نقد فیلم سلاح ها به بررسی اثری میپردازد که با ترکیب معما و وحشت، تحسین جهانی را برانگیخته و زک کرگر را به عنوان فردی نوظهور در این ژانر تثبیت میکند.
فیلم Weapons (سلاحها)، محصول ۲۰۲۵، یک اثر معمایی-ترسناک آمریکایی به نویسندگی، کارگردانی، تهیهکنندگی و حتی آهنگسازی مشترک زک کرگر است.
این اثر با حضور گروهی از بازیگران سرشناس از جمله جاش برولین، جولیا گارنر، آلدن ارنرایک، آستین آبرامز، کری کریستوفر، توبی هاس، بندیکت وانگ و ایمی مدیگان ساخته شده است.
داستان فیلم حول محور پروندهای غیرقابلتوضیح میچرخد. هفده کودک از یک کلاس درس، در همان شب و همان ساعت ناپدید میشوند و ظاهراً نیرویی نامرئی آنها را ربوده است.
نقد فیلم سلاح ها

پس از موفقیت چشمگیر فیلم Barbarian در سال ۲۰۲۲، کرگر نگارش فیلمنامه سلاحها»را آغاز کرد. این اثر به سرعت جنگی سنگین میان استودیوها برای خرید حقوق آن به راه انداخت.
پس از کشوقوسهای ناشی از اعتصابهای هالیوود در ۲۰۲۳، روند انتخاب بازیگران در ۲۰۲۴ تکمیل شد و فیلمبرداری در آتلانتا به پایان رسید. کرگر حقوق این فیلمنامه را با رقم قابلتوجه ۳۸ میلیون دلار به فروش رساند.
فیلم توسط کمپانی برادران وارنر اکران شد و توانست هم نظر منتقدان را جلب کند و هم با فروش ۲۵۱ میلیون دلاری در گیشه جهانی به موفقیت تجاری دست یابد.
وبسایت راتن تومیتوز با ثبت ۹۴ درصد نظر مثبت از ۳۵۰ نقد، آن را اثری تحسینشده معرفی کرده و متاکریتیک نیز با امتیاز ۸۱، تحسین جهانی را برای آن ثبت کرده است.
ژانر وحشت همیشه به نوعی نفرینشده تلقی میشود. از آنجایی که این ژانر وعده ایجاد هیجان و ترس خاصی را میدهد، داستانهای آن ناگزیر باید در چارچوب الگوهای از پیش تعیینشده باشد.
محبوبیت وحشت، بهویژه در گیشه، به پیشبینیپذیری آن وابسته است و همین وظیفه ارائه «شوکهای مورد انتظار» باعث میشود ژانر حتی از بلاکباسترهای ابرقهرمانی نیز فرمولیکتر به نظر برسد. فیلم جدید زک کرگر، یعنی Weapons، نمونهای برجسته از این وضعیت است. فیلمی که پیچیدگیهای اجتماعی و تخیلات مفصل را به یک نتیجه محدود و از پیش تعیینشده میکشاند.

داستان فیلم از ساعت 2:17 دقیقه بامداد در محلهای متوسط در ایالت پنسیلوانیا آغاز میشود. جایی که هفده نفر از هجده دانشآموز یک کلاس ابتدایی به طرز مرموزی از خانههای خود بیرون میآیند و ناپدید میشوند.
راوی با صدای پسزمینه، ناپدید شدن کودکان را شرح میدهد و مقدمات تحقیقات پلیس، والدین و معلم کلاس، جاستین (جولیا گارنر) را فراهم میکند. در ادامه، والدین جاستین را مسئول این واقعه میدانند و فشارها بر او افزایش مییابد، درحالیکه او به دانشآموز تنها و منزوی کلاس، الکس (کری کریستوفر)، مشکوک میشود.
معمای فیلم بهطور دقیق و متمرکز بر کارکرد شخصیتها در روند داستان طراحی شده است. کرگر با تقسیم فیلم به فصلهایی که هرکدام با نام شخصیت مرکزی مشخص شدهاند، روایتی چندوجهی ارائه میدهد و با بازگرداندن زمان و تکرار لحظات متقاطع، شبکهای پیچیده از روابط و تصادفهای سرنوشتساز را شکل میدهد؛ اما در عین حال شخصیتها صرفاً به ابزارهایی برای پیشبرد داستان تقلیل یافتهاند و شهر محل وقوع، جز واکنشهایش به فاجعه، هیچ ویژگی واقعی ندارد.
فیلم پس از ایجاد شوکهای اولیه، مسیر خود را به حوزه وحشت فراطبیعی تغییر میدهد؛ اما این مسیر در نهایت به بنبست میرسد.
اعمال فیزیکی که در طول داستان رخ میدهند، صرفاً به شوخیهای غیراخلاقی و بیعمق بدل میشوند. منبع شرارت، ایدئولوژی و یا استعارهای روانشناختی در Weapons حضور ندارد. فیلم از هرگونه انعکاس عمیق اجتماعی یا نمادین صرفنظر میکند و صرفاً بر اثرگذاری سطحی و فوریت ژانر تمرکز دارد.
با این وجود، ناپدید شدن کودکان با دستانی که به شکل V وارونه کشیده شدهاند، تصویری آشنا و ناخواسته از تاریخ به یاد میآورد و شاید تداعیکننده عکس مشهور دختربچه ویتنامی قربانی بمباران ناپالم در سال ۱۹۷۲ باشد. این تشابه، نشاندهنده تمرکز محدود کرگر است. او از ظرفیت معنایی و تأثیرگذاری بصری این صحنهها غافل مانده است و فرمولگرایی او، فرصت تأمل و اندیشیدن مخاطب را مسدود میکند.
مسیر روایت در اواسط فیلم از هسته فلسفی خود فاصله میگیرد. شخصیت معلم که ناگهان خود را در مرکز یک محاکمه اجتماعی مییابد، ابتدا ظرفیت آن را دارد که به استعارهای از «ساحره مدرن» بدل شود.
وقتی واژه جادوگر روی ماشین او نوشته میشود، فیلم بهوضوح به سنت تاریخی جادوگرسوزی و مکانیزمهای قربانیسازی میاندیشد. در اینجا کرگر میتوانست به ژرفای نظریههای رنه ژیرار درباره خشونت و تقدیس قربانی راه یابد؛ اما فیلم بهجای پرداختن به این افق معنایی، مدام تمرکز خود را تغییر میدهد.
ساختار چندپرسپکتیوی فیلم – روایت از منظر پدر خشمگین، پلیسها، ساکنان شهر و… – در آغاز ترفندی درخشان به نظر میرسد. این تنوع دیدگاهها، یادآور ساختار رمان مدرن و حتی بازیهای روایی آکیرا کوروساوا در راشومون است؛ اما هرچه جلوتر میرویم، این ساختار نه به تعمیق فلسفی روایت، بلکه به پراکندگی و سطحینگری میانجامد. ما تکههایی از معما را میبینیم، اما هیچگاه به کلّیت یا به «حقیقتی» که ورای این قطعات باشد، دست نمییابیم.
در اینجا پرسش بنیادین پیش میآید که آیا واقعاً حقیقتی وجود دارد یا تنها با زنجیرهای از نشانههای بیپایان روبهروییم؟ فیلم میتوانست با بهرهگیری از چنین پرسشی، بهنوعی تأمل پسامدرن درباره گمگشتگی و تعلیق حقیقت بدل شود؛ اما کرگر بار دیگر به دام همان چیزی میافتد که منتقدانش از آن بهعنوان «نیاز به پاسخگویی» یاد میکنند.
او معماهایی میسازد که بیش از آنکه به پاسخ نیاز داشته باشند، باید همچون شکافی گشوده باقی بمانند. زیرا ترس اصیل، همانگونه که فیلسوفانی همچون هایدگر و سورن کییرکگور نیز تأکید کردهاند، در مواجهه با ناشناخته و بیمعنا پدید میآید؛ اما کرگر با ارائه توضیحاتی نهچندان قانعکننده، این خلأ را میبندد و در نتیجه ترس را به کنج بیرمق عجیب و غریب بودن تقلیل میدهد.
با این وجود، نمیتوان از فضیلتهای فیلم چشم پوشید. بازیهای درخشان گارنر و برولین شخصیتهایی پیچیده و چندلایه میآفرینند. فیلمبرداری فیلم نیز بهطرزی استادانه فضایی اضطرابآلود میسازد، از قابهای خفهکننده تا زوایای نامعمول که همواره حسی از «نامتوازن بودن جهان» را القا میکنند.
جمعبندی و نمرهدهی

در پایان باید گفت Weapons فیلمی است که در لبه تیغ حرکت میکند. از یکسو تصویری تکاندهنده از وحشت جمعی و روانشناسی ترس میسازد و از سوی دیگر با فروکاستن این وحشت به افکتهای ماورایی و پاسخهای ناقص، از رسیدن به مرتبهای فلسفی و ماندگار بازمیماند.
اگر کرگر در آثار بعدی خود بهجای تسلیم شدن به جاذبه پاسخهای آسان، بر همین پرسشهای بیپاسخ پافشاری کند، میتواند نهفقط کارگردانی موفق در ژانر وحشت، بلکه متفکری اصیل در سینما لقب گیرد.
وبسایت فیگار به این فیلم نمره 9 از 10 را میدهد.
نظر شما دربارهی مطلب نقد فیلم Weapons چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.