سومین دوره نمایشگاه رویای کودکی من چهارم شهریور ماه در برج آزادی برگزار شد. در ادامه با فیگار بمانید تا از جریان شگفتانگیز این نمایشگاه برایتان بگوییم.
این نمایشگاه به طور شگفتانگیزی سرشار از رویاها و تصاویر دنیای کودکانی بود که اکنون دیگر پا به بزرگسالی گذاشتند. با چندی از هنرمندان و برگزار کنندگان این نمایشگاه گفت و گو داشتیم که در ادامه میخوانید.
سومین دوره نمایشگاه رویای کودکی من
مانیفست یا موضوع اصلی نمایشگاه رویای کودکی من مربوط به اشکها و لبخندها و خاطراتی است که در کودکی بر هنرمند گذشته و امروز به شکل نقاشی، حجم و عروسکسازی تبلور یافته است. در این نمایشگاه با شرکتکنندگان و برگزارکنندگانی چون لیلا زمانی، فرزاد هوشیار پارسیان و هومن شیخ بشارتی و یکی از نقاشان بسیار مطرح که حضورشان در این نمایشگاه بسیار حائز اهمیت بود، درناز خادم حسینی، مصاحبه کردیم. گزارش تصویری نمایشگاه را نیز در ادامه میتوانید مشاهده کنید.
تبلور رویای کودکی من در هنرمند بزرگسال
لیلا زمانی مدیر گروه هنری ژامک و همچنین موسس و کیوریتور گروه هنری ژامک به طور کامل در خصوص نمایشگاه و مانیفست آن توضیح داد. وی ابتدا در خصوص معنای گروه هنری ژامک گفت: «گروه هنری ژامک از چهار سال پیش فعالیت خود را آغاز کرد. نام گروه هنری ژامک، نام نوعی آینه است».
«ژامک در فرهنگ اشکانی و ساسانی به معنای آینه کوچک یک نفره بوده است. ما نیز نام گروه را به نشانه روشنایی و اینکه هر کس در آینه وجود خودش باید بنگرد تا هنرمند شود، برای گروه هنری خود انتخاب کردیم.»
زمانی در ادامه گفت:
نمایشگاه رویای کودکی من سومین دورهای است که برگزار میشود. استیتمنت هر کدام از آثار، بازتاب یک خاطره خوش یا ناخوش از دوران کودکی است. کودکی که بزرگسال شده است و خاطرهای هرچند پر از لبخند و یا اشک آلود را در اثر خود بازنمایی میکند.
زمانی در خصوص چگونگی ارائه آثار گفت: «چگونگی ارائه اثر را به عهده خود هنرمند میگذاریم. هنرمندان میتوانند به صورت حجم یا نقاشی یا عروسک سازی یا تابلو، اثر خود را ارائه دهند. ما در این نمایشگاه چهار شکل تابلو، عروسک نمایشی، نقاشی و مجسمه پذیرای آثار هنرمندان بودیم.» زمانی همچنین از اولین دوره تا سومین دوره برگزاری رویای کودکی من را شرح داد:
اولین نوبت این نمایشگاه در سال ۱۳۹۱ و در فرهنگ سرای نیاوران برگزار شد و توسط شبکههای ۴ و ۵ داخلی و جام جم داخلی و جام جم برون مرزی تحت پوشش قرار گرفت. همچنین روزنامههای سایه و هنرمند نیز این نمایشگاه را پوشش خبری دادند. در سال بعد در موزه فرهنگ ایرانی در منزل پروفسور حسابی این نمایشگاه برگزار شد و در آنجا هم پوشش خبری خوبی انجام شد.
وی در پاسخ به اینکه کدام هنرمندان در این این نمایشگاه ارائه اثر داشتند گفت: «ما در نوبت اول افتخار داشتیم از استاد عبدالله عامری الحسین ارائه اثر داشته باشیم که پدر نقاشی مدرن ایران هستند. در واقع آنچه که ما در نمایشگاه ارائه میدهیم برگرفته از ایدههای این استاد است. از دیگر هنرمندانی که ارائه اثر داشتند میتوانم از رسول اولیا زاده، استاد سهراب هادی، استاد ابراهیم احمدی گرسپ، کامبیز برنجی، اکبر نیکان پور، هایده لرستانی، خانم یعقوب زاده را نام ببرم. دوستانی هم در بخش عروسک سازی با ما همکاری داشتند که به صورت مستقل در زمینه تئاتر و خیمه شببازی فعالیت میکنند که خانم نسیم یاقوتی و همسرشان آقای عباس فرتوسی هستند.»
لیلا زمانی در خصوص آینده برگزاری این نمایشگاه گفت: «من حقیقتا قسم خوردهام که تا زنده هستم این نمایشگاه را ادامه دهم و حتی اگر امکانات فراهم باشد میخواهم آن را در داخل ایران به عنوان جشنواره معرفی متن و در عرصه بینالمللی نیز برگزار شود. در حال حاضر نیز این نمایشگاه به نوعی کشوری است زیرا هنرمندان از تمام ایران اثر فرستادهاند.»
مدیر عامل مرکز هنری فرهنگی انقلاب اسلامی
برج آزادی با فرهنگ عامیانه مردم عجین است
در ادامه نیز در خصوص نمایشگاه رویای کودکی من با فرزاد هوشیار پارسیان مدیرعامل مرکز هنری فرهنگی انقلاب اسلامی و برج آزادی گفت و گو کردیم. هوشیار پارسیان گفت: «برج آزادی همیشه نماد کلاسیک ایرانیان و به عنوان نماد آزادی ایرانیان دارای جایگاه ویژهای در فرهنگ عمومی و معاصر است. برج آزادی در واقع به یکی از مولفههای فرهنگی هنری تبدیل شده است».
از آنجایی که کودک و نوجوان قشر مورد هدف مرکز هنری فرهنگی انقلاب اسلامی و برج آزادی هستند در طول سال برنامههای متنوع و جذاب چه به صورت پایدار که به صورت فرایند بازدید از مجموعه فرهنگ انقلاب اسلامی و بازدید از برج صورت میگیرد و چه به صورت رویداد ایونت محور طراحی شده است.
سعی شده است تا در برنامه رویای کودکی من از قوه خلاقه کودک استفاده شود تا در واقع کودکان و نوجوانانی که به این مرکز میآیند خاطرات این همانی برایشان تداعی شود. خاطرات کودکان دهه شصت از برج آزادی مشترک است و ما میخواهیم تا کودکان نسل جدید نیز خاطرات خوش مشترکی از مجموعه آزادی داشته باشند.»
اثر درناز خادم حسینی
از کودکی تا زنانگی
در این میان با یکی از شرکت کنندگان هنرمند به نام درناز خادم حسینی نیز صحبت کردیم تا در خصوص اثر خود توضیح دهد. خادم حسینی نام اثر خود را اثر آرام معرفی کرد و در خصوص سبک و تکنیک آن توضیح داد: سبک اثر من نوعی تصویر شازی است که دنیای آرام کودکی را به تصویر میکشد و با تکنیک آبرنک اجرا شده.
وی در ادامه گفت:« (آرام) رویای کودکی خیلی از بزرگسالان است که با گذر زمان و غرق شدن در قوانین و چارچوبهای زنانگی مجبور میشوند تا دختر شاد و سرخوش درونشان را به ناچار دور و دور تر کنند. اما این رو میدانیم که تمام زنان در هر سن و سالی دختر ۵ ساله کوچکی را در قلبشان دارند که پر از مهر و عشق و سرزندگی و نیازمند توجه و محبت هست.»
هومن شیخ بشارتی
عکاس و هنرمندی که سبک منحصر به فردش را ثبت نکردند
در ادامه با یکی از هنرمندان برتر این سومین دوره رویای کودکی من، به نام هومن شیخ بشارتی صحبت کردیم که با استفاده از تکنیک نوردهی طولانی در عکاسی سبکی نو آفریده است. بشارتی بیشتر درباره سبک و چگونگی آثارش توضیح میدهد. بشارتی در ابتدا خود را معرفی کرد و از چگونگی روند شکلگیری سبک خود گفت:«هومن شیخ بشارتی هستم کارشناس ارشد هنری در بنیاد رودکی».
«حدود بیست و پنج سالی هست که به صورت تخصصی به طراحی و ساخت دکور میپردازم و تخصص اصلی من نقاشی پردههای پرسکپکت اپرا است. همچنین طراحی صحنه و دکور. سالها در بخش طراحی صحنه و دکور تالار وحدت کار کردهام و جشنوارههای بینالمللی تئاتر فجر و برنامههای متعدد را طراحی کردم.»
بشارتی در ادامه توضیح داد:«دیگر تخصص من نقاشی است که در این رابطه نیز دانشکده هنری معماری تهران مرکز مدرس هستم البته قبل از آن هم در مراکز فرهنگی و هنری شهرداری فعالیت داشتم. اکنون در قسمت هنری برج آزادی هستم.»
وی در ادامه در خصوص نحوه تولد سبک خاص عکاسی خود گفت: «برای بزرگداشت شهدای خوزستان در ابعاد بسیار بزرگ یک پرسپکت کشیدم که با طراحی صحنه آقای کزازی برنامهریزی شده بود. تا قبل از آن نیز برنامه شهدای ماهشهر را داشتم. بعد از آن روال کار این شد که در تمام استانها برنامه شهدا را داشته باشند. بک صحنه وحدت یکی از بزرگترین بکهای اپرا هال در خاورمیانه است و کسی که آنجا با آن هنرمندان به نام کار کند باید راضی باشد.»
بشارتی از لحظات خود با دوربین بیشتر توضیح داد و گفت: «چون در حوزه نقاشی در عرصههای وسیع از نظر ابعاد کار میکردم با دوربین عکاسی نیز آشنایی داشتم و عجین شدم. خیلی وقتها نیمه شب روز یا ساعات مطالعه و غیره با دوربین مطالعه می کردم.»
بشارتی در توضیحات بیشتری گفت: «ژانرهای مختلفی در عکاسی را کار کردم. مدتی نیز با آقای شقاقی کار میکردیم. به نوعی، دیگر نقاشی، ساخت حجم و دکورهای خارجی و ایرانی مرا راضی نمیکردند. من به نوعی به دنبال زیباییشناسی ذهنیت خود بودم تا بتوانم آن را در فضای تجسمی نشان دهم. تا اینکه یک تعدادی عکس را من از نگاه نقاشانه گرفتم. شبی در دفتر خودم در سالن حافظ بودم که یکی از دوستانم با داریوش محمدخوانی متخصص عکاس به دیدن من آمدند».
«داریوش محمدخوانی هنگامی که عکسهای مرا دید با حالت وجد بسیار شدیدی از اینکه من در خصوص این عکسها سکوت کردهام مرا سرزنش کرد و از من خواست که حتما این عکسها را برای دیدار عموم به اجرا دربیاورم. داریوش محمدخوانی مرا وادار کرد که در مورد عکسهایم بنویسم.
در آن زمان مجله نقاشان امروز چاپ میشد، بعد از گفت و گویی با سردبیر این مجله چند صفحهای به من اختصاص داده شد تا از عکسهایم بگویم. در آن زمان روی سبک عکاسی من نام هوموشن (هومن شن) گذاشته شد. عکسهای من در حوزه فاین آرت قرار میگرفتند و خب قاعدتا خارج از چارچوبهای عکاسانه بودند.
به موازات این اتفاق یک منتقد نیز در اداره تئاتر در سایت ایران تئاتر نام فتودراما را برای سبک عکاسی من انتخاب کرد. و در ادامه افزود که این عکسها نوعی طراحی دراماتیک بسیار فوقالعاده هستند که در روزنامه عدالت نیز به چاپ رسید.»
بشارتی در ادامه از سعی خود برای ثبت سبک هنری خود گفت: «من به وزارت ارشاد مراجعه کردم و حدود ده تا از این عکسها را به ثبت رساندم. اما هنگامی که به مرکز تجسمی رفتم آن دو افرادی که در آنجا بودند متاسفانه همکاری نکردند و سبک را به ثبت نرساندند. هنگامی که دلیل را جویا شدم گفتند که شما ممکن است از هر کسی که با این سبک کار کند شکایت کنید.
پاسخ من هم این بود که حتی ونگوگ نیز سبک خاصی دارد که دیگران نیز از آن سبک پیروی کرده و مانند آن نقاشی میکنند ولی در آخر سبک به ثبت نرسید ولی اکنون در سرتاسر دنیا با این سبک عکاسی میشود و به نام خودشان به ثبت میرسد.»
وی در ادامه افزود: «حال میخواهم بگویم که این نوع زیبایی شناسی از کجا متولد شد. ما در فرهنگمان که یک فرهنگ شرقی است ذهن سیال داریم که البته در فرهنگ غربی نیز حضور دارد؛ در فرهنگ غربی اما به هست و نیست اعتقاد وجود دارد و کسی به برزخ یا دنیای بین بودن و نبودن اعتقادی ندارد. بر عکس فرهنگ شرقی که به فضای هست و نیست یا همان برزخ قائل است.
هنر مدرن در جایی قطع میشود اما هنر پست مدرن ادامه مییابد. حال نوع هنر ما پست مدرن است چون ما با هنر شرقی که حالتی دایرهوار دارد در ترادف است اما هنر غربی ایستا است و در تضاد با هنر شرق قرار میگیرد. در این فضا ما پلاسمای ذهن را بنا گذاشتیم که در مجله نقاشی امروز به تفصیل در این خصوص نوشته شد. این نوع سیال بودن ذهن را با فضای پلاسما تعریف کردیم.
بعد از مدتی یکی از طراحان عکسهای مرا برای یکی از اقوام خود در یک دانشگاه که متخصص اعصابی در هلند بود فرستاد. ایشان پرسیدند که چه کسی این عکسها را انداخته است؟ زیرا کسانی که بعد از چندین ساعت بیهوشی از اتاق عمل بیرون میآیند چنین تصاویری را شبیه این عکسها مشاهده میکنند.
اما اکنون به دلیل شناخته شدن این نوع زیبایی شناسی، هنرمندان زیادی این سبک را کار میکنند حتی به صورت نقاشی، که البته بسیار هم طبیعی است، ولی متاسفانه در ایران این سبک ثبت نشد.»
کلام آخر
به نظر میرسد دورههای دیگری نیز از نمایشگاه رویای کودکی من در راه باشد. هنرمندان میتوانند از سرتاسر کشور و همچنین از خارج از کشور در این نمایشگاه شرکت کنند و آثار خود را ارسال کنند.