تبلیغات در فیگار

نقد و بررسی فیلم ارزش عاطفی (Sentimental Value) ؛ سینمای اعترافی و زخم‌های پنهان

نقد فیلم ارزش عاطفی به بررسی اثری می‌پردازد که در آن یواخیم تریه با رویکردی شخصی، پیچیدگی روابط خانوادگی و خلاقیت هنری را در هم می‌تند.

فیلم درام Sentimental Value، ساخته تازه یواخیم تریه و نوشته مشترک او با اسکیل ووگت، یکی از جاه‌طلبانه‌ترین و احساسی‌ترین آثار کارنامه این فیلم‌ساز نروژی است.

تریه این‌بار بار دیگر سراغ مضمون خانواده، حافظه و شکنندگی روابط انسانی رفته، اما آن را در قالب یک کمدی-درام بالغ و تلخ قرار داده است. داستان فیلم بر رابطه ازهم‌گسیخته یک کارگردان نامدار با دو دختر دورشده‌اش تمرکز می‌کند؛ رابطه‌ای که زمانی شکننده‌تر می‌شود که او تصمیم می‌گیرد فیلمی به‌غایت شخصی درباره گذشته مشترکشان بسازد.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های 2026

نقد فیلم ارزش عاطفی

نقد فیلم ارزش عاطفی
نقد فیلم ارزش عاطفی

با نگاهی به بازتاب‌های منتقدان، روشن است که تریه یکی از بهترین فیلم های 2025 و پخته‌ترین آثارش را ارائه داده است؛ اثری که در راتن تومیتوز با ۹۷ درصد نظر مثبت و در متاکریتیک با امتیاز ۸۷، تحسین تقریباً یک‌پارچه‌ای را به دست آورده است. نقد فیلم Sentimental Value نشانه آن است که Sentimental Value نه‌تنها ادامه‌ای بر درخشش سینمای اسکاندیناوی، بلکه گامی تازه برای فیلم‌سازی است که هر بار مرزهای روایت شخصی را کمی فراتر می‌برد.

در جهان سینمایی یواخیم تریه، خانواده هرگز صرفاً یک مفهوم زیستی یا بستری برای شکل‌گیری شخصیت‌ها نیست؛ خانواده همواره صحنه‌ای است که در آن حافظه، هنر و فراموشی به‌صورت همزمان به بازی گرفته می‌شوند.

فیلم Sentimental Value، تازه‌ترین اثر این فیلم‌ساز نروژی، بیش از آنکه یک درام خانوادگی کلاسیک باشد، نوعی مکاشفه است—تلاشی برای فهمیدن اینکه چگونه هنر می‌تواند هم ابزاری برای صلح باشد و هم ضربه‌ای تازه بر زخم‌هایی که سال‌هاست بسته نشده‌اند.

تریه در این فیلم نه‌فقط روایت می‌کند، بلکه همچون جراح حافظه، با دقت و وسواس، گذشته را می‌کاود تا به ذات رابطه‌ای برسد که همواره در مرز میان عشق و رنج معلق است.

ورود دوباره یک پدر فراموش‌کار و سال‌ها غایب به زندگی دو دخترش، در دل پروژه‌ای سینمایی که قرار است فیلمی درباره خودشان باشد، بستری برای یکی از پیچیده‌ترین مواجهه‌های پدر–دختری در سینمای معاصر می‌شود.

نقد فیلم ارزش عاطفی

روایت فیلم از جایی آغاز می‌شود که گویی قلب شخصیت‌ها از مدت‌ها پیش ترک خورده است. گوستاو، فیلم‌ساز بین‌المللی رو به افول (با بازی خیره‌کننده استلان اسکارسگارد)، پس از سال‌ها دوری، تصمیم می‌گیرد به خانه بازگردد.

او می‌خواهد فیلم تازه‌اش را بسازد؛ فیلمی که همان‌طور که خودش تأکید می‌کند، «بهترین اثرش» خواهد بود؛ اما مشکل آنجاست که برای ساختن این اثر، باید به گذشته‌ای سر بزند که برای دخترانش چیزی جز خاطره‌ای دردناک نیست.

