در نقد فیلم مگالوپلیس نکات مهمی از این فیلم را مورد بررسی قرار میدهیم و فیلم جدید «فرانسیس فورد کاپولا» بزرگ را تحلیل میکنیم.
مگالوپلیس فیلمی حماسی و علمی تخیلی است که در سال 2024 به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی «فرانسیس فورد کاپولا» به نمایش درآمد. این فیلم با بازی ستارگانی همچون «آدام درایور»، «جیانکارلو اسپوزیتو»، «ناتالی امانوئل»، «آوبری پلازا»، «شیا لابوف»، «جان وایت»، «لارنس فیشبرن»، «تالی شایر»، «جیسون اشنایتزمن»، «کاترین هانتر»، «گریس وندروال»، «کلاو فینمن»، «جیمز رمار»، «دی. بی. سوینی» و «داستین هافمن»، داستانی جذاب را روایت میکند.
فیلم در یک نیویورک سیتی جایگزین و در قرن 21 (که به نام «رم جدید» بازطراحی شده) رخ میدهد و روی معمار Visionary (کسی که رویا را رهبری میکند)، «سزار کاتیلینا» (با بازی درایور) تمرکز دارد که با شهردار فاسد، «فرانکلین سیسرو» (با بازی اسپوزیتو) درگیر میشود.
«سیسرو» به شدت با طرحهای «کاتیلینا» برای احیای رم جدید از طریق ساخت یک آرمانشهر به نام مگالوپلیس مخالف است. این فیلم بهویژه به توطئه کاتیلیناری در سال 63 پیش از میلاد و انتقال جمهوری روم به امپراتوری روم، به شدت به تاریخ روم اشاره دارد.
ادامه مطلب در ادامه
بیشتر بخوانید:
- معرفی فیلم مگالوپلیس (Megalopolis) ؛ داستان، بازیگران و نقد
- بهترین فیلم های فورد کاپولا تا سال 2024
- چرا فیلم های فرانسیس فورد کاپولا و دیوید لینچ توسط هیچ پخشکنندهای خریداری نشد؟
برای اطلاع از آخرین اخبار سینمای جهان، میتوانید به بخش اخبار سینما و تلویزیون و برای دانلود فیلمها و سریالهای روز دنیا به کانال تلگرامی فیگار مراجعه کنید.
نقد فیلم مگالوپلیس
با استفاده از لیست زیر میتوانید به بخش مورد نظر خود مراجعه کنید:
ایده ساخت این فیلم برای «کاپولا» به سال 1977، زمانی که او خواستار برقراری ارتباط میان سقوط جمهوری روم و آینده ایالات متحده بود و تصمیم گرفت توطئه کاتیلیناری را در نیویورک مدرن روایت کند، برمیگردد.
هرچند او از سال 1983 به طراحی فیلم پرداخت، این پروژه سالها در جهنم توسعه گرفتار شد. «کاپولا» در سالهای 1989 و 2001 تلاش کرد فیلم را تولید کند؛ اما در هر دو مورد، استودیوها به دلیل ناامیدیهای مالی او در دوره پایانی کارش و همچنین حملات 11 سپتامبر، از تأمین مالی فیلم خودداری کردند.
پس از ناامیدی از سیستم استودیو، کاپولا نتوانست «مگالوپلیس» را تا زمانی که ثروت زیادی از صنعت شرابسازی به دست آورد، تولید کند. او 120 میلیون دلار از پول خود را برای ساخت این فیلم صرف کرد و فیلم را ساخت. پیش از نقد فیلم Megalopolis ، نگاهی به بررسی منتقدان در رابطه با این اثر جدید بیاندازیم.
نقد و بررسی منتقدان
وبسایت جمعآوری نقد راتن تومیتوز، از 281 نقد منتشر شده، 46% را مثبت ارزیابی کرد و میانگین نمرهای که این فیلم در این سایت دریافت کرد، برابر با 4.4 از 10 بود. اجماع این وبسایت میگویند:
مگالوپلیس، بیشتر شبیه به یک بیانیه خلاقانه است تا یک ویژگی نرمال و منسجم. این اثر «فرانسیس فورد کاپولا»، یک اپوس پر از جزئیات محسوب میشود که داستانش شلخته است.
متاکریتیک که از میانگین وزنی استفاده میکند، به این فیلم نمره 55 از 100 داد که بر اساس 60 نقد، نقدهای مختلط یا متوسط را نشان میدهد.
پیشنمایشهای اولیه در جشنواره، واکنشهای متنوعی را به همراه داشت و برخی نظرات نیز مثبت بودند. بسیاری از طرفداران او نیز در نقد فیلم جدید کاپولا آن فیلم را یک سردرگمی خواندند.
برخی دیگر به انتقاد از مدیران استودیو پرداختند که بهصورت ناشناس به این فیلم حمله کردند. «کاپولا» نیز با خوشبینی، واکنشهای متضاد را به واکنشهای اولیه فیلم اینک آخرالزمان تشبیه کرد و بهطور تلویحی گفت که منابع نامشخصِ مورد اشاره، وجود ندارند.
«مگالوپلیس» با توجه به این نقدهای متنوع و واکنشهای متضاد، بهعنوان فیلمی بحثبرانگیز و قابل تأمل در کارنامه «فرانسیس فورد کاپولا» به شمار میآید و حالا نوبت آن رسیده که به تحلیل فیلم Megalopolis بپردازیم
تحلیل روایی و فرم فیلم
در ایالات متحدهای جایگزین که با نام رم جدید نیز شناخته میشود و تحت تسلط گروهی از خانوادههای پاتریسی قرار دارد، نخبگان رومی ادعا دارند که بر اساس یک کد اخلاقی سختگیرانه زندگی میکنند، اما پاتریسیها به طرز افراطی از لذتهای ممنوعه بهرهمند میشوند. این تضاد و نابرابری دقیقاً از همان ابتدای فیلم روی چشم مخاطب سوار میشود.
با اینکه مشخصاً واضح است که حواشی پشت این فیلم سینمایی فرم آن را شلخته کرده است، اما به عنوان یک مخاطب میتوان آن موضوعیت اصلی فیلم را در چند دقیقه ابتدایی درک کرد.
در این میان، معمار اشرافزادهای به نام «سزار کاتیلینا»، یکی از چهرههای برجسته رم جدید محسوب میشود که سکانس ابتدایی فیلم نیز با او است. «سزار» که با اختراع ماده ساختمانی انقلابی مگالون، موفق به دریافت جایزه نوبل شد، در عین حال توانایی مخفی متوقف کردن زمان را نیز دارد.
او از این قدرت خارقالعاده بهعنوان استعارهای برای فرآیند هنری استفاده میکند. هنگامی که سزار زمان را متوقف میکند، همهچیز و همهکس در حالت سکون باقی میمانند.
با وجود موفقیتهای دنیوی، «سزار» گرفتار یک زندگی الکلی شده و سالها پیش، همسرش را به شکلی مرموز گم کرده است. در آن زمان، دادستان فرانکلین «سیسرو» او را به جرم قتل همسرش تحت پیگرد قانونی قرار داد. هرچند سزار از این اتهام تبرئه شد، اما همچنان زیر بار سنگین عذاب وجدان است و باور دارد که همسرش به دلیل بیتوجهی و تمرکز بیش از حد او بر کار، دست به خودکشی زده است.
دریافت این اطلاعات، تا پیش از نیم ساعت ابتدایی فیلم مشخص نمیشود و ما در یک سوم ابتدایی، کل کلهایی را از این دو نژاد میبینیم که بر سر شهر و بدون در نظر گرفتن مردم، تصمیم میگیرند.
مشکل اول اینجا خودش را نشان میدهد. ما وقتی با هیچ شخصیتی آشنا نیستیم، نمیتوانیم هدف آنها را درک کنیم و با آنها همراه شویم؛ اما اگر از دیدگاه یک فرد عادی در اجتماع آنجا به فیلم نگاه کنید، کاملا در غصه غرق میشوید و میخواهید که نظام سرمایهدار برای قشر ضعیفتر تصمیم نگیرد.
اگر با طرز تفکر یک فرد غیر واقعی در دنیای آیندهنگر و سورئال «کاپولا» به این فیلم نگاه کنید، از تقابل این دو فرد لذت میبرید و عاشق هیجان و دیالوگهایی میشوید که در طول فیلم بیان میکنند.
بهترین فیلم های علمی تخیلی جهان
نقد فیلم مگالوپلیس
مگالوپلیس باید از چند دیدگاه متنوع مورد بررسی قرار بگیرد. اگر خودتان را جای مخاطب یک اثر علمی تخیلی بگذارید و سعی کنید تا شخصیتها را بشناسید و به دنبال عمق در هر شخصیت باشید، شکست میخورید و به فیلم نمره پایینی میدهید؛ اما اگر خودتان را به جای یکی از افراد داخل فیلم بگذارید و دنیای خودتان را با دنیای آقای «کاپولا» در فیلم قیاس کنید، لذت میبرید و شاید به درک متقابل نویسنده برسید.
متاسفانه این اثر در 30 دقیقه پایانی خود، به بیراهه کشیده میشود و همان جایی که دیگر از شناخت شخصیتها دست کشیدهاید و میخواهید که فیلم پیش برود، ناگهان خود را در عمق یک سری از شحصیتها میبینید که هر کدام دنبال اثبات خود به مخاطب هستند. این عدم ثبات داستانی، دقیقاً همان نقدی است که منتقدان به این اثر داشتهاند.
یکی از بزرگترین نکات مثبت داستان، در بخش زنانه آن رخ میدهد. شخصیت «جولیا» (با بازی ناتالی امانوئل)، دختر شهردار است که عاشق «سزار» میشود و این مسئله به نوعی درگیری زیادی در داستان ایجاد میکند. متاسفانه بازی فوقالعاده «ناتالی امانوئل» و شخصیت او، در میان نیم ساعت پایانی و بسیار عاشقانهای که کلیشهای است گم میشود و مخاطب با توجه به آن پایانبندی، آن را نمیبیند.
فیلم تلاش میکند ایدههای متعددی را مطرح کند و از «شکسپیر»، نمارکوس اورلیوس» و «پلوتارک» نقل قول میآورد؛ اما در واقع حرف خاصی برای گفتن در اداره آن آرمانشهر ندارد.
اینکه این آرمانشهر که در سر «سزار» است چگونه تامین مالی میشود؟ دقیقاً چگونه کار خواهد کرد؟ هیچ پاسخی برای این سوالات داده نمیشود. فیلم حرف بزرگی برای گفتن دارد، اما مانند خوابی آشفته با صحنههایی عجیب و غریب یکی پس از دیگری است که برخی از آنها در میانه راه رها میشوند.
جمعبندی و امتیازدهی
حالا که بررسی فیلم Megalopolis به اتمام رسیده است باید بگوییم که این اثر میتواند بهعنوان یک اثر متفکرانه به مسائل اجتماعی و سیاسی معاصر نگریسته شود و با استفاده از تاریخ روم، بینندگان را به تأمل در مورد وضعیت فعلی جامعه دعوت کند.
داستان فیلم جدید «کاپولا» شاید شلخته بهنظر برسد در پایانبندی مشکلاتی داشته باشد، اما نمایشی از تضاد میان آرمانخواهی و واقعیتهای تلخ است که میتواند مخاطبان را به چالش بکشد و افکارشان را درگیر کند.
وبسایت فیگار به این فیلم نمره 6.5 از 10 را میدهد.
بیشتر بخوانید:
- نقد و بررسی سریال پنگوئن (The Penguin)
- نقد و بررسی فصل سوم سریال از جانب (From)
- نقد سریال قهوه پدری مهران مدیری
- نقد و بررسی بخش اول فصل دوم سریال آرکین (Arcane)
- نقد فیلم مردی متفاوت (A Different Man)
نظر شما دربارهی مطلب نقد فیلم مگالوپلیس چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.