بیوگرافی موسیقی همیشه یک ژانر محبوب فیلم بوده است. در این مقاله بهترین فیلم ها درباره موسیقی دانان از نگاه سایت فیگار را برایتان گردآوری کردهایم.
همه بیوگرافی های موسیقی در واقع بر اساس داستان زندگی افراد واقعی نیستند. برخی از آنها کاملاً بر اساس تخیل ساخته شدهاند، و کارگردانان این فیلمها نوازندگان خود را میسازند تا احساسات خود را از طریق آنها منتقل کنند.
بهترین فیلم ها درباره موسیقی دانان از نگاه سایت فیگار
نُتهای دوست داشتنی!
در این قسمت فهرست عناوین بهترین فیلم ها درباره موسیقی دانان از نگاه سایت فیگار را در یک نگاه میتوانید مشاهده کنید:
- Liz and The Blue Bird (2018)
- Purple Rain (1984)
- This Is Spinal Tap (1984)
- A Star Is Born (2018)
- Soul (2020)
- School of Rock (2003)
- 8 Mile
- The Blues Brothers
- Almost Famous
- Coco
در طول سالهای اخیر، فیلمهای منحصربهفردی درباره نوازندگانی ساخته شده است که ممکن است «واقعی» نباشند، در اینجا به برخی از بهترین فیلم ها درباره موسیقی دانان از نگاه سایت فیگار میپردازیم.
Liz and The Blue Bird (2018)
یک مجموعه رمان ژاپنی است و چندین شخصیت مشابه در آن حضور دارد. اما شما نیازی به خواندن این مجموعه رمان ندارید و کافی است تا انیمه را تماشا کنید تا از روابط پیچیده یا درامی که در داستان به وجود می آید به خوبی اطلاع یابید.
این فیلم داستان زندگی میزور یورویسوکا، نوازندهای خجالتی و دوستش نوزومی کاساکی، نوازنده فلوت را دنبال می کند. وظیفه هر دو نوازنده اجرای یک دونوازی بر روی قطعه ‘لیز و پرنده آبی’ است که با الهام از یک افسانه آلمانی به همین نام ساخته شده است.
Purple Rain (1984)
مرد جوانی با استعداد موسیقی با وعده های زیادی کار خود را آغاز کرده است. او با یک خواننده مشتاق به نام Apollonia آشنا می شود و متوجه میشود که استعداد تنها چیزی نیست که او نیاز دارد. داستان پیچیده ای از تکرار رفتارهای تخریبی پدرش، از دست دادن آپولونیا و رفتن به سمت خواننده دیگری (موریس دی)، و کنار آمدن او با ارتباط خودش با دیگر افراد آغاز میشود.
This Is Spinal Tap (1984)
فیلم سینمایی این است اسپینال تپ بهکارگردانی راب رینر در 35 سال پیش یعنی سال 1363 در گونه کمدی و موزیکال تولید شده است. This Is Spinal Tap از آن کمدیهایی نیست که فقط با دیالوگنویسیهای جذاب روی لب بیننده لبخند مینشانند و پرشده از سکانسهایی است که از لحاظ بصری هم در سرگرم کردن مخاطب کاملا موفق هستند.
داستان فیلم به شکلی که هرچه دقت تماشاگر به جزئیات به کار رفته در خلق بسیاری از قابها بیشتر باشد، احتمالا صدای خندهی او موقع دنبال کردن ثانیههای اثر هم بلندتر میشود. این فیلم یکی از بهترین فیلم ها درباره موسیقی دان ها میباشد.
A Star Is Born (2018)
فیلم A Star Is Born روایتگر زندگی جکسون و الی از لحظات اول آشنایی شان است. جکسون خوانندهای محبوب است و در مقابل الی پیشخدمتی با استعداد خوانندگی و کسی است که از جایگاه اجتماعیاش ناراضی است.
در شبی بعد از کنسرت جکسون، او و الی اتفاقی با هم آشنا میشوند. جک فکر میکند که الی استعداد کشف نشدهی خوانندگی دارد و میبایست در این عرصه فعالیت کند.
به زودی رابطهی عاطفی میان این دو جدی تر میشود. داستان پیش می رود. الی به خواننده ای مشهور بدل می شود اما پس از گذشت مدتی، ضربهی محکمی به زندگی جکسون میزند که در نتیجهی آن جکسون کنترلاش زندگی را از دست میدهد.
جکسون با نقشآفرینی عالی بردلی کوپر Bradley Cooper یادآور تمام چیزهایی است که از این بازیگر در بهترین فیلمهایش دیدهایم. در مقابل الی با بازی لیدی گاگا Lady Gaga دختری است که سودای خواننده شدن را در تن و جان میپروراند.
الی و جکسون، آنقدر رابطهی تنگاتنگ و شیمی سطح بالایی را در فیلم ارائه کردهاند که به سختی میتوان این فیلم را دید و با آن ها ارتباط برقرار نکرد. بدون تردید مخاطب با این دو قهرمان در بسیاری از صحنههایش همراه میشود. A Star Is Born از بهترین فیلم ها درباره موسیقی دان ها است.
Soul (2020)
School of Rock (2003)
مدرسه راک مجموعهای از کلیشهها است که حول یک طرح داستانی فرمول وار به یکدیگر پیوند خوردهاند. علاوه براین، کاراکترهای فیلم بد نوشته شدهاند و طنز فیلم در سبک و سیاق سریالهای کمدی تلویزیونی است.
جک بلک در فیلم مدرسه راک در قالب دو فیلم ظاهر میشود. دوی عاشق و شیفته موسیقی راکا ندرول است. او را باید یک دایرهالمعارف سیار در مورد تاریخچه موسیقی راک، خوانندگان، باندها و نوازندگان این نوع موسیقی تلقی کرد. موسیقی راک همه چیز زندگی «دوی» است.
با وجودیکه به وی موسیقی راک را دوست دارد اما او هنرمند قابلی در این عرصه نیست. به وی اخیراً به خاطر لودگیهای افراطیاش روی صحنه از باند موسیقیاش موسیقیای که خود وی بنیانگذارش بوده، اخراج شده است.
در همین حال، همخانه دوی که ند (مایک وایت) نام دارد، وی را تهدید کرده که اگر اجاره خانه را نپردازد باید جل و پلاساش را جمع کند و به جای دیگری نقل مکان کند.
در این شرایط بد مالی، به وی باید راه حلی پیدا کند. او نهایتاً تصمیم میگیرد با جا زدن خود به عنوان معلم کلاس پنجم دبستان پولی بدست بیاورد. مدرسهای که دوی برای تدریس انتخاب کرده یک مدرسه سطح بالای خصوصی است.
دوی در ابتدای کار تدریس به این میاندیشد که با بچههای این کلاس چه باید بکند. او به زودی پی میبرد که این بچهها علاقه خاصی به موسیقی دارند. دوی تصمیم میگیرد با استفاده از بچههای کلاس یک گروه موسیقی راک درست کند.
او قصد دارد که این گروه را در مسابقات سراسری نیز شرکت بدهد و این در حالی است که تمامی مراحل تدریس موسیقی باید از چشم دیگر بچهها، والدین بچهها و مدیر مدرسه، خانم روزالی مولینز (جوان کیوزاک) پنهان بماند.
8 Mile
برخلاف این روزها، در سالهای قبل، رپر شدن کار آسانی نبود. رپرهای مطرح سیاهپوستهایی بودند که حتی حرف زدن عادی و روزمره آنها شبیه به رپ کردن بود.
سیاهپوستهایی که غولهای بزرگ دنیای رپ بودند و به اینکه یک سفیدپوست بخواهد وارد دنیای رپ و رقابت با آنها شود به چشم یک شوخی مینگریستند. شانس موفقیت برای یک سفیدپوست آنقدر کم بود که قطعا سبکی به جز رپ برای خود انتخاب میکرد.
فیلم هشت مایل راه رسیدنِ امینم به این هدف دشوار را نشان میدهد. فیلم اگرچه شبیه به یک فیلم در سبک بیوگرافی است اما بیشتر تمرکزش بر مشکلات امینم به مطرح شدن در دنیای رپ بود.
امینم بازی جالب و قابل قبولی داشت اما فیلم به هیچ عنوان بین منتقدین جایگاهی نداشت. ولی با این وجود برای طرفداران سینه چاک امینم، فیلمی خاطره انگیز است که خاطرهاش بعد از گذر اینهمه سال هنوز زنده است.
امینم برای این فیلم اسکار بهترین آهنگ را برنده شد و بعد از این آهنگ بود که سیاهپوستها ظهور امینم بهعنوان یک نابغه را بین خودشان پذیرفتند. در واقع این فیلم قبل از آنکه یک فیلم باشد معرفی یک ستاره است آن هم نه ستارهای سینمایی بلکه ستارهای در دنیای رپ.
زندگی سخت امینم در این فیلم هم به نمایش گذاشته میشود اما جالب اینجاست که در چند کلیپ از موزیک ویدئوهای خود امینم که فیلمهای زندگی خصوصی خود را منتشر میکند، رنج و سختی زندگی امینم بیشتر محسوس است تا در این فیلم که به طور حرفهای ساخته شده.
فیلم رقابت عجیب سیاهپوستها را برای رپر شدن به خوبی به نمایش میگذارد. لحظاتی تلخ که سیاهپوستها دور هم جمع میشوند تا با کلمات رپ و با انرژی رپرها، با فریادهایشان و با تکستهایی که از مشکلاتشان میگویند همصدا شوند و خود را رها کنند. زیرزمینهایی که در دل خود استعدادهای عجیبی را جای دادهاند.
در فیلم میبینیم امینم برای بار اول که در چنین جایی ظاهر می شود با چه واکنش خشنی رو به رو میشود. جماعتی سیاهپوست که رپ را برای همین جامعهی سیاهپوستی میبینند. وسیلهای برای ابراز احساسات و مشکلات خودشان! ورود امینم به آنجا را نوعی تجاوز تلقی میکنند.
امینم در آنجا میماند با تمام کتکها فحشها طردشدنها بالاآوردنها و اذیت و آزارها. چون امینم برای رپ به دنیا آمده. جای دیگری ندارد که برود.
فیلم لحظات زیبایی دارد از شروع رقابت امینم با دیگر رپرهای سیاهپوست. وقتی در مقابل هم مسابقه میدهند گویی چند بوکسور حرفهای وسط رینگ به جان هم افتادهاند و مبارزه میکنند درحالیکه هر کدام فقط یک میکروفون در اختیار دارند.
حقیقتا کارگردان در این لحظات درخشیده است و نشان داده که امینم برای رپر شدن مثل یک قهرمان جنگیده. از بهترین فیلم ها درباره نوازندگان میتوان بیتردید به این فیلم اشاره کرد.
The Blues Brothers
«جولیت جیک» (بلوشی) و «الوود» (ایکروید)، از اعضای گروه برادران بلوز، تصمیم میگیرند پنچهزار دلار برای بقای یک پرورشگاه فراهم کنند.
آنان در تلاشاند تا اعضای گروه را بار دیگر دور هم جمع کنند و به اصطلاح مأموریتی را که از طرف خداوند به آنان واگذار شده به انجام برسانند. اما در این راه شهر بزرگ شیکاگو را به هم میریزند . . .
فیلم، با هزینهای معادل سیمیلیون دلار – یعنی بیش از کل هزینههائی که صرف ساختن فیلمهای چارلی چاپلین، باسترکیتن لورل و هاردی، چارلی چیس، هاری لنگدون و بن تورپین شد – نمونه مثالزدنی پروژهائی است که پول و وقت و انرژی را تلف کرده است.
وقتی که این همه پول در اختیار تازه کارگردانی ناشی قرار میگیرد، که تصور میکند کارش را بلد است، نتیجه آن فیلمی میشود که با ریتمی سرسامآور، مثل موسیقی تند جاری در سرتاسر داستان، به جلو میرود و تماشاگر هم چیزی دستگیرش نمیشود.
برادران بلوز از بهترین کمدی های تمام دوران است. باورم نمی شد که این فیلم در 250 فیلم برتر نیست، خوب جان لندیس در کل اعتبار کافی ندارد. او خاطره انگیزترین کمدی های تمام دوران را برای ما به ارمغان آورد: یک گرگینه آمریکایی در لندن، مکان های تجاری، خانه حیوانات و مرغ سرخ شده کنتاکی.
Almost Famous
̎آنیتا̎ی سرکش از مدرسه اخراج میشود و بهعنوان مهماندار کاری پیدا میکند. اما ̎ویلیام̎ پانزدهساله، علاقهاش به موسیقی راک اندرول را پی میگیرد و مقالاتی دربارهٔ این نوع موسیقی در یک روزنامهٔ گمنام چاپ میکند.
دیری نمیگذرد که مقالات او نظر ̎لستر بنگز̎ (هافمن)، سردبیر مجلهٔ معروف ̎کریم̎ را جلب میکند و از سوی این مجله به همکاری دعوت میشود. ̎ویلیام̎ برای شروع، مأمور مصاحبه با ̎ گروه استیل واتر̎ و نوشتن مطلبی در مورد آنان میشود.
این مطلب برای ̎بنگز̎ رضایتبخش نیست، اما مورد توجه ̎بن فانگ تورس̎ (چن)، سردبیر مجلهٔ ̎رولینگ استون̎ قرار میگیرد. ̎فانگ تورس̎ به ̎ویلیام̎ پیشنهاد نوشتن مطلبی تازه دربارهٔ گروه ̎استیل واتر̎ میدهد، که نهایتاً به روابط نزدیک او و گروه ̎استیل واتر̎ منجر میشود.
̎ویلیام̎ بهرغم مخالفتهای مادرش، با این گروه در سفر به شهرهای مختلف همراه میشود و با گیتاریست گروه، ̎راسل هاموند̎ (کروداپ)، و خوانندهٔ گروه، ̎جف بیبی̎ (لی) دوست صمیمی میشود.
از سوی دیگر به ̎پنی لین̎ (هادسن)، دختری همسن و سال خود که با این گروه همراه است، دل میبندد ـ اما ̎پنی̎ دلبستهٔ ̎راسل̎ است . . .
فیلم در واقع شرح زندگی و تجربیات خود کرو در دورهٔ نوجوانی است که مثل قهرمان فیلمش از سوی مجلهٔ معتبر رولینگ استون مأمور شده بود تا گزارشی از گروه افسانهای و محبوب لد زپلین تهیه کند.
Coco
این انیمیشن شباهت بسیار زیادی به انیمیشن book of life دارد که در آن داستان مردی روایت میشود است که میخواهد گیتاریست شود اما سنت خانوادگیشان گاو بازی است و پدرش مخالفت میکند.
داستان هر دو انیمیشن در مکزیک اتفاق میافتد و بر اساس سنت قوم باستانی آزتکهاست. مکزیکیها هر ساله در 31 نوامبر به مدت 3 روز فستیوال روز مردگان برای مردگانشان برگزار میکنند.
در این انیمیشن نیز، مکزیکیها به رفتگان خود احترام میگذارند و برایشان شمع روشن میکنند و غذا میآورند. شک برانگیز است که چرا چنین مضمونی در سه اثر سینمایی تکرار میشود. به غیر از دو انیمیشن نامبرده در بخش اول فیلم پر بودجۀ Specter 2015 از سری فیلمهای مأمور 007 نیز به این فستیوال اشاره میشود.
این انیمیشن در سال 2016 برندۀ اسکار شد و از آن جا که انگار هر سال ما یک لیست فیلم داریم که همه جا برنده میشوند و در کَن و گلدن گلاب و اسکار مقام میآورند باید شک کرد که سیاستی در کار است.
به طور مثال فیلم ضعیف Argo 2012، به کارگردانی بن افلک نامزد 7 اسکار و برندۀ 3 تای آنها شد و همچنین نامزد 5 جایزه گلدن گلاب گشت و در 2 تای آنها برنده شد.
فیلمی که دوست و دشمن و حتی مخاطبین عام به ضعیف بودنش پی میبرند اما چون دربارۀ حمله به سفارت آمریکا و گروگان گرفتن آمریکاییها بود این همه جایزه گرفت.
لذا باید فهمید که چرا چنین انیمیشنی باید انتخاب شود. این فیلم بر خلاف آرگو از نظر فُرم خیلی خوب است و ارزش اسکار انیمیشن را دارد اما مهمتر موضوع فیلم است که روی موسیقی متمرکز است.
در سکانسی از فیلم، میگل در تلویزیون میبیند که زن مسیحی به نوازندۀ مکزیکی (دلاکروز) میگوید که پدر روحانی این اجازه را به ما نمیدهد که موسیقی کار کنیم، جوابی که می شنود چنین است:«آهنگ این قدرت را دارد که قلب پدر روحانی را عوض کند، هیچوقت قدرت موسیقی را کم در نظر نگیر» در این جمله مضمون فیلم از زیرمتن بیرون میزند.
تا جایی که در انتهای فیلم همین قدرت موسیقی است که مای مخاطب را به شوق میآورد و پای صندلی مادربزرگ میگل، اشکمان را جاری میکند.
بیشتر بخوانید:
- بهترین فیلم های بیوگرافی موسیقی
- بهترین فیلم ها درباره موسیقی و آواز
- بهترین فیلم های موزیکال 2021
- بهترین موسیقی های انیمه های محبوب
- نقد و بررسی فیلم الویس (Elvis 2022)
از همراهی شما تا انتهای نوشتار بهترین فیلم ها درباره موسیقی دانان از نگاه سایت فیگار سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.