بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

در این مقاله سعی داریم به ده مورد از بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد اشاره کرده و به بررسی و تحلیل آنها به صورت کوتاه بپردازیم.

اکثر عناوین فیلم‌ها با توجه به موضوع فیلم کاملاً در ارتباط هستند. اما بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد نیز می‌توانند موضوعی قابل توجه باشند؛ زیرا عنوان یک فیلم اولین فرصت آن فیلم برای جلب توجه است.

البته که بیشتر فیلم‌ها عناوینشان با موضوع فیلم در ارتباط هستند، اما برخی از عناوین مانند Reservoir Dogs و Chariots of Fire هیچ ربطی به موضوع داستان ندارند.

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

مهمترین فیلم‌هایی که باید بشناسید.

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان نداردفیلم‌هایی مانند بیل را بکش، نجات سرباز رایان، قتل جسی جیمز توسط رابرت فورد بزدل و عناوین دیگری از این قبیل داستان فیلم را نشان داده و باعث می‌شوند تا مخاطب قبل از دیدن فیلم مجذوب آن شود.

برو بیرون، وقتی غریبه ای زنگ می زند، روزی روزگاری در غرب و عناوینی دیگری از این قبیل نیز قدرت داستان و فیلم را به رخ بینندگان و منتقدان کشیده و آنان را غرق در عنوان فیلم می‌کنند.

البته برخی از عناوین نیز، مانند Reservoir Dogs، Chariots of Fire و A Clockwork Orange، عباراتی کاملاً انتزاعی هستند که هیچ ربطی به داستان فیلم ندارند.

سگ های مخزن (Reservoir Dogs)

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد
بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

اولین فیلم بلند کوئنتین تارانتینو، Reservoir Dogs، هنوز هم به عنوان یکی از بهترین فیلم های او معرفی می‌شود. اما عنوان این فیلم ربطی به سرقت جواهرات، پلیس مخفی یا تیراندازی در انبار ندارد. سگ‌های مخزن فقط یک عنوان جذاب برای یک تریلر جنایی زیبا است.

شایعه ای به طور گسترده منتشر شده که احتمالاً نادرست به نظر می‌رسد، در این شایعه آمده است که تارانتینو زمانی که در فروشگاه اجاره ویدیو و آرشیو فیلم کار می‌کرد جمله Au revoir les enfants را از زبان مشتری شنید. آن مشتری نام فیلم فرانسوی را به اشتباه به عنوان «سگ های مخزن» تلفظ کرد، و بعد این ایده در ذهن تارانتینو شکل گرفت و این عنوان را بعدها برای فیلم خود انتخاب کرد. سگ‌های مخزن در زمره فیلم هایی که عنوانش به داستان نمی‌خورد قرار گرفته است.

یک پرتقال کوکی (A Clockwork Orange)

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد
بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

عنوان شاهکار علمی ـ تخیلی دیستوپایی آنتونی برگس، پرتقال کوکی است. این نام اقتباسی سینمایی از فیلم خوش ساخت استنلی کوبریک بوده و ظاهراً از یک اصطلاح عامیانه قدیمی گرفته شده است. این اصطلاح عامیانه به یک موجود زنده خوش ذوق یعنی پرتقال و به یک شئ مکانیکی و بی روح ساعت اشاره می‌کند.

عنوان این فیلم تا حدودی به شخصیت اصلی یعنی الکس دلارج اشاره دارد که توسط «تکنیک لودویکو» شست‌و‌شوی مغزی داده شده و فردیتش از او گرفته می‌شود.

اما هنوز هم این عنوان کاملاً انتزاعی و جذاب است زیرا مخاطبان را برای عبارات گیج کننده و نادرستی که در طول فیلم خواهند شنید، آماده می‌کند. این فیلم نیز در رده فیلم هایی که عنوانش به داستان نمی‌خورد قرار گرفته است.

مگنولیا (Magnolia)

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد
بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

کلمه «مگنولیا» به یک درختچه با گل‌هایی به رنگ صورتی مایل به کرم اشاره دارد، اما فیلم ماگنولیای پل توماس اندرسون در مورد این درختچه یا رنگ گل های آن نیست.

این فیلم در زمره یکی از بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد قرار گرفته و یکی از بهترین فیلم‌های اندرسون به شمار می‌رود. مگنولیا، قطعه‌ای از سینمای هایپرلینک به سبک رابرت آلتمن است که زندگی به‌هم‌پیوسته گروهی جدا افتاده از هم از لس‌آنجلنوس را روایت می‌کند.

ارابه های آتش (Chariots Of Fire)

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد
بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

آنچه از عنوان این فیلم برمی‌آید، شبیه یک نسخه اکشن‌ است که مانند فیلم بن هور با مسابقات ارابه‌ها و یا دوئل‌های ترسناک گلادیاتوری به نظر می‌رسد. اما اصلاً چنین چیزی نیست و موضوع این فیلم درباره چیز  دیگری می‌باشد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

ارابه های آتش در واقع یک درام ورزشی انگیزشی درباره یک جفت دونده بریتانیایی است که در المپیک ۱۹۲۴ شرکت می‌کنند. یکی می دود تا بر تعصبش غلبه کند، در حالی که دیگری می دود تا جلال و شکوه خدا را در خودش احساس کند، و صد البته هیچ ارابه آتشینی در کار نخواهد بود.

البته می‌توان گفت این عنوان می‌تواند استعاره ای از انسانی باشد که با دویدن می‌تواند همچون یک ارابه آتش به سمت هلاکت یا رستگاری بتازد. اگر چنین فرض کنیم قطعاً ارتباط عنوان و موضوع فیلم به هم نزدیک خواهند شد.

کلاورفیلد (Cloverfield)

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد
بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

کلاورفیلد به کارگردانی مت ریوز یکی از بهترین فیلم های یافت شده در زمینه بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد، است.

در این فیلم خواهید دید که یک هیولای غول پیکر در نیویورک غوغا می کند، و گروهی ناامیدانه سعی می کنند از این حمله جان سالم به در ببرند. یکی از اعضای گروه سعی دارد با یک دوربین فیلمبرداری مستندی را از این واقعه تهیه کند.

«کلاورفیلد» نام رمزی است که به حمله کایجو توسط دولت ایالات متحده، یعنی «پروژه منهتن» اختصاص داده شده است، اما این عنوان هیچ ارتباطی با رویدادهای فیلم ندارد.

محله چینی ها (Chinatown)

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد
بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

محله چینی ها یکی از نئو نوآرهای اولیه ای بوده که با بازسازی بدبینانه در دهه 70 تعریف شده است. محله چینی ها یک فیلم کامل و فوق العاده بوده که عنوان آن ربطی به موضوع داستان ندارد.

فیلمنامه بی عیب و نقص رابرت تاون درباره موضوعی است که به موازات جنگ های آب در سراسر کالیفرنیای جنوبی پرداخته می‌شود.

فقط یک صحنه در فیلم در محله چینی ها اتفاق می افتد و البته این هم کاملاً اتفاقی است و ربطی به موضوع فیلم پیدا نمی‌کند. البته عنوان در خط پایانی بازگشته و با این جمله تکرار می شود: «فراموش کن، جیک، محله چینی ها است».

رقصنده با گرگ (Dances With Wolves)

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد
بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

اولین کارگردانی کوین کاستنر، «با گرگ‌ها می‌رقصد یا رقصنده با گرگ»، در باکس آفیس بسیار موفق عمل کرده، به عنوان یکی از سه فیلم برتر وسترن انتخاب و نیز برنده بهترین فیلم اسکار شده است. اما عنوان آن ارتباطی با موضوع فیلم ندارد.

می‌توان گفت رقصنده با گرگ یکی از بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد، است. هر چند گرگ هایی در فیلم حضور دارند، اما هیچکس با آنها نمی رقصد.

در عوض، Dance with Wolves داستانی به سبک پوکاهونتاس داشته و درباره یک سرباز تنها در یک منطقه جنگی است که بی‌خبر از همه جا گرفتار دشمنان خود یعنی سرخپوست‌ها می‌شود.

در ادامه فیلم خواهید دید که او جنگ داخلی را مذمت کرده و به ارتش ظالم سابق خود پشت می کند و به سرخپوستان می‌پیوندد تا به مبارزه با ارتش امریکا بپردازد.

جادوگر (Sorcerer)

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد
بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

علی‌رغم آنچه عنوان فیلم جادوگر نشان می دهد، این فیلم ویلیام فریدکین هیچ ربطی به جادوگران یا جنگجویان یا ماوراء الطبیعه ندارد. در واقع داستان این فیلم درباره دسته ای از کامیون داران است که محموله های خطرناکی را حمل می کنند «کامیون هایی پر از دینامیت‌های قدیمی که تا حد نشت نیتروگلیسیرین پیش می‌روند».

فیلم Sorcerer نام مستعاری‌ست که به یکی از کامیون ها اختصاص داده شده و پیوند ملموسی را ایجاد کرده است. جادوگر در زمان خودش توسط منتقدین کنار گذاشته شد و به شدت مبغوض آنها قرار گرفت.

اما بعد از گذشت زمان از آن به عنوان یک شاهکار یاد شد و دوباره مورد ارزیابی منتقدین قرار گرفت. این فیلم نیز از جمله فیلم هایی که عنوانش به داستان نمی‌خورد، است.

مهمانی هیولا (Monster’s Ball)

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد
بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

عنوان فیلم Monster’s Ball بیشتر شبیه به یک فیلم انیمیشنی خانوادگی به سبک هتل ترانسیلوانیا به چشم می خورد. این فیلم موفق شد در قسمت بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی نامزد جایزه اسکار شود. همچنین هلی بری برای بازی در این فیلم، جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را از آنِ خود کرد.

این فیلم در واقع یک تراژدی دلخراش در مورد یک زندان‌بان سفید پوست، نژاد پرست بنام «هنک» است که عاشق یک بیوه سیاه پوست دورگه بنام «لتیشیا» می شود، این زن همسر آخرین زندانی ای است که هنک اعدام کرده بود.

برزیل (Brazil)

بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد
بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد

با عنوانی مانند برزیل، احتمالاً تماشاگران فکر کردند به سراغ فیلم کلاسیکیی از تری گیلیام می‌روند و انتظار داشتند که در این کشور صاحب نام آمریکای جنوبی، فیلم قابل توجهی را ببینند. اما این فیلم در واقع یک درام دیستوپیایی به سبک ۱۹۸۴ جورج اورول بود.

جک متیوز، منتقد و نویسنده نبرد برزیل، فیلم را این‌گونه توصیف می‌کند: «این فیلم دنیای صنعتی دیوان‌سالارانه و بسیار ناکارآمدی که گیلیام را در تمام طول عمرش دیوانه می‌کرده‌است به سخره می‌گیرد».

همچنین این اثر به فیلمی کالت تبدیل گشته‌است. کالت یعنی فیلمی جدا از جریان اصلی سینما با جامعه‌ای از طرفداران پروپاقرص که هواداران فرقه‌ای فیلم را تشکیل می‌دهند.

بیشتر بخوانید:

از همراهی شما تا انتهای نوشتار بهترین فیلم هایی که عنوانشان هیچ ربطی با داستانشان ندارد سپاس‌گزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما می‌توانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقاله‌ها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز می‌توانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسی‌های فیلم‌های روز دنیا مراجعه کنید.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *