در نقد فیلم صدای زنگ به بررسی جدیدترین اثر «کیوشی کوروساوا»، اثری که با فضاسازی دلهرهآور و تعلیق روانشناختی، مخاطب را درگیر میکند، میپردازیم.
فیلم صدای زنگ به کارگردانی «کیوشی کوروساوا»، استاد ژانر وحشت و دلهرهآور ژاپنی، تجربهای است که مخاطب را از همان لحظهی ابتدایی در فضایی از ترس روانشناختی غرق میکند.
داستان درباره معلمی است که با شنیدن صدایی هولناک از خواب بیدار میشود و از همان لحظه، زندگیاش در مسیری پر از دلهره و ابهام قرار میگیرد. «کوروساوا» که پیشتر با آثاری همچون نبض (Pulse) و درمان (Cure) توانایی خود را در خلق فضای تعلیق و وحشت ثابت کرده بود، در این فیلم نیز با استفاده از نورپردازیهای تاریک، صداهای مرموز و بازیهای روانیکننده، به تماشاگران یادآوری میکند که ترس، همیشه از ناشناختهها برمیخیزد.
ادامه مطلب در ادامه
بیشتر بخوانید:
برای اطلاع از آخرین اخبار سینمای جهان، میتوانید به بخش اخبار سینما و تلویزیون و برای دانلود فیلمها و سریالهای روز دنیا به کانال تلگرامی فیگار مراجعه کنید.
نقد فیلم صدای زنگ (Chime 2024)
با استفاده از لیست زیر میتوانید به بخش مورد نظر خود مراجعه کنید:
آیا فیلم صدای زنگ میتواند به همان اندازه که از تماشای آثار مهیج پیشین «کوروساوا» انتظار میرود، مخاطب را میخکوب کند؟ بهتر است تا پیش از تحلیل فیلم Chime ، نقد و بررسی منتقدان را بخوانیم تا ببینیم که این اثر از نگاه منتقدان چه دیدگاهی دارد.
نقد و بررسی منتقدان
در وبسایت نقد و بررسی راتن تومیتوز، 100 درصد از نقدهای ثبتشده درباره فیلم صدای زنگ مثبت بودهاند. این فیلم در IMDb نمره 6.4 از 10 و در لترباکس نیز نمره قابل تحسین 3.7 از 5 را دریافت کرد.
«شان گیلمن»، منتقد بریتانیایی معروف در رابطه با این اثر نوشت:
ترفند «کوروساوا» این است که تمام این عناصر به لطف تسلط او بر فیلمسازی بصری با یکدیگر ترکیب میشوند: قاببندی، حرکت دوربین، تدوین، همه این عناصر به شکل فوقالعادهای کنار هم چیده شدند. هیچ کارگردانی تاکنون بهتر از «کوروساوا» در به تصویر کشیدن امور غریب، ناپیدا و ناشناختنی، حرفهای نبوده است.
با توجه به اینکه نقدهای منتشر شده دیگر نیز خوب بودهاند، مستقیم به بررسی فیلم Chime خواهیم پرداخت.
تحلیل روایی و فرم فیلم
در ابتدای فیلم، چاقوها تنها ابزاری برای آشپزیکردن هستند؛ اما بهسرعت به عنصری هراسآور تبدیل میشوند. خیلی زود، هر بار که شخصیتی حتی به چاقویی نگاه میکند، خون در رگهایتان یخ میزند.
این حس دلهرهآور، از دقیقه 10 که اولیننفر خودش را با چاقو به قتل میرساند، در تمام لحظات فیلم جاری است. «کوروساوا» با مهارتی سرد و بیروح که در کل فیلم آن را حس میکنیم، وحشتی را به تصویر میکشد که در دل زندگی روزمره جا گرفته است.
او پیشتر نیز این سبک را بهکار گرفته و حتی بهتر از این انجام داده است؛ اما سرمای مبهمی که تقریباً در هر صحنه از صدای زنگ حس میشود، برای نگهداشتن مخاطب تا پایان 45 دقیقهای فیلم کافی بود.
در این فیلم، «تاکوجی» معلمی در یک مدرسه آشپزی است. او با خونسردی و دقت، کلاسهایش را با تخصصی بینظیر اما بسیار خشک و بیروح برگزار میکند. زندگی شخصی او نیز تفاوت چندانی ندارد؛ مکالمات کم با همسرش که وسواس عجیبی به جمعآوری آشغالهای بازیافتی دارد و پسرش که تقریباً به سختی صحبت میکند و بیشتر وقت خود را در اتاقش میگذراند، انجام میشود.
وقتی یکی از دانشآموزان به «تاکوجی» میگوید که صدایی در سرش میشنود (چیزی شبیه به صدای زنگ یا جیغ)، او و سایر دانشآموزان این حرف را دیوانگی تلقی میکنند؛ اما یک صحنه شوکهکننده که بهسرعت پس از آن رخ میدهد، صدای زنگ را به یک اثر تمامعیار وحشتناک و روانشناختی تبدیل میکند. این اتفاق، باعث دامنگیرشدن سلامت روانی «تاکوجی» میشود.
نقد فیلم Chime
از همان ابتدا، «کیوشی کوروساوا» جهانی بیروح را به تصویر میکشد. تکنولوژی و صنعتیسازی که یکی از تمهای کلیدی فیلم نبض او نیز بود، بر تمام جنبههای محیطهای فیلم تأثیر میگذارد.
فضای داخلی مدرسه آشپزی مملو از فولاد سرد و خطوط سخت است و مناظر شهری بیرون از آن، خالی از حضور انسان و مملو از ساختمانهای خاکستری هستند. این فرآیند، پایه و اساس عناصر وحشت در فیلم صدای زنگ را شکل میدهد. اعمال خشونتآمیز با دقتی بیرحمانه انجام میشوند و بدون هیچگونه بزرگنمایی یا افراط در خونریزی پیش میروند که همین امر لحظات شوکهکننده فیلم را تقویت میکند.
جوّ کُلی فیلم صدای زنگ حتی با وجود اینکه بسیاری از ترسها در ذهن شخصیتها یا خارج از قاب رخ میدهد، فوقالعاده است. تصاویر وحشتناک فیلم نیز به شکلی کنایهآمیزی پیش میروند و هرگز بهصورت مستقیم نمایش داده نمیشوند.
فیلم Chime شاید با داشتن مدتزمانی طولانیتر میتوانست بهتر عمل کند. این فیلم همانند درمان (Cure) از ابهام بهره میبرد؛ اما به دلیل کوتاهی زمان، از عمق شخصیتپردازی و جهانسازی لازم برای زمینهسازی معماهایش بیبهره است.
گاهی اوقات، این ابهام نه فقط به خاطر زمان کوتاه، بلکه به دلیل نحوهی انتقال سریع «کوروساوا» از یک صحنه یا ایده به دیگری، گیجکننده میشود. بهنظر میرسد که او دقیقاً نمیداند کدام ایدهها را بیشتر بسط دهد و داستان را به کدام سمت هدایت کند. نتیجه نهایی ممکن است کمی مبهم باشد، اما در عین حال بسیار جذاب و تفکربرانگیز است.
با وجود تکیهی شدید صدای زنگ بر معما، همچنان موارد کافی برای جلب توجه و تفاسیر شخصی بیننده وجود دارد. در این فیلم، همهچیز و همهکس کمی غیرعادی به نظر میرسند. حتی همسر «تاکوجی» که در ظاهر شخصیتی معمولیتر از بقیه افراد دارد، بیشتر وقت خود را با شور و شعفی عجیب صرف له کردن قوطیهای خالی و ریختن آنها در سطلهای بازیافت میکند.
این فضای ناآرام با طراحی صدای بینقص فیلم تقویت میشود؛ طراحیای که با استفاده از سکوت و صداهای ناگهانی و شدید، تأثیرگذاری ویژهای دارد. به این عناصر باید فیلمبرداری دقیق فیلمبردار را نیز اضافه کرد که در ایجاد حس بیقراری از ابتدا تا انتها نقش اساسی داشت. صدای زنگ در نهایت اثری کاملاً ناخوشایند و دلهرهآور است که مخاطب را در لایههای عمیقترش غرق میکند.
جمعبندی و امتیازدهی
بهصورت کلی میتوان گفت که «کیوشی کوروساوا» در فیلم صدای زنگ با بهرهگیری از ترسهای تکنولوژیک و ابهامهای فریبنده، اثری خلق کرد که هم ترسناک و هم گیجکننده است.
وبسایت فیگار به این فیلم نمره 7 از 10 را میدهد.
بیشتر بخوانید:
- نقد و بررسی فیلم سجین 7 (Siccin 7)
- نقد و بررسی فیلم هیئت منصفه شماره 2 (Juror #2)
- نقد و بررسی سریال تلماسه: نبوت (Dune: Prophecy)
- نقد سریال قهوه پدری مهران مدیری
- نقد و بررسی سریال لندمن (Landman 2024)
نظر شما دربارهی مطلب نقد فیلم صدای زنگ چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.