زندگی پر است از رنگ، تاریکی، روشنایی و گردش و تاب. در نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy به کنجکاوی در فیلمی میپردازیم که روابط انسانی را دستمایه سه اپیزودِ شاهکارش قرار داده است. با نقد چرخ بخت و فانتزی همراه فیگار باشید.
سکانسپلانهایی تکنیکال، لانگشاتهای محدود و به جا، پرداخت خوب به روابط میان انسانی و فضایی رئال از مشخصههای نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy میباشند.
سبک این فیلم آنتولوژی است. این سبک زیرژانری از فیلمها است که از چندین فیلم کوتاه مختلف تشکیل شدهاست که اغلب فقط توسط یک موضوع، فرضیه یا رویداد مختلط مختصر به هم گره خوردهاند (که اغلب یک نقطه عطف است).
نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy
تارِ عنکبوتِ روابط انسانها
- اپیزود اول: جادو (یا چیزی که کمتر رخ میدهد)
- اپیزود دوم: (درهای کاملا باز)
- اپیزود سوم: (یک بار دیگر)
در ژانر آنتولوژی برخی اوقات هر قسمت توسط کارگردانی متفاوت کارگردانی میشود. گاهی اوقات یک تم وجود دارد، مانند یک مکان (مثال: داستانهای نیویورکی، پاریس، دوستت دارم)، یک شخص (مثال: چهار اتاق)، یک چیز (مثال: بیست دلار، قهوه و سیگار) که در هر داستان وجود دارد و به هم پیوند داده میشوند.
جالب است بدانید کارگردان این فیلم ریوسوکه هاماگوچی است. کارگردان فیلم ماشینم را بران (نقد ساختاری ماشینم را بران) نیز بود.
فیلمی که مورد تحسین منتقدین قرار گرفت و جایزه بهترین فیلم خارجی را از گلدن گلاب گرفت و احتمالا (اگر داورانِ آکادمی منصف باشند) اسکار را نیز از آن خود کند.
سبک و سیاقِ و نگاه و لحنِ مشترک میان این دو فیلم بارز و مشهود است با این همه تفاوتهایی نیز دارند که در نوشتار نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy به آن خواهم پرداخت.
اپیزود اول: جادو (یا چیزی که کمتر رخ میدهد)
اولین نکتهای که در نقد تخیل و همزمانی وقایع از جهت بصری و محتوایی مخاطب را تحتالشعاع قرار میدهد پلانی است که در آن درختی وجود دارد که در انتظار بادی است تا برگهایش بریزد. لحن شاعرانه هاماگوچی در طول سه اپیزود جاری و ساری است.
ساختار / تکنیک
تکنیکِ پلان روی صورتِ کسی که دارد گوش میدهد و نشان ندادن گوینده یکی از جذابترین تکنیکهای به کار رفته در این فیلم است. این تکنیک مخصوصِ ریاکشن است و به غایت در خدمت محتوای فیلم بود.
در نقد فیلم چرخ بخت و فانتزی اگر دقت کنید اکثر سکانسهایی که داخلی هستند به این شکل شروع، ادامه و تمام میشوند: 1. پلانی باز از هر دو نفر. 2.پلان بسته گوینده اول. 3. پلان بسته گوینده دوم. 4. پلان بسته روی یکی از شنوندهها که ریاکتش به شدت مهم است (برای همین هم پلان را روی او بسته است). 5. پلان بازِ اولیه و تمام.
تکنیکی که در فیلمنامهنویسی اتفاق افتاده هم جذاب است. روایتِ یک اتفاق (داستان آشنایی تسوگومی و کازواکی) در سکانسپلانی نسبتا طولانی که مخاطب را دچار تاویل میکند. شما آشنایی را نمیبینید و هرکدام دچار تفسیر و تاویلی شاید متفاوت نسبت به ماوقع میشوید.
محتوا
داستان Wheel of Fortune and Fantasy ازینجا شروع میشود که در طول یک تاکسیسواری بعد از یک عکسبرداری، Tsugumi در مورد عشق جدیدش به بهترین دوستش Meiko چیزهایی میگوید. بعد از اینکه تسوگومی پیاده میشود، میکو تاکسی را به دفتری برمیگرداند. در آنجا با دوست پسر سابقش کازواکی، روبرو میشود.
در طول صحبت میان این دو نفر تضاد اخلاقی و آداب معاشرت و نگاهشان به مسئله معاشقه مشهود است. با این همه در مسائلی نیز به تفاهمی ضمنی میرسند.
میکو به این نتیجه میرسد که آن پسر همان شخصی است که سوگومی دربارهاش صحبت میکرد. او چیزهایی را نقل میکند که سوگومی به او گفته است. از جمله اینکه کازواکی نمیتواند دوست دختر سابقش را فراموش کند.
آنها در سکانسی پر تنش پر تمپو و کم ریتم (که ای کاش سکانسپلان میبود) مخاطب را دچار پیچشهای دراماتیکی میکنند. در نهایت بعد از مشاجره کازواکی میکو را در آغوش میگیرد و میکو فرار میکند.
در نهایت و سه روز بعد در حالی که میکو و تسوگومی در یک کافه هستند کازواکی را بیرون میبینند و تسوگومی به او اشاره میکند و اصرار میکند که میکو بماند تا در مورد او نظر بدهد.
درین بین اشارهای کوتاه به برندِ اپل کنم که در طول اپیزود اول واقعا به شکل آزاردهندهای توی چشم بود و ذوق انسان را نسبت به این فیلم خوب کمی کور میکرد.
میکو در حالی که با دوستش و دوستپسر اسبقش (شاید هم سابق) نشسته شروع به گفتن همه چیز میکند. اعتراف میکند که عاشق کازواکی است و تمام گذشته را نزدِ تسوگومی فاش میکند.
نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy
کارگردان با تکنیک جریان سیال ذهن و زوم این و اوت کردن تمامِ چیزهایی که در ذهن میکو میگذشته را به ما نشان میداده. در اصل میکو این کار را نکرد و پا شد و رفت. در تاویل دومِ بنده میکو دو جهان را خلق میکند:
1.جهانی که در آن میکو همه چیز را گفته. 2.جهانی که در آن میکو هیچ چیز را نگفته. طبیعی است که در جهان دوم کازواکی تمایلِ بیشتری برای به دست آوردن مجدد میکو داشته باشد.
در ابتدا در مورد درختی عرض کردم که منتظر باد است تا شاخههایش بلرزند و برگهایش بریزد و سکانس انهاییِ فیلم با تیلتِ دوربین به بالا و نشان دادن درختی سرسبز تمام میشود که نشان از به ثبات رسیدن شخصیت میکو است از نظر بنده.
بیشتر بخوانید:
اپیزود دوم: (درهای کاملا باز)
اتفاقاتِ ساختاری و تکنیکالی که در اپیزود دو و سه اتفاق میافتد نیز مشابه اپیزود یک است. این طبیعی است چون کارگردان یکی است و میان سه اپیزود (همانطور که در مورد سبک آنتولوژی گفتم) تم یکی است.
نوع نگاه کارگردان به مضمون عشق و دوستی و انتخابهای آدمها در زندگی، شباهتی کلی در تمام آنها دارد. در هرکدام از اپیزودها به شیوهای، مشکلات و چالشهای مربوط به روابط در دنیای مدرن در موقعیتهای مختلف، بررسی میشود و سه زن شخصیتهای اصلی این سه اپیزود هستند.
ساختار / تکنیک
به نظر میرسد در تکنیکِ شخصیتپردازیِ پروفسور سگاوا پیچ و خمهای دراماتیکی گنجانده شده است. بنده در نقدهایم از واژههای درام، دراماتیک، دراماتیزه کردن و… زیاد استفاده میکنم. پس بیایید و نگاهی کوتاه به این مفاهیم بیاندازیم:
“شما هرکاری که میکنی درواقع داری درام انجام میدی . وقتی در مورد هنر استفاده میشه به معنای اینه که اجزا هنر در حال خلق چیزی یا انجام کاری باشن . اگر یکم کاربردی تر به این قضیه نگاه کنیم درام و هنر دراماتیک در هنر های نمایشی مثل سینما تئاتر و حتی نمایش های تلویزیونی و رادیویی استفاده میشه و به معنای انجام کنشی هنر و خلاقانه بین اجزای اون هنره.”
پاراگراف بالا را عینا از سایت “ویرگول” کپیپیست کردم. برای دانستن بیشتر در مورد مفهوم درام و دراماتیک میتوانید سرچ کنید: “دراماتیک چیست” و وارد سایتِ خوبِ ویرگول شوید و مطالعهاش کنید.
برگردیم به شخصیتِ پروفسور سگاوای عزیز. اولین نکته که در تکنیک بازی و شخصیتپردازی او مشهود است مسئله کلاستروفوبیا میباشد. به نظر میرسد او از ماندن در محیطهای بسته هراس دارد چون همیشه و در هر وضعی اصرار دارد در اتاقش باز باشد. نام این اپیزود هم به این ظن بنده کمک میکند.
نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy
ساختار بعدی در شخصیت او افسردگیای است که در بازیِ تکنیکالِ کیوهیکو شیبوکاوا مشهود است. به نظر میرسد او با نوشتن ارگاسم میشود و دیگر زن، برای او مفهوم نرمالش را از دست داده. او در ابتدای گفتگویش با نائو (با بازی خوبِ کاتسوکی موری) حتی به چهره زن نگاه نمیکند. نه از روی نجابت و پاکدامنی بلکه از روی عدم رغبت.
از نکات برجسته نقد فیلم ژاپنی Wheel of Fortune and Fantasy اتفاقی است که با پیچشی دراماتیک (که در هر سه اپیزود گنجانده شده) و بعد از خواندن بخشی از رمان (قسمتِ اروتیکش) توسط نائو، برعکس میشود و پروفسور نسبت به نائو رغبت نشان میدهد.
در پی. او. وی (به نمایی گفته میشود که در آن دوربین بازنمایانگر چشم شخصیت در فیلم است) های دوتایی رغبت را در چشمان سگاوا میبینیم و گویی با صدای نائو، معنا به زندگی و نوشتههای او بازگشته است.
محتوا
کلاس یک استاد با التماس بلند و سجدهی مدل ژاپنی و بلندِ دانشجویی برای استاد دیگر قطع میشود و از او میخواهد که او را پاس کند. زیرا این امر آینده او را به عنوان یک مجری خبر از مسیر خارج میکند.
پروفسور استاد درسِ فرانسه سگاوا، با بیمهری به او پاسخ میدهد. ساساکی دانشجویی است که از دانشگاه اخراج میشود. در تحلیل Wheel of Fortune and Fantasy او بعدا با نائو رابطه برقرار میکند. ساساکی نائو را مجبور میکند تا پروفسور را اغوا کند تا رسوایی ایجاد شود.
نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy
نائو وارد دفتر استاد میشود و خود را شاگرد سابق او معرفی میکند و در را پشت سر خود میبندد اما استاد اصرار میکند که باز بماند. او امضای او را می گیرد و درخواست میکند که درباره رمان از او سوال بپرسد.
او یک قطعه شهوانی را با صدای بلند میخواند. در مورد شخصیتی که بیضههایش را مکیده شده و به انزال رسیده. این دو با هم گفتگوی صمیمانهای دارند. نائو فاش میکند که در تمام مدت مشغول ضبط صدای پروفسور بوده است و پرفسور از او میخواهد که صدا را برای او بفرستد.
نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy
نائو به خانه میرسد به طور تصادفی ایمیلِ حاوی ویس را برای “ساگاوا” در دانشگاه، که یک استاد دیگر است، ارسال میکند. زمانی که فایل صوتی عمومی میشود، شوهر نائو از او طلاق میگیرد.
آبروی سگاوا از بین میرود. در نقد Wheel of Fortune and Fantasy سال ها بعد، نائو در اتوبوس به ساساکی برمیخورد (دو عکس بالاتر). او به عنوان ویراستار کار میکند. ساساکی به خاطر خراب کردن زندگی سگاوا و نائو هیچ پشیمانی نشان نمیدهد و نائو از صحبت کردن او درونا عصبانی میشود.
ساساکی اشاره میکند که در حال ازدواج است. وقتی نائو به ایستگاه خود میرسد، کارت ویزیت خود را به ساساکی می دهد و او را میبوسد. به نظر میرسد نائو قرار است یک رسوایی اخلاقی دیگر به بار بیاورد، اما این بار برای ساساکیِ در آستانه ازدواج.
اپیزود سوم: (یک بار دیگر)
در سال 2019 یک ویروس منجر به افشای ناخواسته رایانهها شد و در نتیجه همه به استفاده از تلگراف و خدمات پستی مجبور شدند. ناتسوکو در گردهمایی تمام دخترانه دبیرستانش شرکت میکند و متوجه میشود که نام همکلاسیهایش را به یاد نمیآورد.
ساختار / تکنیک
ساختار کلی دیگری که مایلم در مورد فیلم ژاپنی چرخ بخت و فانتزی بنویسم ساختاری است که افرادی مانند اصغر فرهادی به آن بیتوجهی میکنند. او تقریبا هر سال با فیلمهای کاراکتر محور و نشان دادن مسائلِ جهان شمول و البته ایرانستیزانه (مقصودم نشان دادن فقط و فقط ضعفها و مشکلات سنتی و فرهنگی ایرانی است) وارد جشنوارههای خارجی میشود. فیلمهایی پر از داد و بیداد و بدبختی و فقر و… البته که یکی از وظایف هنر همین است.
در بررسی چرخ بخت و فانتزی وقتی من به عنوان یک نظارهگر متوجه میشوم جناب فرهادی به اصطلاح “سوراخشو پیدا کرده” (مقصودم راهِ جایزه گرفتن از خارجیهاست) نمیتوانم سکوت کنم.
ما در کشوری زندگی میکنیم که طعم گیلاسِ کیارستمی هم در آن ساخته شده و کَن هم گرفته. پس برای جایزه گرفتن لزومی به کولیبازیِ هنری نیست. شاید بعدا در نوشتاری بیشتر به این موضوع پرداختیم.
نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy
حال برمیگردیم به سبک فیلمسازی ریوسوکه هاماگوچی و ساختاری که پیشتر در موردش صحبت شد. ریوسوکه هاماگوچی بدون داد و بیداد و سر و صدا و فقر و بدخبتی و بیچارگی، نگاهی جامع و عمیق به فرهنگ ژاپن و مردمانش میاندازد.
نگاه او به انسان، به انسانیترین شکل ممکنش است. از نوع پوشش ظاهری ژاپنیها تا نوع نگاهشان به زندگی و پدیدههای اطرافشان را برای مخاطب تعریف میکند (از منظر خودش البته).
هاماگوچی همانطور که در ماشینم را بران نشان داد، بدون کلکهای رایج هنری، بیآلایش و ساده فیلمهایش را میسازد و بدور از تکلف سعی در نشاندنِ هنر در جای حقیقی خود دارد. او مانند فرهادی شکارچیِ جایزه نیست اما امیدوارم اسکار را از آن خود کند تا این بدعت بد لاقل در زمینه فیلمهای خارجی (هرچی بدبختتر بهتر) برداشته شود.
محتوا
در ادامه داستان فیلم چرخ بخت و فانتزی ناتسوکو در ایستگاه قطار همکلاسیاش را میشناسد که با او صمیمی بوده (به شکل همجنسگرایانه) و به خانهاش دعوت میشود. آن دو به یاد می آورند و ناتسکو از او میپرسد که آیا واقعا خوشحال است یا خیر.
همکلاسی که متوجه میشود ناتسوکو میخواهد احساسات سنگین را از سینهاش کنار بگذارد و اعتراف میکند که نام ناتسوکو را فراموش کرده است. در نهایت آنها میفهمند که همدیگر را با همکلاسیهای قبلی اشتباه گرفتهاند، حتی در همان مدرسه هم درس نخواندهاند.
نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy
در نهایت آنها وارد نوعی از رواندرمانیِ خودخواسته میشوند. ایا در نقش دوست دختر سابقش نقش آفرینی میکند و به ناتسوکو کمک میکند تا احساساتش را تخلیه کند. وقتی به ایستگاه بازمیگردند، ناتسوکو متوجه میشود که او را با همکلاسیای که با او پیانو مینواخت اشتباه گرفته است.
ناتسکو نیز به نوبه خود نقش او را بازی میکند. در حین جدایی، ایا ناتسوکو را تعقیب میکند و به او میگوید که نام همکلاسیاش را به خاطر میآورد و او را در آغوش میگیرد. توجه ویژه، مختصر و مفیدِ کارگردان به لانگشات واقعا قابل اغماض نیست که در انتهای نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy خواستم به آن اشاره کنم.
بیشتر بخوانید
- بهترین فیلمها و سریالهای 2022
- بهترین فیلمها و سریالهای 2021
- بهترین فیلمها و سریالهای IMDB 2022
- بهترین سریالها
از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد فیلم Wheel of Fortune and Fantasy سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقدها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.
سپاس از آقای عباسی که نقد بسیار خوبی از این فیلم داشتند. فیلم بسیار دوست داشتنیای بود، فکر کنم کارگردان با این کارش دست کم یه دلگرمی خوبی واسه نویسندگان داستانهای کوتاه داد. اما نکتهای که منم در زمان دیدن فیلم خیلی رو اعصابم رفت همون صحنهای بود که دختره در اپیزود نخست با گوشیش عکس گرفت و دوربین آشکارا و به صورت خیلی نزدیک برند اپل رو نشون داد. آقای عباسی هم به درستی اشاره کردند کاش کارگردان چنین اشتباه بچگانهای رو نمیکرد. روی هم رفته فیلم خیلی زیبایی بود.