در نقد انیمه مرد اره ای ، نگاهها بار دیگر به فیلمی جلب میشود که با ترکیب خشونت بیپروا و احساسی صمیمی، جایگاهی ویژه میان آثار ۲۰۲۵ یافته است.
فیلم Chainsaw Man: Reze Arc که در سال ۲۰۲۵ روی پرده رفت و یکی از بهترین انیمه های 2025 لقب گرفت، ادامهای مستقیم بر فصل نخست انیمه محبوب مرد ارهای است؛ روایتی که با تکیه بر دو جلد پنجم و ششم مانگای تاتسکی فوجیموتو، جهان خشن، تاریک و در عین حال رمانتیک این مجموعه را گسترش میدهد.
این اثر به کارگردانی تاتسویا یوشیهارا و نویسندگی هیرشی سکّو، بار دیگر توسط استودیوی مپا جان گرفته و با حضور گروهی از استوریبوردآرتیستهای برجسته شکل بصری منسجمی پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید: بهترین انیمه های 2026
نقد انیمه مرد اره ای

واکنش منتقدان در نقد انیمه Chainsaw Man The Movie نیز نشان میدهد ساختار سینمایی این اثر توانسته انتظارات را برآورده کند. در راتن تومیتوز، ۹۶ درصد از نقدها مثبت ارزیابی شدهاند و منتقدان آن را اثری توصیف کردهاند که در دل خونریزی و هرجومرج، هستهای شیرین و احساسی را حفظ میکند.
متاکریتیک امتیاز ۷۱ را برای فیلم ثبت کرده و تماشاگران در سینماسکور در نقد انیمه سینمایی مرد اره ای به آن نمره A دادهاند؛ نشانهای از اینکه Chainsaw Man با نخستین تجربه سینمایی خود، موفق شده هم طرفداران قدیمی و هم تازهواردها را با خود همراه کند.
در سینمای معاصر ژاپن، بهخصوص در دنیای انیمه های سینمایی اکشن ، تبدیل آرکهای روایی به فیلم سینمایی دیگر یک استراتژی تازه نیست، بلکه به یک قاعده تبدیل شده است؛ قاعدهای که در آن روایتهای حساس، پرریسک و احساسی به جای فصلهای تلویزیونی، در قالب تجربهای فشرده، سینمایی و بزرگتر عرضه میشوند؛ اما این انتخاب همیشه موفق نیست.
گاهی فیلمها به مونتاژهای تزئینی یا مکملهایی بیضرر تقلیل پیدا میکنند و گاهی مانند Chainsaw Man: The Movie – Reze Arc تبدیل به بیانیهای هنری، انفجار خلاقیت و نقطه عطفی میشوند که خودِ رسانه را به چالش میکشد.
Reze Arc فقط ادامهای بر فصل نخست نیست، بلکه بازآفرینیای سینمایی از جوهره آثار تاتسکی فوجیموتو محسوب میشود. پیوندی شگفتآور میان خشونت حاد، رمانتیسیسم تراژیک، طنز ابزورد و معناگرایی جوانی. فیلم از همان لحظه آغاز، اعلام میکند که چیزی فراتر از یک “آرک اقتباسشده” است.

یکی از نکات برجسته فیلم، همان چیزی محسوب میشود که در آثار فوجیموتو همیشه جریان داشته است. عشق عمیق، کودکانه و در عین حال پستمدرن او به سینما، در این اثر نیز به چشم میخورد.
Reze Arc با نوعی لحن شبهمتا پیش میرود؛ گویی فیلم از دو نیمه تشکیل شده که هر نیمه در ژانر، ریتم و حتی زیباییشناسی مستقل است. این دوگانگی نه ضعف، بلکه انتخابی ساختاری است که در ساحت معنا نیز بازتاب پیدا میکند.
نیمه نخست فیلم – آرام، انسانی و در ظاهر ساده – همچون یک فیلم کوتاه اسلایس-آف-لایف عمل میکند. این بخش میتواند بدون حضور شیاطین، بدون اکشن و حتی بدون ارجاع به جهان آخرالزمانی سریال، بهتنهایی فیلمی کامل باشد
این همان نقطهای است که ریشههای سینفیلانه فوجیموتو آشکار میشود. تمرکز بر «تجربه انسانی» پیش از آنکه جهان به خون و فولاد و وحشت غرق شود. فیلم در این لحظات یادآور سینمای یاسوجیرو اوزوست؛ قابهای آرام، مکثهای طولانی، لحظاتی که ظاهراً هیچ اتفاقی در آنها نمیافتد، اما حقیقتاً پر از جهاناند.
اما با گذشت زمان، این آرامش درونمایهای، با بیرحمی به سمت فاز دوم پرت میشود. قلمروی کابوسوار سینمای وحشت، خشونت اکسپرسیونیستی و اکشنهایی که به نظر میرسد مستقیماً از ذهن دیوانهوار جونیچیرو ایتو یا حتی فرانک میلر بیرون آمدهاند، از جمله اتفاقاتی هستند که رخ میدهند. تلاقی این دو جهان – سینمای شاعرانه و سینمای تهاجمی – همان چیزی است که Reze Arc را از آثار مشابه متمایز میکند.
در سطح تماتیک، فیلم به یک موضوع بنیادی، یعنی بلوغ احساسی در جهانی که اجازه تجربه عشق را نمیدهد میپردازد. دنجی، پسری که کودکیاش در کورهراههای فقر و خشونت سوخته، حالا در برابر تجربهای قرار میگیرد که نمیداند چگونه باید آن را لمس کند. Reze Arc با کنایهای هنرمندانه، احساسات خام و بیتجربه نوجوانانه را به نبردهای واقعی زندگیومرگ پیوند میدهد.
در جهان واقعی، اولین عشق میتواند جهان را فرو بریزد. در Chainsaw Man، این فروپاشی استعاری، تبدیل میشود به فروپاشی واقعی، کابوسوار و خونآلود. دنجی در یک دوراهی کلاسیک، یعنی بازگشت به زندگی خاکستری و امن گذشته، یا انتخاب ترسناک اما جذاب امکانها قرار میگیرد.
در اینجا، استعاره به یک مسئله هستیشناختی بزرگ بدل میشود و آن هم این سوال است که آیا انسان سزاوار تجربه عشق، زیبایی و آرامش است، حتی اگر جهان اطرافش او را به ابزار تبدیل کرده باشد؟

فیلم در سطح بصری شاید بزرگترین دستاورد استودیوی مپا طی سالهای اخیر باشد. استفاده از رنگهای انفجاری، کنتراستهای نور مهیب، بازی با فرم و حرکت دوربینهایی که انگار قوانین فیزیک را دوباره تعریف میکنند، Reze Arc را به یکی از تماشاییترین آثار ۲۰۲۵ تبدیل کرده است.
این تصویرپردازی پرهیجان، همیشه در تقابل با لحظات آرامتر فیلم قرار میگیرد. فیلم از همان ابتدا یک زبان بصری دوگانه بنا میکند:
- جهان احساسی دنجی و رزه: گرم، زنده، رنگین، با حالوهوای سینمای رمانتیک
- جهان شیاطین و نبرد: تاریک، بیرحم، اکسپرسیونیستی و اغلب شبیه نقاشیهای کابوسوار
این تضاد، چیزی فراتر از یک انتخاب زیباییشناسی است؛ خود فیلم را به میدان جنگی میان طبیعت انسانی و طبیعت هیولایی بدل میکند.
در میان شیاطین متعدد این جهان، دو دشمن جدید (Typhoon Devil و Bomb Devil) نقطه عطفی در طراحی و اجرای شخصیتهای شرور هستند. Typhoon Devil با اتمسفری شبیه فیلمهای ترسناک روانشناختی، یادآور کارهای جیمز وان یا حتی صحنههایی از Saw است. این لحظات، فیلم را از مرز اکشن عبور میدهند و وارد قلمرو وحشت تمامعیار میکنند.
Bomb Devil نیز ترسی متفاوت را مجسم میکند؛ ترسی که از سادگی کودکانه و در عین حال قدرت ویرانگر بیحد ناشی میشود.

فیلم در نمایش خشونت، به سطحی میرسد که میتوان آن را زیباییشناسی فروپاشی نامید. مبارزات نهایی بویژه، مانند اجرای آوانگارد یک باله خونین هستند که حرکات چرخشی، انهدام، سکون و انفجارهای ناگهانی دارد.
در این لحظات، Reze Arc به معنای دقیق کلمه «سینمای بدن» است؛ سینمایی که در آن گوشت، استخوان و فولاد تبدیل به زبان بیان میشوند.
موسیقی Kensuke Ushio در این اثر، چیزی فراتر از همراهی تصویر است و یک ستون فقرات احساسی محسوب میشود. ریفهای پراضطراب، ضربآهنگهای الکترونیک بیقرار و تمهای ملودیک آرام، همه در ساختن این جهان مشارکت میکنند. موسیقی در جایی آرام میچرخد، در جایی دیگر میغرد و همیشه یک قدم جلوتر از احساسات دنجی حرکت میکند.
هسته اصلی فیلم، نه نبردهایش و نه جلوههای بصریاش، بلکه مبارزه درونی دنجی است. او باید تصمیم بگیرد که به عنوان “یک ابزار” یا “یک انسان” زندگی کند. فیلم با زیرکی این مسئله را هم استعاری و هم واقعی تصویر میکند. از یک سو، هیچکس قلب او را “به معنای واقعی” نمیخواهد؛ از سوی دیگر همه به دنبال قلب «مرد ارهای» هستند.
این استعاره بزرگترین ضربه روانی را بر دنجی وارد میکند و فیلم با لحنی تراژیک اما انسانی آن را به نقطه اوج میرساند.
جمعبندی و امتیازدهی

Chainsaw Man: The Movie – Reze Arc نه فقط یک اقتباس موفق، بلکه یک اثر سینمایی کامل است؛ فیلمی که میتواند کنار بهترین آثار انیمه دهه اخیر قرار گیرد. این فیلم نشان میدهد که چگونه روایتی خونآلود، خشن و آشفته میتواند در عین حال لطیف، شاعرانه و سرشار از لایههای انسانی باشد.
وبسایت فیگار به این انیمه نمره 9.5 از 10 را میدهد.
نظر شما دربارهی مطلب نقد انیمه مرد اره ای چیست؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار در میان بگذارید.


