نقد فیلم آلفا از اثری میگوید که با تکیه بر وحشت بدنی و درام، تحسین بازیها را برانگیخته اما بهدلیل روایت و فیلمنامه واکنشهای دوگانهای داشته است.
فیلم Alpha محصول سال ۲۰۲۵، تازهترین ساخته ژولیا دوکورنو است که در قالب یک درام و وحشت بدنی، بار دیگر به سراغ مضامین ترس، بدن و اضطرابهای جمعی رفته است.
دوکورنو در مقام نویسنده و کارگردان، داستانی تیره و ناآرام را روایت میکند که محور آن دختری نوجوان است؛ دختری که پس از بازگشت از مدرسه با یک خالکوبی، به ابتلا به بیماریای مرگبار و ناشناخته که از طریق خون منتقل میشود، مظنون میگردد.
این فیلم با بازی طاهر رحیم، گلشیفته فراهانی، ملیسا بوروس، اما مکی، فینگان اولدفیلد و لوای العمرصی ساخته شده و نخستین نمایش جهانی خود را در بخش مسابقه اصلی جشنواره کن تجربه کرد.
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم آلفا

واکنش منتقدان در نقد فیلم Alpha عمدتاً دوگانه بوده است. در حالی که بازی بازیگران، بهویژه نقشآفرینی طاهر رحیم، مورد تحسین گسترده قرار گرفته، فیلمنامه و ساختار روایی فیلم از سوی بسیاری از منتقدان بهعنوان نقطه ضعف اصلی آن مطرح شده است.
در وبسایت راتن تومیتوز، ۵۷ درصد از ۶۱ نقد منتشرشده رویکردی مثبت به فیلم داشتهاند و جمعبندی این وبسایت بر این نکته تأکید دارد که Alpha با وجود اجراهای قوی و پایانی چشمگیر از نظر بصری، بهدلیل ساختار ناموزون و ترکیب ناهماهنگ عناصر واقعگرایانه و فانتزی، مخاطب را دچار چالش میکند. متاکریتیک نیز با ثبت امتیاز ۵۰ از ۱۰۰، بر اساس نظر ۱۹ منتقد، فیلم را در محدوده واکنشهای متوسط و دوپهلو قرار داده است.

در نگاه ژولیا دوکورنو به بدن، همواره نوعی تراژدی بنیادین نهفته است؛ تراژدیای که از زیستن در جهانی آلوده به ترس، قضاوت و طرد زاده میشود. از فیلم خام (Raw) تا تایتان (Titane)، بدن برای دوکورنو صرفاً یک ظرف زیستی نیست، بلکه میدانی است که زخمهای جهان، شکستهای اخلاقی و بحرانهای هویتی بر آن حک میشوند.
فیلم Alpha سومین فیلم بلند او، ادامه همین مسیر است، اما با چرخشی معنادار پیش میرود. فیلمی که در ظاهر کمتر انفجاری و شوکهکننده به نظر میرسد، اما در عمق، ویرانگرتر و انسانیتر از آثار پیشین او عمل میکند.
Alpha یک درام خانوادگی است که در بستر نوعی همهگیری بینام و نشان روایت میشود؛ بیماریای که از طریق خون منتقل شده و بدن قربانیانش را بهتدریج به سنگ بدل میکند.
این بیماری بیش از آنکه یک تهدید زیستی باشد، استعارهای از ایدز است. این بیماری از دهههای ترس اخلاقی، از انگ اجتماعی، از گناهی که پیش از اثبات بر بدنها تحمیل میشود پیش میرود. دوکورنو در این فیلم، وحشت را از قلمرو هیولا و خشونت بیرونی بیرون میکشد و به سکوت، نگاه، فاصله و حذف منتقل میکند.