نورا (رناته رینسوه)، بازیگر برجسته تئاتر نروژ، نخستین کسی است که با این بازگشت ویران می‌شود. تریه فیلم را با یکی از تکان‌دهنده‌ترین صحنه‌های افتتاحیه سال آغاز می‌کند؛ فروپاشی روانی نورا دقیقاً پیش از آنکه روی صحنه برود؛ لحظه‌ای که نشان می‌دهد هنر، برخلاف تصور رمانتیک، همیشه نجات‌دهنده نیست و گاهی دقیقاً همان چیزی است که تو را می‌شکند.

نورا درگیر سوگواری برای مادرش است و بازگشت ناگهانی پدر، او را به سمت عمقی از اضطراب می‌برد که بازیگر آن را همچون ضربه‌ای درونی و ته‌نشسته به شکلی خیره‌کننده بروز می‌دهد.

در سوی دیگر، خواهر کوچک‌تر یعنی آگنس (اینگا ایبسداتر لیلیااس) قرار دارد؛ زنی آرام‌تر، خانوادگی‌تر و در نگاه اول منطقی‌تر؛ اما تریه هرگز به مخاطب اجازه نمی‌دهد که ظاهر شخصیت‌ها را با ذاتشان اشتباه بگیرد.

آگنس همان «ستون نامرئی» خانواده است؛ کسی که با سکوت و تحمیل نقش حلال مشکلاتی که از کودکی تحمل کرده، فرسوده شده است. بازی لیلیااس در همین لایه‌برداری تدریجی، به یکی از بهترین اجراهای فیلم تبدیل می‌شود.

نقد فیلم ارزش عاطفی
نقد فیلم ارزش عاطفی

یکی از وجوه مرکزی فیلم، کاوش در رابطۀ میان «هنر» و «اخلاق شخصی» است. گوستاو به‌عنوان یک فیلم‌ساز بزرگ، معتقد است که زبان سینما تنها زبان واقعی اوست؛ زبانی که می‌تواند با آن به دخترانش نزدیک شود. اما پرسش اصلی این است که آیا او واقعاً می‌خواهد آشتی کند یا صرفاً گذشته را ماده خامی برای فیلمسازی‌اش می‌بیند؟

در یکی از سکانس‌های به‌یادماندنی فیلم، گوستاو نورا را به کافه‌ای دعوت می‌کند تا «گفت‌وگویی واقعی» داشته باشند. این صحنه نه فقط از نظر بازیگری، بلکه از نظر طراحی میزانسن و گفت‌وگوی تیز و دقیق، از بهترین لحظات سینمای سال است.

پدر نسخه‌ای از فیلم‌نامه جدیدش را مقابل نورا می‌گذارد؛ فیلم‌نامه‌ای که برای او نوشته شده است؛ اما همین برای تو گفتن، دقیقاً همان‌جایی است که نورا می‌شکند. او نمی‌خواهد ابزاری برای نوسازی زندگی هنری پدرش باشد و نمی‌خواهد گذشته‌اش را در قالب هنر او دوباره تجربه کند.

تریه در اینجا از نقش سنتی پدر مستبد فاصله می‌گیرد. گوستاو نه یک هیولاست و نه یک ناجی؛ او انسانی گرفتار در تناقض میان خودشیفتگی هنری و نیاز حقیقی‌اش به محبت است. در عمق نگاه او، هم پشیمانی هست و هم میل به کنترل و همین پیچیدگی، شخصیتش را به یکی از دقیق‌ترین تصویرهای پدر–هنرمند در سال‌های اخیر تبدیل می‌کند.

نقد فیلم ارزش عاطفی

لوکیشن اصلی—خانه قدیمی خانوادگی—در Sentimental Value تنها پس‌زمینه نیست؛ یک شخصیت است، یک پیکره زنده. خانه‌ای که لایه‌های چوبی‌اش خاطرات هزارباره را در خود ضبط کرده‌اند، خانه‌ای که موسیقی، عکس‌ها و سکوت‌هایش با کاراکترها حرف می‌زنند.

گوستاو تصمیم می‌گیرد فیلم جدیدش را در همین خانه بسازد. او برای نقش اصلی، رِیچل کِمپ (اِل فانینگ)، یک بازیگر جوان آمریکایی، را انتخاب می‌کند—کسی که شیفته آثار او شده و در عین حال، با حضورش، تعادل شکننده میان سه عضو خانواده را تحت فشار قرار می‌دهد.

انتخاب فانینگ نه فقط انتخابی روایی، بلکه انتخابی سینمایی است: او عاملیت نیروهای نو و جهانی‌شدن سینما را به خانه‌ای می‌آورد که به گذشته‌ای خصوصی و اروپایی وابسته است.

فیلم از این لحظه وارد قلمرویی چندلایه می‌شود. تریه در سکانس‌هایی طنز، مناسبات سینمایی عصر نتفلیکس و تولیدات فرامرزی را به سخره می‌گیرد؛ طنزی که درست در کنار صحنه‌هایی عمیقاً احساسی درباره پیری، مرگ و فراموشی قرار می‌گیرد. این مهارت در جابه‌جایی میان لحن‌ها، یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد تریه است: توانایی خلق جهانی که در آن خنده و گریه تقریباً هم‌زمان ممکن می‌شوند.

نقد فیلم ارزش عاطفی
نقد فیلم ارزش عاطفی

فیلم اتکای خود را بر سه بازی بزرگ می‌گذارد و هر سه بی‌کم‌وکاست می‌درخشند.

  • رینسوه یکی از کامل‌ترین پرتره‌های اضطراب، سوگواری و مقاومت را ارائه می‌دهد. او در اجرای نوسانات ریز احساسی، مهارتی حیرت‌انگیز دارد.
  • اسکارسگارد در نقش گوستاو، تلفیقی از کاریزما، شکنندگی و خودخواهی هنرمندانه را به نمایش می‌گذارد. این شاید یکی از بهترین بازی‌های او در دهه‌های اخیر باشد.
  • لیلیااس، که نقش خاموش‌تر را بازی می‌کند، در نهایت تبدیل به نقطه عاطفی فیلم می‌شود؛ نیرویی که در سکوت می‌جنگد و در لحظه‌ای طلایی، پرده از درون خود برمی‌دارد.

جمع‌بندی و امتیازدهی

نقد فیلم ارزش عاطفی
نقد فیلم ارزش عاطفی

فیلم ارزش عاطفی فیلمی است درباره پدرها و دختران، درباره خاطره و فراموشی، درباره هنر و مسئولیت. فیلمی است که در آن تریه هم یک داستان خانوادگی تعریف می‌کند و هم تصویری عمیق از سازوکارهای هنری و روان‌شناختی انسان ارائه می‌دهد. در دورانی که بسیاری از فیلم‌ها با سطحی‌نگری به روابط انسانی می‌پردازند، تریه یکی از صادقانه‌ترین و بی‌رحم‌ترین نقاشی‌های عاطفی سال را خلق کرده است.

این فیلم نه فقط یکی از بهترین آثار سال، بلکه یکی از کامل‌ترین نمونه‌های سینمای اعترافی معاصر است؛ تجربه‌ای که پس از پایانش، چیزی در تماشاگر تغییر کرده است—درک عمیق‌تر از دشواری‌های بخشیدن، از پیچیدگی خانواده و از این حقیقت تلخ که گاهی زخم‌ها تنها با نگاه کردن دوباره ترمیم می‌شوند، نه با فرار از آن‌ها.

وب‌سایت فیگار به این فیلم نمره 9.5 از 10 را می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

نظر شما درباره‌ی نقد فیلم ارزش عاطفی چیست؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار در میان بگذارید.


نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *