فیلمهای درام اغلب رئال هستند و گاهی صحنههای وحشتناکی را ارائه میدهند. چند تا از بهترین فیلم های درامی که دارای وحشتناکترین صحنهها هستند را آوردهایم.
بلوند یکی از فیلمهای درام سال 2022 است که به تازگی در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. تصویری جدید از زندگی مرلین مونرو با یک یا چند صحنه وحشتناک در میانهی داستان که بیننده را شوکه میکند، اتفاقی است که در این فیلم جدید رخ داده است. ژانر درام اغلب با صحنههای جنجالی و اشارات ترسناک همراه است، اما در بسیاری از موارد، چنین صحنههایی تعابیر مهمی را در روایت فیلم ایجاد میکنند.
مقاله مکمل:
بهترین فیلم های درام تاریخ سینما + [2022، 2021 و تمام دوران]
بهترین فیلم های درامی که دارای وحشتناکترین صحنهها هستند
یک تلخی بی پایان!
در این قسمت فهرست عناوین بهترین فیلم های درامی که دارای وحشتناکترین صحنهها هستند را در یک نگاه میتوانید مشاهده کنید:
- Paranoid Park (2007)
- Jojo Rabbit (2019)
- Waves (2019)
- The Fallout (2022)
- First Reformed (2017)
- The Nightingale (2018)
- Bacurau (2019)
- Trainspotting (1996)
- American Story X (1998)
- 127 Hours (2010)
از داستانهای غمانگیز واقعی گرفته تا فیلمهایی که یک احساس تلخ دائمی را منتقل میکنند، همه در یک صحنه حیاتی مشترک هستند که در آن همه چیز تغییر میکند. صحنههایی که مخاطب را در غمی سنگین غرق میکند که گاهی تا روزها قابل فراموشی نیست. اینجا بهترین فیلم های درامی که دارای وحشتناکترین صحنهها هستند را فهرست کردهایم تا با این قبیل فیلمها آشنایی بیشتری پیدا کنید.
Paranoid Park (2007)
پارک پارانوئید یکی از بهترین فیلمها در توصیف دوران بلوغ است که به موضوعاتی مختلف میپردازد. موضوعاتی مانند احساس گناه و تنهایی که اغلب در فیلمهای دیگر نادیده گرفته میشوند. این فیلم درباره یک نوجوان اسکیتبرد باز است که کم کم با طلاق والدینش و همچنین توهماتش در مورد عشق به آرامی کنار میآید. این ماجراها زمانی رخ میدهد که او درگیر مرگ مرموز یک نگهبان امنیتی نیز شده است.
وقتی جزئیات مرگ مامور امنیتی آشکار میشود، رویکرد فیلم تغییر می کند. در حالی که الکس در حال پریدن با سایر اسکیتبورد بازها است، نگهبان آنها را مشاهده میکند. الکس سعی میکند دست مرد را رها کند، ولی باعث میشود که نگهبان از آن جا بیفتد و توسط قطار به دو نیم تقسیم شود.
وی پس از اینکه با استفاده از اسکیتبرد خود مامور امنیتی مذکور را میکشد، برد را به درون رودخانه میاندازد. اما طولی نمیکشد که «الکس» به همراه دوستان خود به اداره پلیس احضار میشوند.
Jojo Rabbit (2019)
این فیلم یکی از بهترین فیلمهای تایکا وایتیتی است.جوجو خرگوشه، متعهد به نقد موضوعات بحث برانگیز مانند تأثیر هیتلر بر یک نسل کامل، به ویژه کودکان است. قهرمان داستان پسر کوچکی به نام جوجو است که هیتلر را قهرمان خود میبیند.
او از تصمیم مادرش برای مخفی کردن یک دختر یهودی در خانه خود ناراحت است. در جوجو رابیت که فیلمی از نفوذ ظالمانه نازیها بر آلمان در طول جنگ جهانی دوم است، وقتی جوجو به طور تصادفی به مادرش برخورد میکند که در وسط شهر برای نمایش و عبرتگیری عموم مردم به چوبه دار آویزان شده بود، لحن فیلم کاملاً تغییر میکند. اتفاقی ترسناک که هم بینندگان و هم پسر می توانند فقط با نگاه کردن به کفش های او ماجرا را بفهمند.
این یک صحنه ظریف و در عین حال عمیقاً احساسی و دلخراش است، زیرا جوجو سعی دارد تا کفش های مادرش را ببندد تا نشان دهد که اکنون بزرگ شده است و به رابطه نزدیک بین آنها اشاره میکند که به صورت ناگهانی به پایان رسید.
شاید وقتی برای اولین بار اسم Jojo Rabbit یا همان جوجو خرگوشه را بشنویم، با خودمان فکر کنیم که با یک انیمیشن یا یک فیلم مناسب برای گروه سنی کودکان روبرو هستیم و حتی وقتی دقایقی از شروع فیلم میگذرد هم فکر کنیم که فیلم تا انتها همین قدر فانتزی و شیرین و کودکانه هست.
اما چیزی که این اثر را خاص میکند دقیقا همین نکته میباشد که در پس این ظاهر رنگارنگ، حقایقی تلخ و مفاهیمی عمیق نهفته است. جوجو خرگوشه نژاد پرستی و تعصب را به سخره میگیرد و با نفرت مبارزه میکند. از نگاه برخی این فیلم یک کمدی سیاه تمام عیار است.
در حالی که شما را میخنداند میتواند همان لحظه اشک شما را هم دربیاورد و باعث شود به خاطر اشتباهات انسان ها در طول تاریخ تاسف بخورید. این نکته را میتوان در برخی از سکانسهای فیلم که حالتی نمادین دارند، پیدا کرد.
برای مثال در سکانسی که یورکی متوجه جوجو میشود و اسلحهای که در دستش قرار دارد را رها میکند و باعث میشود که با شلیک به سوی ساختمانی، آن را منفجر کند.
در این لحظه مخاطب به خنده میافتد ولی اگر کمی دقت کند میفهمد که جنگ و ویرانیهای ناشی از آن هم به همین اندازه احمقانه است و حاصل ندانم کاریها و غفلت بعضیها میباشد.
Waves (2019)
امواج یک درام خانوادگی است که به دو بخش تقسیم می شود. بخش اول داستان پسر ارشد تایلر را دنبال میکند که با یک مصدومیت ناراحت کننده کنار می آید. مصدومیتی که به سببش خطر پایان دادن به حرفه ورزشی او را تهدید می کند.
قسمت دوم روی خواهر کوچکش امیلی متمرکز است، نوجوانی که واقعیت زندگی او را مجبور به بلوغی زود هنگام میکند. دو قسمت با یک تراژدی وحشتناک تقسیم میشوند که درست در این بین اتفاق میافتد.
او در یک مشاجره شدید با دوست دختر باردارش، از او سیلی میخورد و او به دوست دخترش ضربهای میزند و در نتیجه او و بچهای که حمل میکرد، کشته میشوند.
فیلم به شکست تایلر منتهی میشود، اما هیچ کس انتظار نداشت تا این حد ویرانگر باشد. تایلر بهشکلی تربیت شده است که قادر به تحمل کردنِ شکست بهعنوانِ یک نتیجهی طبیعی نیست.
رولند به تایلر یاد داده چگونه بایستد، اما به او یاد نداده وقتی زمین خورد، چگونه روی پای خودش بازگردد. بنابراین تایلر با این تفکر که تنها انتخابش چپزی جز پیروزی و سربلند کردنِ پدرش نیست تمرین میکند.
تایلر مثل همهی جوانانِ ۱۸ ساله، وقتی پیش از مسابقه یکصدا با همتیمیهایش فریاد میزند که «من شکستناپذیر هستم»، واقعا اعتقاد دارد که شکستناپذیر است؛ که پشتش به خاک مالیده نخواهد شد.
اما نه. اینطور نیست. رولند شاید بازوهای پسرش را تنومند و شکمش را ششتکه کرده باشد، شاید او را از لحاظِ فیزیکی به یک مبارزِ وحشی تبدیل کرده باشد، اما تایلر بیرون از تشکِ کشتی، از آمادگی احساسی لازم برای تحمل کردنِ فن و فنونی که زندگی روی او اجرا میکند بهره نمیبرد.
The Fallout (2022)
هر کسی که بدون اطلاع قبلی از داستان فیلم شروع به تماشای Fallout کند، درست در 10 دقیقه اول فیلم غافلگیر میشود. در یک روز معمولی در مدرسه، یک تیرانداز در راهروها غوغایی به راه میاندازد و شروع به تیراندازی به همه می کند.
سه شخصیت داستان که در آن زمان در حمام بودند، در حالی که به صداهای وحشتناک فاجعهای که در همسایگی آنها رخ میدهد گوش می دادند. خود را در آنجا حبس کردند.
همذاتپنداری اصطلاحی در روانکاوی است که بیشتر از نوشتههای زیگموند فروید ریشه میگیرد. اتفاقی که میان وادا و میا میافتد ازین جنس است. این فیلم اساسا یک فیلم روانشناختی است.
میا برای وادا الگویی دستنیافتنی جلوه میکند و به واسطه اتفاقی که در دبیرستان میافتد آنها با هم صمیمی میشوند و این صمیمیت با خوشگذرانیهای آمریکایی مآبانه و عشقبازی عمیقتر میشود.
First Reformed (2017)
First Reformed یکی از بهترین فیلم های وحشتناک درام با بازی ایتن هاوک است که در نقش کشیش ارنست تولر بازی میکند. مردی که شاهد از بین رفتن ایمانش است. او پس از رویارویی با مایکل، که یک فعال محیط زیست است و رفتاری غیرقابل پیشبینی دارد و همچنین همسر باردارش مری، دچار شک و تردید میشود.
جدیدترین ساختهی پال شریدر که بیست و یکمین اثر کارگردانیشده توسط خود او به شمار میرود و در نخستین لحظه با نسبتِ تصویری ناآشنایش برای مخاطب امروز شناخته میشود، اثری است دربارهی دردهای انسانها و تمامی مشکلاتی که در زندگی عادی و روزانهی خود، با آنها مواجه هستند.
در عین حال، فیلم به زیبایی هر چه تمامتر سراغ نگاه انداختن به وضعیت خطرناک کرهی زمین به دلیل آسیب دیدنهای بسیار از زمان آغاز انقلاب صنعتی تا همین امروز میرود و به همین سبب، یکی از آن آثار به شدت مرتبط با زمانهی خود نیز محسوب میشود.
جالبتر این که ساختهی جدید شریدر، همهی اینها را در قالبی که نه میشود صدای موسیقی را درونش شنید و نه داستانگوییاش آنچنان شباهتی به روایت فیلمهای داستانی دارد، تحویل تماشاگر خویش میدهد.
The Nightingale (2018)
داستان فیلم «The Nightingale» در سال ۱۸۲۵ و در تاسمانی میگذرد. یک مجرم ایرلندی به اسم کِلِر (با بازی اشلینگ فرنچوسی) که خدمتکار یگان ارتش بریتانیا به فرماندهی سروان هاوکینز (با بازی سم کلفلین) است، میخواهد از دست رفتار و سوءاستفادههای ارباب خود آزاد شود.
ولی زمانی که هاوکینز و سربازان دولت بریتانیا جنایت وحشیانهای را علیه او و خانوادهاش مرتکب میشوند، کلر با استفاده از کمک یک راهنمای بومی به اسم بیلی آنها را برای گرفتن انتقام مورد تعقیب قرار میدهد.
جنیفر کنت، فیلمساز استرالیایی، با ساخت فیلم «بابادوک» نام خود را بهعنوان یک استعداد قابلتوجه در دنیای کارگردانی مطرح کرد. او از یکی از قدیمیترین شخصیتهای ترسناک، یعنی لولوخورخوره استفاده کرد و آن را بهعنوان استعارهای برای مرگ و غم به تصویر کشید.
این فیلمساز، در فیلم «بلبل» سعی دارد که اثری کاملا متفاوت بسازد؛ در این فیلم نیز عناصر ژانر وحشت دیده میشوند ولی در مقایسه با فیلم اول او، گستردهتر و جاهطلبانهتر هستند. این فیلم همچنین یک گام چشمگیر به جلو برای فیلمساز است و بلوغ او را نشان میدهد.
فیلم «بلبل» در نگاه اول، کاملا در زیر ژانر «تجاوز- انتقام» قرار میگیرد؛ یعنی شخصیت اصلی زن فیلم به شکل وحشیانهای مورد آزار و اذیت واقع شده و سپس به دنبال یک انتقام خونین است. ولی این فیلم برخلاف فیلم «انتقام» یا «Revenge»، از قالب قدیمی و دهه هفتادی این ژانر پیروی نمیکند و پیامهای عالیتری درون خود دارد.
Bacurau (2019)
Bacurau یک فیلم برزیلی است که در جشنواره کن در سال 2019 سر و صدای زیادی ایجاد کرد. این فیلم مجموعه ای از ژانرهای مختلف را با هم ترکیب کرد تا یک تفسیر اجتماعی هوشمندانه درباره امپریالیسم و ارزش ریشههای فرهنگی را ارائه دهد.
این فیلم به عنوان یک درام جذاب در شهر کوچک باکورائو شروع می شود. مردم پس از اینکه متوجه شدند جامعه آنها از روی اکثر نقشه ها ناپدید شده است، شاهد یک سری اتفاقات عجیب و غریب میشوند که همه ساکنان آن را درگیر میکند.
طنز بسیار دقیقی با سیاستهای بُرنده و جوییهایی از خون ملاقات میکند؛ یک ترکیب هیجانانگیز از اوج و فرود که کهنه بهنظر میرسد. بخشی از هیجان فیلم به فیلمسازهای آن برمیگردد که چطور این ژانر را برای ارائه ایدههایشان به خدمت گرفتهاند.
آنها با استفاده از الگوهای اصلی فیلم سر به سر تماشاچی میگذارند و او را از مسیر اصلی منحرف میکنند و بعد شگفتزده میکنند. ظاهر فیلم شبیه فیلمهای وسترن است، اما چاشنی داستانهای علمی تخیلی پادآرمانشهرها را هم دارد.
Trainspotting (1996)
Trainspotting متعهد به کاوش در دلایل سقوط نسل جوان دهه 90 است و در مورد مجموعه ای از حوادث بد و هرج و مرج گفتگو میکند. بهترین سکانس تاریخ سینما برای به تصویر کشیدن منجلاب اعتیاد جاییست که در فیلم رگیابی شخصیت اصلی در توالت شیرجه میزند تا جنس را بیرون بکشد.
منجلاب و پرتگاه اعتیاد را باید حس کرد. رگیابی این حس را برای شما به تصویر میکشد. فیلم چنان فضای تیره و تاری از اعتیاد را به تصویر میکشد که کمتر کارگردانی تواناییاش را دارد به آن نزدیک شود. به سکانسی که شخصیت اصلی قرار است ترک کند؛ دقت کنید.
صدای گریهی بچهای که هیچکدام از پسرها نتوانستند بفهمند بچهی کدامشان است. این صدا بسته شدن او را به تخت چندبرابر زجرآور میکند. من خودم هرگز قبل از این فیلم نمیدانستم اگر یک معتاد را برای ترک به تخت ببندی چه حسی پیدا میکند.
فیلم به طرز واضحی حاصل سالها تحقیق و مطالعه روی زندگی معتادهاست. تلاشهایی که بارها و بارها برای ترک به شکست میرسد و گاهی هم مردانه جواب میدهد.
American Story X (1998)
American Story X تنها و تنها نفرت را نشان میدهد و ادوارد نورتون را به عنوان نمادی وحشتناک از یک نئونازی با خالکوبی های ضد یهودی در سراسر بدنش معرفی میکند. او که تازه از زندان بیرون آمده است، سعی میکند از باند خود جدا شود و برادرش را از رفتن به همان مسیری که او رفت باز دارد.
صحنه ای که نشان میدهد چه چیزی باعث شد که اوبه زندان بیفتد، وحشتناک است و نقطه عطفی در روایت فیلم محسوب میشود. هنگامی که یک گروه از مردان سیاه پوست از یک باند خیابانی سعی میکنند کامیون درک را بدزدند، او به آنها شلیک میکند.
تنفر و خشونت هیچ حد و مرزی ندارد. آنقدر وسیع است که همه چیز زندگی را میبلعد. سفیدها از سیاهها متنفرند و سیاهها از سفیدها. سفید و زرد و سیاه همه از هم متنفرند و این تاریخ آمریکاست.
فیلم American History X یکی از فیلم های درام وحشتناک است که تا حدود زیادی از مولفههای آشنای سینمای هالیوود فاصله گرفته و به واقعیت برهنه جاری نزدیک شده و تقصیر را تنها گردن یک طرف نمیاندازد. واقعیتی که درباره تنفر است. درباره بدبختی و خشونت.
127 Hours (2010)
صحنه وحشتناک فیلم 127 ساعت اتفاقی بود که حتما باید میافتاد و از آن گریزی نبود، اما حتی یک نفر برای دیدن آن آماده نبود، و همین باعث شد بسیاری از مردم در سال 2010 از سینماها بیرون بروند.
این فیلم داستان واقعی کوهنوردی به نام آرون رالستون را روایت میکند. او در حالی که به تنهایی در صحرا دره نوردی میکند، زیر یک تخته سنگ گیر میافتد و برای زنده ماندن به اقدامات ناامیدانهای متوسل می شود.
پس از شش روز گیر افتادن در صحرا و اتمام ذخایر غذایی و آب با بازویی در زیر تخته سنگ گیر افتاده، آرون تنها راه ممکن برای زنده ماندن را متوجه میشود.
در یکی از سختترین و دردناکترین صحنههایی که تا به حال دیده اید، او استخوانهای بازوهایش را میشکند و با اره کردن آن با یک چاقوی کوچک، بازویش را قطع میکند. این صحنه یکی از وحشتناک ترین صحنه ها در فیلم های درام در تاریخ سینما است.
بیشتر بخوانید:
- بهترین فیلم های ترسناکی که آغاز وحشتناکی دارند
- بهترین فیلم ها درباره انقلاب ها
- بهترین سریال ها درباره فرقه ها
- بهترین فیلم های جنایی واقعی بر اساس رمان ها
- بهترین فیلم های ترسناک که در آپارتمان رخ می دهند
از همراهی شما تا انتهای نوشتار بهترین فیلم های درامی که دارای وحشتناکترین صحنهها هستند سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.