نقد فیلم ماینکرفت نشان میدهد که این اثر با وجود جذابیتهای بصری، در روایت داستانی خود نتوانسته فراتر از کلیشهها قدم بگذارد.
فیلم بلند ماینکرفت که در سال 2025 بر اساس بازی محبوب و پرفروش Minecraft ساخته شده، ترکیبی از فانتزی، ماجراجویی و کمدی است. کارگردانی این اثر را جرد هس بر عهده داشته و فیلمنامه آن با همکاری گروهی از نویسندگان از جمله کریس بومن، هابل پالمر، نیل وایدنر، گوین جیمز و کریس گالتا نگاشته شده است. داستان اصلی فیلم نیز توسط آلیسون شرودر، بومن و پالمر طراحی شده است.
در این فیلم که چهرههایی همچون جیسون موموآ، جک بلک، دانیل بروکس، اما مایرز و سباستین هانسن در آن ایفای نقش میکنند، چهار شخصیت غیرعادی ناگهان وارد دنیایی مکعبی و دیجیتال میشوند و برای بازگشت به دنیای واقعی، باید به کمک شخصیتی ماهر بهنام استیو سفری پرخطر و پرماجرا را آغاز کنند.
نقد فیلم ماینکرفت

از نظر منتقدان، فیلم بازخوردهای متوسطی دریافت کرده است. در وبسایت راتن تومیتوز، تنها 47% از 179 نقد منتشرشده درباره فیلم مثبت ارزیابی شدهاند. منتقدان در جمعبندی نظرات خود گفتهاند که با وجود جلوههایی خلاقانه و بازیهای سرگرمکننده جک بلک و جیسون موموآ، فیلم در ساختار داستانیاش از کلیشههای آشنا بهره میگیرد.
در متاکریتیک نیز، این اثر امتیاز 45 از 100 را از میانگین 40 نقد بهدست آورده که نشانگر بازخوردی متوسط یا معمولی است؛ اما تماشاگران نسبت به منتقدان دیدگاه مثبتتری داشتند.
نظرسنجی سینمااسکور نشان داد که بینندگان به فیلم نمره «B+» دادهاند و طبق نظرسنجی پست ترک، 67 درصد تماشاگران اعلام کردند که فیلم را حتماً به دیگران پیشنهاد میکنند. کودکان زیر 12 سال بیشترین لذت را از فیلم بردهاند و به آن امتیاز کامل 5 از 5 دادهاند؛ والدین نیز با نمره میانگین 4.5 از 5 رضایت بالایی از تماشای آن داشتند.
ماینکرفت با بهرهگیری از جهانی آشنا برای نسل دیجیتال و همراه کردن آن با طنز و هیجان، تلاش کرده مخاطبان خردسال، نوجوان و حتی والدینشان را همزمان سرگرم کند.
تحلیل روایی فیلم ماینکرفت

در جهانی که بازیهای ویدیویی روزبهروز در ژانرهای سینمایی رسوخ میکنند، فیلم ماینکرفت در نگاه نخست شاید صرفاً یک تلاش تجاری دیگر برای انتقال یک دنیای دیجیتال به پرده نقرهای به نظر برسد؛ اما با هدایت هوشمندانه جرد هس و حضور پرشور جک بلک، این فیلم آنگاه که دوگانه خیال و واقعیت، کودک درون و بلوغ، با هم درگیر میشوند، تبدیل به جشنوارهای از شور، شوخطبعی و مضامین عمیق انسانی میشود.
جک بلک در نقش استیو، مردی افسرده و فروشنده دستگیره در که رؤیای معدنچی شدن در سر دارد، به شکل غریبی تجسم همان کودک شگفتزدهای است که درون ما هنوز به دنیای بازیها دل بسته است.
او با ورود تصادفی به اورورلد ــ دنیای مکعبی بازی ــ نهتنها به آرزویش جامه عمل میپوشاند، بلکه با انرژی بیمهار و چشمانی پر از شیطنت، مخاطب را نیز وادار میکند تا به دنیایی کودکانه و سرشار از امکان بازگردد.
جک بلک در اینجا نهتنها بازیگر، بلکه بدل به مفسر شور خلقت میشود؛ گویا در هر حرکتش این پیام پنهان است:
بساز، حتی اگر جهان از هم فروبپاشد.
و این همان جوهرهای است که ماینکرفت را از بازی صرف به فلسفهای از آفرینش تبدیل میکند.
در کنار بلک، جیسون موموآ در نقش گرت ــ قهرمان سابق بازیهای ویدیویی و مردی گرفتار در توهمات گذشته ــ پازلی ناهمگون اما ضروری است. گرت، با ژاکت صورتی، خط چشم محو و اعتمادبهنفس دروغینش، نماد غرور مدفونشده در زمان است.
تضاد میان او و استیو که یکی دل به افتخارهای کهنه بسته و دیگری تازه با دنیای بازی آشنا شده، بستری کمیک اما درخشان برای واکاوی قدرت، شکست و معناجویی است. در نهایت، رابطهی آنها چیزی فراتر از رقابت مردانه به وجود میآورد؛ نوعی رفاقت تراژیک که از دل فروپاشی غرور شکل میگیرد.
در لایهی روایی، فیلمنامهای پرنقشونگار و البته آشفته، ما را به سفری فانتزی در دنیایی کاملاً مکعبی میبرد. دنیایی که در آن مرغها با گدازه پخته میشوند، زامبیها شبانه از دل تاریکی سر برمیآورند.
این عناصر اگرچه برای ناآشنایان با بازی ممکن است گیجکننده باشد، اما در نهایت مانند رؤیایی سورئال عمل میکنند که میتوان آن را همچون استعارهای از زیستن در جهان دیجیتال خواند؛ جهانی که در آن قوانین فیزیکی تابع احساساتاند.
آنچه فیلم را فراتر از یک کمدی فانتزی میبرد، رابطهی درونی شخصیتها با خویشتن خویش است. ماینکرفت در هستهی خود، بازتابی از میل انسان به خلق، کشف و بازیابی خود گمشده است. از این منظر، این فیلم نه دربارهی بازی، که دربارهی آن چیزی پیش میرود که ما از دل بازیها میجوییم: معنا، رهایی و در نهایت، پیوند.
نقد فیلم A Minecraft Movie

ماینکرفت برای کاربرانش نه میدان نبرد، که پناهگاهی بود. بازیای که فلسفهاش در آزادی پیش میرفت. به همین دلیل، فیلم A Minecraft Movie که با بازی جک بلک و جیسون موموآ و هیاهویی تمامعیار بهتازگی رکورد فروش افتتاحیه را در میان اقتباسهای سینمایی از بازیها شکسته، برای من خالی از روح بود.
این فیلم که بیش از یک دهه در چرخه توسعه دستبهدست شده، در نهایت با کارگردانی جرد هس به ثمر رسید؛ کسی که پیشتر ناپلئون داینمایت را ساخته بود؛ اما فیلم آرامش بازی ندارد و خلسه خلوت آن را برنمیشمرد.
نام فیلم ــ A Minecraft Movie ــ خود حامل تهدیدی است که نشان میدهد این تازه آغاز ماجراست؛ انگار خودِ فیلم نیز میپذیرد که ماینکرفت را نمیتوان در یک قالب واحد سینمایی گنجاند.
در بازی، شما با دستی خالی و دنیایی بینهایت آغاز میکنید؛ جهانی که به شما اجازه میدهد از چوب، کلنگ بسازید، از سنگ، آتش درست کنید و اگر بخواهید، با اژدها بجنگید.
تصاویر فیلم نیز بازتابی از این شتابزدگی محسوب میشوند. در حالی که زیبایی ماینکرفت در سادگی گرافیکی و ترکیب رنگهای ابتداییاش نهفته است، فیلم همه چیز را براق، پرنور و پرزرقوبرق میکند، بیآنکه به حس خلوت بازی وفادار بماند.
و اینجاست که فیلم، جوهره ماینکرفت را از دست میدهد. در بازی، هیچکس سخن نمیگوید و سکوت، بخشی از تجربه است؛ اما در فیلم، صدای فریادها و شوخیها آنچنان غالب هستند که حتی یک لحظه برای تنفس باقی نمیماند. انگار جادوی تنهایی، جایی در این ضیافت پرهیاهو ندارد.
شاید هنرِ بازی، در اختیار ماست؛ اما هنر سینما، در خلق سکوتها و این فیلم، در تقلای فریاد زدن، آن سکوت را گم کرده است. در جهانهای مکعبی، هرکس میتواند خالق باشد؛ اما تنها با پذیرش ضعف و رهایی از غرور، میتوان انسان ماند.

در میان شخصیتها، گرت (با بازی جیسون موموآ) شخصیتیست که انگار مستقیماً از زیرزمین فیلم ناپلئون داینمایت سر برآورده است. در کنار او شخصیتهای دیگری نیز به ایفای نقش پرداختهاند؛ اما همه آنها بیشتر به دکورهایی برای هرجومرج دیجیتالی فیلم شبیه هستند.
موجودات خوکی نقابدار، بادکنکهای عظیم مرکب از ماهی مرکب و کودکی زامبیوار که سوار بر مرغ است ــ که خود بهتنهایی واکنشهایی شگفتزده از تماشاگران نوجوان در پی داشته ــ صحنه را قبضه کردهاند.
تصاویر نیز با همین منطق اغراق پیش میروند. درک و بازآفرینی زیبایی ساده و بودجهمحور دنیای مکعبی ماینکرفت در سینمای لایواکشن، بیشک کار دشواری است، اما تیم سازنده ترجیح داده بهجای سادگی، به جلوههای درخشان و پرزرقوبرق پناه ببرد. هرچند باید اذعان کرد که تأکید هس بر رنگهای اصلی و شاداب که یادآور تجربهی بازی هستند، قابلتقدیر است.
فرایند ساختن که در ذات ماینکرفت کنشی تأملی و شاعرانه محسوب میشود، در فیلم تنها به ابزاری برای تولید اسباب نبرد با ارتشی از خوکهای سخنگو تنزل مییابد.
جمعبندی

فیلم A Minecraft Movie با وجود رنگوبوی پرزرقوبرق و بازیگران سرشناس، موفق نمیشود روح مینیمال و خیالانگیز دنیای بازی را به تصویر بکشد. تلاش برای تبدیل تجربهای آرام و شخصی به یک ماجراجویی پرهیاهو و پرفریاد، بیش از آنکه الهامبخش باشد، به فرسودگی بصری و روایی میانجامد. جهان ماینکرفت، جهانیست که در سکوت میدرخشد، نه در انفجارهای پیاپی.
هرچند ممکن است برای مخاطبان کمسنتر سرگرمکننده باشد، اما برای آنها که با طعم تنهایی این بازی خو گرفتهاند، این فیلم چیزی جز یک برداشت سطحی نیست.
اما در نهایت فیلم ماینکرفت با تلفیق شوخطبعی، خیالپردازی و روانکاوی کودک درون، فراتر از یک اقتباس صرف از بازی ظاهر میشود. جک بلک با بازی درخشان خود، آفرینش را بهعنوان جوهره زیستن بازتعریف میکند و رابطهاش با شخصیت موموآ، به لایهای فلسفی از رفاقت و رهایی از غرور بدل میشود.
وبسایت فیگار به فیلم ماینکرفت نمره 6 از 10 را میدهد.
نظر شما دربارهی مطلب نقد فیلم ماینکرفت چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.