در میانه موج سریالهای پرستاره شبکه نمایش خانگی، سریال اجل معلق پا به میدان گذاشته که ترکیبی از طنز، نگاه اجتماعی و تأملی فلسفی در مورد مرگ را به تصویر میکشد.
این مجموعه به کارگردانی عادل تبریزی، نویسندگی حمزه صالحی بر اساس طرحی از بهرام افشاری، و با تهیهکنندگی سید ابراهیم عامریان تولید شده و از دوم خرداد ۱۴۰۴ به صورت هفتگی هر جمعه از پلتفرم فیلمنت پخش میشود.

رضا عطاران که در سالهای اخیر حضور پررنگی در آثار کمدی شبکه نمایش خانگی داشته، این بار علاوه بر بازی در نقش اصلی، به عنوان مشاور کارگردان نیز در پروژه حضور دارد.
حضور او در کنار چهرههایی همچون عباس جمشیدیفر، الیکا عبدالرزاقی، سیاوش چراغیپور و نصرالله رادش، نوید یک ترکیب جذاب و پرطرفدار را میدهد.
سریال جدید رضا عطاران در قالب 20 قسمت 50 دقیقهای تولید شده و بنمایهاش طنزی گزنده و انسانی درباره مواجهه روزمره با مرگ است.
جملهی معرفی سریال نیز این نگاه را تأیید میکند:
آدمها باید جوری زندگی کنند که هر لحظه آماده ملاقات با اجل باشند؛ هر لحظه، هر کجا، حتی داخل ماشین، پشت چراغ قرمز!
این جمله نشان میدهد که سریال نمایش خانگی صبح اعدام فراتر از یک کمدی معمولی است و سعی دارد با زبان شوخطبعانه خود، نگاهی جدی به زندگی و مرگ داشته باشد؛ نگاهی که در آثار پیشین عادل تبریزی، از جمله فیلم تحسینشده گیجگاه نیز رگههایی از آن دیده میشد.
قسمت اول اجل معلق دوم خرداد ماه منتشر شد و میتوان انتظار داشت که این سریال بتواند با نگاهی انسانی و بیتکلف، لایههای پنهان جامعه را از دل لبخند بیرون بکشد.
برداشت نقد و بررسیمحور از قسمت اول سریال اجل معلق
نقد سریال صبح اعدام را با برداشتی از فضاسازی کارگردان آغاز میکنیم. تماشای سریال اجل معلق از همان ابتدا این حس را به مخاطب منتقل میکند که با یک اثر ساختهشده در حداقل برداشتها روبهروست.
حس خامی و سادگی سکانسها، نه از سر ضعف فنی، بلکه به نظر میرسد یک انتخاب آگاهانه است؛ سبکی که بیواسطه، بدون زرق و برق و درست از دل خیابان با مخاطب صحبت میکند.
کارگردان، عادل تبریزی بهوضوح از شیوهی روایی و سبک شخصی رضا عطاران الهام گرفته است؛ ردپای امضای عطاران در لحظات مختلف به چشم میخورد، از لحن طنز گرفته تا فضاسازی ساده و صمیمی. حتی در انتخاب شخصیتها و نحوهی برخوردشان با موقعیتهای پیشپاافتاده زندگی، میتوان نوعی ادای احترام به آثار نمادین عطاران دید.
درونمایهی اثر نیز شباهت زیادی به جهان داستانی فیلمها و سریالهای رضا عطاران دارد. سریال اجل معلق تصویری از طبقه کارگر ارائه میدهد، اما نه از منظر دلسوزی یا شعار، بلکه با روایتی طنز و رگههایی از تلخی که تضاد طبقاتی و روزمرگیهای جامعه را با نگاهی گزنده و انسانی به تصویر میکشد.
نکته مثبت دیگر، کنترل در میزان طنز است. برخلاف بسیاری از کمدیهای امروز که اغلب به دام شوخیهای اغراقآمیز میافتند، در این مجموعه میزان طنز به درستی تنظیم شده و در خدمت روایت قرار دارد. خندههایی که از دل موقعیتهای واقعی بیرون میآیند، نه صرفاً برای خنداندن، بلکه برای تأمل.
در مجموع، اجل معلق میتواند برای مخاطبانی که به کمدیهایی با لایههای اجتماعی و مفهومی علاقهمندند، تجربهای دلنشین و متفاوت باشد. میتوان گفت که سریال اجل معلق اثری است که ارزش دیدن دارد.