تبلیغات در فیگار

نقد و بررسی فیلم طرح فنیقی (The Phoenician Scheme) ؛ مرگ با لحنی لطیف

در نقد فیلم طرح فنیقی (The Phoenician Scheme)، با تازه‌ترین اثر وس اندرسن روبه‌رو هستیم؛ اثری که سرشار از طنز تلخ، رمز و راز و بازیگران درخشان است.

فیلم طرح فنیقی (The Phoenician Scheme) جدیدترین تجربه سینمایی وس اندرسن در سال ۲۰۲۵ است که در ژانر جاسوسی و کمدی سیاه روایت می‌‎شود.

روایت این فیلم با همان امضای آشنای اندرسن یعنی قاب‌های وسواسی، دیالوگ‌های شوخ‌طبعانه و گروهی از بازیگران برجسته همراه شده است.

فیلمنامه توسط خود اندرسن و رومن کوپولا نوشته شده و تهیه‌کنندگی آن نیز بر عهده شرکت American Empirical Pictures و Indian Paintbrush بوده که در همکاری میان ایالات متحده و آلمان تولید شده‌اند.

از ستارگان فیلم می‌توان به بنیسیو دل‌تورو، میا تریپلتون، مایکل سرا، رض احمد، تام هنکس، برایان کرانستون، اسکارلت جوهانسون، بندیکت کامبربچ، ویلم دفو، بیل مری و جمعی از چهره‌های پرتکرار در آثار اندرسن اشاره کرد.

نقد فیلم طرح فنیقی

نقد فیلم طرح فنیقی
نقد فیلم طرح فنیقی

فیلم طرح فنیقی پس از اکران واکنش‌هایی عمدتاً مثبت از سوی منتقدان و تماشاگران دریافت کرد. بر اساس داده‌های وب‌سایت راتن تومیتوز، 78% از 240 نقد منتشرشده درباره فیلم، مثبت ارزیابی شده‌اند.

در جمع‌بندی نقد فیلم جدید وس اندرسون در این سایت آمده است:

طرح فنیقی هرچند همچنان در چهارچوب سبک پرزرق‌وبرق وس اندرسن باقی می‌ماند، اما این فرمول را با ظرافتی کنترل‌شده ارائه می‌کند.

در متاکریتیک نیز این فیلم امتیاز 69 از 100 را بر پایه 46 نقد دریافت کرده که نشان‌دهنده نقدهای عمدتاً مطلوب است. در نظرسنجی نقد فیلم The Phoenician Scheme سینمااسکور، مخاطبان به فیلم نمره B- داده‌اند و در نظرسنجی پست‌ترک، %81 تماشاگران نظر مثبتی نسبت به فیلم داشته‌اند.

وس اندرسون و تقلای صمیمیت در جهان فرم‌زده‌ی خود

نقد فیلم طرح فنیقی

داستان فیلم درباره ورود یک غریبه مرموز به شهری ساحلی است که پس از ورود، سکوت و سکون فضا را برمی‌آشوبد و جرقه رویدادهایی را می‌زند که هم درونی و هم به‌نحوی آرام و سورئال هستند.

فیلم طرح فنیقی، آخرین ساخته وس اندرسون، همچون بسته‌ای بی‌نقص و هنرمندانه به نظر می‌رسد. این اثر دارای ساختاری دقیق، طراحی بصری خیره‌کننده و لحنی دلنشین است؛ اما آن‌چه درون این جعبه قرار دارد، بیش از آنکه روح‌نواز باشد، تزئینی به‌نظر می‌رسد.

با آنکه فیلم تا حدی تلاش می‌کند به قلمرو احساسات نزدیک شود، اما اغلب در همان اقلیم آشنای سبک‌گرایی باقی می‌ماند؛ قلمرویی که اندرسون سال‌هاست فرمانروای آن است.

داستان در یک کشور خیالی مدیترانه‌ای می‌گذرد که با تبعات مدرن‌سازی پس از جنگ دست‌وپنجه نرم می‌کند. محور درام ، شخصیت زسا-زسا کوردا (با بازی بنیسو دل‌تورو) است؛ صنعت‌گر سالخورده‌ای که ایده احداث یک شبکه ریلی آرمان‌گرایانه را مطرح می‌کند، اما هدف اصلی‌اش، بازسازی رابطه‌ای ازهم‌گسیخته با دخترش، لیزل (میا تریپلتون) است.

