سریال Handmaids Tale امسال با فصل چهارمش بازگشته است. با ما همراه باشید تا به نقد سریال سرگذشت ندیمه (Handmaids Tale) بپردازیم.
در این سریال با یک جامعه پادآرمان شهری روبرو هستیم که زنانی که توانایی زایش دارند در آن به بردگی گرفته میشوند. این سریال با اقتباس از رمانهای شاعر و رمان نویس کانادایی، مارگارت اتوود ساخته شده است.
از بازیگران این مجموعه میتوان به الیزابت ماس (Elizabeth Moss)، ایوان استرائوفسکی (Yvonne Strahovski)، جوزف فینز (Joseph Fiennes) و ان داد (Ann Dowd) اشاره کرد. با ما در نقد سریال سرگذشت ندیمه (Handmaids Tale) تا حسابی در مورد این مجموعه جنجالی حرف بزنیم.
نقد سریال سرگذشت ندیمه (Handmaids Tale)
تلخ اما آموزنده
در لیست زیر عناوین اشاره شده در این مقاله را میخوانید.
- خلاصه داستان: تلخ اما آموزنده
- چرا تماشای این سریال واجب است
- دنیاهای آلترناتیو
- مروری بر فصل چهارم
- دین و سرگذشت ندیمه
- نظر منتقدان
- کلام آخر
- عوامل
خلاصه داستان
پیش از هر صحبتی راجع به این سریال، باید بدانید نویسنده رمان سرگذشت ندیمه در نگارش این کتابها یک قانون برای خودش وضع کرده بوده: اینکه هیچ یک از اتفاقاتی که داخل کتاب رخ میدهد خیالی نباشد و روزی، جایی در کشوری از جهان اتفاق افتاده باشد.
بینندگان بسیاری به دلیل اشاره واضح این سریال به مسائل زنان آن را مذموم و “فمینیستی” میشمارند که باید گفت در نهایت فرصت تماشای یک سریال خوب و آموزنده را از دست میدهند. به هر حال.
آمریکا در سیاهی فرو رفته. بحرانهای محیط زیستی حیات عادی را از مردم سلب کرده است. قصه از جایی شروع میشود که نرخ نازایی در ایالات متحده بیداد میکند. بیشتر زنان توانایی باروری را از دست دادهاند و جمعیت پیرتر و پیرتر میشود.
در چنین شرایطی، یک گروه از مسیحیان تندرو شورش کرده و با گرفتن مجلس و کاخ سفید، کنترل امور را به دست میگیرند. این عده باور دارند آمریکا باید بر طبق اصول مذهبی اداره شود. نام گیلیاد (Gilead) را بر کشور میگذارند.
به این ترتیب قسمت اعظمی از ایالات متحده تحت تاثیر نیروهای تندرویی قرار میگیرد که نجات از وضعیت فعلی را در پیادهسازی اصول مسیحی میبینند. راه حلشان هم برای حل مشکل بچه دار نشدن این است: به کنیزی گرفتن زنان بارور و تجاوز به آنها برای به دنیا آوردن بچههای آینده – البته فقط برای مقامات دولتی. به این ترتیب دولتمردانی که خود همسر دارند برای بچه دار شدن میتوانند به سادگی یک کنیز داشته باشند و از او به عنوان ماشین تولید مثل استفاده کنند.
در این رژیم بنیادگرا زنان هیچ حقی در زندگی خود ندارند و باید آنچه از آنها خواسته میشود را به جا بیاورند وگرنه زندان و اعدام در انتظارشان است. البته زنان قربانیان برجستهتر این دنیای پادآرمانشهری هستند اما تمام مردم عادی مجبورند از قوانین تندروی دینی پیروی کنند وگرنه به کام مرگ کشیده میشوند.
قهرمان قصه ما جون آزبورن (June Osborne) است. جون که خود خانواده داشت و سر کار میرفت، به دلیل توانایی تولید مثل به اسارت درآمده است. از خانواده خود جدا شده و حالا باید عمرش را صرف گسترش خانواده یک مقام دولتی بکند.
جون که به اجبار نام آفرد (Offred) را گرفته سعی میکند تا از این دنیا جان سالم به در ببرد و دخترش را پیدا کند.
داستان در حوالی سال 2005 اتفاق میافتد. مارگارت اتوود (Margaret Atwood) در آن زمان به همراه شریک زندگی خود و فرزندش در آلمان غربی سکونت داشت. فضای سرد و سنگی پساجنگی برلین، جرقه نوشتن این رمان را در ذهن او ایجاد کرد. حتی گفته میشود اتوود در این رمان از مشکلات حاکم بر زندگی زنان ایران و افغانستان نیز الهام گرفته است.
بدون شک انتخاب بازیگران در سریال خاطرات ندیمه درست و به جا بوده است. ان داد در نقش خاله لیدیا بسیار باورپذیر عمل کرده تا حدی که دلتان میخواد با تماشای سرسپردگی و حماقت بی حد و حصرش، سرش را به دیوار بکوبید. بدون شک داد یکی از بهترین بازیگران دو دهه اخیر هالیوود است.
الیزابت ماس نیز، در نقش جون ما را به زیبایی با خود همراه میکند و با ما کاری میکند که عاقبت این کاراکتر برایمان اهمیت داشته باشد و او را مانند یک انسان میبینیم، نه صرفاً یک عدد در میان هزاران.
چرا تماشای این سریال واجب است
من دوست دارم این سریال را در کلاس “آموزنده” دستهبندی کنم. “آموزنده” یعنی با تماشای آن از اشتباهات گذشتگان درس بگیریم، آینده احتمالی برای نسل بشر را پیشبینی کنیم و هر حرف و عمل خود را به گونهای بسنجیم تا سبب نابودی اخلاقی جامعه خود نشویم.
یک مثال واضح از این دسته، سریال آینه سیاه (Black Mirror) است. چه طرفدار ژانر علمی-تخیلی باشید و تکنولوژی برایتان جذاب باشد یا نه، دیدن این آنتولوژی علمی-تخیلی واجب است.
آینه سیاه آینده سیاهی را ترسیم میکند که در انتظار ماست اما به حدس و گمان استناد نکرده و بر موضوعاتی دست گذاشته که یا همین الان در دنیای ما وجود دارد و پذیرفته شده و یا مسائلی را ترسیم میکند که در دست ساخت و توسعه است و تا ده الی بیست سال آینده تمامشان به واقعیت میپیوندند.
در مورد سریال Handmaid’s Tale نیز، حقیقت چون پتکی بر سرتان کوبیده میشود. با تماشای این سریال میتوانیم بفهمیم نشانههای خطر کدامند.
چرا باید برای حفظ محیط زیست تلاش کنیم، چرا باید به صدای تمام گروههای جمعیتی توجه کنیم و چرا باید حواسمان به ایدئولوژیهای مختلف و تاثیرشان بر سلامت افراد و جامعه باشد. سریال سرگذشت ندیمه تخیلی نیست – هرچند که در گوگل در ژانر علمی-تخیلی دستهبندی شده.
از حدود پنج سال پیش در بسیاری از کشورهای غربی شاهد طرفداری عموم مردم از راستگرایان افراطی هستیم. راستگرایانی که اگر نادیده گرفته شوند چون آفت تمام سبزی و خرمی را از جامعه میگیرند.
آیا این سریال فقط و فقط دین را نشانه گرفته؟ ابداً. پیام سریال این است که در هر دیدگاهی، تفکری و مکتبی اگر اجبار باشد، با افراط همراه میشود. و افراط در هیچ زمینهای موجبات سعادت بشری را فراهم نیاورده است.
مطلق بودن هر پدیدهای به حذف پدیدههای مخالفش منجر میشود. لازم نیست ما هم حسرتهای جون را با خودمان یدک بکشیم. لازم نیست مانند او بگوییم “حتی وقتی فلان اتفاق هم افتاد، ما همچنان در خواب خرگوشی بودیم.” ما میتوانیم بیدار باشیم. و البته راهی جز بیداری نیست.
در هر شخصیت سریال سرگذشت ندیمه، پندی برای یاد گرفتن وجود دارد. با تماشای خاطرات ندیمه میتوانیم نماینده بسیاری از افراد حاضر در جامعه را در بستری پادآرمانشهری ببینیم و بفهمیم چرا هر عمل ما در مقیاس بزرگ تاثیر همیشگی دارد. این سریال پیش از هر چیز به ما مسئولیتپذیری میآموزد. در ادامه نقد سریال سرگذشت ندیمه (Handmaids Tale) ما را همراهی کنید تا نقد فصل چهارم سرگذشت ندیمه را با هم بخوانیم.
دنیاهای آلترناتیو
یکی از مهمترین وظایف داستانهایی که در دنیاهای آلترناتیو و آیندههای محتمل میگذرند، معرفی قطرهچکانی آنها به مخاطب است. درست مثل «فرزندان بشر» که هیچوقت بهطور علنی دربارهی جزییات دنیایش حرف نمیزند و در عوض با بهره گرفتن از پسزمینهها و استعارهسازیها به اتفاقات فراتر از کاراکترهایش اشاره میکند، جمهوری گیلیاد هم در ابتدا مثل یک صندوق اسرارآمیز در بسته میماند.
سریال اطلاعات را روی سر مخاطب خراب نمیکند، بلکه اجازه میدهد خود مخاطب با ولع دنبال اطلاعات بیشتر دربارهی این دنیا بگردد. صدای نامفهوم مکالمههای رادیویی نگهبانان که یکی از پاهای ثابت باند صوتی سریال است، تنها چیزی است که برای حس کردنِ فضای خفقانآور و ملتهب این دنیا لازم داریم.
وحشت ندیمهها از فرستادن شدن به کلونیها برای بیگاری که میگویند به خاطر تشعتشعات هستهای، محیط مسموم و دردناکی برای زندگی دارد، تنها چیزی است که برای حس کردنِ بیچارگی ندیمهها لازم داریم.
مروری بر فصل چهارم
هر چند که تماشای این سریال صددرصد توصیه میشود، بلایی که سر بیشتر سریالها آمده را اینجا هم مشاهده میکنیم.
از فصل سوم، سرویس استریم هولو Hulu سعی کرده با تداوم لحن و جهانبینی اتوود، داستان را در خارج از مرزهای رمان گسترش دهد که صد البته نتیجهای جز افت کیفی سریال در پی نداشته.
هالییود نمیداند کجا باید بیخیال قضیه شود و اگر فیلمی یا سریالی بینندگان قابل توجهی را به خود جلب کند، تا جایی که ممکن است آن را ادامه میدهد. در هر صورت استخراج از معدنی که کشف شده بسیار راحتتر است تا کشف یک معدن جدید.
به فصل چهارم نگاهی داشته باشیم. تا امروز شش قسمت از فصل جدید سریال سرگذشت ندیمه Handmaids Tale پخش شده است و قسمت پایانی آن در شانزدهم جون به هولو خواهد آمد.
در این فصل بالاخره شاهد چیزی هستیم که مدتهاست انتظارش را میکشیم. چشیدن طعم آزادی، طغیان، و شیرینی انتقام. در این فصل جدید رشد شخصیتها را به گونهای پخته و تکامل یافتهتر از حد انتظارمان داریم.
جون باید در عین حال که خشم و حس انتقامجویی خود را مهار کند، با موانعی که رابطه جون با دوستان ندیمهاش را مورد تهدید قرار دادهاند روبرو شود.
این فصل از یک جنبه با سایر فصول متفاوت است چرا که به طور نسبتاً مساوی بین کسانی که هنوز در گیلیاد گرفتار هستند و کسانی که آنقدری خوش شانس بودند که بتوانند فرار کنند، تقسیم میشود. بیننده بار دیگر شاهد انعطاف بسیار بالای زنانی است که خرد میشوند، طرد میشوند و مورد تجاوز جسمی و روانی قرار میگیرند.
هر اپیزود با تنش بالایی تنیده شده که عمدتاً از احساسات فروخورده شده شخصیتهایی ناشی میشود که مدتهای مدیدی مورد ستم واقع شده و حالا آمادهاند تا زندگی خود را پس بگیرند. خالقان سریال ما را به پشت دیوارهای گیلیاد رهنمون میکنند. جایی که افراد بسیاری در صدد بازپسگیری کشور از سیاهی و فلاکت هستند و میخواهند خوشبختی را به زنان و مردان ستم دیده بازگردانند.
به این ترتیب کاراکترهای زیادی را داریم که باید با گذشته خود روبرو شوند و معنی آزادی را برای خودشان هجی کنند. برای مثال ریتا باید بار دیگر یاد بگیرد چطور میتوان از لذتهای ساده زندگی بهرهمند شد. لذایذی به سادگی خریدن یک وعده سوشی بیرون بر.
یکی از زنان دیگری که مجبور به رو در رو شدن با حقیقت زشت و تلخ زندگی در گیلیاد میشود، کسی نیست جز سرینا (Serena). زندگی او و فرد بار دیگر متحول میشود به ویژه هنگامی که سرینا اخبار تکان دهنده را دریافت میکند.
او نمایانگر قشر بالادست است که از امتیازاتی بهرهمند شده اما در نهایت یک زن است و در سیستم ارزشگذاری مردسالارانه گیلیاد، در نهایت در طبقات پایین سلسله مراتب قدرت قرار میگیرد و با این وجود نمیخواهد این واقعیت را بپذیرد.
نمیتوانیم انکار کنیم که به عنوان بیننده، انتظار داریم سرینا بعد از بلاهایی که سر جون آورده به سزای اعمالش برسد. باید ببینیم در ادامه این فصل نویسندگان چه آشی برای سرینا پختهاند.
شخصیت دیگری که به جمع بازیگران سریال سرگذشت ندیمه (Handmaids Tale) اضافه شده است، استر است که او هم به نوعی دیگر به صرف زن بودنش قربانی است و در سن کم مجبور به ازدواج شده است. استر در روند رستگاری جون نقش مهمی ایفا میکند و امیدواریم او هم بتواند از چنگال گیلیاد رهایی پیدا کند.
در باب الیزابت ماس میتوان گفت در این فصل جدید لایههای جدیدی از جون را به مخاطبان نشان میدهد. درست همانجا که با خود فکر میکنیم سر از کار جون درآوردهایم و دستش برای مخاطب رو شده، به گونهای رشد میکند که انتظارش را نداریم.
ماس احتمالاً بهترین گزینه برای ایفای نقش جون بوده و باید یک بار دیگر به مسئول انتخاب بازیگران آفرین گفت. در بخش پایانی نقد سریال سرگذشت ندیمه (Handmaids Tale) این مقاله را همراهی کنید تا ببینیم منتقدان در خصوص این سریال چالش بر انگیز چه نظری دارند.
دین و سرگذشت ندیمه
سریال سرگذشت ندیمه، نگاهی ویژه و استثنایی به دین دارد و افراط در دین، ادغام دین با قدرت سیاسی ،سو استقاده از دین و حتی ظالم بودن دین را به نمایش میگذارد. سرگذشت ندیمه، داستان زنی به نام جون ازبورن را تعریف میکند که از معدود زنانی است که در دوره زمانی خاص سریال، توانایی بچه دار شدن دارند.
حکومت دینی جدید، به اجیار، اورا به یک ندیمه تبدیل نموده، ندیمه ای که در واقع برده جنسی یا کنیز بارورشونده مردان قدرت است. مردان قدرتی که به واسطه دین حکومتی مذهبی، توتالیتر، مردسالا و نژادپرست به وجود اوردند، آن هم به نام خدا.
سریال «داستان ندیمه» یا«The Handmaid’s Tale» دفعات خوبی و بدی دین را نشان میدهد و بر یک واقعیت پافشاری میکند. این واقعیت نشان میدهد که انسان توانایی به گند کشیدن دین و حتی مفهوم خداوند را دارد. میبینیم: ارامش، یک روی سکه و آشوب، زجر و خفقان روی دیگر سکهای به نام دین است.
این سریال نشان میدهد که دین میتواند دست اویزی کوچک در جیب یک شخص، همچون یک تسبیح باشد و همچنین میتواند طناب داری برگردن، یک انسان دیگر نیز باشد. اما این بودن ها و شدن ها را وابسته به عملکرد انسان نشان میدهد.
نظر منتقدان
زوفیا ویجاسکا در Award Swatch راجع به فصل چهارم مجموعه خاطرات ندیمه گفته:
این فصل با تمام فصول قبلی این سریال تفاوت دارد. برای این ترن هوایی پر از هیجان آماده باشید که باعث میشود راجع به کاراکترها سوالات بنیادینی از خود بپرسید و به تاثیر مخربی که گیلیاد بر انسانها میگذارد واقف شوید.
جین هنگان در سایت Pop Culture Maniacs چنین میگوید:
در نهایت، این فصل به عنوان یک کل، پوچ به نظر میرسد. برای سریالی که در فصل نخستش انقدر متمرکز، پیچیده و لایه لایه بود، دیدن بلایی کخ به سرش آمده رقتبار است. بله در داستان حرکت رو به جلو داریم و پیشرفتی حاصل شده اما از دنیای آینده تصویر درستی نمیدهد.
در مورد پرداختن به بهای تروماتیکی که شخصیتها باید بپردازند و زمان زیادی که برای نقاهت از زخمهای روحی احتیاج دارند کم لطفی شده. هر چند راجع به آن حرف زده میشود.
کلام آخر
در پایان نقد سریال سرگذشت ندیمه (Handmaids Tale) باید گفت فصل چهارم این سریال تقریباً همانی است که منتظرش بودیم. دیدنی است و جذاب است اما همچنان معتقدم کل سریال در سه فصل قابل ارائه بود.
شاید ادامه داستان سریال خارج از رمانهای اتوود فکر خوبی نبوده اما با تمام ایرادهایی که به آن وارد است، سریال سرگذشت ندیمه از بهترین سریالهای این دو دهه است و جای بحث دارد و ارزش تماشا کردن.
از شما ممنونیم که تا آخر نقد سرگذشت ندیمه همراه ما بودید. منتظر نظرات شما در کامنت هستیم.
عوامل تولید فصل چهارم سرگذشت ندیمه
- کارگردانان: واتکینسون، ریچارد شپرد، کریستینا چویی
- نویسندگان: بروس میلر، نینا فیور، جان هررا
- تهیه کنندگان: الیزابت ماس، بروس میلر، وارن لیتل فیلد، دنیل ویلسون، فرن سیرز، جان وبر، شیلا هاکین، کیرا اسنایدر
- بازیگران: الیزابت ماس، ایوان استرائوفسکی، مدلین بروئر، جوزف فینز، ان داد، آماندا بروگل