نقد فیلم 28 سال بعد نشان میدهد که این فیلم با شدت و هیجان، اضطرابهای معاصر را به تصویر میکشد و هیجانی متفاوت ارائه میدهد.
فیلم 28 سال بعد یک فیلم ترسناک پسا-آخرالزمانی است که در سال 2025 تولید و کارگردانی شده است. این فیلم سومین قسمت از سری فیلمهای 28 Days Later است که پس از 28 Days Later (2002) و 28 Weeks Later (2007) منتشر شده و در آن بازیگرانی همچون جودی کومر، آرون تیلور-جانسون، آلفی ویلیامز در اولین تجربه فیلم بلند خود و رالف فاینس به ایفای نقش پرداختهاند.
نقد فیلم 28 سال بعد

در وبسایت جمعآوری نقدهای راتن تومیتوز، 88% از نقد فیلم 28 Years Later مثبت بودهاند. اجماع این سایت میگوید:
فیلم 28 سال بعد با فوریت وحشیانهای همچون فردی که به ویروس Rage مبتلا شده است، به اضطرابهای معاصر میپردازد و تجربهای رعبآور و مهیج را ارائه میدهد که انتظارات را برآورده میکند.
در Metacritic که از میانگین وزنی استفاده میکند، این فیلم امتیاز 77 از 100 را از 56 منتقد دریافت کرده است که نشاندهنده نقدهای به طور کلی مثبت است. مخاطبان نظرسنجی شده توسط CinemaScore نمره متوسط B را از مقیاس A+ تا F به فیلم دادند، در حالی که 52% از افرادی که توسط PostTrak نظرسنجی شدهاند، گفتهاند که قطعاً این فیلم را به دیگران توصیه خواهند کرد.
بازگشت بویل و گارلند به جهان خشم
تماشای فیلم 28 سال بعد بهراحتی میتواند احساسی از هیجان را در ذهن مخاطب برانگیزد؛ بهویژه اگر مخاطب از علاقهمندان پرشور دو اثر نخست این فرانچایز باشد یا درست پیش از این قسمت جدید، آنها را بازبینی کرده باشد.
کسی برای فیلم قبلی این فرانچایز یا همان 28 هفته بعد چندان جایگاهی قائل نیست. اثر دوم این مجموعه فیلمی بود که در قیاس با شاهکار غیرقابل انکار 28 روز بعد، تنزل بزرگی محسوب میشد. اگر پیش از دیدن قسمت جدید این فرانچایز، دو اثر قبلی را بازبینی کرده باشید، سبب میشود انتظاراتی در ذهن شما به وجود بیاید.
در ابتدا فیلمنامه الکس گارلند فاجعهای پرهیاهو است. فیلم با انباشتهای از ایدههایی که هیچگاه کامل و متوازن جلوه نمیکردند، خود را آغاز میکند. در نگاه نخست تصور بر این بود که تنها با درایت و مهارت کارگردانی دنی بویل و بازیهای درخشان بازیگران است که فیلم بهطور حداقلی کارکرد مییابد؛ اما این نگاه از زاویه مقایسه با نسخه اصلی بود و نه با گذر زمان. چرا که 28 سال بعد در ذات خود نشان میدهد که هم درون فیلم و هم در جهان واقعی، زمان گذشته است.
تلاش برای گنجاندن درکی «کرونایی» در قالبی که ذاتاً در بستر پس از یازده سپتامبر ساخته شده بود، اشتباه است. فیلم در بازاریابیاش به عنوان اثری پرشتاب و مملو از بقا معرفی میشود؛ اما در حقیقت اثری درباره زندگی، مرگ، عشق، خانواده و حتی استمرار ملال و روزمرگی در میانهی ویرانی و آخرالزمان است.
28 سال بعد بیش از آنکه یک فیلم زامبیمحور باشد، در جوهرهاش یک درام خانوادگی و یک قصه بلوغ دارد؛ روایتی درباره بزرگ شدن در جهانی که مرگ در هر سویش پرسه میزند و زمانی که از این منظر به اثر نگاه کنی، به فیلمی کاملاً متفاوت دست خواهی یافت.

فیلم با کارگردانی بویل و فیلمنامه گارلند – نخستین همکاری دوباره آنها پس از اثر اصلی – داستان اسپایک (با بازی آلفی ویلیامز)، پسری جوان را روایت میکند که در جزیرهای ایزوله در نزدیکی بریتانیا بزرگ شده است.
ویروس خشم در قاره اروپا ریشهکن شده، اما جزایر بریتانیا همچنان در قرنطینه مانده و بازماندگان در تلاش برای بقا هستند. اسپایک در جامعهای کوچک و بسته به نام لیندیسفارنه زندگی میکند؛ جزیرهای که تنها در جزر و مد به خشکی متصل میشود.
در آیینی گذار، اسپایک همراه با پدرش جیمی (آرون تیلور-جانسون) به سرزمین اصلی میرود تا نخستین شکارش را تجربه کند؛ اما در این مسیر با خطر مواجه شده و بهزحمت به خانه بازمیگردند.
اسپایک به تدریج از روایت پدرش دلسرد میشود و پس از شنیدن شایعهای درباره پزشکی زنده در خشکی، تصمیم میگیرد همراه با مادر بیمار و سردرگمش، آیلا (جودی کومر)، برای یافتن درمانی راهی شود. در این مسیر، جهانِ واقعیِ مملو از مرگ و وحشت را کشف میکند و ناگزیر به بلوغی زودهنگام میرسد.
درخشش واقعی فیلم در کشف استعداد تازه آلفی ویلیامز است؛ چهرهای نوظهور که به عمق احساسی پسرکی که در جهان تاریک و بیرحم به مردی جوان بدل میشود، جان میبخشد.
همراهی با بازیگری مانند تیلور-جانسون که ثابت کرده در ژانر وحشت توانمند است و جودی کومر، به این قدرت میافزاید. فیلم بیش از هر چیز توسط این سهگانه و پویایی روابط خانوادگیشان زنده نگه داشته میشود؛ روابطی که با وجود تلاش برخی برای حفظ وضع موجود، در مسیر دگرگونی پیش میروند.
در نگاه نخست سیر روایت از سفری به سفری دیگر برایم گسسته و ناپیوسته به نظر میرسید؛ اما وقتی از چشم اسپایک به داستان مینگرید، قوس سهپردهای مشخصی را درمییابی که او را از پسری سادهدل به مردی آگاه بدل میسازد. هرچند هنوز به برخی کلیشهها و حوادث پیشبرنده داستان نقد دارم، اما فیلم چنان انسانیت را در وجود کاراکترهایش تزریق میکند که بسیاری از این لغزشها را میتوان بخشید.

فیلمبرداری آنتونی دد مانتل همچون همیشه خیرهکننده است. مناظری سرسبز و جادههای متروک در نور مهتاب یا شعلههای آتش، ترکیبی از وحشت و زیبایی شاعرانه است که در این فیلم استفاده میشود.
مانتل که پیشتر شش بار با بویل همکاری داشته، روحی سوررئالیستی و ضرباهنگی پرانرژی را در روایت بصری فیلم میدمد که در دیگر آثار او نیز بوده است. استفاده از آیفون ۱۵ پرو در فیلمبرداری هرگز حس زرقوبرقنمایی یا ترفند تبلیغاتی ندارد؛ بلکه در برخی نماها و برداشتهای عریض، شاهد تصاویری هستیم که پیشتر ندیدهایم و در ترکیب این تصاویر با فضا، جادوی بصری خاصی خلق میشود.
در این میان، تعقیبوگریز روی گذرگاه میان جزیره و خشکی از زیباترین و نفسگیرترین صحنههایی است که در سال جاری دیدهام.
28 سال بعد در معنای کلاسیک خود یک فیلم زامبیمحور نیست؛ گرچه تصاویر خشونتبار و خونآلود آن طرفداران پرشور ژانر وحشت را راضی خواهد کرد، اما ورای این خون و خشونت، اثری مملو از کدگذاریهای کرونایی است؛ انگار بویل و گارلند سوگواری جمعی میلیونها قربانی همهگیری را به تصویر کشیدهاند.
در این جهان آلودهها در اولویت دوم قرار دارند و مهمتر از آن، سرنوشت بازماندگانی است که همچنان باید به زندگی ادامه دهند. این یادآوری تلخ است که حتی در جنگ و آخرالزمان، زندگی همچنان جاری است.
فیلم کنایههای سیاسی ظریفی هم دارد و از نقد برگزیت و انزواگرایی بریتانیا گرفته تا نمایش کنایهآمیز جزیرهای منزوی که به نمادی از جدایی بدل شده است را نشان میدهد.
جمعبندی و نمرهدهی

در ظاهر، 28 سال بعد ممکن است کند و پراکنده به نظر برسد و مخاطبی که انتظار اثری پرشتاب و بقامحور دارد را ناامید کند؛ اما اگر اجازه دهیم فیلم خود را همانگونه که هست بیان کند، با اثری غنی در لایههای متنی و سرشار از تأمل درباره بهترین و بدترین جلوههای انسانیت روبهرو میشویم؛ آنچنان که هنوز بسیاری از زوایای آن نیازمند تحلیل و بحث است.
28 سال بعد به صبر و نگاهی جدید نیاز دارد. اگر از سایه آثار پیشین فاصله بگیرید، به تجربهای نادر و ارزشمند میرسید.
وبسایت فیگار به این فیلم نمره 7 از 10 را میدهد.
نظر شما دربارهی این فیلم سینمایی زامبیمحور جدید چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار در میان بگذارید.