اگر به دنبال تجربهای هیجانانگیز هستید، بهترین مانهواهای ترسناک انتخابی عالی برای ورود به دنیای کمیکهای کرهای محسوب میشوند.
پس از درخشش سینمای چین و جهانیشدن انیمههای ژاپنی، حالا نوبت کره جنوبی است که قدرت خود را در عرصه فرهنگ و هنر به رخ بکشد. از موج جهانی کیپاپ با گروههایی همچون BTS گرفته تا موفقیتهای سینمایی و تلویزیونی همچون بازی مرکب و انگل، کرهایها توانستهاند توجه مخاطبان سراسر دنیا را به خود جلب کنند.
اما این تنها به موسیقی و سینما محدود نمیشود؛ مانگاهای معروف کرهای، یا همان مانهوا نیز به سرعت در حال گسترش در سطح جهانیاند. پلتفرمهایی مانند Webtoon و Tapas نقش مهمی در معرفی این آثار به مخاطبان بینالمللی داشتهاند.
بهترین مانهواهای ترسناک
در ادامه لیست بهترین مانهوا های ترسناک را مشاهده خواهید کرد. این لیست به انتخاب تیم تحریریه نوشته شده است.
- عمیق (DEEP)
- کندو (Hive)
- گندیده (Rotten)
- آسمان دوردست (Distant Sky)
- چگونه به عنوان یک خدمتکار در یک بازی ترسناک زنده بمانیم (How to Survive as a Maid in a Horror Game)
- دلبر بیپایان (Never-Ending Darling)
- طوفان رادیویی (Radio Storm)
- تعقیب دمها (Chasing Tails)
- شهر موازی (Parallel City)
- توهم (Delusion)
- تکامل: جادهای به سوی هیولای فضایی (Evolution: Road to Space Monster)
- سایههای شب (Night Of Shadows)
- شب وحشتناک (Dreadful Night)
- جک: روح آمریکایی (Jack: The American Ghost)
- قصهگوی ارواح (Ghost Teller)
- خوکدانی (Pigpen)
- لویاتان (Leviathan)
- زنده ماندن عاشقانه (Surviving Romance)
- خانه شیرین (Sweet Home)
- حرومزاده (Bastard)

برای کسانی که علاقهمند به داستانهای دلهرهآور و نفسگیر هستند، مانهواهای ترسناک گزینهای وسوسهانگیز بهشمار میروند. از ماجراهای خونآشامی گرفته تا رازهای خانوادگی و عشقهای مرگبار، دنیای مانهواهای ترسناک ترجمه فارسی پر از داستانهایی است که قلب شما را به تپش میاندازند.
عمیق (DEEP)
برخی از مخاطبان که از مانهوا عاشقانه یا ژانر ایسکای خسته شدهاند، ممکن است به دنبال تجربهای متفاوت باشند و چه چیزی بهتر از یک مانهوای ترسناک مرموز؟ اگر به جای زامبی و هیولا، به داستانهایی علاقه دارید که با حس تعلیق و رازآلودی ذهن را درگیر میکنند، مانهوای DEEP اثر TOWOO و Tae Heon Kim گزینهای عالی برای شما خواهد بود.
این داستان فضای وهمآلود و نگرانکنندهای دارد که یادآور آثار کلاسیک ترسناک مانند قبرستان حیوانات خانگی یا روستای نفرینشده است؛ جایی که تهدید اصلی از سوی عزیزانیست که دیگر آنطور که باید، آشنا و قابل اعتماد نیستند.
ماجرا از جایی شروع میشود که موجی عظیم به ساحل گوآنگانلی برخورد میکند و تودهای از بدنهای انسانی را به خشکی میآورد. ابتدا گمان میرود اینها اجساد غرقشدگان هستند، اما حقیقت بسیار عجیبتر از آن است: آنها افرادیاند که سالها پیش ناپدید شدهاند—زندهاند و حتی یک روز هم پیر نشدهاند.
با این حال، رفتارشان طبیعی نیست. حرکاتشان خشک و بیروح است و نوعی نیروی ناشناخته آنها را دوباره به سوی دریا میکشد. آنها چه هستند؟ پاسخ در دل اقیانوس، جایی تاریک، مرموز و ترسناک پنهان شده است.
کندو (Hive)

داستان پرفراز و نشیب مانهوای ترسناک Hive از کیوسام کیم، با 242 قسمت هیجانانگیز در سه بخش اصلی روایت میشود. این مجموعه، بدون در نظر گرفتن داستانهای فرعی، نشاندهنده استقبال بینظیر خوانندگان از این اثر با ایده داستانی نسبتاً کلاسیک است.
ماجرا از آنجا آغاز میشود که ایون-سونگ لی برای کار راهی سئول و در بدو ورود، با منظرهای هولناک روبهرو میشود: شهر به تسخیر حشرات غولپیکر درآمده است؛ اما تهدید تنها به خود این موجودات ترسناک محدود نمیشود. عفونت جهشیافته آنها نیز جان انسانها را به خطر میاندازد.
در این میان، گروههای تبهکاری نیز از این هرج و مرج به وجود آمده نهایت سوءاستفاده را میبرند و بر ناامنی شهر میافزایند. حال این ایون-سونگ لی است که باید قدم در راهی پرخطر بگذارد تا بازماندگان احتمالی را نجات دهد، خانوادهاش را پیدا کند و آنها را به مکانی امن برساند. با وجود تهدیدهای گوناگون در هر گوشه و کنار، جای تعجب نیست که این سفر برای او طولانی و مملو از مخاطرات گوناگون باشد.
گندیده (Rotten)
داستان Rotten که با نام بوی گند یا گندیده نیز شناخته میشود، ترکیبی جذاب از یک معمای جنایی و وحشت ماورایی است. افسر هان، حس بویایی قویای در تشخیص پلیدی دارد، درحالیکه جایشین توانایی دیدن ارواح مردگان را دارد.
این دو با هم در حل پروندههای افراد گمشده بسیار موفق هستند، اما در حال حاضر، به دنبال یک گمشده خاص میگردند. ردپای آنها را به یک بدلکار زن به نام یوهیون میرساند که در تحقیقات به آنها کمک میکند؛ اما طولی نمیکشد که هر سه نفر متوجه میشوند دوستشان در تار عنکبوتی از فساد، جنایات و شرارتی طاقتفرسا گرفتار شده است.
اگر آنها نتوانند بوی تعفن و مناظر وحشتناک را تحمل کنند، ممکن است دوستشان برای همیشه از دست برود. این داستانی منحصربهفرد است و با صحنههای دلخراشش، به خوبی حق مطلب را در عنوان خود ادا میکند.
آسمان دوردست (Distant Sky)

داستان آسمان دوردست اثر اینوان یون و سئون-هی کیم نیز ویرانی سئول را به تصویر میکشد، اما نابودی آن مرموزتر و غیرقابل توضیحتر است. هانول کانگ که در کلاس چرت میزد، ناگهان از خواب بیدار میشود و خود را در بقایای شهر مییابد.
حشرات غولپیکر در سایهها کمین کردهاند و هیولاهای دیگری نیز زیر آسمانی که همیشه تاریک است، پرسه میزنند. او به همراه تنها فرد دیگری که زنده مانده، شین ههیول، باید یاد بگیرند که چگونه به تنهایی زنده بمانند و کشف کنند که چه بلایی بر سر سئول آمده است، البته اگر بتوانند حقیقت را تاب بیاورند.
درحالیکه Hive طولانی و پر از صحنههای اکشن است، آسمان دوردست یکی از بهترین مانهوا های ایسکای محسوب میشود که در پرداخت شخصیتها با دیالوگهای واقعگرایانه و ترسهای روانی که در تمام صفحات آن حس میشود، برتری دارد.
چگونه به عنوان یک خدمتکار در یک بازی ترسناک زنده بمانیم (How to Survive as a Maid in a Horror Game)
داستانهای ایسکای در مانهوا هم به اندازه مانگا محبوبیت دارند و مملو از قصههایی هستند درباره افرادی که به دنیاهای فانتزی، رمانها یا بازیهای ویدیویی کشیده میشوند.
عنوان مانهوای چگونه به عنوان یک خدمتکار در یک بازی ترسناک زنده بمانیم به خوبی داستانش را توضیح میدهد؛ شخصیت اصلی آن درگیر یک بازی ترسناک از شرکت A-coms به نام قتل عمارت فلاتزگراف میشود. گرافیک بازی فوقالعاده است، اما درجه سختی بسیار بالای آن بیشتر بازیکنان را دلسرد میکند.
بازیکنان در ابتدا نقش آدریان را بر عهده میگیرند، یک اشرافزاده نفرینشده که برای رهایی از نفرین، مجبور به کشتن هر چه بیشتر افراد است. داستان به ظاهر ساده به نظر میرسد، اما یکی از بازیکنان آنقدر برای تمام کردن بازی تلاش میکند که در حین انجام آن به خواب میرود. وقتی بیدار میشود، خود را در نقش هیلدا، یکی از خدمتکارهای آدریان میبیند.
دلبر بیپایان (Never-Ending Darling)

در داستان دلبر بیپایان، به لطف فناوری جدید شبیهسازی که توسط گئونهو جی توسعه یافته، رنج و عذاب انسانی تا حد زیادی از بین رفته است. متخصصان با ثبت DNA افراد در پایگاه داده شبیهسازی، میتوانند نقصهای ژنتیکی را برطرف کرده و طول عمر را افزایش دهند؛ اما این فناوری یک روی تاریک هم دارد. دوست دختر گئونهو، یون ها-ایم، ناگهان با جسد خودش روبهرو میشود.
روز بعد، او بدون هیچ خاطرهای از روز قبل بیدار شده و یادداشتی از خودش پیدا میکند که روی آن نوشته شده “ها-ایم، اگر این را میخوانی، تو یک شبیهسازی هستی.” این داستان که شباهتهایی با فیلم روز ششم نیز دارد که یک پیچش ترسناک پیدا میکند. ها-ایم واقعی مدتها پیش مرده؛ اما تنها امید شبیهسازی او شکستن این چرخه است. این یک برداشت علمی-تخیلی جذاب از ژانر وحشت خانگی محسوب میشود.
طوفان رادیویی (Radio Storm)
انواع مختلفی از داستانهای عاشقانه ترسناک وجود دارد؛ از قصههایی که در آنها معشوق یک هیولا از آب در میآید گرفته تا داستانهایی که در آنها خود هیولا نقش معشوق را دارد.
این روابط عاشقانه همیشه هم دگرجنسگرایانه نیستند، چرا که تعداد زیادی منهوای یائویی (عشق پسران) و یوری (عشق دختران) هم وجود دارد و به خصوص داستانهای ترسناک یائویی زیادی مانند طوفان رادیویی به چشم میخورند.
داستان مانهوا معروف طوفان رادیویی درباره ساک، مردی که در یک مرکز تحقیقاتی به نام مدرسه گیر افتاده، است. این مرکز روی افرادی به نام دارندگان هسته تحقیق میکند – کسانی که قدرتهای ویژه دارند.
ساک از این وضعیت متنفر است؛ زیرا تنها قدرت ویژه او حس بویایی خارقالعادهاش است. اوضاع وقتی بدتر میشود که یک بیماری مرگبار در خارج از مدرسه شروع به شیوع و مردم را به زامبیهای خطرناک تبدیل میکند.
ساک متوجه میشود که تنها راه زنده ماندنش پیدا کردن فردی است که بتواند قدرتش را تقویت کند. او به همراه دوستش جینجر، برای یافتن این فراخواننده فرار و شانس خود را در مواجهه با تهدیدهای بیرون امتحان میکند.
تعقیب دمها (Chasing Tails)

شاید اسم “عقیب دمها در نگاه اول یادآور یک مشکل مهارتی در بازی سونیک خارپشت 2 باشد؛ اما در واقع نام یک مانهوای معمایی ترسناک درباره قتل است. در این داستان دو کارآگاه به نامهای جونگدو کوون و یونگچه شین، به همراه یک متخصص اعصاب و روان به نام دکتر یونگهوا جو، با پروندهای بسیار پیچیده روبهرو میشوند.
ریزش یک ساختمان باعث شده که 9 دانشجوی کالج به مدت 2 هفته زیر آوار بمانند و تنها 6 نفر از آنها زنده ماندهاند که فقط 4 نفرشان هنوز قادر به صحبت کردن هستند.
با این حال، ظاهر 3 دانشجوی فوت شده نشان نمیدهد که آنها بر اثر آوار کشته شده باشند. بدنهایشان به طرز وحشتناکی تکهتکه شده است، به طوری که پلیس معتقد است آنها به قتل رسیدهاند.
کارآگاهان باید مدارک و شهادت شاهدان را بررسی کنند تا بفهمند چه اتفاقی افتاده است. هر یک از بازماندگان میتواند قاتل باشد و پیدا کردن او یک تلاش طاقتفرسا است که حقایقی فراتر از تصور کارآگاهان را آشکار خواهد کرد.
شهر موازی (Parallel City)
وحشت شبیهسازی در مانهوا های ترسناک شهر موازی هم وجود دارد، با این تفاوت که این بار، شبیهسازیها علیه نسخههای اصلی خود عمل میکنند. گزارشهای متعددی از افرادی که همزادهای کاملاً یکسان خود را در سراسر شهر پیدا میکنند، افزایش مییابد و پس از آن، ناپدید شدنها آغاز میشود.
برای مثال، جونگ کیم، دوست دوران کودکی مین چوی، به مدت 11 ماه ناپدید میشود و سپس به عنوان فردی به ظاهر متفاوت بازمیگردد. اوضاع زمانی عجیبتر میشود که مین چوی نسخه خشنتر و جنایتکارتر از خودش را میبیند و همه چیز را درباره او میداند.
فصل اول این داستان بیشتر شبیه یک اثر معمایی پیش میرود؛ اما وقتی مین چوی متوجه میشود این شبیهسازیها از کجا میآیند، داستان به یک ماجرای وحشتناک بقا تبدیل میشود و او درمییابد که چرا همزادها از نسخههای دنیای معمولی خود بسیار منحرفتر هستند.
توهم (Delusion)

توهم اثر جک-گا هونگ یکی از بهترین مانهوا ها جهان است و داستان با حال و هوای یک نسخه هنری از دراکولا آغاز میشود. داستان در سال 1935 اتفاق میافتد و هنرمندی به نام ایهو یون از طرف بانوی اشرافی به نام جونگهوا سونگ مامور میشود تا پرترهای از او بکشد. جونگهوا سونگ دهههاست که تنها زندگی میکند و از بقیه جامعه دور افتاده است. بنابراین، یون انتظار داشت که یک زن گوشهنشین سالخورده را ببیند.
اما در عوض، او یک زن جوان و زیبا را میبیند، زنی که از ایهو میخواهد او را طوری نقاشی کند که انگار پیر است. سپس، در میان لولههای رنگ، نامهای پیدا میکند که به او هشدار میدهد نقاشی را تمام نکند.
هر کسی که با مادام سونگ بماند، یا دیوانه میشود یا دیگر هرگز دیده نمیشود. این منهوا با داستانسرایی دلهرهآور و آثار هنری خیرهکننده، به گذشته مرموز سونگ و حالِ بهطور فزاینده عجیب و غریب یون میپردازد.
تکامل: جادهای به سوی هیولای فضایی (Evolution: Road to Space Monster)

در بسیاری از بهترین مانهوا های ایسکای ، قهرمانان به دلیل مهارتهای کلیدی یا فناوریهایی که دارند، به سوپراستارهای بزرگ در دنیای جدیدشان تبدیل میشوند.
برخی از این داستانها با سختتر کردن شرایط برای قهرمانان یا تبدیل کردن آنها به شرور از این روند پیروی نمیکنند؛ اما به ندرت پیش میآید که آنها به یک هیولای زشت و بزرگ، مثلاً یک هیولای فضایی، تبدیل شوند.
سایههای شب (Night Of Shadows)

مردم حداقل در مواجهه با هیولاها، قاتلان زنجیرهای، ارواح و دیگر تهدیدهای فیزیکی، هنوز میتوانند از آنها فرار کنند. هرچند که این راه حل همیشه در داستانها جواب نمیدهد، اما به هر حال نوعی گریز محسوب میشود. با این حال، وقتی وحشت در درون ذهن یک فرد کمین کرده باشد، دیگر راه فراری وجود ندارد.
شب وحشتناک (Dreadful Night)
داستان شب وحشتناک که ترکیبی از فضای یائویی طوفان رادیویی و ژانر ایسکای بازیهای ویدیویی چگونه به عنوان یک خدمتکار در یک بازی ترسناک زنده بمانیم است، ماجرای گیر افتادن شخصیت اصلیاش، پی بادا، در یک بازی نقشآفرینی ترسناک را روایت میکند.
او باید با پیشروی در بازی راهی برای خروج پیدا کند، اما در جلسات بازیاش هیچ موفقیتی کسب نکرده و اغلب به روشهای مختلف میمیرد و پیشرفتش ریست میشود.
اوضاع وقتی تغییر میکند که متوجه رفتارهای مشکوک نام دوها میشود. پی بادا فکر میکرد او فقط یکی از شخصیتهای غیرقابل بازی (NPC) متعدد بازی است، هرچند شخصیتی که علاقه غیرمعمولی به او نشان میداد، تا اینکه دید دوها یک روستایی را کشت.
بادا نمیداند که این یک نقص فنی در بازی بوده یا دفاع شخصی؛ زیرا دوها تنها کسی است که توانسته یکی از قاتلان بازی را از بین ببرد. آیا دوها هم یک بازیکن دیگر است؟ و اگر چنین است، آیا آنها میتوانند با هم برای فرار از بازی همکاری کنند، یا بادا قربانی بعدی دوها خواهد بود؟
جک: روح آمریکایی (Jack: The American Ghost)

خانوادهی گو-اون ما از بچگی او یک خانهی جنزده را در یک شهربازی اداره میکردند، اما بعد از فوت مادرش، او برای سرپا نگه داشتن ساختمان به سختی تلاش کرد. اگر او نتواند راهی برای بازسازی آن پیدا کند، تا یک سال دیگر تخریب خواهد شد. با این حال، او یک نقشه دارد. او به آمریکا میرود و در چالش خانهی شبح جک شرکت میکند و اگر او بتواند 15 روز را بدون مردن یا دیوانه شدن در آنجا بگذراند، یک میلیون دلار برنده خواهد شد.
در ابتدا، به نظر میرسد یک خانهی جنزدهی معمولی است، اما با پیشرفت چالشها، او به زودی متوجه میشود که ارواح آنجا واقعی هستند. با این حال، گو-اون تحمل میکند و حتی خود را به جک و دوستان شبحوارش نزدیک میکند.
در پایان، این داستان خوانندگان را در یک سفر احساسی همراهی میکند که از وحشت تاریک گرفته تا عاشقانه، با پیچ و خمهای داستانی فراوان را شامل میشود. این یک انتخاب مناسب برای افرادی است که در کنار ترس و هیجان، به دنبال داستانهای عمیقتر هستند.
قصهگوی ارواح (Ghost Teller)
اگر یک داستان ترسناک کافی نیست، منهوای قصهگوی ارواح فقط در فصل اول خود شش داستان پشت سر هم ارائه میدهد. ایده اصلی ساده است: شش روح برای یکدیگر داستانهای ترسناک درباره انسانها تعریف میکنند که جزئیات چگونگی مرگ هر کدام را شرح میدهد.
برای مثال، در داستان “حقیقت او”، آرام تعریف میکند که چگونه یک ستاره جوان پاپ به دلیل شایعات، توطئهها و خیانت، هم حرفه و هم زندگی خود را از دست میدهد.
همه آنها نشان میدهند که اگرچه انسانها ممکن است از ارواح بترسند، اما آنها قادر به انجام کارهای وحشتناکتر، تکاندهندهتر و ترسناکتری نسبت به هر آنچه که نیروهای ماورایی میتوانند تصور کنند، هستند. داستانسرایی واقعگرایانه و آثار هنری قوی آن، این اثر را به یک خواندنی گزنده و دردناکتر تبدیل میکند.
خوکدانی (Pigpen)

یکی از بهترین و پرکارترین نویسندگان منهوای ترسناک، کیم کارنبی است. آثار او مانند “پسر شاتگانی” با ترکیب وحشت خانگی و تهدیدات هیولایی که قهرمانان داستان را در معرض خطر قرار میدهد، مخاطبان زیادی پیدا کرده است؛ اما خوکدانی عنصر هیولایی را حذف میکند و به جای آن، یک معمای رازآلود را جایگزین میکند که قهرمان داستان را به همان اندازه مؤثر به دام میاندازد.
داستان با جین-هیوک سونگ آغاز میشود که در یک ساحل در جزیرهای زیبا به هوش میآید، بدون اینکه به یاد بیاورد کیست یا چگونه به آنجا رسیده است. او در جستجوی کمک به خانوادهای برمیخورد که حاضر میشوند او را بپذیرند؛ اما در حالی که او بینتیجه به دنبال سرنخهایی درباره هویت خود میگردد، متوجه میشود که این خانواده رازهای پنهان خود را دارند. اگر او نتواند به زودی فرار کند یا حقیقت را دریابد، به یکی دیگر از اسکلتهای کمد آنها تبدیل خواهد شد.
لویاتان (Leviathan)
فضاهای پسا-آخرالزمانی در داستانهای ترسناک چیز جدیدی نیستند. لویاتان نیز با الهام گرفتن ظاهری از فیلم Waterworld، اوضاع را کمی متفاوت میکند. دنیای این کمیک زمانی به پایان رسید که یک ستاره دنبالهدار به زمین برخورد کرد و سطح آب دریاها تمام قارهها را بلعید. هر آنچه از بشریت باقی مانده است، فقط میتواند روی کشتیها در سیارهای که اکنون برای همیشه اقیانوس شده است، زنده بماند.
اگر موجودات دریایی غولپیکر و هیولاوار در اعماق دریاها کمین نکرده بودند، همه چیز خوب پیش میرفت. دو خواهر و برادر به نامهای بوتا و لیتا این موضوع را وقتی مستقیماً تجربه میکنند که یک موجود ظاهر میشود و پدرشان را میکشد.
تنها چیزی که از پدرشان برایشان باقی مانده، داستانهای او درباره گروهی از نیزهداران افسانهای است که میتوانستند سرسختترین جانوران را مهار کنند. آنها امیدوارند که جای پای آنها بگذارند، اما به زودی متوجه میشوند که وحشتهای بیشتری فراتر از جانوران در آن بیرون وجود دارد.
زنده ماندن عاشقانه (Surviving Romance)

این اثر کاملاً در دنیای واقعی ریشه داشت و به جامعه مدرن و وسواسهای آن در مورد ظاهر میپرداخت. همه چیز از آنجا شروع میشود که یک دختر جوان پی میبرد به چائرین، شخصیت اصلی رمان عاشقانه مورد علاقهاش، تبدیل شده است.
او با فرصتی برای زندگی کردن رویاهایش، از سیاهی لشکرهای سایهوار چشمپوشی و روی پایان خوش رمان تمرکز میکند؛ اما این اتفاق نمیافتد. وقتی زامبیها حمله میکنند، داستان تغییر کرده و او در یک حلقه زمانی گیر میافتد که هر مرگ او را به صبح روز اول رمان بازمیگرداند. حالا او باید با سیاهی لشکرها دوست شود و داستانهای آنها را یاد بگیرد تا زنده بماند. سپس، امیدوار است بتواند این چرخه را بشکند و یک پایان خوش جدید داشته باشد.
خانه شیرین (Sweet Home)
طرفداران منهواهای ترسناک نمیتوانند از آثار کیم کارنبی چشمپوشی کنند. برای مثال، در پسر شاتگانی شخصیت اصلی داستان، یک دانشآموز مورد آزار و اذیت به نام گیووان، یک شاتگان برمیدارد تا از کسانی که او را اذیت میکردند انتقام بگیرد، اما در نهایت مجبور میشود از آنها در برابر هیولاهای مکنده مغز محافظت کند.
این سری هنوز در حال انتشار است و به عنوان پیشدرآمدی برای اثر قبلی او، خانه شیرین، عمل میکند. خانه شیرین داستان دانشآموز مورد آزار و اذیت دیگری به نام هیون-چا را روایت میکند که به دلیل زورگویی در مدرسهاش، خود را در آپارتمانش منزوی میکند.
او نقشه میکشد که آخرین خروجش از خانه، خودکشی باشد، اما ناگهان متوجه میشود که دنیا توسط هیولاها تسخیر شده است. او که قصد پایان دادن به زندگی خود را داشت، حالا باید با دیگران همکاری کند تا بشریت را زنده نگه دارد و در برابر هیولاها مبارزه کند.
حرومزاده (Bastard)

اگرچه کارنبی قبلاً آثار خود را تصویرسازی کرده است، اما برخی از بهترین کارهای او در همکاری با هنرمندان دیگر انجام شده است، از جمله اثری که به جرأت میتوان گفت در صدر قرار دارد.
حرامزاده که تصویرگری آن توسط یانگچان هوان انجام شده، روند وحشت خانگی را ادامه میدهد و قهرمان داستان را در موقعیتی غیرقابل فرار قرار میدهد. جین که با بدنی بیمار به دنیا آمده، به دریچه مصنوعی قلب و یک چشم شیشهای نیاز دارد و برای گذران زندگی به پدر تنهاش، دونگ-سو، وابسته است.
متأسفانه، پدرش یک قاتل زنجیرهای است که زنان جوان را هدف قرار میدهد و اغلب جین را مجبور میکند در از بین بردن قربانیانش به او کمک کند؛ اما وقتی پدرش به دنبال یک دختر جوان میرود که زندگی او را نجات داده است، جین شروع به مقابله با پدرش میکند.
این داستان یک خواندنی هیجانانگیز است که وحشت جسمانی را با چیزی روانشناختیتر ترکیب میکند، زیرا جین ممکن است در هر لحظه قربانی بعدی پدرش شود.
سوالات متداول
مانهوا چیست؟
مانهوا اصطلاح عمومی کرهای برای کمیکها و کارتونهای چاپی است.
مانهواهای ترسناک چه داستانهایی دارند؟
برای کسانی که علاقهمند به داستانهای دلهرهآور و نفسگیر هستند، مانهواهای ترسناک گزینهای وسوسهانگیز بهشمار میروند.
نظر شما دربارهی مطلب بهترین مانهوا های ترسناک چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.