فیلمهای زیادی درباره اساطیر و فرهنگ مصر ساخته شده است. این مقاله درباره معرفی و تحلیل بهترین فیلم ها بر اساس فرهنگ مصر از نگاه سایت فیگار میباشد.
مخاطبان هنوز به فیلمهای تاریخی علاقه زیادی نشان میدهند. در بین این گونه فیلمها فیلم های تاریخی درباره مصر از اهمیت ویژهای نزد مخاطبان برخوردار هستند. مردم همیشه نسبت به فرهنگ مصر و این تمدن باستانی کنجکاو بودهاند. همواره افسانههای بسیاری درباره مصریان سینه به سینه منتقل شده و به نسلهای بعد رسیده است. برای شناخت این فرهنگ و تمدن کهن و گذری بر تاریخ مصریان و سرنوشت فراعنه میتوان برترین فیلم ها درباره فرعون ها را تماشا کرد.
بهترین فیلم ها بر اساس فرهنگ مصر از نگاه سایت فیگار
در میان فراعنه!
در این قسمت فهرست عناوین بهترین فیلم ها بر اساس فرهنگ مصر از نگاه سایت فیگار را در یک نگاه میتوانید مشاهده کنید:
فیلمها و کتابها منابع بسیار خوبی برای اطلاع پیدا کردن از موضوعات مختلف هستند. امروز برای بررسی تاریخ مصر باستان میخواهیم بهترین فیلم ها بر اساس فرهنگ مصر از نگاه سایت فیگار را با هم بررسی کنیم.
فیلمهایی که شاید با فاصلههای بسیاری نسبت به هم ساخته شدهاند اما همواره به موضوعی واحد پرداختهاند. افسانههای مصر باستان و فرعونیان از اعجاب انگیزترین افسانههای کنونی به شمار میروند. همواره داستانهایی درباره اهرام مصر شنیده میشود که در آن رد پایی از موجودات فرازمینی و ماورایی وجود دارد و این داستانها دستمایه ساخت فیلمهای علمی و تخیلی بسیاری شده است.
این افسانهها تا چه اندازه صحت دارد و چه در گذشته رخ داده است که چنین افسانههایی ساخته و نقل شده و به هزاران سال بعد رسیده است و هنوز در رد آنها شک و شبهه وجود دارد؟ بیایید در قالب فیلمها اندکی تاریخ را بررسی کنیم تا به شناختی نسبی از تاریخ مصر باستان برسیم و بتوانیم بهتر در مورد صحت و سقم این افسانهها نظر دهیم.
The Mummy (1932)
از فیلمنامه ارجینال مومیایی (The Mummy) «جان ال بلیدستون» ، دو فیلم با عنوان مومیایی در سالهای 1932 و 1999 ساخته شد. هر دو ورسیون سینمایی به اهریمنی زمینی در ردای کاهن اعظم مصر و فرشته نگهبان مرگ میپردازد.
او که روح شیطانی دارد، دلباخته یکی از شاهزادگان مصری میشود، کاهنی بهنام «ایمهوتپ». وقتی شاهزاده «آنوکسونامون» میمیرد، «ایمهوتپ» با خواندن بخشهایی از کتاب سیاه سعی میکند او را به زندگی بازگرداند.
فرعون از «ایمهوتپ» به استفاده از کتاب سیاه خشمگین میشود و دستور میدهد او را زنده زنده مومیائی و در شهر«هامون آپترا» به خاک بسپارند. 3000 سال در این منطقه جنگ و خونریزی بود و مردمان خبر نداشتند که چه اهریمن بزرگی در زیر این مقبره مدفون است.
«مجوسان»، طی نسلهای متمادی، محافظان مقدس فرعون از مقبره و محل دفن ایمهوتپ و شهر « هامون آپترا» بودند. در ورسیونی که سال 1999 ساخته شده است، شروع رخدادها از زمانی آغاز می شود که انگلیسیها مشغول نبرد با مسلمانان هستند و مجوسان با آن لباس سیاه سمبلی از طالبان به شمار میروند.
ابزاری انسانی و میلیتاریستی که که واسطه مهار اهریمن درشرق میانه هستند و با غربیها رابطه خوبی دارند. حتی در فیلم بازگشت مومیایی محصول 2001 میبینیم که سردسته مجبوسان برای حمایت از باستانشناسان انگلیسی به لندن میرود.
در ورسیونی که در سال 1932 ساخته شد، گروهی از دانشمندان مقبره «آنوکسونامون» را قرنها بعد میگشایند، «ایمهوتپ» در کالبد یک دانشمند زشت روی مصری به نام «آردت بی» حیات دوباره مییابد و سعی میکند «آنوکسونامون» را دوباره زنده کند، اما توفیقی نمییابد.
پس از آن با دختری بهنام «هلن« مواجه میشود و به تصور اینکه روح معشوق او در کالبد «هلن» قرار گرفته است، رازش را با او در میان میگذارد. «هلن» نیز یکی از الهههای مصری را به کمک میطلبد و الهه با نیروئی جادوئی «آردت بی» را نابود میکند.
The Mummy (1999)
هنگامی که در سال 1999، کمپانی یونیورسال مومیایی را بازسازی کرد، کاملا زیرکانه لحنی متفاوت با اثر اورجینال سال 1932 پیش گرفت و اتمسفر فیلم را از آن جو ترسناک اثر کلاسیک به یک ماجراجویی مهاجمان صندوقچه گمشدهوار تبدیل کرد.
حال برای سومین بار، سازندگان این فیلم جهتی متفاوت را برگزیدهاند. خواسته یا ناخواسته، این نسخه از مومیایی تداعیگر اثر پر سر و صدای سال 2004، یعنی ون هلسینگ است.
مومیایی جدید با روایت غیرمنطقی و آش شله قلمکاری که ترتیب داده، ثابت کرده که بهتر است مومیایی برای همیشه در گور خود جای گیرد و دیگر روی پرده سینماها حضور نداشته باشد!
در روایتهای متعدد مومیایی از 1932 تا سال 2017 ، هیولای اصلی فیلم همواره از شرق وارد محیط کشورهای غربی میشود و چنین دستمایه روایی، یک موتیف محتوایی ثابت است.
در واقع ریشه چنین نگره سینمایی را باید در روایتهای دراکولایی (دراکولای برام استوکر) و داستانهایی درباره مومیایی ها جستجو کرد. درونمایه اصلی مومیایی ظهور موجودی اهریمنی در شرق میانه و جدل دانشمندان و باستان شناسان غربی با موجود باستانی است.
فیلم دست مومیایی ادامه فیلم اول نیست، اما تم و پیرنگ فیلم، قرینه فیلم نخست، محصول سال 1932 است. روایت فیلم، درباره کاریس شاهزاده مصری است که دل در گرو محبت شاهزاده آنانکا دارد و پس از مرگ زودهنگام معشوق، کاریس میکوشد با استفاده از روشهای پزشکی مرسوم او را زنده کند.
روایت فیلم در قرنها بعد با دو دانشمند آمریکایی دنبال میشود که مقبره آنانکا و کاریس را کشف میکنند و پیکره آنانکا را به موزه ای در نیو انگلند آمریکا میبرند.
The Mummy Returns (2001)
وقتی جسد مومیایی شده و سه هزار ساله ی «ایمهوپت» (ووسلو) – که به موزهی ایتالیا انتقال یافته – زنده می شود تا تلاش های شرورانه ی خود را برای نامیرایی از سر گیرد، آرامش خانوادگی «ریک اوکانل» (فریزر) بر هم می خورد.
مومیایی باز میگردد در واقع یک نسخه ی بد از ایندیانا جونز (استیون اسپیلبرگ، 1984) است. صحنه های اکشن آن، دیگر بدیع و تازه نیستند، شخصیت ها جذابیت خود را از دست داده اند، و نیروهای خبیث هم جایشان را به موجودات خلق شده به وسیله ی کامپیوتر داده اند. این فیلم موفقیت تجاری اش را صرفا مدیون درخشش قسمت اول (مومیایی، سامرز، 1999) است.
فیلم مومیایی محصول 1959 باسازی دوباره فیلم «دست مومیایی» است. روایت مومیایی محصول 1959 در مورد دو دانشمند انگلیسی که پیکره «آنانکا» را به موزه ای در لندن میبرند و «کاریس» به قصد بازگرداندن و زنده کردنش به لندن میرود.
در آنجا با دیدن همسر دانشمند، به جای کشتن بنینگ دانشمند، اربابش «محمد اَخیر» را به قتل میرساند. این فیلم را نمیتوان بازسازی مومیائی (کارل فرویند، 1932) بهشمار آورد.
طرح داستانیاش بیشتر به دست مومیائی شباهت دارد البته برای این فیلم چند دنباله دیگر هم ساخته شد. نفرین مقبره مومیائی کفن مومیائی که بدترین نوع دنباله سازی برای این مجموعه است و بهترین فیلم انگلیسی از مجموعه «مومیائی»، خون معبد مومیائی برمبنای داستان «گوهر هفت ستاره برام استوکر» است که روایت فیلم و گونه معمایی آن با سایر آثار انگلیسی درباره مومیایی ساخته شده بسیار متفاوت است.
The Mummy (2017)
آمون کاهن اعظم مجوس با عصاره گیاهی جادویی کاریس را بیدار و به یک موجود فنا پذیر تبدیل میکند و همراه با وی به آمریکا میرود تا آنانکا را دوباره به مصر بازگردانند.
اما مومیایی در آتش خشم آمریکاییها می سوزد. این فیلم بیشتر از آنکه شبیه قسمت نخست مومیایی باشد شبیه فیلم فرانکشتاین است و حتی بازیگر نقش مومیایی همان بازیگر فرانکشتاین است.
سه دنباله دیگر با عنوان مقبره مومیائی (هارولد یانگ، 1942)، روح مومیائی (رجینالد لیبرگ، 1944) و نفرین مومیائی (لسی گودوینز، 1944) ساخته شد که هیچکدام آثار برجستهای نبودند.
روایت Mummy درباره شاهزاده تاریکی «پرنسس ترا»ست که گروهی از باستانشناسان انگلیسی موفق میشوند او را در یکی از معابد مصری پیدا کنند و با خود به لندن ببرند.
وقتی فاچز باستان شناس شاهزاده تاریکی را پیدا میکند ناگهان خون تازهای در رگهایش جاری میشود و فرزند دختر او نیز مارگارت (والری لئون) همزمان با این اتفاق به دنیا میآید.
مارگارت دقیقا زمانی متولد میشود که پدرش به شاهزاده تاریکی مینگرد و «فاچز» باستانشناس معتقد است که روح پرنسس ترا در کالبد دخترش تجلی پیدا میکند.
جولیان کوربرک (جیمز ویلرز) یک شیطان پرست انگلیسی، به تدریج به دختر «پرفسور جولیان فاچز» نزدیک میشود و با مارگارت ارتباطات برقرار میکند و حقایق را درباره پرنس تاریکی به مارگارت میگوید.
زمانیکه «کوربرک» سعی میکند دوباره ترا را احیا کند پدر باستانشناس و دخترک با نیزهای باستانی که گوهری گرانبها بدان متصل است، شاهزاده تاریکی را به قتل میرساند، اما شاهزاده تاریکی خودش را در کالبد نیمه جان مارگارت دوباره احیا میکند.
در اغلب روایتهای حول مومیایی اغلب یک زن افسونگر وجود دارد که با دنیای تاریکیها و جهان نفرینهای سیاه ارتباط دارد. تقریبا بیش از 7 فیلمی از 10 فیلمی که با محوریت یک مومیایی برخواسته از شرق ساخته شدهاند، الگوی داستانی خود را از رمان« گوهر هفت ستاره برام استوکر» گرتهبرداری کردهاند.
زنی که روح خود را به شیطان فروخته است و پرنس تاریکی شناخته میشود و در شرق میانه مدفون است و توسط ماجرایاجویان و دانشمندان غربی کشف میشود و این اهریمن سعی میکند با بهرهبری از قدرتهای اهریمنی، ارتش تاریکی را در شرق احیا کند.
روایت این زن اهریمنی در فیلم مومیایی ساخته «الکس کارتزمن» محصول 2017 دوباره تکرار میشود. زنی اهریمنی که در گذشته روح خود را به شیطان فروخته است تا جانشین پدرش شود، اما توسط مصریان باستان به جایی دوردست برده میشود و در آنجا دفن میشود.
این مکان جایی جز نینوا نیست و نیک مورتون (تام کروز) آمریکایی تحت عنوان “آزادی خواه آثار باستانی” این مکان را در نینوا را با نام حرم کشف میکند.
Gods Of Egypt (2016)
« خدایان مصر » پیش تولید پر سر و صدایی را پشت سر گذاشت و تا مدتها بحث مربوط به آن در رسانه ها مطرح بود و تا همین اواخر زبانه اتفاقاتی که گریبانگیر این فیلم شد تا اسکار هشتاد و هشتم نیز کشیده شد.
زمانی که کمپانی لایونگیت در سال 2015 اطلاعات و تصاویر فیلم « خدایان مصر » را برای رسانه ها ارسال کرد، با واکنش شدید فعالان مبارزه با نژاد پرستی مواجه شد که در آن به تصمیم کمپانی سازنده به استفاده از بازیگران سفیدپوست به جای خدایان مصر اعتراض داشتند.
اعتراضاتی که سبب شد تا کمپانی لایونگیت و آلکس پرویاس کارگردان فیلم، برای جلوگیری از افزایش دامنه اعتراضات، بصورت رسمی بیانه ای منتشر نمایند و از عدم انتخاب بازیگران سیاه پوست عذرخواهی کنند.
داستان فیلم در دوران مصر باستان رخ می دهد. جایی که خدایان و مردم عادی در کنار یکدیگر در حال زندگی هستند اما خدایان به جهت قد بسیار بلند و توانایی تبدیل شدن به یک حیوان، از مردم عادی تمایز دارند.
در این دوران اوسیریس ( برایان برون ) تصمیم گرفته تخت و تاج خود را به به پسرش حوروس (نیکولا کاستر والدو) واگذار نماید اما در زمان اجرای مراسم ، سر و کله برادر اوسیریس به نام ست ( جرارد باتلر ) پیدا می شود که با خشونت هرچه تمام ، اوسیریس را نابود می کند و چشمان حوروس را نیز کور میکند تا بتواند خود بر حکومت تکیه زده و سرزمین را به سیاهی بکشاند.
پس از این اتفاقات، یک پسر جوان به نام بک ( برنتون توایتس ) تصمیم می گیرد تا یکی از چشمان حوروس که در مکانی امن نگهداری می شود را دزدیده و به او بازگرداند تا بتواند بوسیله قدرتی که در اختیارش قرار می گیرد، ست را از حکومت خلع کرده و خوشبختی را به سرزمین بازگرداند.
10,000 BC (2008)
داستان شکارچی ماموت به نام دی له (استیون استریت) را روایت میکند که به دختری به نام اوولت (کامیلا بل) که در قبیله اش زندگی میکند علاقه مند است ولی پس از مدتی متوجه می شود که آینده قبیله شان از سوی افرادی مورد تهدید قرار می گیرد و همچنین قبیله اش هدفحیوانات و موجودات خطرناک قرار گرفته است. بنابراین دی له که یک شکارچی نترس است برای تضمین آینده قبیله اش سفری سخت و دشوار را برای مقابله با خطرات آغاز می کند.
Exodus: Gods And Kings (2014)
Exodus: Gods and Kings، روایتگر دوران کودکی، جوانی و چگونگی به رسالت رسیدن حضرت موسی (ع) است که در آن اسکات با نگاهی خاص به این داستان، سعی کرده تا برداشت های جدیدی را از آن استخراج و اصطلاحاً آن را به روز رسانی کند!
Exodus ، با روایت ماجرای حمله پیشگیرانه ارتش مصر به هیتی ها (مردمانی باستانی که به زبان هیتی که از شاخه آناتولی خانواده هندواروپایی است، صحبت میکردند و کشوری با حکومت پادشاهی در آناتولی و میانرودان شمالی و سوریه در سده ۱۸ پ.م. تا ۱۲ پ.م. تأسیس کردند) آغاز می شود.
فرعون پیش از حمله، از پیشگوی مخصوص خود درخواست می کند تا خوش یمن یا بد یمن بودن این اقدام را از طریق امعا و احشا قربانی بررسی کند! اما پیشگو اعلام می دارد که امعا و احشا در این مورد سخنی نمی گویند و در عوض از موضوع دیگری خبر می دهند: “در این نبرد رهبری نجات داده می شود و ناجی او روزی رهبر خواهد شد.”
در Exodus: Gods and Kings ، نقش حضرت موسی (ع) به کریستین بیل (Christian Bale) انگلیسی (بازیگر نقش بتمن) سپرده شد. فردی که به صراحت خود را بی ایمان خوانده و رسالت انبیاء را به سخره می گیرد.
وی در یکی از مصاحبه هایش در مورد نقش حضرت موسی (ع) اینطور اظهار نظر کرده بود که : “من برای ایفای این نقش تمام داستان های تورات، انجیل و قرآن را مطالعه کردم. به نظر من شخصیت موسی یه فرد بی تمدن و اسکیزوفرنی است.
البته شما این موضوع را در فیلم نخواهید دید، اما این برداشت امروز من از یه واقعه باستانی است. شاید در آن روزها به موسی به عنوان یک پیامبر و فرستاده از طرف خداوند نگاه می شد، اما باید این سوال را پرسید که آیا امروز هم به او همانطور نگاه می شود؟”
از همراهی شما تا انتهای نوشتار معرفی و تحلیل بهترین فیلم ها بر اساس فرهنگ مصر از نگاه سایت فیگار سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگارعضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمانکلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.