فیلم روایتگر زندگی دختری که پس از بازگشت از مدرسه با یک خالکوبی کوچک، به کانون شایعه، سوءظن و وحشت بدل میشود، است. یک حرف A، حکشده بر پوست، به نشانهای از آلودگی، از دیگریبودن، از انحراف از نظم پذیرفتهشده بدل میشود که بار معنایی سنگینی را حمل میکند. این خالکوبی، نخستین زخم آلفا و در عین حال نخستین نشانه ورود او به نظمی خشونتبار از قضاوت اجتماعی است.
ارجاع دوکورنو به رمان The Scarlet Letter آشکار است، اما معنا دگرگون شده است. A در Alpha نشانه دیگریبودن است. اینجا گناه، اخلاقی یا جنسی نیست، بلکه زیستی و اجتماعی است.
شایعه ابتلا، آلفا را به پریا بدل میکند؛ کسی که پیش از هر تشخیص پزشکی، از جامعه طرد شده است. مدرسه که باید فضای آموزش و همزیستی باشد، به آزمایشگاهی برای تولید نفرت و حذف تبدیل میشود. دوکورنو این فرآیند را با دقتی سرد و بیرحمانه تصویر میکند؛ دوربینی که به بدنها نزدیک میشود، به عرق، پوست و لرزشها، تا نشان دهد چگونه درد اخلاقی، خود را در ماده بدن متجلی میکند.
اما Alpha تنها روایت یک بیماری یا یک انگ اجتماعی نیست؛ این فیلم، بیش از هر چیز، داستان یک تبار گسسته است. دوکورنو ساختار کلاسیک ملودرام را وارونه میکند.
مادر، با بازی گلشیفته فراهانی، پزشکی است محافظهکار و کنترلگر که نماینده علم، نظم و در عین حال گناه فروخورده است. در سوی دیگر، دایی آلفا، امین، با بازی طاهر رحیم، قرار دارد که به هروئین اعتیاد دارد. آلفا میان این دو قطب، وارث یک ترومای جمعی و فرزند نسلی است که با بیماری، سرکوب و سکوت بزرگ شده است.
بازی طاهر رحیم، بدون اغراق، یکی از درخشانترین نقشآفرینیهای کارنامه اوست. دوکورنو بدنی را به او میسپارد که در حال فروپاشی است؛ پیکری که همزمان رنج میکشد و تقدیس میشود.
رحیم، اعتیاد و بیماری را بهمثابه وضعیتی وجودی بازی میکند. در یکی از تأثیرگذارترین صحنههای فیلم، نفسهای او به یخ بدل میشوند.
مرمر در Alpha نمادی چندلایه دارد که شامل سردی، انجماد عاطفی میشود، اما همزمان تلاشی برای جاودانهکردن بدنهایی که جامعه ترجیح میدهد فراموششان کند نیز است. دوکورنو بدنهای بیمار را به تندیس بدل میکند که ادای دینی به قربانیان بحران ایدز، به بدنهایی که از سوی نظام سلامت، خانواده و تاریخ رها شدند.

از منظر بصری، Alpha فاصلهای معنادار با اغراق رنگی Titane میگیرد. پالت رنگی فیلم سرد، خنثی و بالینی است. نور خاکستری، جهان فیلم را در تعلیقی دائمی میان زندگی و مرگ نگه میدارد. بدن همچنان مرکز روایت است؛ اما اینبار شوک جای خود را به همدلی داده است.
با وجود این جاهطلبی مفهومی، Alpha فیلمی بینقص نیست. ساختار زمانی نامنسجم آن، که گذشته و حال، کودکی و نوجوانی را در هم میریزد — تا جایی که آلفای سیزدهساله میتواند در یک صحنه با نسخه پنجساله خود همزمان حضور داشته باشد — گاه از شدت تنش میکاهد؛ اما این آشفتگی، انتخابی آگاهانه است.
جمعبندی و امتیازدهی
در Alpha، بدن بار دیگر میدان نبرد است، اما همزمان پناهگاه. جایی که دوکورنو امر قدسی را در امر مشمئزکننده مییابد و درد را به زبان بدل میکند. اگر Raw بیداری میل بود و Titane دگردیسی بدن، Alpha مرثیهای است برای گوشتی که در مواجهه با فقدان عشق، سخت و منجمد میشود. دوکورنو با شجاعتی کمنظیر، بیماری را به استعارهای از وضعیت انسانی بدل میکند: ما همگی، اندکاندک، در حال سنگشدن هستیم؛ قربانیان شرم، ترس و طرد.
وبسایت فیگار به این فیلم نمره 7 از 10 را میدهد.
بیشتر بخوانید:
- نقد و بررسی فیلم بمیر عشق من (Die My Love)
- نقد انیمه سینمایی مرد اره ای (Chainsaw Man – The Movie)
- نقد و بررسی فیلم ارزش عاطفی (Sentimental Value)
- نقد و بررسی فیلم Bugonia
- نقد و بررسی فیلم چاره ای نیست (No Other Choice)
نظر شما دربارهی فیلم آلفا چه بود؟ آیا این اثر فرانسوی را تماشا کردهاید؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار در میان بگذارید.

