تفاوت های اساسی مانگا و کمیک در فرهنگها و سبکهای مختلف ارائه میشوند، هرچند هدف هر دو سرگرم کردن مخاطبان از طریق تصاویر و متن است.
کمیک های آمریکایی و مانگاهای ژاپنی، هر دو رسانههای داستانگویی با استفاده از تصاویر و متن هستند؛ اما از دو فرهنگ متفاوت برخاستهاند و تفاوتهای زیادی دارند. سبک هنری مانگا معمولاً سیاه و سفید است و توسط یک نویسنده و هنرمند خلق میشود که انسجام بیشتر داستان و هنر را به وجود میآورد. در مقابل، کمیک های غربی اغلب رنگی هستند و تیمی از نویسندگان و هنرمندان در تولید آن نقش خواهند داشت که تنوع بیشتری را به همراه دارد.
ادامه مطلب در ادامه
بیشتر بخوانید:
برای اطلاع از آخرین اخبار سینمای جهان، میتوانید به بخش اخبار سینما و تلویزیون و برای دانلود فیلمها و سریالهای روز دنیا یه کانال تلگرامی فیگار مراجعه کنید.
تفاوت های اساسی مانگا و کمیک
در ادامه لیست تفاوت های اساسی مانگا و کمیک را مشاهده خواهید کرد. این لیست به انتخاب تیم تحریریه فیگار و بر اساس سایت Gamersdecide نوشته شده است.
- سبک هنری
- سیاه و سفید در مقابل رنگی کامل
- یک نویسنده در مقابل نویسندگان متعدد
- جهانها و کراساورها
- طول و اندازه
- داستانهایی برای هر شخصیت
- درجههای مختلف واقعگرایی
- گروه سنی هدف
- مدیریت شخصیتها
- چیزهایی که در کمیکها محبوب است
از نظر محتوایی، فرهنگ ژاپن و مانگا به موضوعات روزمره و احساسات انسانی میپردازد، در حالی که کمیکها بیشتر داستانهای ابرقهرمانی و اکشن را روایت میکنند.
همچنین، مانگا معمولاً در قالب مجموعههای طولانیتر ارائه میشود، در حالی که سبک هنری کمیک بیشتر در داستانهای کوتاهتر یا مستقل به انتشار میرسد. انتخاب بین فرهنگ مانگا و کمیک به سلیقه شخصی و نوع داستانی که مخاطب به آن علاقهمند است، بستگی دارد.
سبک هنری
یکی از تفاوتهای برجسته در مقایسه مانگا و کمیک، سبک هنری آنها خواهد بود. هنر در کمیکها بهطور کلی واقعگرایانهتر از مانگا به تصویر کشیده شده است. بسیاری از شخصیتهای مانگا، به ویژه شخصیتهای زن، دارای ویژگیهای ظاهری اغراقآمیزی مانند چانههای تیز و چشمان بزرگ هستند که به آنها ظاهری منحصربهفرد میبخشد. هرچند سبک هنری بین مانگاهای مختلف تفاوتهای زیادی دارد؛ اما سبک هنری کمیکها نسبتاً استاندارد است.
سیاه و سفید در مقابل رنگی کامل
تاریخچه مانگا به چاپ سیاه و سفید معروف است، در حالی که کمیکها معمولاً به صورت تمام رنگی منتشر میشوند. این تفاوت بیشتر به نحوه انتشار آنها برمیگردد.
کمیکها به صورت جداگانه برای هر سری منتشر میشوند؛ اما مانگا معمولاً در مجموعههای بزرگتر که شامل فصلهای مختلف از چندین سری است، چاپ خواهد شد. این مجموعهها حجم زیادی دارند؛ بنابراین چاپ مانگا بهصورت سیاه و سفید به کاهش هزینهها نیز کمک میکند. البته گاهی اوقات در مانگا یک صفحه تمام رنگی هم وجود دارد که برای خوانندگان بسیار جذاب است.
یک نویسنده در مقابل نویسندگان متعدد
یکی دیگر از تفاوتهای داستان های ابرقهرمانی با مانگا این است که در مانگا معمولاً یک نفر به نام «مانگاکا» مسئول تمام جنبههای داستان، از جمله خط داستانی و هنر خواهد بود. هرچند ممکن است «مانگاکا» از دستیاران استفاده کند؛ اما در نهایت خود او مسئول خلق داستان است.
در مقابل در کمیکها داستانها میتوانند توسط نویسندگان و هنرمندان مختلف ادامه پیدا کنند که این موضوع به نسخههای متعددی از داستان یک شخصیت منجر خواهد شد.
جهانها و کراساورها
یک ویژگی رایج در کمیک های غربی که در مانگا کمتر دیده میشود، کراساورها یا همکاریهای میان شخصیتها است. در کمیکها بسیاری از شخصیتها در همان دنیای داستانی وجود دارند و این میتواند باعث شود که اقدامهای یک شخصیت بر دیگر شخصیتها در داستانهای مختلف تأثیر بگذارد.
این در مانگا رایج نیست؛ زیرا داستانهای مانگا معمولاً در دنیای مخصوص به خودشان اتفاق میافتند و کراساورها در این رسانه نسبتاً نادر و کمتر هستند.
طول و اندازه
بهطور کلی، مانگا نسبت به کمیکها طولانیتر بوده و این تفاوت در نسخههای چاپی و همچنین نسخههایی که در مجلات منتشر میشوند، مشهود است. در حالی که ژانرهای کمیک معمولاً در نسخههای چاپی خود حدود 20 صفحه دارند، جلدهای چاپی مانگا میتوانند بین 180 تا 250 صفحه را شامل شوند.
داستانهایی برای هر شخصیت
داستان شخصیت «بتمن» بارها و توسط نویسندگان مختلف روایت شده است. همانطور که قبلاً اشاره شد، در دنیای کمیکها، نویسندگان مختلف میتوانند روی یک شخصیت کار کنند و این باعث خواهد شد که داستان یک کاراکتر به شیوههای مختلف روایت شود.
هر نویسنده میتواند دیدگاه و تفسیر خاص خود را از شخصیت ارائه دهد؛ اما در مانگا، همه چیز تحت نظر یک «مانگاکا» است که از آغاز تا پایان بر داستان نظارت میکند و کنترل کامل بر روایت آن را دارد. این در حالی است که در تاریخچه کمیک ، نویسندگان مختلف میتوانند هر کدام به شیوه خود داستان را روایت کنند.
درجههای مختلف واقعگرایی
قدرتهای «لوفی» از خوردن یک میوه خاص به دست میآید و توضیح بیشتری برای آن وجود ندارد. داستان کمیکها معمولاً واقعگرایانهتر از مانگا هستند و این موضوع فقط به سبک هنری کمیک مربوط نمیشود. هرچند کمیکها هم ممکن است عناصری از ژانر فانتزی داشته باشند و مانگاها هم میتوانند واقعگرایانه باشند؛ اما معمولاً در مانگا عناصر تخیلی بیشتری وجود دارد.
برای مثال، کمیکهایی مثل «بتمن» در دنیایی جریان خواهند داشت، اگرچه شباهتهای زیادی به دنیای واقعی دارد؛ اما با وجود شخصیتهایی که تواناییهای خارقالعادهای دارند، کمی خیالپردازانهتر است. در مقابل، مانگاهای محبوبی مثل وان پیس در دنیای کاملاً فانتزی اتفاق میافتند و شخصیتها قدرتهای خود را از خوردن میوههای خاص به دست میآورند.
گروه سنی هدف
«سوپرمن» نمونهای از کمیک های آمریکایی محبوب است که در اصل برای مخاطبین جوان طراحی شده بود. به طور کلی، کمیکها بیشتر برای جذب پسران جوان نوشته میشوند، هرچند امروزه این نوع آثار به توجه نسلهای مختلف و همه جنسیتها نیز جلب شده است. در مقابل، مانگا برای گروههای سنی مختلف نوشته میشود و چهار دسته اصلی دارد: شوجو (دختران جوان)، شونن (پسران جوان)، سنِین (مردان جوان تا پیر) و جوزئی (زنان جوان تا پیر).
مدیریت شخصیتها
در سری دراگون بال، شخصیتها بارها و بارها قدرتهای جدیدی به دست میآورند. این تفاوت مانگا و کمیک بیشتر در داستانهای مصور اکشن و مانگا مشاهده میشود. در کمیکها، معمولاً سطح قدرت یک شخصیت ثابت میماند، در حالی که در مانگا، شخصیتها به طور معمول به تدریج قدرتهای جدیدی به دست میآورند و به اصطلاح آپگرید میشوند.
در کمیکها، اگرچه ممکن است قدرتهای شخصیتها به تدریج و در طول سریهای مختلف افزایش یابد، این روند با مانگا تفاوت دارد که در آن کاراکترها اغلب در همان سری شاهد جهشهای ناگهانی در تواناییهای خود هستند.
چیزهایی که در کمیکها محبوب است
«پیتر پارکر» که در شهر نیویورک زندگی میکند، نمونهای از شخصیتهای داستان های ابرقهرمانی است که معمولاً در شهرهای بزرگ ساکن هستند. در دنیای کمیک و مانگا تفاوتهای قابل توجهی در محبوبیت موضوعات وجود دارد که به خوبی در تروپهای هر کدام منعکس میشود.
برای مثال، در کمیکهای ابرقهرمانی اغلب شاهد این هستیم که افراد معمولی به طور ناگهانی قدرتهای خارقالعادهای به دست میآورند و در شهرهای بزرگ به نبرد با شر میپردازند. در مقابل، در مانگا، شخصیتها معمولاً از نقطهای پایینتر آغاز میکنند و با تلاش و پشتکار، به اوج قدرت و موفقیت میرسند.
سوالات متداول
چه تفاوتی بین مانگا و کمیک از نظر سبک هنری وجود دارد؟
مانگا معمولاً سیاه و سفید با جزئیات بیشتر است، در حالی که کمیکهای غربی بیشتر رنگی و سبکهای متنوعتری دارند.
آیا ساختار داستانی مانگا با کمیک متفاوت است؟
مانگا اغلب داستانهای طولانیتر و سریالی دارد، در حالی که کمیکها معمولاً داستانهای کوتاه یا کراساورهای مستقل هستند.
مانگا و کمیک از چه نظر در هدفگذاری مخاطبان متفاوت هستند؟
مانگا گروههای سنی و موضوعات متنوعی را پوشش میدهد، در حالی که کمیکها بیشتر به ابرقهرمانی و اکشن میپردازند.
بیشتر بخوانید:
- بهترین شخصیت های مارول برای همکاری با بتمن در سریال Batman: Caped Crusader
- بهترین شخصیت های فراموش شده دی سی که سزاوار بازگشت هستند
- بهترین هوش مصنوعی ها در دنیای کمیک
- معرفی بهترین کمیک های اسلشر مستقل
- نگاهی به بهترین شخصیت های واچمن
نظر شما دربارهی مطلب تفاوت های اساسی مانگا و کمیک چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.