رابطه این دو از خلال نامه‌ها، دیدارهای گذرا و گفت‌وگوهای فلسفی روایت می‌شود و استخوان‌بندی عاطفی فیلم را شکل می‌دهد—اگرچه این استخوان‌بندی در میان خرده‌پیرنگ‌ها و گروه‌های پرجمعیت فیلم، گاه از هم گسسته به نظر می‌رسد.

تریپلتون در نقش لیزل حضوری آرام اما تأثیرگذار دارد و موفق می‌شود نوعی ژرفا به روایت خیال‌پردازانه ببخشد. از سوی دیگر، دل‌تورو با ترکیبی از اندوه و طنز خشک، تضادهای مردی را به تصویر می‌کشد که می‌خواهد آینده‌ای بسازد بی‌آن‌که با گذشته‌اش روبه‌رو شود.

بازی مایکل سرا در نقش آکادمیک وسواسیِ حشره‌دوست و رض احمد در نقش مقام دولتی مشکوک، بار طنز تلخ فیلم را به دوش می‌کشند، هرچند تأثیر ماندگاری ندارند.

نقد فیلم طرح فنیقی
نقد فیلم طرح فنیقی

از منظر بصری، طرح فنیقی بی‌نقص است. هر قاب، دیورامایی کوچک به‌نظر می‌رسد که با رنگ‌هایی گرم، قطارهای مینیاتوری، ساختمان‌های اسباب‌بازی و لانگ-تِیک‌هایی که با حرکات نرم دوربین، در دکورهایی باورنکردنی سُر می‌خورند.

بازی میا تریپلتون، در نقش زنی که در سکوت به عمق خویش فرو رفته، نقطه تعادل میان ظرافت عاطفی و خیال‌پردازی فرمی فیلم است. دل‌تورو نیز با حال و هوایی بین طنز و اندوه، نقش پدری را ایفا می‌کند که میان گذشته پرطمطراق و اکنون متزلزل گرفتار آمده است. بازیگران مکمل، چون مایکل سرا در نقش معلم حشره‌شناسی و رض احمد در نقش مأمور نهادهای بین‌المللی، لحظاتی طنازانه و گاه بی‌ثمر به فیلم می‌افزایند.

با این‌همه، فیلم هرگز به انسجامی عاطفی دست نمی‌یابد. روایت تکه‌تکه، لایه‌لایه و گاه مبهم، تماشاگر را همواره در فاصله نگه می‌دارد. مفاهیمی همچون میراث، بیگانگی و گذار تاریخی حضور دارند اما هیچ‌گاه به تعمقی تمام‌عیار نمی‌رسند.

نمی‌توان گفت اندرسون کوششی در جهت صمیمیت نکرده است؛ اتفاقاً در مقایسه با آثار اخیرش، این فیلم تلاشی صادقانه‌تر برای نزدیک شدن به جهان احساس است؛ اما در نبرد میان سبک و معنا، باز هم سبک است که پیروز می‌شود.

تحلیل روایی فیلم

نقد فیلم طرح فنیقی

در دنیایی که منطق به‌سادگی دست از پاسخ‌گویی می‌کشد و یقین به وهم بدل می‌شود، احساس امنیت در میان عدم قطعیت، بدل به کالایی لوکس اما جذاب می‌گردد. او با هر فیلم جدید، همان ضرب‌آهنگ آشنا را می‌نوازد؛ ملودی‌ای که گویا پیش‌تر شنیده‌ایم، اما هر بار با تفاوتی ناچیز که بر شکوه تجربه‌اش می‌افزاید.

نقد فیلم طرح فنیقی یادآور می‌شود که این فیلم نه‌تنها امتداد مستقیم سلوک سینمایی اندرسون است، بلکه نمونه‌ای از پالایش فرم تا مرزهای شوخ‌طبعی خشونت‌آمیز محسوب می‌شود.

چنانکه از سینمای اندرسون انتظار می‌رود، هر قاب همانند تابلویی از دیوراماهای دست‌ساز با رنگ‌هایی گرم، بناهایی مینیاتوری و دوربین‌هایی که بی‌وقفه و با نظمی دقیق از میان فضاها می‌لغزند است.

