

در نمایی تحسین‌برانگیز، دوربین از بالای حیاط مدرسه دانش‌آموزان و والدین را از هم جدا می‌سازد؛ تصویری که بی‌درنگ مفهوم فاصله‌ و جدایی را در ذهن تداعی می‌کند.

فیلم اما به یک‌باره از مسیر پیش‌بینی‌پذیر خود منحرف می‌شود. حمید که در ابتدا امیدی برای مهناز است، ناگهان شیفته خواهر جوان‌تر او یعنی مهری می‌شود. خیانتی که قلب مهناز را از هم می‌درد و دستاوردهای شکننده‌اش را به باد می‌دهد؛ اما این تنها شوک داستان نیست. در ادامه خبر بهت‌آوری می‌رسد و آن هم این است که علیار به بیمارستان منتقل شده و در نهایت جان می‌سپارد.

این نقطه اوج، فیلم را از یک درام خانوادگی ساده به ورطه‌ای از سوگواری، خشم و عطش انتقام می‌کشاند. روستایی در اینجا با مهارتی قابل ستایش، رنج مادرانه را نشان می‌دهد. رنجی که در سکوت چهره مهناز، در نگاه‌های خیره و قدم‌های لرزانش متجلی می‌شود. صحنه ورود مهناز به اورژانس و لحظه وداع با فرزندش، از تأثیرگذارترین سکانس‌های سینمای ایران در سال‌های اخیر محسوب می‌شود.

نقد فیلم زن و بچه
نقد فیلم زن و بچه

با وجود این اتفاق فیلم در نیمه دوم خود به قلمرویی می‌رود که می‌توان آن را نزدیک به یک اثر احساسی یا حتی ملودرام پر از پیچش دانست. جایی که مهناز در پی انتقام از حمید و پدربزرگ علیار که او را مسئول مرگ پسرش می‌داند، پا را از چارچوب‌های قانون و عرف فراتر می‌گذارد.

اما پرسش بنیادینی که فیلم در این نقطه طرح می‌کند این است که آیا مهناز از سر استیصال دست به این اقدامات می‌زند یا اینکه خود را به نحوی در مرگ پسرش مقصر می‌بیند و از این طریق می‌کوشد تسکینی برای وجدان آزرده‌اش بیابد؟

روستایی در اینجا دست به کاری جسورانه می‌زند. او که جهان‌سازی خودش را انجام داده، در جهان خود زنی را نشان می‌دهد که در موقعیتی مردسالارانه مجبور می‌شود برای احقاق حق و دفاع از فرزندش، همان رفتارهای طغیان‌گرانه‌ای را پیشه کند که پیش‌تر از پسرش نکوهش می‌کرد. این همان جایی است که فیلم با ظرافتی فلسفی، مفهوم بازتولید خشونت در بستر جامعه‌ای که این زن در آن‌جا زندگی می‌کند را به نمایش می‌گذارد.

نقد فیلم زن و بچه
نقد فیلم زن و بچه

مهم‌ترین نقطه قوت فیلم زن و بچه بازی خیره‌کننده پریناز ایزدیار در نقش مهرناز است. حضوری که فیلم را از فروغلتیدن کامل به ورطه ملودرام سطحی نجات می‌دهد.

او در سکوت‌ها، در نگاه‌های تهی و در بغض‌های فروخورده‌اش، جهانی از احساس و رنج را روایت می‌کند. حتی در لحظاتی که فیلم به‌نظر می‌رسد بیش‌از‌حد به پیچش‌های داستانی تکیه کرده، بازی ایزدیار همچون ستون فقراتی محکم، بار احساسی قصه را بر دوش می‌کشد.

پیمان معادی نیز در نقش حمید، تصویری از مردی آسیب‌پذیر اما خودخواه می‌سازد. مردی که ابتدا در نظر مهناز راه نجاتی می‌نماید، اما در نهایت به یکی دیگر از زنجیرهای اسارت او بدل می‌شود. انتخاب معادی برای این نقش، با سابقه‌اش در آثار اصغر فرهادی هوشمندانه است و بار معنایی ویژه‌ای به رابطه مهناز و حمید می‌دهد.

روستایی در این فیلم اگرچه کمتر از آثار قبلی‌اش به نقد اجتماعی مستقیم می‌پردازد؛ اما بازتاب ساختار ستم‌گرانه‌ای که در جهان‌سازی‌های خودش داشت را در تار و پود روایت می‌گنجاند.

از نخستین نما که مهناز را در کلینیک زیبایی در کنار ده‌ها زن دیگر می‌بینیم تا صحنه‌های پرسه‌زدن میان گورهای کودکان، همه و همه نشان از جهان‌سازی دارد که زنان و کودکانش بیش از همه قربانی می‌شوند.

نقد فیلم زن و بچه
نقد فیلم زن و بچه

هرچند زن و بچه در لحظاتی گرفتار شتاب‌زدگی و زیاده‌روی در روایت می‌شود؛ اما روستایی با جزئیاتی همچون صحنه حیاط مدرسه یا پارکینگ مملو از آمبولانس‌هایی که مهناز شبانه به خانواده‌های بی‌خانمان اجاره می‌دهد، عمقی شاعرانه به اثر می‌بخشد.

این جزئیات نشان می‌دهند که تصمیمات گاه جنون‌آمیز شخصیت‌ها نه از ضعف فردی، بلکه از فشارهای طاقت‌فرسای جامعه‌ای نشئت می‌گیرد که در آن زندگی می‌کنند.

جمع‌بندی و نمره‌دهی

نقد فیلم زن و بچه
نقد فیلم زن و بچه

در نهایت فیلم زن و بچه روایتی از مادرانگی در کشاکش با فقدان، انتقام و ساختارهای ستم‌گر اجتماعی است. روستایی اگرچه در این فیلم تا مرز ملودرام‌ و احساسات‌گرایی پیش می‌رود، اما همچنان نشان می‌دهد که استاد به تصویر کشیدن تراژدی انسان معاصر است. انسانی که در جهان بی‌رحم اطرافش، تنها با تکیه بر عواطف و وجدان خود می‌تواند معنا بیابد.

این فیلم در اصل یادآوری تلخی است از اینکه گاهی بزرگ‌ترین ظلم‌ها از دل عشق و امید زاده می‌شوند و انسان در مواجهه با مرگ و فقدان، سرانجام در آینه خود چهره همان هیولایی را می‌بیند که از آن می‌گریخت.

سعید روستایی با قلم و دوربینش این پرسش را به میان می‌کشد که در جهانی به این چنین، آیا امکان رهایی از چرخه خشونت و انتقام وجود دارد یا سرنوشت محتوم بشر همواره در تکرار همین چرخه است؟

فیلم زن و بچه هرچند کامل و بی‌نقص نیست، اما اثری محسوب می‌شود که با جسارت، درد و زیبایی را در هم می‌آمیزد و در نهایت بیننده را با پرسشی عمیق تنها می‌گذارد. چه بهایی باید برای عشق و عدالت پرداخت؟

وب‌سایت فیگار به این فیلم نمره 8 از 10 را می‌دهد.

نظر شما درباره‌ی مطلب نقد فیلم زن و بچه چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *