برای شناخت نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی در تاریخ سینمای جهان، در نوشتار جدید همراه ما باشید. فهرستی از کاراکترهای سینمایی منفور در ادامه تهیه شده است.
مخاطب سینما مشتاقانه منتظر میشود که ابرقهرمان محبوبش در مقابل بدترین و منفورترین شخصیت های سینما قرار بگیرد و در جدال با او پیروز شود. اما در صنعت سینما شاهد حضور منفورترین کاراکترهای مثبت نیز هستیم. برخی از مخاطبان کاراکترهایی را که ممکن است شخصیت شرور نباشند، اما تضاد رفتاری دارند و یا در راه موفقیت قهرمان داستان خلل ایجاد میکنند، در دسته نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی قرار میدهند.
برخی از منفورترین کاراکترهای مثبت نیز کاراکترهایی هستند که هیچ سود و ضرری برای فیلم ندارند و اعمال شان باعث میشود که مخاطب بیشتر از کاراکتر منفی داستان، از آنها متنفر شود. این شخصیتها اغلب به دلیل اعمالشان مورد نفرت قرار میگیرند و اهداف قهرمان را دور از دسترس میکنند.
بیشتر بخوانید:
نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی
- Frodo (The Lord Of The Rings)
- Jenny (Forrest Gump)
- Grandpa Joe (Willy Wonka And The Chocolate Factory)
- Kylo Ren (Star Wars)
- Johnny Lawrence (The Karate Kid)
- Summer (500 Days Of Summer)
- Draco Malfoy (Harry Potter)
- Jar Jar Binks (Star Wars)
- Mister Glass (Unbreakable)
- Koba (Dawn Of The Planet Of The Apes)
برخی از منفورترین کاراکترهای مثبت طوری طراحی شدهاند که مثبت نباشند و تا میتوانند کارهای منفی انجام دهند، اما برخی از آنها بیشتر از آنچه شایستهشان است نفرت دریافت میکنند. منفورترین شخصیت های سینما ممکن است طرفداران بسیاری داشته باشند، مثلا جوکر یک کاراکتر منفی اما محبوب است. در این نوشتار شخصیت های سینمایی نفرت انگیز معرفی خواهند شد.
بدون وجود شخصیتهای شرور، دنیای سینما جذابیت چندانی ندارد. این شخصیتهای منفی هستند که در بهترین فیلمها دیگران را به چالش کشیده و اتفاقاتی را رقم زدهاند. با نبود معروف ترین شخصیت های منفور جهان ، ابرقهرمانها و شخصیتهای مثبت نیز هرگز به وجود نمیآمدند.
بیشتر بخوانید:
شرورترین شخصیتهای پیکسار با بدترین سرنوشتها
10 دیالوگ عمیق از کمدیترین شخصیتهای سینما
Frodo (The Lord Of The Rings)
فرودو بگینز هابیتی در دوران سوم، و مشهورترین شخص از مردم خویش بود زیرا نقش مهمی را در ماجرای حلقه ایفا کرد. در طی اقدام حماسیاش، او حلقه یگانه را به کوه هلاکت برد و در آنجا آن را نابود کرد، و با این کار شهرت و آوازهای بدست آورد که نصیب هیچ هابیت دیگری در سرزمین میانه نشده بود.
یکی دیگر از اتفاقات ویژه در زندگی او، این بود که به عنوان یکی از حاملان حلقه، جزء سه هابیتی بود که سرزمین میانه را به مقصد آمان ترک گفتند و آنجا در آرامش مردند. فرودو در طول ماموریتش هیچ موجودی را نکشت. هرچند که چند بار به مبارزه با دشمنانی نیرومند برخاست. او در ودرتاپ جاهلانه قصد داشت با نزگول مبارزه کند و همینطور در موریا پای یک ترول را زخمی کرد.
و در طول ماموریتش بارها زخمی شد. بار اول، در مبارزه با نازگول، با تیغهٔ مورگول جراحت سختی برداشت. بار دیگر در موریا با یک نیزه به او حمله شد اما اینبار زره میتریل، که بیلبو به او داده بود، جانش را نجات داد. در گذرگاه کریتآنگول توسط نیش شلوب مسموم شد و نهایتاً در کوه هلاکت، گالوم یکی از انگشتانش را برید تا حلقه را از آن خود کند.
فرودو اغلب متهم میشود که در مجموعه فیلمهای ارباب حلقهها آنقدرها کمک نمیکند. در عوض، سربار همه افراد دیگر در داستان است. puffypurplecloud مینویسد:
“فردو از ارباب حلقهها مدام ناله میکند و با سم رفتار خوبی ندارد…”
اما حقیقت این است که هابیت سخت ترین کار را در سه گانه دارد. او مسئولیت بزرگ حمل یک حلقه را دارد، شیئی که برای از بین بردن اراده حامل آن طراحی شده است. این واقعیت نشان دهنده قدرت و اهمیت این شخصیت است و نباید در دسته نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی قرار بگیرد.
Jenny (Forrest Gump)
فارست گامپ (به انگلیسی: Forrest Gump) فیلم آمریکایی در ژانر کمدی-درام، به کارگردانی رابرت زمکیس محصول سال ۱۹۹۴ پارامونت پیکچرز است. فیلم برپایهٔ رمانی به همین نام که توسط وینستون گروم در سال ۱۹۸۶ نوشته شده بود ساخته شدهاست و در آن بازیگرانی چون تام هنکس، رابین رایت، گری سینایس، میکلتی ویلیامسون و سالی فیلد حضور دارند. این فیلم تفاوتهای اساسی با رمان دارد.
فارست گامپ داستان نشاطآور سفر یک مرد در طول زندگی است و اینکه چگونه ساده لوحی او منجر به موفقیت و شهرت او میشود. فارست در کودکی مجبور به استفاده از اسکلت و داربست فلزی بود که به پایش بسته میشد. بچههای همسالش او را دوست نداشتند. اما یکی با او همبازی شد: جنی!
طی حادثهای، آن اسکلت مزاحم فلزی در هم میشکند و توانایی فارست در دویدن پدیدار میشود. داستان جنی که از سنین پایین مجبور شده است چیزهای زشت زیادی در مورد جهان بیاموزد، بیش از حد تلخ است. جنی جوان (رابین رایت پن) که هرگز از مهر پدر الکلیاش بهرهای نداشته، آرزو دارد خواننده سبک کانتری شود. او دختر سر به راهی نیست و در یک بار نامناسب خوانندگی میکنند.
بسیاری از مخاطبان فیلم از شخصیت جنی و نحوه رفتار او با شخصیت تام هنکس ناامید میشوند. کاربری میگوید:
این مضحک است که جنی از فارست گامپ اینقدر متنفر است، او یک قربانی است…
اما حقیقت ماجرا این است که جنی قربانی خشونت جنسی در دوران کودکی است. جای تعجب نیست که این شخصیت با درکی که از زندگی دارد، با دنیای اطرافش (حتی فارست گامپ) مبارزه میکند.
Grandpa Joe (Willy Wonka And The Chocolate Factory)
پدربزرگ جو، داستان کارخانه شکلات سازی ویلی ونکا و معمای کارگران مخفی را برای چارلی (و مخاطب) تعریف میکند. وقتی چارلی بلیت طلایی را پیدا میکند، پدربزرگ جو با خوشحالی از رختخواب بیرون میجهد و به عنوان کسی انتخاب میشود که چارلی را در تور کارخانه همراهی کند. این شخصیت توسط جک آلبرتسون در فیلم اقتباسی ویلی ونکا و کارخانه شکلات سازی در سال 1971 بازی شد.
یک داستان اصلی از گذشته پدربزرگ جو به فیلم تیم برتون 2005 اضافه شد که در آن گفته میشود که جو برای وونکا کار میکرد تا زمانی که دومی تمام کارگرانش را به دلیل جاسوسی اخراج کرد. وقتی جو با چارلی برای تور به کارخانه بازگشت و اظهار داشت که قبلاً در این کارخانه کار میکرده است، وونکا میپرسد آیا او یکی از جاسوسانی بود که برای رقبا کار میکرد؟ جو اطمینان میدهد که او جاسوس نبوده و ونکا از بازگشت او استقبال میکند.
از زمانی که Willy Wonka and The Chocolate Factory به صورت آنلاین مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت، همیشه نسبت به پدربزرگ جو بیزاری وجود داشت. دلیل دوست نداشتن این شخصیت از این واقعیت ناشی میشود که به نظر میرسد پدربزرگ جو از قصد در رختخواب میماند تا زمانی که یک فرصت سرگرمکننده پیش بیاید.
اما باید به یاد داشت که سناریو این فیلم یکی از داستانهای فانتزی رولد دال است که هدف آنها کودکان است. بنابراین، با در نظر گرفتن این موضوع، پدربزرگ جو زمانی میتواند دوباره راه برود، که باید گام برداشت (به خاطر کودکان).
Kylo Ren (Star Wars)
کایلو رِن (انگلیسی: Kylo Ren) یک شخصیت خیالی و از نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی در جنگ ستارگان است. او فرزند هان سولو و لیا اورگانا است. رن توسط پیشوای عالی اسنوک با هدف اینکه او همانند پدر بزرگش دارث ویدر شود به طرف نیروی تاریک کشیده میشود.
او استاد شوالیههای رن و همچنین یک فرمانده بود که پس از مدتی پیشوای عالی محفل یکم شد. کایلو رن ابتدا در جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد به عنوان یک فرمانده در محفل یکم، یک رژیم شرور که باقی مانده امپراتوری است، ظاهر میشود.
زمانی که Star Wars: The Force Awakens اکران شد، یکی از دلایلی که مخاطبان هیجان زده شدند، حضور یک شخصیت منفی جدید بود. اولین حضور کیلو رن روی پرده مورد استقبال قرار گرفت، اما برخی از طرفداران شکایت داشتند که شخصیت کودکانه او را دوست ندارند.
کاربری میگوید:
همه فکر میکنند که او یک عوضی کوچولوی عصبانی است، اما لعنت به آن، نکته همین است!
کایلو یک لرد سیث جوان است و ناپختگی او در آمیخته با قدرت شدیدش، همه بخشی از قوس شخصیتی جذابی است که شرور در طول سه گانه دنباله از آن عبور میکند. یعنی ناپختگی او در قسمت اول عمدی بوده و در قسمتهای بعدی رشد میکند.
Johnny Lawrence (The Karate Kid)
جان “جانی” لارنس یک شخصیت خیالی و از نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی مجموعه کاراته کید است. ویلیام زابکا که به عنوان آنتاگونیست (شرور) ثانویه بچه کاراته، یک شخصیت فرعی در قسمت دوم بچه کاراته، یک شخصیت فلاش بک در قسمت سوم بچه کاراته و یکی از دو شخصیت اصلی (در کنار دانیل لاروسو) دنباله سریال تلویزیونی کبرا کای بازی کرده است، نقش Johnny Lawrence را ایفا میکند.
جانی در سالهای نوجوانی در فیلمهای «کاراته کید» یک شرور منفور بود. با این حال، او در نهایت به یکی از بهترین پیشرفت های شخصیتی در این مجموعه دست یافت. جانی کم کم از یک شرور به کسی تبدیل شد که سعی کرد (و هنوز هم تلاش می کند) اوضاع را درست کند.
بچه کاراته کا (انگلیسی: The Karate Kid) فیلمی آمریکایی در سبک رمانتیک، درام و رزمی به کارگردانی جان جی. آویلدسن است که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. از بازیگران آن میتوان به پت موریتا، الیزابت شو، چاد مککوئین، فرانسیس بای و لری بی. اسکات اشاره کرد.
«دانیل» (ماکیو) همراه با مادرش از نیو جرزی به کالیفرنیای جنوبی مهاجرت میکند تا از خشونت و نا امنی در امان باشد. اما در محل جدید، همکلاسیهایش به سر دستگی «جانی» (زابکا)، برایش مزاحت ایجاد میکنند. «دانیل» نیز برای دفاع از خود نزد «میاگی» (نوریوکی) کاراته یاد میگیرد.
Summer (500 Days Of Summer)
۵۰۰ روزِ سامر (به انگلیسی: 500 Days of Summer) فیلمی رمانتیک کمدی درام محصول سال ۲۰۰۹ است. داستان آن توسط اسکات نویشتاتر و مایکل اچ. وبر نوشته، توسط مارک وب کارگردانی و توسط مارک واترز تولید شدهاست.
فیلم در ساختار روایت پست مدرن غیرخطی ارائه شدهاست، بدین معنی که داستان به روزهای مختلف آشنایی و کارهای تام و سامر در ۵۰۰ روز ارتباطشان میپردازد؛ این خلاصه یک نسخه خطی از حوادث فیلم است. در شروع فیلم، راوی اعلام میکند که، «پیش از اینکه فیلم را ببنیدید، باید بدانید که این یک فیلم عاشقانه نیست».
500 Days of Summer فیلمی است که برای درک کامل مقاصد فیلم به تعدادی بازبینی نیاز دارد. پس از تماشای اول، مخاطبان به احتمال زیاد واکنشهای بسیار متفاوتی نسبت به شخصیتها خواهند داشت. جوزف گوردون-لویت در تمام مدت راوی غیرقابل اعتمادی است. روایت او باعث شده تا سامر در دسته نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی قرار بگیرد.
کاربری در مورد اینکه چگونه شخصیت زویی دشانل به طور ناعادلانه توصیف میشود، مینویسد:
چقدر از تابستان و چهره معصوم و چشمانش به خاطر طرد کردن این مردی که واقعاً او را دوست داشت متنفر بودم، هنوز هم میخواهم بروم به بعضیها مشت بزنم. اما این به این دلیل است که ما داستان را از منظر تام میبینیم. و تام قهرمان داستان است. و ما با تام همذات پنداری میکنیم.
شخصیت دشانل در 500 Days به اشتباه توصیف میشود زیرا تماشاگران فیلم را از چشمان شخصیت گوردون-لویت تماشا میکنند.
Draco Malfoy (Harry Potter)
دراکو مالفوی (به انگلیسی: Draco Malfoy) یکی از شخصیتهای اصلی رمان هری پاتر و از نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی است. او پسری بور با چشمانی خاکستری رنگ است. پدر او لوسیوس مالفوی یک مرگخوار اصیل است؛ و مادر او نارسیسا بلک یک اصیلزاده از خاندان بلک است. خاله او بلاتریکس لسترنج به مدت سیزده سال در زندان آزکابان بود که بعد از آنجا فرار کرد و در آخر به دست مالی ویزلی کشته شد.
دراکو مالفوی یک اصیلزادهٔ پولدار و زیبا است او در ۱۱ سالگی به هاگوارتز فرستاده میشود تا جادوگری را به خوبی یاد بگیرد. دراکو در ۱۶ سالگی یک مرگخوار میشود و از سوی لرد ولدمورت مأموریت مییابد که آلبوس دامبلدور را بکشد و مرگخواران لرد سیاه را به هاگوارتز ببرد.
زمانی که از او متنفر میشویم باید به خاطر آوریم که او فقط 11 سال سن دارد و توسط متعصبان ثروتمند بزرگ شده است. باید به یاد بیاوریم که او چگونه بزرگ شده است. وقتی بینندگان برای اولین بار مالفوی را ملاقات میکنند، شخصیتی ظالم را میبینند. اما اگر به تربیت او نگاه کنیم، مشخص میشود که او طوری تربیت شده است که این گونه رفتار کند.
مالفوی فقط یک کودک است و تقصیر اصلی او این است که همان لفاظی هایی را که به احتمال زیاد تمام عمرش را شنیده است طوطی وار به زبان میآورد. به دلیل اینکه قلب کاملاً سیاهی ندارد، نمیخواهد آسیبی به دامبلدور بزند. فقط دامبلدور را خلع سلاح میکند؛ که در پی این موضوع ابرچوبدستی آلبوس دامبلدور به مالکیت او در میآید.
Jar Jar Binks (Star Wars)
جار جار بینکس یک شخصیت خیالی در جنگ ستارگان، ساخته شده توسط جورج لوکاس است. او برای اولین بار در قسمت اول: تهدید شبح ظاهر شد. سپس نقشهای کوچکتری را در قسمت دوم: حمله کلونها و قسمت سوم: انتقام سیت بازی کرد.
جار جار بینکس از نژاد گونگانها است. گونگانها بدنی غول پیکر و گوشهای دراز و آویزان دارند. آنها دوزیستانیاند که به نظر میرسد تکامل یافته قورباغهها و وزغها باشند. همچنین آنها قدرت پریدن باورنکردنی دارند.
او که در قسمت اول جنگ ستارگان به عنوان یک آرامه خندهدار به نمایش درآمد؛ پس از انتشار فیلم، با پذیرش عمیقاً منفی از طرف مخاطبان و منتقدان روبهرو شد و در دسته نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی قرار گرفت. امروز نه تنها در میان جنگ ستارگان بلکه در میان تمام تاریخ سینما به یک شخصیت بسیار منفور شناخته میشود.
Mister Glass (Unbreakable)
آسیبناپذیر فیلمی محصول سال ۲۰۰۰ به کارگردانی ام. نایت شیامالان است. در این فیلم بازیگرانی همچون بروس ویلیس، ساموئل ال. جکسون، رابین رایت، اسپنسر تریت کلارک، چارلین وودارد، لاورا ریگان، امان واکر، ام. نایت شیامالان و مایکل کلی ایفای نقش کردهاند. این فیلم قسمت اول از یک سه گانه است که قسمت دوم آن فیلم شکافته محصول ۲۰۱۶ و قسمت سوم فیلم شیشه محصول ۲۰۱۹ میباشد.
مستر گلس که از نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی میباشد، نوع متفاوتی از ابرشرور است. او تروریست دیوانه مبتلا به بیماری استخوان شکننده است. مستر گلس یک شخصیت ضعیف است که به دیگران صدمه میزند تا خود را قدرتمندتر کند. این ویژگی خیلی دوست داشتنی نیست، اما MagicBandAid از احساسات او دفاع میکند:
او احساس ضعف میکرد. زندگی او را فرسوده کرده بود، و او احساس کرد که به چیزی نیاز دارد که به آن باور داشته باشد.
مستر گلس یک شخصیت شکسته است، اما او بیش از حد تلاش کرد تا زندگی خود را معنادار کند.
Koba (Dawn Of The Planet Of The Apes)
کوبا از نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی ، یک شخصیت تخیلی و آنتاگونیست اصلی طلوع سیاره میمون ها است که توسط کریستوفر گوردون و توبی کبل به تصویر کشیده شده است. کوبا برای اولین بار در Rise of the Planet of the Apes به عنوان شامپانزهای ظاهر شد که به طرز وحشیانهای روی او آزمایش شد که در نهایت توسط سزار، آزاد میشود.
او در چند لحظهای که در فیلم اول بازی میکند چهرهای تهدیدآمیز میسازد، اما در فیلم دوم، کوبا تبدیل به یک شرور تمام عیار میشود و با کشتن میمون جوانی که بینندگان به آن وابسته شده بودند، خشم تماشاگران را برانگیخت.
کاربری میگوید:
کاری را که انجام میدهد به خاطر اتفاقی که در فیلم اول برایش رخ داده است، انجام میدهد.
بنابراین در حالی که کوبا در طلوع سیاره میمونها بلندپروازانه و تلخ ظاهر میشود، دردی که او در فیلم اول زیر دست انسانها متحمل شد، تا حد زیادی به توضیح شخصیت او کمک میکند.
بیشتر بخوانید:
- 10 تا از تکنولوژی محورترین شخصیتهای دیسی
- 10 شخصیت قدرتمند مارول و دی سی از نگاه هوش مصنوعی
- بهترین شخصیتهای فیلم سینمایی که با تکنولوژی جوان شدند
- ترسناک ترین شرورانی که با تکنولوژی به سراغ شخصیت اول میروند
از همراهی شما تا انتهای نوشتار نفرت انگیزترین شخصیت های سینمایی سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.