نقد فیلم بلوند (Blonde 2022) ؛ بی‌رحمانه‌ترین بیوگرافی تاریخ سینما

مرلین مونرو، بزرگترین نماد قرن بیستم، با اقتباسی از اندرو دومینیک و با بازی آنا دی آرماس، به پرده بزرگ باز می‌گردد. با نقد فیلم بلوند همراه ما بمانید.

بر اساس بیوگرافی تخیلی‌محور جویس کارول اوتس، از مرلین مونرو در فیلم بلوند 2022 سمت و سویی با روان سیال نورما جین بیکر پیدا خواهیم کرد.

نقد فیلم بلوند (Blonde 2022)

نقد فیلم بلوند (Blonde 2022)
نقد فیلم بلوند (Blonde 2022)

Blonde یک فیلم درام زندگی‌نامه‌ای تخیلی آمریکایی به نویسندگی و کارگردانی اندرو دامینیک محصول ۲۰۲۲ است. این فیلم که از رمانی داستانی به همین نام اثر جویس کارول اوتس از سال ۲۰۰۰ اقتباس شده‌است، برداشتی تخیلی از زندگی مریلین مونرو با بازی آنا د آرماس است. آدرین برودی، بابی کاناوله و جولیان نیکلسون در نقش‌های مکمل ظاهر می‌شوند. اکثریت فیلم سیاه‌وسفید فیلمبرداری شده‌است و قسمت‌هایی از آن به صورت رنگی تنظیم شده‌اند.

ساختار روایی و داستان فیلم بلوند

این فیلم یک داستانِ تخیلی از زندگی و مرگِ مریلین مونرو را به تصویر می‌کشد، که برگرفته از رمانی داستانی به همین نام، از تراژدی‌هایی او در طول زندگی‌اش از جمله آزار و اذیتِ مادرش و تجاوزات جنسی که در هالیوود تجربه کرد الهام گرفته‌شده‌است.

نورما جین مورتنسونِ جوان توسط مادر بیمار روانی خود گلدیس بزرگ می‌شود. در سال ۱۹۳۳، در طول هفتمین سالگرد تولدش، مادرش تصویر مردی را که او ادعا می‌کند پدر نورما جین باشد را در قاب به او می‌دهند. بعداً در همان شب، یک آتش‌سوزی در هالیوود هیلز رخ می‌دهد و گلدیس، دخترش را به آنجا می‌برد و ادعا می‌کند که همسرش در آنجا زندگی می‌کند، اما به دستور پلیس مجبور می‌شود به خانه برگردد.

وقتی او در مورد پدرش می‌پرسد، گلدیسِ خشمگین سعی می‌کند نورما جین را در وان حمام غرق کند اما سپس او را رها می‌کند. نورما جین به خانهٔ همسایه‌اش، خانم فلین می‌گریزد، که قول می‌دهد حال مادرش خوب می‌شود. چند روز بعد، گلدیس در بیمارستان روانی بستری می‌شود، زیرا برای سرپرستی کودک ناتوان اعلام شده‌است و نورما جین به یک یتیم‌خانه فرستاده می‌شود.

در دهه ۱۹۴۰، نورما جین با نام هنری «مریلین مونرو» به یک دختر پین‌آپ تبدیل می‌شود که روی جلد مجلات و تقویم ظاهر می‌شود. او در تلاش برای ورود به صنعت بازیگری، توسط رئیس استودیوی فیلم‌سازی داریل اف. زانوک مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرد.

در سال ۱۹۵۱، او برای نقش نِل در فیلم زحمت در زدن به خودت نده، تست بازیگری می‌دهد. این تست پس در خود شکستن و ترک او با اشک، ضعیف انجام می‌شود، اما او به اندازه کافی مدیر انتخاب بازیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد تا نقش را به او بدهد. در حالی که حرفهٔ بازیگری او به‌طور پیوسته در حال افزایش است، او با چارلز «کاس» چاپلین جونیور و ادوارد جی. «اِدی» رابینسون جونیور آشنا می‌شود و با این دو یک رابطه چندمهری را آغاز می‌کند.

نورما جین در سال ۱۹۵۳ نقش مهمی را در فیلم نیاگارا ایفا می‌کند، اما پس از اینکه در انظار عمومی با کاس و اِدی دیده می‌شود، مامورش به او می‌گوید که حضورش را با آن‌ها در انظار عمومی محدود کند، که باعث ناراحتی نورما جین می‌شود زیرا او احساس می‌کند شخصیت وی، مرلین فقط یک نقش است نه خود واقعی او.

نورما جین فرزند کاس را باردار است که باعث خوشحالی او می‌شود، اما در نهایت از ترس از اینکه کودکش مشکلات روانیِ گلدیس را به ارث ببرد، تصمیم به سقط جنین می‌گیرد. کاس از تصمیم او حمایت می‌کند. او در هنگام جراحی نظرش عوض می‌شود اما دیگر دیر شده‌است.

پس از سقط جنین، او کار خود را با کاس و اِدی قطع می‌کند. او بعداً با جو دی‌ماجیو، یک ورزشکار بازنشسته آشنا می‌شود که با ابراز تمایل او برای ترک هالیوود و تبدیل‌شدن به یک بازیگر جدی‌تر در شهر نیویورک، با او همدردی می‌کند. در حال فیلم‌برداری آقایان موطلایی‌ها را ترجیح می‌دهند، او نامه‌ای از مردی دریافت می‌کند که ادعا می‌کند پدرش باشد.

پس از نخستین اکران این فیلم در سینمایی که خودش هم در آن حضور دارد، نورما جین احساس می‌کند که ارتباطش با شخصیت او روی پرده قطع شده‌است و می‌گوید که او واقعاً مریلین نیست. او به اتاق هتل خود برمی گردد، زیرا به او گفته‌شده که شخصی منتظر اوست. او که انتظار دیدن پدرش را دارد، در عوض جو را می‌بیند که از او خواستگاری می‌کند و او با اکراه می‌پذیرد.

ازدواج نورما جین و جو رو به تیرگی می‌رود زیرا کاس و اِدی چند تصویر تبلیغاتیِ برهنه از او را به جو می‌دهند، که وی را چنان خشمگین می‌کند که او را می‌زند و از او می‌خواهد که فیلم خارش هفت‌ساله را انجام ندهد. با این حال، او همچنان فیلم‌برداری را پشت سر می‌گذارد و شیرین‌کاریِ معروف تبلیغاتی خود را با لباس سفید انجام می‌دهد. هنگامی که او به خانه می‌رسد، جو در حالت مستی فریاد می‌زند و با او خشونت فیزیکی می‌کند. نورما جین کمی بعد از او طلاق می‌گیرد.

نورما جین در سال ۱۹۵۵ برای نمایشنامه‌ای در برادوی از مَگدا، اثر نمایشنامه‌نویس مشهور آرتور میلر، تست بازیگری انجام می‌دهد. در طول خواندن، اجرای او همه را جز آرتور تحت تأثیر قرار می‌دهد. او در نهایت وقتی نورما جین به او تحلیل شخصیت خود را ارائه می‌دهد، با او گرم می‌شود.

نورما جین و آرتور ازدواج می‌کنند و به مین نقل مکان می‌کنند، جایی که او زندگیِ شادی را با او می‌گذراند و باردار می‌شود. با این حال، هنگامی که یک روز در ساحل با یک بشقاب غذا راه می‌رود، می‌افتد و نوزادش را سقط می‌کند. او به زودی پس از آن در حالتی مضطرب به بازیگری بازمی‌گردد.

نورما جین در حین فیلم‌برداری بعضی‌ها داغشو دوست دارن، غیرقابل کنترل‌تر و از نظر روانی آشفته می‌شود. او تحت تأثیر توجه مداوم مطبوعات قرار می‌گیرد، احساس می‌کند که در حال تبدیل‌شدن به یک جوک است، سر صحنهٔ فیلمبرداری، به خصوص نسبت به کارگردان فیلم بیلی وایلدر خشمگین می‌شود، و به‌طور فزاینده‌ای از آرتور فاصله می‌گیرد. او برای مقابله با استرس خود شروع به مصرف قرص می‌کند.

او در سال ۱۹۶۲ به مواد مخدر و الکل اعتیاد پیدا می‌کند. مأموران سرویس مخفی او را در حالت مستی می‌گیرند و به هتلی می‌برند تا با رئیس‌جمهور جان اف. کندی ملاقات کند. در طول این رویداد رئیس‌جمهور پیش از تجاوز به نورما جین، وی را مجبور به قضیب‌لیسی کرده و پس از اینکه او در تختش استفراغ می‌کند، او را بیرون می‌کند.