در میانه داستان، زمانی که زسا-زسا زخمی می‌شود، اندرسون نسبت تصویر را تغییر می‌دهد و با تبدیل تصاویر به قاب‌هایی سیاه‌ و سفید و آکادمیک، ذهن قهرمان را به عالمی رؤیایی و متافیزیکی می‌برد؛ جهانی که در آن با خدا (با بازی بیل موری) و دیگر شخصیت‌های گذشته‌اش مواجه می‌شود. این گذرهای خلسه‌وار، با فضایی میان مرگ و بازتاب درون، به ژرفای معنایی فیلم می‌افزایند و آن را از زمین به ملکوت می‌برند.

با همه پیچیدگی‌ها، طرح فنیقی بهانه‌ای می‌شود برای آنکه اندرسون دوباره نشان دهد چگونه در دل تزیینات بصری، می‌توان سؤالاتی بنیادین درباره زندگی، معنا و گذر زمان مطرح کرد.

آنچه باقی می‌ماند نه فقط طنز و چشم‌نوازی، بلکه اثری است که همچون شهر مردگان تودوروف، می‌کوشد پرسشی قدیمی را با زبانی تازه بازگو کند: انسان کیست وقتی چهره‌اش را در آینه‌ی میرایی می‌بیند؟

حکایت امپراتوری‌های رو به زوال در جهان اندرسونی

نقد فیلم طرح فنیقی
نقد فیلم طرح فنیقی

اگرچه طرح فنیقی به اندازه قلمرو طلوع ماه احساساتی نیست و شکوه اپرایی هتل بزرگ بوداپست را هم ندارد، اما اندیشه‌هایی که بر بستر روایت شکل می‌گیرند ــ تأملاتی در باب خانواده، زوال ساختارهای امپراتوری و مناسکی که در جهان فروپاشیده حفظ می‌کنیم ــ همانند تارهایی ناپیدا، انسجامی فلسفی به این جهان می‌بخشند.

مفاهیمی همچون نبوغ معذب، والدین مسکل‌دار و جست‌وجو برای تعلق، همچون سایه‌ای در اغلب آثار اندرسون جاری است و اینجا به طرزی تلخ و درخشان، به اوج خود نزدیک می‌شود.

برخی مخاطبان ممکن است این فیلم را نیز همانند شهر سیارکی اثری نفوذناپذیر بخوانند؛ اما آنکه جهان وس اندرسون را تنها بر اساس سطح صیقلی‌اش قضاوت کند، به سرشت راستین این تجربه خیانت ورزیده است.

طرح فنیقی صرفاً یک بازی زیبایی‌شناختی نیست؛ این فیلم افسانه‌ای ماسه‌زده به‌شمار می‌آید که از معنا و حافظه سخن می‌گوید. اثری که نمی‌خواهد مخاطب بی‌درنگ دوستش بدارد، بلکه جسورانه از او می‌خواهد دقیق‌تر نگاه کند و برای آنان که چنین می‌کنند، پاداشی درخور، به‌آرامی خود را نشان می‌دهد: سکوتی شکوهمند، در قلب هیاهو.

جمع‌بندی و نمره‌دهی

نقد فیلم طرح فنیقی

طرح فنیقی نمایانگر بلوغ سینمایی وس اندرسون است؛ فیلمی که با بهره‌گیری از زیبایی‌شناسی آشنای او، به سراغ مضامینی عمیق‌تر همچون زوال، مرگ و آشتی می‌رود.

در بستری پسااستعماری و روایت‌گرایانه، کارگردان با استفاده از یک گروه بازیگری منسجم و طراحی بصری استادانه، جهانی می‌سازد که هم طنزآلود و هم تأمل‌برانگیز است.

این اثر فراتر از یک شوخ‌طبعی تصویری، روایتی فلسفی از میراث، پیوندهای گسسته و جست‌وجوی معناست. اندرسون در طرح فنیقی»به جای برانگیختن صرف احساس، بیننده را دعوت به مشارکت فکری در معماری دقیق دنیای داستانی‌اش می‌کند.

وب‌سایت فیگار به این فیلم نمره 8 از 10 را می‌دهد.

نظر شما درباره‌ی نقد فیلم طرح فنیقی چیست؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار در میان بگذارید.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *