بخشهایی از جدیدترین مصاحبه رضا کیانیان با موزه سینمای ایران منتشر شد. کیانیان در مصاحبه جدیدش و ناگفتههای دوران بازیگری خود گفت: تمام مقالاتی که با موضوع بازیگری نوشته درباره سوالهایی بوده که در ذهنش پیش میآمده.
جدیدترین مصاحبه رضا کیانیان در خصوص بازیگری در فیلمها و خاطراتش است. کیانیان گفت: یادم میآید در فیلم «آژانس شیشهای» در سکانسی باید خم میشدم گلوله را برمیداشتم و نشان میدادم و عزیز ساعتی (فیلمبردار) یک دفعه قطع کرد و گفت مشکلی برای نور بوجود آمده است و آرام نزدیک گوش من گفت به خاطر نور قطع نکردم دلیلش این است که بهت بگویم چطور گلوله را بالا بیاوری تا پلان بهتر شود و در همان جا متوجه شدم که اگر از زاویه دوربین فکر میکردم، متوجه میشدم.
رضا کیانیان درباره فیلم «باغ فردوس 5 بعدازظهر» ساخته سیامک شایقی گفت: این فیلم قصه عاشقانهای داشت و با اینکه تاثیرگذار بود مخاطب را نیز با خود همراه میکرد.
وی ادامه داد: بعد از اکران فیلم از برخوردهایی که خانمها با من داشتند متوجه شدم آن را دوست داشتند ضمن اینکه در گیشه نیز فروش خوبی داشت و مورد توجه قرار گرفت. یادم میآید به آقای شایقی گفتم دیالوگ های شخصیتی که قرار است من بازی کنم که نقش یک آقای دکتر بود را کم کند. او دلیلش را پرسید و من گفتم این کار یک تجربه برای من است تا بتوانم فیلمی را در سکوت بازی کنم و در عین حال برای خود آقای شایقی هم که به دنیال سکوت میگشت خوب بود.
کیانیان با بیان اینکه در «باغ فردوس 5 بعدازظهر» مثلث عشقی وجود داشت که بسیار مورد توجه جوانها قرار گرفت، اظهار داشت: خوشبختانه آقای شایقی پیشنهاد من را پذیرفت و دیالوگهایم را کم کرد تا جایی که گاهی به یک نگاه و اشاره بسنده میکردم. این فیلم همچنین با هیجان نیز همراه بود زیرا در جایی دختر میخواست خودکشی کند و دکتر چندین طبقه را میدوید تا به او برسد و خود را از ساختمان به پایین پرت نکند و این یک هیجان بود که مخاطب آن را دوست داشت همچنین فرار از عشق و مثلث عشقی همه از جمله مواردی بود که تماشاگر را جذب میکرد.
وی خاطرنشان کرد:از سیامک شایقی خاطره بدی ندارم روی کارش بسیار متعصب بود و سر صحنه عصبانی میشد اما عصبانیتش برای بهتر شدن کار بود.
در مصاحبه رضا کیانیان، او بیان داشت: همیشه دوست داشتم کمدی کار کنم اما کمدی هایی را دوست دارم که بیشتر موقعیتهایی که در فیلمنامه بوجود میآید موجب کمیک شدن آن میشود که یک تجربه با آقای فرمان آرا در فیلم «دلم میخواد» داشتم که درواقع همان نوع کمدی بود که من دوست داشتم.
در مصاحبه جدید رضا کیانیان، او درباره همکاری با جوانان عنوان کرد به کارکردن با کارگردانهای جوان علاقمند است.
کار با کارگردانهای جوان را دوست دارم به دلیل اینکه من معتقدم سینما برای آنها است اما به هرحال یک مواردی هم مُد میشود. به عنوان مثال، تعدادی بازیگر جدید میآیند و افرادی هم به عنوان نابازیگر وارد سینما می شوند اما چهره خوبی دارند تا آنجا که مردم و دوربین هم آنها را دوست دارد.
همچنین در سن و سال من هم افرادی وارد سینما می شوند که قبلا بازی نکردند اما چهره و بازی خوبی دارند و تماشاگر هم آنها را دوست دارد که به نظر من اتفاق خوبی است و من نه تنها نسبت به این موضوع جبههگیری ندارم بلکه آغوشم هم برای کارکردن با جوان ها باز است.
مصاحبه رضا کیانیان در خصوص زنده یاد خسرو شکیبایی بدین صورت است: خسرو شکیبایی در بازیها خیلی دستهایش را تکان میداد و به نوعی هوا را میشکافت و برای همه ما جذاب بود و آنرا دوست داشتیم. بعد از خسرو شکیبایی همه میخواستند آن حرکات دست را تکرار کنند درصورتی که آن حرکات دست تنها مختص خسرو شکیبایی است. من معتقدم وقتی یک بازیگر روی صحنه میرود نباید فکر کند که چه کاری میخواهد انجام بدهد، حرکتش را طراحی نکند و به ناخوداگاه بسپارد زیرا بر اساس وجود بازیگر طراحی می کند مانند خسرو شکیبایی که دلنشین خواهد بود. در این صورت نقش آفرینیها دلنشین خواهد بود اما وقتی درباره آن فکر کنیم دیگر جذاب نمیشود.
وی با بیان اینکه بازیگر نباید سواد خود را جلوی دوربین ببرد، گفت: دوربین درواقع یک فاصله بین بازیگر و تماشاگر است و تماشاگر از چشم دوربین بازیگر را میبیند پس باید با دوربین رفیق باشیم و نخواهیم به دوربین بگوییم که چقدر سواد داریم. وقتی جلوی دوربین فکر کنیم همه چیز خراب میشود.
مصاحبه رضا کیانیان با موزه سینمای ایران با اشاره او به «فرش باد» پیش رفت: هر سال در ژاپن در فصل بهار یک کارناوال راه میافتد که ریشههای به شدت سنتی دارد و در آن یک فرشی از ایران وجود دارد و من هنوز نمیدانم فرش ایران چه زمانی وارد فرهنگ ژاپن شده است. البته شنیدم زمانی یک بازرگانی از ایران هدیهای به یک ژاپنی میدهد و وقتی دنبال مشترکات میگردند آن را پیدا میکنند. همچنین علیرضا شجاع نوری دستنوشتهای فارسی با خطی خوش که یک شعر است را به ژاپنیها دادهاند که آنرا در یک لولههای منبت کاری در داخل یک معبد نگه داشتند و در مراسمهای خاصی جایی میگذارند که بسیار ارزشمند است.
در فیلم صحنهای است که دیگر فرش بافته نمیشود ، همه نا امید میشوند و بازیگر ژاپنی (تاکاآکی انوکی) این سکانس را خیلی جدی بازی میکرد به او گفتم در ایران این عصبانیت را نمیفهمند زیرا در این لحظه تو باید نا امید باشی نه عصبانی و همچنین باید بیخیال دنیا باشی و او در نهایت به همین شکل بازی کرد و خودش را در نقش رها کرد. بعدها برای جشنواره توکیو به ژاپن رفتیم همسر او من را دید و گفت تاکاآکی وقتی از ایران برگشت عوض شد و خودش را رها کرد و زندگی مان خیلی بهتر شده (با خنده)
در ادامه مصاحبه رضا کیانیان به این نکته اشاره کرد که با بیان اینکه «تاکاآکی انوکی» عاشق ایران و مخصوصا اصفهان شده بود، زمانی که میخواست از ایران برود میگفت مطمئن هستم یکی از اجداد من ایرانی بوده است زیرا زمانیکه وارد ایران شدم آنقدر حالم خوب شده که تصور میکنم در خانه خودم هستم.
گزیده ای از مصاحبه رضا کیانیان در مورد اهمیت نقش هایش
رضا کیانیان در مصاحبه جدید خود در پاسخ به اینکه در نقش آفرینیها چه چیزی برایش اهمیت دارد گفت: چیزی که در نقشهایم برایم اهمیت دارد یک صحنه از خلوت آن آدم است. به عنوان مثال، در «دوران سرکشی» سکانسی از خلوت نقشی که قرار بود من بازی کنم وجود نداشت و من به کمال تبریزی گفتم خلوت آدمها است که طرف دیگر نقش را نشان میدهد که آنها چه کاره هستند. پیشنهاد دادم وقتی قاضی در انتها میخواهد حکم آخر را بدهد قبلش در دادگاه تنها باشد و اگر فردا می خواهد حکم را بدهد شب آنجا تنها باشد زیرا باید تصمیم بگیرد که آقای تبریزی هم پذیرفت و اینکار در واقع نوعی آرایش نقش است. در مورد همه نقشهای کوتاهی که ایفا کردم این نوع آرایشهای نقش را داشتم که بعدها دیدنی و ماندگار شد.
در مصاحبه جدید رضا کیانیان، او درباره نکات مهمی که در نقش آفرینی برایش اهمیت دارد ادامه داد: چیزی که متوجه شدم این بود که باید در زمان بازی متوجه پلان هم باشم یعنی از جانب فیلمبردار هم باید فکر کنم و همین امر موجب شد تا با پنج فیلمبردار مصاحبه کردم. البته مصاحبهها بدین شکل نبود که به من فیلمبرداری یاد بدهند. آنها در ابتدا شروع به توضیح درباره فیلمبرداری و لنز و … میکردند اما من به آنها گفتم دنبال موارد جزییتر هستم. به عنوان مثال، وقتی چشمشان روی ویزور است چه چیزی موجب میشود که به یک بازیگر بگویند دمت گرم یا خوب بازی نکرده است. مواردی که شاید فیلمبردارها تنها در زندگی خصوصیشان برای دوستانشان تعریف کنند و هیچ وقت به عنوان خاطره باقی نمیماند.
آخرین مصاحبه رضا کیانیان به این صورت پیش رفت: به دلیل اینکه اولین کلید را عزیز ساعتی در ذهن من روشن کرد با خود او گفتگو را شروع کردم و متوجه شدم در مورد مونتاژ و تدوین هم به همین شکل است و من نمیدانم که با آنها هم صحبت کردم. زمانیکه سراغ تدوینگران رفتم از آنها میپرسیدم وقتی در پشت میز موی یلا نشستید در چه مواقعی از بازیگر راضی هستید و در چه مواقعی خوشتان نمیآید. آنها هم برای من توضیح دادند که موجب باز شدن دریچه هایی در من شد که در ابتدا همه چیزهایی که آموخته بودم در مجله فیلم چاپ شد و بعد به صورت کتابی به نام «بازیگری در قاب» منتشر شد.
بیشتر بخوانید: