همنواز

نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3 به کارگردانی هومن سیدی و بازی محسن تنابنده

جنگ جهانی سوم فیلمی ایرانی به تهیه‌کنندگی و کارگردانی هومن سیدی است. با نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3 همراه ما بمانید.

محسن تنابنده در نقش اصلی، در کنار مهسا حجازی، ندا جبرائیلی، نوید نصرتی و مرتضی خانجانی در این فیلم ایفای نقش می‌کنند. این فیلم با سرمایه‌گذاری نماوا ساخته شده و نخستین‌باری است که یک پلتفرم پخش آنلاین دست به ساخت یک پروژه سینمایی می‌زند و این همچنین دومین همکاری سیدی و نماوا پس از مجموعهٔ قورباغه است.

نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3

نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3
نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3

جنگ جهانی سوم برای نخستین بار در ۷ سپتامبر ۲۰۲۲ در هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز نمایش داده شد و دو جایزه در بخش افق، از جمله بهترین فیلم برای هومن سیدی و بهترین بازیگر مرد برای محسن تنابنده را به ارمغان آورد. این فیلم در ۱۹ سپتامبر به عنوان نماینده رسمی سینمای ایران برای حضور در نود و پنجمین دوره جوایز اسکار از سوی کمیتهٔ انتخاب معرفی شد.

بیشتر بخوانید:

داستان فیلم جنگ جهانی سوم

نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3
نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3

شکیب یک کارگر روزمزد میانسالِ بی‌خانمان است که همسر و پسرش را سال‌های پیش در یک زلزله از دست داده و تاکنون با این امر کنار نیامده است. او در طی چند سال گذشته، با یک زن روسپی ناشنوای جوان به نام لادن رابطه برقرار کرده‌است.

محل ساخت‌وسازی که او امروز در آن کار می‌کند، معلوم می‌شود که صحنهٔ فیلمی دربارهٔ جنایات آدولف هیتلر در طول جنگ جهانی دوم است. و شکیب به دلیل شباهت عجیبش به هیتلر به عنوان جایگزین بازیگر قبلی انتخاب می‌شود و خانهٔ بزرگی به او داده می‌شود و لادن با متوجه شدن این موضوع از او برای حل مشکلی کمک می‌خواهد.

نقد فیلم جنگ جهانی 3

نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3
نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3

نقد و بررسی جنگ جهانی سوم، فیلم جدید هومن سیدی، کارگردان ایرانی که ما را به فکر کردن به ظلم و ستم نهفته در روح انسان وامی‌دارد، شاید یکی از مقاله‌های جدی در حوزه‌ی تاریخ سینمای ایران باشد.

“تاریخ تکرار نمی‌شود، اما اغلب قافیه می‌شود.” این جمله معروف مارک تواین، مفسر عمومی و طنزپرداز آمریکایی است. این عبارت بیانگر این واقعیت است که تاریخ ممکن است دقیقاً همان وقایع را تکرار نکند، اما همان الگوها در طول زمان ظاهر می‌شوند.

همین نقل قول تحسین برانگیز از مارک تواین است که فیلم هومن سیدی کارگردان ایرانی را شرح می‌دهد و این جمله است که تمام ساختار روایی فیلم را برای شما بهم می‌ریزد. همه چیز از پشت صحنه یک فیلم سینمایی در جنگ جهانی دوم استارت می‌خورد. با تصاویر اولیه ما نگاه شوم کارگردان را برای شخصیت اول فیلم حس می‌کنیم.

بازیگری

نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3
نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3

قهرمان داستان با بازی شگفت انگیز محسن تنابنده روایتِ بهم‌ریخته‌ی فیلم را برای بیننده منسجم می‌کند. تنابنده توانسته به شخصیتی چندوجهی و پیچیده‌ی شکیب با بازی احساسی دست پیدا کند. همین عامل باعث می‌شود که ما در طول فیلم شاهد انسانی‌ترین و عاشقانه‌ترین لحظات باشیم.

تنابنده با بازی خاص و متفاوت خود توجه تماشاگر را به خود جلب می‌کند و نواقص فیلمنامه را از بین ببرد و باعث می‌شود با شکیب نگون بخت همذات پنداری کنیم و بیش از هر چیز معنای فلسفی فیلم را درونی درک کنیم.

تحلیل فیلم جنگ جهانی 3

تحلیل فیلم جنگ جهانی 3
تحلیل فیلم جنگ جهانی 3

در نیمه دوم فیلم نوع بازی بازیگران در فضایی موسیقیایی به طور موثری پویایی سرد، بدبینانه و غیرانسانی یک رژیم توتالیتر را به نمایش می‌گذارد، که آماده است ارزش و منزلت زندگی انسان را برای انتزاعی ساختگی زیر پا بگذارد. از مهم‌ترین ویژگی سوژه‌های توتالیترمحور، پذیرش بدون چون و چرا، درونی کردن حس و حال شخصیت‌ها است. همه‌چیز بدون بحث، بدون حتی کوچک‌ترین تغییر و زیر بار نگاه مسئولین پیش می‌رود.

فیلم به وضوح و آشکارا مفهوم «ابتذال شر» را مطرح می‌کند؛ که فیلسوف یهودی آنا آرنت درباره آن می‌گوید:

دست‌اندرکاران واقعی بزرگترین وحشت‌های قرن بیستم رهبرانی مانند هیتلر نبودند. بلکه کسانی بودند که توسط یک ایدئولوژی شیطانی، تحت تاثیر قرار گرفته بودند، و مدام ذهنشان آن‌ها را به سمت خودخواهی‌های کوچک و منافع شخصی هدایت می‌کرد.

مسئله اساسی حرف‌های آنا آرنت این است که مردان زیادی مانند هیتلر وجود دارند و این تعداد نه ظالم بودند و نه سادیست، بلکه بسیار عادی بودند و هنوز هم مانند آن‌ها بسیار زیاد هستند. نمونه بارز اینجور انسان‌ها شکیب است، که بی پروا مرگ غم انگیز یک انسان را نادیده می‌گیرند و زیر بار نگاه مسئولین می‌رود.

داستان جنگ جهانی سوم ما را به ورطه حقارت انسان می‌کشاند و ما را وادار می‌کند تا دریابیم که دیروز نیز مانند امروز، انسان برای دستیابی به منافع خودخواهانه‌اش آماده انجام هر کاری است. به لطف بازی شگفت انگیز محسن تنابنده، فیلم ما را به یک «سفر به تاریکی» اصیل می‌برد و به ما هشدار می‌دهد که سیاه‌ترین بخش تاریخ تا چه اندازه از ما دور نیست.

بررسی فلسفی فیلم جنگ جهانی سوم

نقد فیلم جنگ جهانی 3, تحلیل فیلم جنگ جهانی 3
نقد فیلم جنگ جهانی 3

بیایید با “جنگ جهانی سوم” فرضی به عنوان یک فانتزی پس از آن روبرو شویم، با یادآوری سهولت تکرار تاریخ و اینکه چگونه مدینه فاضله‌ها چیزی بیش از توهمات محض دیکته شده توسط خوش‌بینان رویاپرداز نیستند.

عنوان ششمین فیلم بلند هومن سیدی، این سمت شبح‌آلود را برمی‌انگیزد، سناریویی پسا آخرالزمانی که تنها در فرهنگ ترس شمایل خود را آشکار می‌کند. ما در این فیلم هیچ درگیری جنگی یا جهانی نمی‌یابیم که این سراب را به ما القا کند که کشورها به جان هم افتاده‌اند و ظلم و ستم روی کره‌ی زمین حاکم شده باشد، آنچه استخراج می‌کنیم ادراک است و از طریق چنین دگردیسی تدریجی قهرمانی که دست به یأس از محیط اطراف خود زده است.

به این ترتیب شکیب (محسن تنابنده، که در فیلم «قهرمان» فرهادی نقش خوبی را ایفا کرده بود) را دنبال می‌کنیم، مردی که بین بی ثباتی و رویاهای بیهوده در نوسان است، که در فضای هولوکاست‌محور فیلم به عنوان یک کارگر به تصویر کشیده می‌شود.

شکیب برای لحظه‌ای تبدیل به یک یهودی می‌شود، محکوم به عبور از مسیر وحشتناک سیم‌های خاردار و اتاق‌های گاز… بعد از مدتی کارگردان متوجه چیزی در شکیب می‌شود، احتمالاً حالات چهره‌ای که برای پرتره تاریخی‌اش لازم است، و در ادامه او را در کانون توجه قرار می‌دهد.

شکیب باید نقش «هیتلر» را برعهده و خود را شیطان در نظر بگیرد. او دچار دگردیسی می‌شود. و زمانی که زندگی او به معنای واقعی کلمه او را پس می‌زند، عواطفش در هم‌آمیخته می‌شود. سوال اساسی این است که ایا ما با شکیب همذات‌پنداری می‌کنیم؟

جواب، خیر است. به این دلیل که هومن سیدی بین تماشاگر و این قهرمان در یک سفر خاص به گوهری ناشناخته‌ درونی‌اش فاصله می‌گذارد، مردی مملوء از ترس، دودلی، دروغ که سزاوار اعتماد ما باشد. محسن تنابنده شکیب را به خوبی شخصیتی کم‌رو دراماتیزه می‌کند و این مسئله باعث می‌شود در کنار همه‌ی نکات قبلی که گفتیم، ما با شکیب همذات‌پنداری نکنیم. “جنگ جهانی سوم” به مطالعه شخصیتی می‌پردازد که نمی‌شود آن را در کانون توجه در جامعه دید، اما در کانون توجه است. همینقدر پارادوکس‌محور!

سخن آخر

جنگ جهانی سوم در بخش رقابتی افق‌های جشنواره فیلم ونیز نمایش داده شد و با تشویق ۷ دقیقه‌ای تماشاگران روبرو شد. جاناتان هالند از اسکرین اینترنشنال، با تمجید از این فیلم آن را «کمدی سیاهی» خواند که به تدریج «به یک تراژدی تبدیل می‌شود [و] با تمرکز روی عناصر دلهره‌آورِ عالی و شفافیتِ افسانه‌ای خود، داستانی طاقت‌فرسا اما متقاعدکننده» را ارائه می‌دهد که «نشان می‌دهد، چطور یکی از قربانیان یادمی‌گیرد که از ستمگران خود تقلید کند».

بیشتر بخوانید:


7 thoughts on “نقد و بررسی فیلم جنگ جهانی 3 به کارگردانی هومن سیدی و بازی محسن تنابنده

  1. آدمو به فکر فرو می‌بره واقعا. فیلم فوق العاده ایه، البته برای کسانی که می اندیشند، برای بقیه که نمیفهمن همون نهنگ عنبر و امثالهم خوبه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *