با نقد فیلم Love به سراغ یکی از شاهکارهای دراماتیک سال 2015 میرویم. فلسفه و ساختارش را بررسی میکنیم و نگاهی عمیقی به نظام روانشناسیاش میاندازیم. با نقد فیلم عشق گاسپارنوئه در فیگار همراه ما باشید.
این فیلم یکی از تکاندهندهترین شروعهای تاریخ سینما را به همراه دارد. البته پیشتر جناب نوئه در Irréversible نشان داده بود از آغازهای طوفانی در جهت دراماتیزه کردن ذهن مخاطب استفاده میکند.
در ابتدای امر قرارداد بین مخاطب و کارگردان امضا میشود: قرار است با مفاهیم عمیق روانشناسانه که ریشه در مسائل جنسی دارد برخورد کنیم و خودمان را آماده هر نوع ساختارشکنی بکنیم.
البته که کنایهای که در تیتر این متن زدم مربوط میشود به یک شاهکار دیگر به نام Eyes Wide Shut که در آن فیلم هم با مضامین تابو و کمتر پرداخت شده سر و کار داشتیم. ادامه متن حاوی اسپویلر است. با نوشتار نقد فیلم Love همراه فیگار باشید.
نقد فیلم Love
ادیپ و الکترای پستمدرن
فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار نقد فیلم Love خواهید خواند به شرح زیر است:
بازیگر فیلم عشق گاسپارنوئه در نقش مورفی دانشجوی مدرسه سینمای آمریکایی است که در پاریس زندگی میکند. او یک دوست دختر فرانسوی به نام الکترا داشته که دو سال با هم بودهاند. ما در طی داستانِ غیر خطی فیلم متوجه پیچ و خمِ رابطه آنها میشویم.
یک روز مورفی و الکترا با یک زن دیگر (یک نوجوان دانمارکی به نام اومی) آشنا میشوند و برای فرار از روزمرگی در رابطه دو نفره خود، با او وارد رابطه سه نفره میشوند. این روابط است که صحنه های فیلم love را جز جسورترین صحنههای تاریخ سینما کرده است.
داستان فیلم love ادامه پیدا میکند و بعدا مورفی با اومی بدون اطلاع الکترا رابطه برقرار میکند که در نتیجه آن اومی باردار میشود.
این اتفاقات به دلیل بیمبالاتی آنها در پیشگیری از بارداری و اصرار اومی برای باردار شدن است. این بارداری برنامهریزی نشده به رابطه مورفی و الکترا پایان داد و مورفی را مجبور کرد با اومی زندگی کند. با نوشتار نقد فیلم Love همراه فیگار باشید.
عقده الکترا
تحلیل فیلم عشق گاسپارنوئه ما را بر آن میدارد تا نگاهی به نام الکترا بیاندازیم. عقده الکترا یکی از اصطلاحات روانکاوی است. عقده الکترا در دختر، معادل عقده اُدیپ در پسر است. الکترا برادرش، اورستس را واداشت که مادرشان کلوتایمنسترا و ناپدریشان آیگیستوس را به انتقام کشتن پدرشان آگاممنون به قتل برساند.
فروید در نظریه روانکاوی از این داستان برای توصیف میل ناخودآگاه دختر به از بین بردن مادر و تصاحب پدر در دوره ذکری رشد روانی جنسی استفاده کردهاست. با نوشتار نقد فیلم Love همراه فیگار باشید.
بیشتر بخوانید:
در داستان فیلم عشق گاسپار نوئه تبلوری مدرن از این مفهوم را در شخصیتِ الکترا میبینیم. در یک صبح بارانی اول ژانویه مادر الکترا (نورا) با مورفی در آپارتمان کوچک او در پاریس که او با اومی و پسر 18 ماههشان، گاسپار زندگی میکند، تماس میگیرد. نورا از مورفی میپرسد که آیا از الکترا چیزی شنیده است؟ نورا سه ماه است که از او خبری ندارد.
ما در تحلیل روانشناختی love با امیال خراب کارانه و تمایل نابودکنندگی و نابود شددندگیِ (این واژه را هم اکنون اختراع کردم) الکترا طرف هستیم. با خشم و اندوهِ آسیبزننده او که بی ارتباط با نامش نیست. البته که جناب نوئه بیدلیل این نام را برای او انتخاب نکرده است. با نوشتار نقد فیلم Love همراه فیگار باشید.
دیدگاه فروید
فروید معتقد بود که اختگی برای دختران همچون عملی از پیش انجام شده مطرح میشود ولی دیگر آن را به واقعیتی صرفا کالبدشناختی نسبت نمیداد (کلیتوریس در برابر ذکر).
بلکه آن را این گونه توضیح میداد که دختر مادر را سرزنش میکند که به او یک ذَکَرِ (آلت مردانه) درست نداده است. پس از این نقطه سه راه در مقابل دختر گشوده میشود: دختر میتواند به سهولت میل جنسی را به کلی کنار بگذارد.
دختر میتواند نقص خود را منکر شود و به مردانگیِ به خطر افتادهاش بچسبد و امیدوار باشد روزی ذکری بیابد. از نظر فروید این عقده مردانه میتواند به همجنسگرایی زنانه ختم شود که مصداقش در این فیلم پیداست. با نوشتار نقد فیلم Love همراه فیگار باشید.
تحلیل روانشناختی love
دختر میتواند از مادر گذر کند و پدر را موضوع عشق خود قرار دهد و از پدر نیز به مردان دیگر منتقل شود که در اکثر مواقع همین اتفاق میافتد.
لازم است این را هم بگویم که جناب زیگموند فروید در پایان مقالهاش (حل عقدۀ ادیپ) نتیجهگیری میکند فهم او از این فرایند در دختران به طرزی ناخرسندکننده ناقص و مبهم است. با نوشتار نقد فیلم Love همراه فیگار باشید.
بیشتر بخوانید:
ارنست جونز در زندگینامهاش میگوید که فروید یک بار به ماری بناپارت گفت که پس از سی سال نتوانسته است به این پرسش پاسخ دهد که زن چه میخواهد. این جمله آخر را به عنوان جملهای ضد زن در نظر نگیرید.
این جمله حاکی از پیچیدگیِ سیستم عصبی و روانشناختی زنهاست وقتی که حتی پدر علم روانشناسی هم در شناخت کامل آن اظهار عجز میکند… با نوشتار نقد فیلم Love همراه فیگار باشید.
ساختارشکنی (Deconstruction)
با توجه به تمایلات خودکشی الکترا، نورا کاملا نگران او است. در ادامه این روند مورفی رابطه خود را با الکترا در مجموعهای از فلشبکهای تکه تکه و غیرخطی به یاد میآورد.
در بررسی فیلم love این فلشبکها اولین ملاقات آنها را در پاریس به تصویر میکشد. عشقِ سریع آنها و زندگی آنها در دو سال آینده که پر از مصرف مواد مخدر، روابط جنسی خشن و لحظات حساس است.
محل اختفا و سرنوشت الکترا حل نشده باقی مانده است. بازیگر فیلم love بودن کار دشواری است. اما هر سه آنها این کار را به نحو احسن انجام دادهاند. با نوشتار نقد فیلم Love همراه فیگار باشید.
Déconstruction
اصطلاح Déconstruction را فیلسوف معاصر فرانسه ژاک دریدا با مفهومی نه چندان صریح برساخت. شاید بهترین تعریف این باشد: دریدا میخواهد با “اوراق کردن” ساختارها در حقیقت کشف حجاب کند (به مفهوم Alétheia یونانی – هایدگری).
از این رو واسازی دریدایی هرگز مفهوم منفی نابود کردن و خراب کردن را با خود حمل نمیکند (بر خلاف باور عموم). این واسازی و کشف حجاب از پلان ابتدایی فیلم عشق گاسپارنوئه شروع میشود و هرچه پیش میرویم و فلشبکهای ذهنی مورفی را میبینیم بیشتر و بیشتر میشود.
البته که احتمالا این دیکانسترکشن را در جرات کارگردان در نشان دادن صحنههای کمتر دیده شده در سینما بدانید. اما واسازی اصلی در قابهای شجاعانه و تعاریف پستمدرن نسبت به روابط بین انسانی است. با نوشتار نقد فیلم Love همراه فیگار باشید.
عشقبازی پلانها
صدا دوربین حرکت: قابی بسته با رنگبندیهای آکروماتیک. در همان نمای نخست فیلم آشناییزدایی اتفاق میافتد. هم از جهت تکنیک هم از جهت درونمایه.
لحن و فضای کلی هم شکل میگیرد. رنگبندیِ قاب در تضاد با رنگبندیهای آشنای ژانر هرزه نگاری است چنان که جسم شخصیتها در هالهای از رنگهای سیاه و خاکستری محاصره شده و رنگ ِ مرکزی در قاب قهوهای ِ تیره است که بیاحساسی، بیمهری و حسِ عدم لذت را القا میکند.
نورِ از پایین که عمدتا به قصد تحریف چهره و در کلاسیکها برای نشان دادن خوفناکیِ وجودی به کار میرفت بر آلت مردانه تابیده که موضِع فیلم “عشق” را نسبت به پورنوگرافی مشخص میکند.
همۀ این مؤلفههای دیداری و شنیداری به دنبال عدم القای حسِ لذتِ مخاطب نسبت به سوژه، و تزریق رویکرد فیلمساز نسبت به رابط انسان و انسان (واکاوی عشق) و بعد رابطه دوطرفه انسان و سینما به کار رفتهاند.
فیلمساز از طریق نمایش یک سوژه آشنا و پرداختی تماما خرق عادت، دلالتهای آشنا را میزداید و مخاطب را در یک غربتِ نا آشنا قرار میدهد. با نوشتار نقد فیلم Love همراه فیگار باشید.
پستمدرنیسم در قامت عشق
فیلم عشق گاسپارنوئه یک نیشخندِ پستمدرن است و پشتِ عصبیتِ ظاهریاش در باب مصائب یک عاشق، به طرز هولناکی به هجوِ عشق میپردازد. این را میشود هم از کلیت داستان و نیز رخدادهای فرعی و هم از تصاویر دریافت.
درین فیلم آلت مردانه است که تصمیم میگیرد. آلات جنسی در عشق شخصیت دارند و گویی فیلم عشق درباره آلتهاست تا آدمها، و دکوپاژ همسو با چنین ایده رادیکال، آلت جنسی را آنتاگونیست معرفی میکند.
عشق هم مانندِ دیگر رادیکالهای پستمدرن گاسپار نوئه عمل میکند. لحن غالب ندارد. یک ملودرام، کمدی، عاشقانه، رازآلودِ نسبتا ترسناک است که در نهایت به تراژدی میرسد و با کمدی پایان مییابد.
بیشتر بخوانید:
- بهترین فیلم های 2022
- بهترین فیلم ها و سریال های Imdb 2022
- بهترین فیلم های عاشقانه 2022
- بهترین فیلم های جنایی و معمایی 2022
- بهترین فیلم های نتفلیکس 2022
- بهترین فیلم های حماسی 2022
- بهترین فیلم های بیوگرافی 2022
- بهترین فیلم های اکشن 2022
- بهترین فیلم های رزمی 2022
- بهترین فیلم های فانتزی 2022
از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد فیلم Love سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقدها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.
نقدبسیارجالبی بودازفیلم عشق گاسپارنوئه،به خصوص اون قسمت آنتاگونیست بودن آلت
?
سلام من میخواستم بدونم قبلا هم سرچ کردم این صحنه های جنسی واقعی هستن؟
خودتون چی فکر میکنید؟