نقد فیلم نورنبرگ به بررسی داستان، اجرا و کارگردانی این درام تاریخی روانشناختی میپردازد و عملکرد بازیگران به ویژه راسل کرو را برجسته میکند.
فیلم نورنبرگ، ساخته سال ۲۰۲۵، یک اثر درام تاریخی آمریکایی است که توسط جیمز وندربلت نوشته، تهیهکنندگی و کارگردانی شده است. این اثر اقتباسی است از کتاب سال ۲۰۱۳ با عنوان «نازی و روانپزشک» نوشته جک ال-های است.
داستان فیلم درباره روانپزشک ارتش آمریکا، داگلاس کلی (با بازی رامی ملک) است که مأموریتی را برای بررسی شخصیتها و وضعیت روانی هرمان گورینگ (با بازی راسل کرو) و دیگر مقامات عالیرتبه نازی پیش از محاکمه نورنبرگ و در طول آن دنبال میکند.
فیلم با بازیگران مکملی همچون لئو وودال، جان اسلتری، مارک اُبرایِن، کالین هنکس، ورن اشمیت، لیدیا پکهام، ریچارد ای. گرانت و مایکل شَنن، فضایی تاریخی و روانشناختی دقیق خلق میکند.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های 2025
بر اساس سایت جمعبندی نقد راتن تومیتوز 71% از 185 نقد منتشرشده مثبت بوده است. جمعبندی این سایت چنین مینویسد:
با اجرای تأثیرگذار راسل کرو، نورنبرگ یک درام تاریخی خوشساخت است، اما ریتم سنجیده و مهار احساسی آن مانع از رسیدن کامل به عمق پیچیدگی موضوع میشود.
همچنین سایت متاکریتیک با محاسبه میانگین وزنی در نقد فیلم Nuremberg ، نمره ۶۱ از ۱۰۰ را به فیلم اختصاص داده و آن را در دستهبندی «به طور کلی نقدهای مطلوب» قرار داده است.
نقد فیلم نورنبرگ

فیلم نورنبرگ، ساخته جیمز وندربلت، تجربهای روانشناختی و تاریخی است که تماشاگر را به پشت پرده محاکمات نورنبرگ، جایی که روان، قدرت و اخلاق در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند میبرد.
روایت فیلم حول محور روانپزشک ارتش آمریکا، داگلاس کلی شکل گرفته است که مأموریت دارد شخصیت و سلامت روانی هِرمان گورینگ و دیگر مقامات عالیرتبه نازی را ارزیابی کند و هدف رسمی این مأموریت، تعیین کفایت آنها برای حضور در محاکمه بود؛ اما در عمل، بهانهای برای کشف استراتژیهای دفاعی و بررسی ظرفیت روانی متهمان برای بازیهای ذهنی ایجاد میکرد. فیلم تلاش میکند تا از خلال این موقعیت، پیچیدگی روانی انسان و تضاد میان قدرت و اخلاق را به نمایش بگذارد.
راسل کرو در نقش گورینگ بهطرزی هوشمندانه و ظریف انتخاب شده است. او با ترکیب جذابیت و غرور شخصیت پُرطمطراق و در عین حال شیطنتآمیز مارشال رایش را به تصویر میکشد و تماشاگر با نمونهای از یک بازیگر تسلطیافته روبهرو است که مهارتش در دستکاری روانی دیگران و بازی «گربه و موش» با آمریکاییها، لحظههای ارزشمندی از سینمای روانشناختی ایجاد میکند.
با این حال، رامی ملک در نقش داگلاس کلی تصویر متناقض و گاه مضحکی ارائه میدهد؛ اجرای او مملو از حرکات اغراقآمیز، لبخندهای اسرارآمیز و شیطنتهای بازیگرانه است که تا حدی شخصیت علمی و حرفهای روانپزشک را به یک کارتون سینمایی نزدیک میکند.
ملک با هر چرخش چشم، تکان ناگهانی یا تیکه کلام، توجه را به خود جلب میکند؛ اما این جلب توجه به قیمت فرو ریختن واقعیت روانشناختی شخصیت است. کلی به جای آنکه به یک روانشناس دقیق و اخلاقمدار نزدیک شود، به نمایشنامهای از بازیگری اغراقآمیز و نمایش شخصیت تبدیل میشود. این تضاد میان تاریخ مستند و اجرای هنری، لایهای از طنز تلخ و فلسفی در دل فیلم ایجاد میکند.
بازیگران مکمل فیلم نیز نقشهای خود را با اقتدار ایفا میکنند. لئو وودال در نقش مترجم ارتش آمریکا، هاوی تریست، مایکل شَنن در نقش دادستان ارشد ایالات متحده، رابرت اچ جکسون و ریچارد ای. گرانت در نقش دیوید مکسول-فایف، نماینده محافظهکار بریتانیا، در صحنههای محاکمه و بازجویی حضور دارند.
آنها با تواناییهای خود فضا را متعادل کرده و حس تاریخی و درام روانشناختی فیلم را تقویت میکنند؛ اما شخصیت اصلی یعنی کلی، همچنان به عنوان نماد تناقض، اغراق و حتی انتقاد فرهنگی عمل میکند.

فیلم در پردازش روایت تاریخی، از همان ابتدا با انرژی و سبکی نسبتاً سبک شروع میشود. نماهای پرتحرک و جابجاییهای جهانی، ریتمی شبیه آثار کلاسیک درام خانوادگی و حتی طنز اجتماعی مانند Downton Abbey ایجاد میکند. این سبک در برخورد نخست کلی با گورینگ نیز ادامه مییابد.
گورینگ با جذابیت و تحصیلات بالا، کهنهسرباز جنگ جهانی اول و پدری نمونه است، اما همزمان با مهارت خود، زبان انگلیسی را به عنوان ابزاری برای استخراج اطلاعات پنهان، بهکار میگیرد. وابستگی شدیدش به داروهای مصرفی روزانه نیز لایهای از شکنندگی انسانی را نشان میدهد.
تعامل میان گورینگ و کلی، یک دوستی پیچیده و دیالکتیکی ایجاد میکند. در این رابطه، قدرت، اعتماد و ترس همزمان حضور دارند. گورینگ به عنوان موجودی هیولامحور، در جلسات خصوصی با کلی چهره واقعی خود را نشان میدهد. فیلم در این لحظات، بررسی فلسفی درباره طبیعت شر و قدرت و تاثیرات آن بر روان انسانی ارائه میدهد.
با آغاز محاکمه، لحن فیلم به شدت تغییر میکند و تصویرسازی واقعی و شوکهکننده از اجساد قربانیان هولوکاست، که از سال ۱۹۴۵ تاکنون نمایش عمومی نیافتهاند، حالتی اندوهناک و تکاندهنده ایجاد میکند.
در این بخش، گورینگ با استدلالهای منطقی و تاریخی، تمام مسئولیت را انکار و محاکمه را به نوعی «نمایش قدرت» تبدیل میکند. استدلالهای وی درباره انتخابات مردم آلمان و جایگاه نازیها، به وضوح یادآور فلسفه هانا آرنت و بحثهای مربوط به پلیدی روزمره است. فیلم بدون پرده، بازتابی از قدرت و ریشههای خطرناک فاشیسم را در جامعه مدرن به نمایش میگذارد.
در یکی از لحظات نمادین، گورینگ به کلی میگوید که هیتلر میخواست آلمان را دوباره بزرگ کند. کلی، به نوعی پیامبر ناپذیرفته بدل میشود و هشدار میدهد که ریشههای فاشیسم ممکن است در دیگر جوامع، حتی در آمریکا، دوباره ظهور کنند. این پیام فلسفی و سیاسی، هرچند کمی مستقیم و سادهانگارانه ارائه میشود، اما نشان میدهد که فیلم به شدت با موضوع قدرت، اخلاق و مسئولیت اجتماعی درگیر است.
جمعبندی و نمرهدهی

فیلم نورنبرگ با ترکیب دقیق تاریخ، روانشناسی شخصیتها و تحلیل فلسفی شر، تلاش میکند تماشاگر را با سوالاتی عمیق درباره ماهیت انسان، قدرت و مسئولیت مواجه کند.
بازی کرو به عنوان گورینگ برجسته و پیچیده است، در حالی که اجرای ملک، اگرچه اغراقآمیز، نماد تضاد میان تاریخ و روایت سینمایی را به تصویر میکشد. این تضادها، فیلم را به نمونهای از سینمای روانشناختی و تاریخی تبدیل کرده و نشان میدهد که تاریخ، قدرت و روان انسان همیشه در تعامل پیچیدهای با یکدیگر قرار دارند.
نورنبرگ تجربهای سینمایی است که مخاطب را به تفکر، اندوه و تأمل درباره گذشته و پیامدهای انسانی اعمال قدرت و شر دعوت میکند.
فیلم با همه کاستیها و ضعفهای شخصیتی، همچنان یک اثر مهم در ژانر درام تاریخی روانشناختی است؛ اثری که توانسته تضاد میان قدرت و اخلاق، تاریخ و روانشناسی، واقعیت و اجرا را در یک قاب سینمایی فلسفی به نمایش بگذارد.
وبسایت فیگار به این فیلم نمره 7 از 10 را میدهد.
بیشتر بخوانید:
نظر شما دربارهی فیلم نورنبرگ چه بود؟ آیا این اثر را مشاهده کردهاید؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار در میان بگذارید.