نورما جین که تحت تأثیر شدید دارو و در حالت گیجی قرار دارد غرق در این پندار است که آیا «مرلین مونرو» بودن به این امر منجر شده‌است یا خیر و در حالی که به خانه‌اش در لس‌آنجلس بازگردانده می‌شود، توهم می‌کند که سقط جنین دیگری داشته‌است.

او از طریق تماس تلفنی اِدی متوجه می‌شود که کاس مرده‌است و چیزی را برای او برجای گذاشته‌است که در ابتدا از دیدن آن امتناع می‌ورزد، اما اِدی آن را در بسته‌ای از طریق پست به او می‌فرستد. یادگاری کاس به نظر می‌رسد که یک عروسک ببری باشد که او در زمانی که سه نفر با هم بودند، پیدا کرده بود، و همچنین حاوی نامه‌ای است که در آن او اعتراف می‌کند که نامه‌هایی را که نورما جین ظاهراً از پدرش دریافت می‌کرد، در واقع توسط او نوشته می‌شدند.

نورما جین که پس از این آشکارسازی متلاشی شده‌است، در اثر مصرف بیش از حد باربیتورات در خانه خود در لس آنجلس، کالیفرنیا، روی تختش می‌میرد؛ او در حال مرگ رؤیایی از پدرش دارد که او را به زندگی پس از مرگ خوش‌آمد می‌گوید.

بلوند، بر اساس کتاب پرفروش جویس کارول اوتس، تفسیری جسورانه از زندگی یکی از اسطوره‌های بزرگ هالیوود است: مرلین مونرو. دوران کودکی روانشناختی‌طور او در نقش نورما جین، افزایش شهرت او، روابط عاشقانه‌اش و…

بلوند مرزهای بین واقعیت و داستان را محو می‌کند تا شکاف گسترده‌تر جامعه‌شناختی یکی از زیباترین شخصیت‌های تاریخ سینما را کشف کند. اندرو دومینیک نویسنده و کارگردان، مرلین مونروی این فیلم را با بازی Ana de Armas به تصویر می‌کشد.

بهشت و جهنم

بررسی فیلم بلوند, نقد فیلم blonde
بررسی فیلم بلوند

بلوند یکی از مورد انتظارترین فیلم های 2022 است. اندرو دومینیک آنچه را که می‌توانست یک فیلم پرفروش داشته باشد در این فیلم می‌آورد و به بزرگترین سمبل جنسی چنان مهر خاص و حساب‌شده‌ای می‌دهد که تقریباً غیرقابل تشخیص است.

دومینیک از انتقاد نمی‌ترسد و از دفرمه کردن زندگی شخصیت‌های مهم فرار نمی‌کند. او ریسک را می‌پذیرد و چشم‌اندازی آن‌قدر مبتکرانه و شخصی خلق می‌کند که مرلین را به سمت تصویر اسطوره ارتقا می‌دهد، اما او را به اعماق جهنم فرو می‌برد.

اما باید بدانید که حجم منابع مختلفی که دومینیک استفاده کرده و حجم ایده‌های گزافی که داشته، بیننده را گیج می‌کند. برخی از آن ایده‌ها یک موفقیت مطلق هستند زیرا آنها جادویی را که در اطراف شخصیت مرلین وجود دارد منعکس می‌کنند.

اما ایده‌ها کنجکاو محور هستند… درواقع کارگردانی که می‌تواند معنای مرلین برای دنیا را به خوبی به تصویر بکشد، قصد دارد همان بیننده را تا حدی از زندگی این شخصیت دوست‌داشتنی منزجر کند. مونرو در این فیلم همچون کشتی غرق شده در دوگانگی خاصی است که آنقدر نامتعادل بنظر می‌رسد که نمی‌شود او را دوست داشت.

بلوند در هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز نمایش داده شد و انتشار محدودی در ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ داشت، و در ۲۸ سپتامبر توسط نتفلیکس منتشر شد. این فیلم با نقدهای متفاوت منتقدان روبرو شد که بازی د آرماس را ستودند، اما ترسیم دومینیک از زندگیِ مونرو آن‌ها را دوقطبی کرد. برخی از منتقدان چرخش دومینیک در مورد فیلم‌های زندگینامه‌ایِ سنتی را باطراوت دانستند، در حالی که دیگران فیلم را استثمارگرانه و غیرانسانی معرفی کردند.

نورما جین بیکر

ناگفته نماند که همه ما داستان غم انگیز مرلین را می‌دانیم. اما اگرچه ما او را می‌شناسیم و میلیون‌ها بار به ما گفته‌اند که او کیست وکلی کتاب درباره زندگی وی نوشته شده، هنوز برای بیننده جذاب است که تمام شیاطینی را که در درونش داشته بشناسد.

به همین دلیل است که در بلوند، مشکل گفتن داستان نورما جین نیست، بلکه گفتن بسیار کم در مورد مرلین است. تمرکز توجه بر زندگی غم انگیز نورما گاهی باعث می‌شود فراموش کنیم که مرلین چگونه در تاریخ ذهن طرفداران هنر هفتم مانده است. مرلین انقلابی برای بدن زن، یک زن خودساخته یا یک بت بود، که برخی از بسیاری از ایده‌های انقلابی دنیای تصویر را باید بنام مونرو ثبت کرد.

توسعه و نویسندگی

اندرو دامینیک، کارگردان و فیلمنامه‌نویس این فیلم، از اوایل سال ۲۰۱۰ توسعهٔ پروژه را با اقتباسی از رمان بلوند (۲۰۰۰) اثر جویس کارول اوتس آغاز کرده بود. دامینیک در مورد شیفتگی خود با مریلین مونرو صحبت کرد و گفت: «چرا مریلین مونرو یک نماد زن بزرگ قرن بیستم است؟ برای مردان، او یک هدف میل جنسی است، زنی که به شدت نیاز به نجات دارد. برای زنان، او تمام بی‌عدالتی‌ها در مورد زنان را مجسم می‌کند؛ یک خواهر، یک سیندرلا که به زندگی در میان خاکستر سپرده شده‌است […] من می‌خواهم داستان نورما جین را به عنوان یک شخصیت اصلی مثل یک افسانه تعریف کنم. کودکی یتیم که در جنگل‌های هالیوود گم شد و توسط آن نماد بزرگ قرن بیستم تسخیر شد». دامینیک فیلم را نسبت به پروژه‌های پیشین خود «در دسترس‌تر» توصیف کرد و گفت که فیلمنامهٔ او حاوی «دیالوگ بسیار کمی» است، زیرا ترجیح می‌دهد فیلم را بیشتر شبیه به «بهمنی از تصاویر و رویدادها» بسازد.

برای دامینیک، بلوند نخستین تلاش او برای ساخت فیلمی با حضور یک زن در مرکز داستان بود. او در طول نمایش یکی از فیلم‌های نامزد جایزه اسکارش، قتل جسی جیمز به‌دست رابرت فورد بزدل (۲۰۰۷) گفت: «این کار برای من متفاوت است […] شخصیت اصلی زن است. فیلم‌های من تقریباً عاری از زنان هستند و اکنون دارم تصور می‌کنم که «یکی بودن» چه معنایی دارد».

تکنیک

نقد فیلم بلوند, بررسی فیلم بلوند, نقد فیلم blonde
نقد فیلم بلوند

فیلمبرداری بزرگترین وزن فنی در حوزه زیبایی بصری است. پلان‌های سیاه و سفید، که در موقعیت‌های کاملاً آگاهانه با رنگ آمیخته شده است، در هنگام بیان، لحن خاصی را ارائه می‌دهد که شاید با ذهن مخدوش مرلین و دنیای اطرافش مطابقت داشته است. قاب‌هایی که بی شک تا مدت‌ها در خاطره خواهند ماند و به کتابخانه ابدی تصاویر نمادین این بازیگر زن می‌پیوندند.

اگر بخواهیم به دنبال نمادین ترین تصاویر مرلین بگردیم، تفاوت چندانی با تصاویری که در فیلم بازآفرینی شده‌اند، پیدا نمی‌کنیم. البته که آنا د آرماس به شدت گریم خوبی را روی چهره‌اش می‌گیرد تا شبیه‌تر از تصاویر در ذهن مانده‌مان از مرلین مونرو شود.

جزئیات و موسیقی متنی که صحنه را با درام پر می‌کند، این اثر بصری فوق العاده را تاثیرگذارتر می‌کند. اندرو دومینیک چشمان بیننده را در جایی متمرکز می‌کند که واقعاً برایشان اهمیت دارد. او می‌داند که از همان ابتدا چه می‌خواست، با ایده‌های بسیار واضح و زیاد، مسیر خود را با طیف بسیار گسترده‌ای از کلوزآپ‌ها می‌سازد که از آن زیبایی خاص بهره می‌برد.

واکنش به انتخاب بازیگران

انتخاب آنا د آرماس در نقش مریلین مونرو با واکنش‌هایی منفی روبرو شد و برخی از بینندگان احساس کردند صدای او کاملاً با مونرو مطابقت ندارد و او همچنان لهجهٔ کوبایی خود را حفظ کرده‌است. املاک رسمی مونرو از انتخاب دی آرماس دفاع کرد و اظهار داشت: «مریلین مونرو نماد منحصر به فرد هالیوود و فرهنگ پاپ است که از نسل‌ها و تاریخ فراتر می‌رود. هر بازیگری که در آن نقش قدم می‌گذارد می‌داند که کفش‌های بزرگی برای پوشیدن دارد. تنها بر اساس یک تریلر به نظر می‌رسد که آنا انتخاب خوبی برای این نقش بوده‌است زیرا او زرق و برق، انسانیت و آسیب‌پذیری مریلین را به تصویر می‌کشد»

منتقدان

در وبسایت بازبینی‌خوانی راتن تومیتوز، ٪۴۴ از ۲۲۷ بررسی منتقدین مثبت است و این فیلم میانگینِ امتیاز ۵٫۵/۱۰ را در اختیار دارد. اجماع این وب‌سایت چنین می‌نویسد: «تماشای بلوند ممکن است سخت باشد زیرا حول محور اظهار نظر در مورد استثمار و مشارکت در آن می‌چرخد، اما اجرای درخشان آنا دِ آرماس نگاه‌نکردن به آن را دشوار می‌کند.» این فیلم در متاکریتیک، که از میانگین وزنی استفاده می‌کند، بر اساس نظر ۵۵ منتقد امتیاز ۴۹ از ۱۰۰ را کسب کرده که نشان‌گر «نقدهای مختلط یا متوسط» است.

بلوند برای نخستین بار در هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز نمایش داده شد و با تشویق ایستاده ۱۴ دقیقه‌ای تماشاگران روبرو شد که طولانی‌ترین در این جشنواره است. کاترین بری از امپایر سبک بصری دومینیک و بازی د آرماس را ستود، اما بیان کرد که فیلم در ابهام‌زدایی از زندگی مونرو شکست خورده و نوشت: «پرتره‌ای که این فیلم از مونرو ترسیم می‌کند، دختربچه‌ای گمشده را به تصویر می‌کشد که مکرراً عاشقانش را «بابا» می‌خواند و به هر شکست جدید تقریباً با همان خروش لرزان انگیزه واکنش نشان می‌دهد». دیمون وایز از ددلاین هالیوود نوشت که این فیلم روشی «حیرت‌انگیز» برای بیان زندگی مونرو در قالبی تخیلی ارائه می‌کند و «به عنوان یک فیلم ترسناک به سبک سورئال و کابوس‌وار ارائه می‌شود […] سبکی که در فیلم‌های دیوید لینچ از جمله جاده مالهالند (۲۰۰۱) مشاهده می‌شود».

نتیجه گیری “بلوند”

بلوند دوقطبی عظیم بین آنچه نورما بود و آنچه مرلین است را روایت می‌کند. درک آنها به عنوان دو شخصیت متفاوت، درامی را به قدری تحسین برانگیز و جذاب می‌سازد که تقریباً غیرممکن می‌شود که چشمانتان را از روی صفحه نمایش بردارید. این فیلم تراژیک نمادی را که مرلین ساخته به همان شکلی به پایان می‌رساند که وی به خوبی بدون عشق به زندگی پایان داد.

اندرو دومینیک فیلمی با صحنه‌پردازی قوی، شیوه‌ای درخشان در روایت، اما محتوای بی‌رحمانه می‌سازد، که به شکل انتقادی دریابیم مرلین مونرو چه و که بوده.

بیشتر بخوانید:


One thought on “نقد فیلم بلوند (Blonde 2022) ؛ بی‌رحمانه‌ترین بیوگرافی تاریخ سینما

  1. از نقد شما بسیار بسیار لذت بردم. چقدر خوب و دقیق خلاصه نویسی کردید و چقدر زیبا نقد نمودید.

    یکی از انتقادات من هم نسبت به این فیلم عالی این بود که چرا رابطه عاشقانه مرلین با پرزیدنت را به گند کشید؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *