بهترین فیلم ها درباره تناسخ به کنکاش در فیلمهایی میپردازد که به یکی از پر رمز و رازترین مفاهیم هستی یعنی تناسخ پرداختهاند.
تناسخ یک باور عامیانه به معنای تولد دوباره پس از مرگ است تناسخ در آیین هندو به چرخهٔ زندگی و مرگ و انتقال روح از جسم مرده به جسمی تازه و تکرار زایش و مرگ گفته میشود. طبق آیین هندو این چرخه تا زمانی که روح از آلودگیها، غفلتها و نادانیها پاک نشدهاست ادامه مییابد.
معرفی و تحلیل بهترین فیلم ها درباره تناسخ
بهترین فیلم ها درباره مرگ
فهرست مطالبی که در بهترین فیلم ها درباره تناسخ خواهید خواند به شرح زیر است:
- I Origins (2014)
- Cloud Atlas (2012)
- The Fountain (2006)
- Birth (2004)
- A Dog’s Journey (2019)
- What Dreams May Come (1998)
تناسخ یک اصل اصلی در ادیان هند است (یعنی هندوئیسم، بودیسم، جینیسم و سیک گرایی) و اکثر انواع بت پرستان، اما گروههایی هستند که به تناسخ اعتقاد ندارند ولی در عوض به زندگی پس از مرگ معتقد هستند. اگرچه اکثر فرقههای مسیحیت و اسلام معتقد نیستند که افراد تناسخ مییابند، اما گروههای خاصی در این ادیان به تناسخ اشاره میکنند. این گروهها شامل اصلیترین جریانهای تاریخی و معاصر کاتاریسم، علویان، اهل حق (یارسان)، آیین مانوی، دروز، و چلیپای گلگون هستند.
I Origins (2014)
سرچشمههای من یک فیلم درام رمانتیک علمی تخیلی آمریکایی، به نویسندگی و کارگردانی مایک کیهیل و محصول سال ۲۰۱۴ میلادی است. این فیلم نخستین بار در ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۱۴ در جشنوارهٔ ساندنس بر روی پرده رفت و در ۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۴ اکران جهانی شد. سرچشمههای من در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۴ برندهٔ جایزهٔ بهترین فیلم در جشنواره فیلم سیتخس شد.
دکتر ایان گری، متخصص حوزه چشم، در تلاش برای انکار دین و خدا در تلاش است مدارکی جمع کرده و نظریه تکامل را به صورت کامل به اثبات برساند. دو نفر از دوستان او یعنی کارن و کنی در انجام این پروژه به او کمک میکنند. در شب هالووین، ایان با دختری به نام سوفی آشنا میشود که چشمان زیبایی دارد و ایان که در این حوزه تخصص دارد، از چشمان او عکس میگیرد. بعد از آن، این دو نفر برای رابطه جنسی به یک دستشویی میروند، با این حال سوفی به صورت ناگهانی او را ترک میکند…
تحلیل سرچشمههای من
دری که در صحنه ی پایانی یان به همراه سالومینا دختر کوچکِ هندی از آن بیرون میرود کنایه از دنیای جدیدی است که یان قدم به آن میگذارد. وقتی برمیگردیم به دقایق ابتدایی فیلم و صحنهای که سوفی با یان دربارهی درِ نیمه بازِ اتاقش حرف میزند و نصیحتش میکند که باید از دور و برش که پُر شده از میکروسکوپ و فرمول و معادله بِکَنَد و قدم به آنطرفِ در و دنیای پشتِ آن بگذارد بیش از پیش متوجه جنبه نشانهشناسانه در میشویم.
یان دانشمندِ زیستشناسی مولکولی است که به دنیای دو دو تا چهارتای خود بسنده کرده است. او آنقدر با علم و منطق سر و کار دارد که حتی برای بیان عشقش به سوفی از استنباط علمی استفاده میکند که انصافا هم جذاب مینماید. اینکه احتمالا اتمهای آنها از میلیاردها سال قبل به کرّات با هم برخورد داشته و از این پس هم برخورد خواهد داشت.
فیلم سرچشمههای من
یا وقتی سوفی طاووس سفید را نماد روح پراکنده در جهان میداند او از جنبهای علمی به قضیه نگاه میکند، اینکه طاووس نماد حیوانی است فاقد رنگدانه. در همین مسیرِ به شدت دو دو تا چهارتایی است که میخواهد ثابت کند چشم روندی تکاملی داشته است. با اثبات این فرضیه او میتواند ماورآء الطبیعه را به چالش بِکشد و جهانی را ترسیم کند بدون طراحی هوشمند.
این کار را هم میکند اما انگار هنوز چیزهایی ماندهاند که او با ذهنِ حسابگر و منطقپذیر و شاید خشکش نمیتواند کشف کند. هنوز رازهایی وجود دارد. چشمها برای باز شدنِ در و رفتنِ یان به آن سویش نقش مهمی بازی میکند. چشمهایی که او در ابتدای فیلم معتقد است هر کدام منحصر به فرد هستند و هویت فرد را میسازند.
فیلم سرچشمههای من
او از طریق چشمهای سوفی عاشقش میشود و برای اینکه این عنصر در صحنه آشنایی سوفی با یان حرف اول را بزند چه بسترسازیِ خوبی شده است آنها در یک مهمانی هالووین با هم آشنا میشوند و هر کسی لباس عجیبی به تن دارد. پس طبیعی است که سوفی لباسی پوشیده باشد که تنها چشمانش در معرض دید باشند…
و آن چشم هایش، چشمهایی که انگار دنیایی در خود دارند. چشمهایی که یان در وهله اول با همان ذهنِ علم باورش، دیدگاهی بلکه ظاهربینانه به آن دارد و آن را صرفا یک چشمِ تکامل یافته میبیند. اما همانطور که بعدا کارن، همسر دوم یان به او میگوید، بلکه هم این چشمها دریچهای به سوی روح باشند.
از نیمههای فیلم به بعد است که موضوع تناسخ روح هر چند در لفافه، جایش را در فیلم باز میکند. مشخصا از لحظهای که وقتی میخواهند چشمِ فرزندِ تازه به دنیا آمده یان و کارن را اسکن کنند روی صفحه ی مانیتور، هویت یک پیرمردِ سیاهپوست ظاهر می شود. از این لحظه به بعد است که فیلم، به این چشم ها بُعدِ دیگری میبخشد.
فیلم سرچشمههای من
یعنی همان دریچهای به سمت روح آدمها، همانی که کارن میگوید. اینکه سالومینا در هند پیدا میشود معنادار است. هند، مذهب بودایی، اعتقاد به تناسخ روح. به هرحال بخشِ علم باورانه و خشکِ یان در مقابلِ بخشِ عاشقِ او به نوعی شکست میخورد. لحظاتی که میخواهد سالومینا را آزمایش کند عکس العملهایش در قبال جوابهای غلط و درست دختر بسیار دیدنی است.
وقتی سالومینا از بین سه شئ به آنی اشاره میکند که مورد علاقه سوفی بوده، یان لبخند به لب میآورد و مشخصا هیجان زده میشود و وقتی دختر جوابهای اشتباه میدهد به شدت چهرهاش در هم میرود. زیبایی این صحنه اینجاست که انگار او در پسِ پشتِ ذهنش، دوست دارد تمنا دارد که این دختر دریچهای باشد به سمتِ سوفی.
Cloud Atlas (2012)
اطلس ابر محصول ۲۰۱۲ از آلمان فیلمی حماسی علمی–تخیلی نوشته شده، تولید شده و کارگردانی شده توسط اندی و لانا واچوفسکی و تام تیکور است. این فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام اثر دیوید میچل است. فیلم ارتباط، ویژگیها و شباهت انسانهای مختلف را در شش عصر متفاوت به تصویر میکشد که دیوید میچل آنها را نوعی از نقطهچینی موزائیکی توصیف میکند.
عبارت اطلس در اساطیر یونانی نام یکی از گروه جباران است که با خدایان نافرمانی آغاز کردند آنگاه خدایان اطلس را بدان کیفر دادند که آسمان را بر سر و شانههای خویش حمل کند و پرسیوس را بر وی رحمت آمد و او را به کوههایی انتقال داد و کوههای مزبور همان جبال اطلس است که بدین سبب بنام وی خوانده شدهاست و در قرن ۱۶ م، که در اروپا کتب جغرافیا با نقشه انتشار یافت صورت اطلس را بر پشت جلد کتب مزبور ترسیم کردند در حالی که کرهٔ زمین را حمل میکند و از آن پس کتب مشتمل بر نقشهٔ جغرافیا را اطلس خواندند.
تحلیل اطلس ابر
این فیلم شش داستان جدا، اما مرتبط با هم را روایت میکند، همین امر به نظرم دنبال کردن این فیلم را برای مخاطب بیحوصله دشوار میکند اما قطعا فیلم مخاطب با حوصله را خشنود میکند. به عبارتی که اگر شکیبایی لازم را داشته باشید و بگذارید نیمی از داستان پیش برود، در انتها بابت این صبرتان، هدایای بسیاری دریافت خواهید کرد!
شش داستانی که در این فیلم به تصویر کشیده میشوند، اینها هستند: مسافری که در قرن ۱۹با کشتی از استرالیا عازم خانه است، یک موسیقیدان جوان با گرایشهای شخصی متفاوت که در دهه ۱۹۳۰همکار یک استاد موسیقیدان پیر میشود، یک روزنامهنگار محقق در دهه ۱۹۷۰ که پرده از یک رسوایی برمیدارد، یک ناشربداقبال که ساکن خانه سالمندان میشود، یک کارگر رستوران مهندسی ژنتیکی شده که در سال ۲۱۴۴ در سئول نو زندگی میکند و یک مرد بومی که در دنیای آخرالزمانی در هاوایی زندگی میکند.
این شش داستان در نهایت میخواهند نشان دهند که میل به تغیر و جسارت امید، در نهایت منجر به رهایی و وارستگی انسان میشوند. فیلم، اکتشافی است برای یافتن اینکه چطور اعمال هر کدام از انسانها میتواند روی زندگی یک شخص دیگر در گذشته، حال یا آینده تاثیر گذار باشد. فیلم موسیقی متن بسیار زیبایی دارد، جلوههای ویژه فیلم هم شایسته تقدیر است و البته چیز برجسته دیگر، دیالوگها و جملات قصاری است که به صورت پراکنده در فیلم شنیده میشوند.
فیلم اطلس ابر
اطلس ابر، متأسفانه بسیار کمتر از چیزی که شایستهاش بوده است، در سایتهایی مثل روتین تومیتوز یا متاکریتیک، نمره گرفته است، حتی کسانی هم بودهاند که فیلم را یکی نامزدهای فیلمهای بد سال ۲۰۱۲ تلقی کردهاند و آن ردر کنار فیلمهایی مثل Battleship یا This Means War یا Mirror Mirror گذاشتهاند. اما کم هم نبودهاند افرادی که آن را ستودهاند، راجر ایبرت یکی از علاقهمندان شیدای این فیلم بوده است و به آن نمره ۱۰ از ۱۰ داده است.
اما اگر نظر من را میخواهید باید بگویم، تجربه دیدن این فیلم برایم به راستی لذتبخش بود، هر یک از این داستانها به خودی خودی جذاب بودند و در کنار آن مکاشفهای که در درون برای حل کردن این پازل شش قطعهای ایجاد میشد، چالشبرانگیز بود. وقتی به انتهای فیلم نزدیک شدم و توانستم تصویری کلی از از این پازل را ببینم، هدیه خود را گرفتم. در عین حال، فیلم صحنههای مفرح هم کم ندارد، شوخیهایی که خوب از آب درآمدهاند و بینندهای را که در حال عرق ریختن در پلکان طولانی این فیلم دو ساعت و نیمی است را لحظاتی به استراحت فکری فرامیخوانند.
فیلم اطلس ابر
اطلس ابر، دعوتی است برای دیدن شش فیلم مرتبط با هم با یک بلیت! تلنگری است به مخاطب برای متفاوت دیدن و گوشزدی است برای تذکر این مطلب که هیچ قاعده و قانون دستساختهای، مطلق و همیشه پابرجا نیست. فیلم در بعضی سکانسها تبدیل میشود به ستایشی از آزادی و رهایی و زنهاری از مطلقاندیشی.
بازی ستارگان در این فیلم خوب است، اما تعدد شخصیتهای آنها باعث شده است که به نوعی نقش آنها در فیلم رقیق به نظر برسد و بنابراین بازی هیچ کدام، آنقدر برجسته نشده است که کسی را شایسته نامزدی اسکار یا گلدن گلوب کند، از بازی تام هنکس نمیتوان ایرادی گرفت، اما من بازی هال بری نقش لوییسا ری و همچنین بازی «دونا بائه» در نقش سونمی را دوست داشتم.
The Fountain (2006)
سرچشمه یا چشمه فیلمی به کارگردانی دارن آرونوفسکی و با بازی هیو جکمن و ریچل وایس محصول ۲۰۰۶ آمریکا است که در ۲۲ نوامبر ۲۰۰۶ منتشر شد. فیلم از سه داستان موازی تشکیل شدهاست که در انتها به هم میپیوندند. فیلم با داستان یک جنگاور اسپانیایی به نام “توماس” (هیو جکمن) آغاز میشود.
او در جنگلهای محل زندگی مایاها به دستور “ملکه ایزابل” (راشل وایز) به دنبال درخت حیات است.داستان دوم به زندگی دکتر “تام کرئو” (هیو جکمن) میپردازد که به دنبال درمانی برای سرطان میگردد تا همسرش “ایز” (ریچل وایز) را از مرگ نجات دهد. در داستان سوم روایت مردی است که در فضایی ناشناخته درون حبابی به همرا یک درخت خشک و کهنسال شناور است.
تحلیل سرچشمه
چشمه، فیلمی است بسیار فلسفی و عمیق. فیلمی در مورد آفرینش و جاویدان بودن انسان و تقابل او با مرگ. چشمه در نگاه کلی از سه اپیزود تشکیل شده است. اپیزود نخست مردی(هیو جکمن) را نشان میدهد که در قرون وسطی زندگی میکند و به دستور ملکه ی خویش به دنبال درخت زندگی می گردد، اپیرود دوم دوباره همان مرد(هیو جکمن) را نشان می دهد که در داخل یک حباب همراه با یک درخت در آسمان، به صورت معلق وار به سوی بالا در حال حرکت است. و در اپیزود سوم یک پزشک و محقق بنام تامی(هیو جکمن) ، دیوانه وار به دنبال درمان تومور همسرش می گردد و با مرگ مبارزه می کند.
چشمه از آن دسته از آثار فوق فلسفی و هستی شناسانه ای میباشد که پس از چندین بار دیدن آن باز هم گره ها و نمادگرایی های آرنوفسکی تمام و کمال قابل فهم نیست. چشمه همان نوع روایی فیلمهای دیگر آرنوفسکی را دارد. روایتی از قهرمانان تنها و منزوی که در ورطه تنهایی خود به چالش هایی عمیق و گاه فرا انسانی گرفتارند و در پایان اصولآ در این چالش غرق میشوند و یا در اوج تنهایی، بیشتر سقوط میکنند. چشمه از آن قسم فیلم هایی است که از یک مشکل درون انسانی تبدیل به یک چالش فلسفی – ماورائی می گردد. چالش پیدایش هستی از نخست جزوء چالش های انسانی بوده و نظریه هایی در مورد آن به ثبت رسیده، از بیگ بنگ گرفته تا نظریه ی داروین و تعاریف ادیان.
فیلم چشمه
اصولآ آرنوفسکی علاقه وافری به کنکاش شخصیت فطری آدمی و جایگاه او در نظام هستی دارد. این را می توان در پی، کشتی گیر، چشمه و قوی سیاه دید. سبک آرنوفسکی نگاهی نیمه کوبریکی و نیمه برگمانی به زندگی دارد و یک بحران درونی را به چالش می کشد. ولی متآسفانه فیلم چشمه مورد تجلیل تماشاگران قرار نگرفت و با شکست بزرگی مواجه شد.
این اثر فلسفی و بسیار عمیق در سینمای آمریکا به هیچ وجه جدی به نظر نیامد و مانند فیلم درخت زندگی (ترنس مالیک) مورد بی تفاوتی قرار گرفت. امروزه سینمای معناگرای اروپا هم بعد از بزرگانش از قبیل: برگمان، آنتونیونی، تارکوفسکی، کیشلوفسکی، فلینی، گدار، بونوئل و دیگر غول های سینمایش، گویی به چالش مفرط و بن بست رسیده است.
Birth (2004)
تولد نام فیلمی معمایی رمانتیک آمریکایی به کارگردانی جاناتان گلیزر با بازی نیکول کیدمن، کامرون برایت، لورن باکال و دنی هوستون است که در سال ۲۰۰۴ ساخته شد. آنا، ده سال پس از فوت شوهرش شاون تصمیم به ازدواج با جوزف را دارد. در این بین کودکی ده ساله پیدا میشود و مدعی میشود که شاون در زندگی جدید است…
تحلیل تولد
در این فیلم کودکی 10 ساله خود را به شخصیت اصلی که بیوه جوان و ثروتمندی در نیویورک است می رساند و ادعا می کند که شوهر اوست که ده سال پیش از دنیا رفت. اما فیلم تولد از کارگردان هنرمند آقای جاناتان گلیزر، که میتواند فیلمی در باره بازگشت روح باشد با اعتقاد به ماورالطبیعه و تناسخ ارواح، یا فیلمی در باره یک سوءتفاهم واقعگرایانه، با مهارت تمام این داستان ساده و غیرقابل باور را تا سطح یک درام روانی پیش میبرد، تا به کندوکاوی در روحیات یک زن مرفه اما تنهای نیویورکی بپردازد و دریچهای بازکند برای سینماروها به دنیای زرین و فریبنده ثروتمندان که از دور جذاب جلوه میکند.
فیلم تولد یا Birth با سکانس خیالانگیز اما عادیای شروع میشود در پارک شهر نیویورک. در صحنهای طولانی، دوربین مرد دونده سیاهپوشی را دنبال میکند روی برفهای سفید، تاجائی که او در تاریکی زیر یک پل از پای در میآید. آنا Anna قهرمان فیلم که خانم نیکول کیدمن نقش او را بازی میکند، زن جوان، ثروتمند و زیبای نیویورکی است که بعد از عزاداری طولانی برای شوهر از دست رفتهاش، میکوشد زندگی عادی خود را از طریق ازدواج مجدد با مردی که خواهان اوست، از سر بگیرد. از تاریکی زیر پل در پارک شهر، که تصاویر به درستی قابل تمیز نیستند به بعد، فیلم در هالهای از ابهام و تاریکی ادامه مییابد.
فیلم تولد
زن قهرمان فیلم «تولد» ابتدا با تردید و بعد با یقین، ادعای پسربچه را میپذیرد و علیرغم تمسخر و تردید اطرافیان، نمیتواند در برابر اشتیاق خود برای ناممکن مقاومت کند. ادعای پسر ده ساله که با قیافه حقبهجانب و بدون تردید مطرح میشود، خانواده زن بیوه را در آستانه ازدواج دوم او، به هرج و مرج میکشاند.
اما فیلم تولد از کارگردان هنرمند آقای جاناتان گلیزر، که میتواند فیلمی در باره بازگشت روح باشد با اعتقاد به ماورالطبیعه و تناسخ ارواح، یا فیلمی در باره یک سوءتفاهم واقعگرایانه، با مهارت تمام این داستان ساده و غیرقابل باور را تا سطح یک درام روانی پیش میبرد، تا به کندوکاوی در روحیات یک زن مرفه اما تنهای نیویورکی بپردازد و دریچهای بازکند برای سینماروها به دنیای زرین و فریبنده ثروتمندان که از دور جذاب جلوه میکند. بارها دوربین آقای جاناتان گلیزر مدتهای طولانی روی صورت نیکول کیدمن مکث میکند در حالیکه موسیقی زمینه فیلم تلاش میکند بیانگر روحیات درونی باشد.
فیلم تولد
جهان عصاقورت داده ثروتمندان که معمولا احساسات خود را پنهان میکند، با بحرانهای عصبی چندی در این فیلم شکاف بر میدارد. خانم کیدمن در نقش آنا، سرسختی یک زن تحصیلکرده و قدرتمند امروزی را در فائق آمدن بر غم فراق همسر از دست رفته خود با آسیبپذیری روانی زنی که هنوز عزاداری برای همسر را به پایان نبرده است، در میآمیزد، هرچند که به خاطر یک چرخش در داستان فیلم، تماشاگر در مییابد که همسر او شاید سزاوار این عشق و وفاداری نبود.
از صحنههای درخشان فیلم «تولد» صحنهای که فیلم با آن پایان میپذیرد، هنگامی است که معمای بازگشت روح در بدن کودکی 10 ساله دیگر مطرح نیست و بیوه غمگین در مجلس عروسی خود در ویلای خانوادگی در شهر ثروتمندنشین ساوث همپتون حضور مییابد. در هوای ابری آغاز بهار، ساحل دریا که عروس درازقامت با لباس عروسی به تنهائی برای راه رفتن به آنجا میرود، دایره غم را که در صحنه برفی پارک شهر با تعقیب دوندهای تنها تا مرگ او زیر یک پل ادامه یافت، با صحنه عروسی تنها در کنار دریا تمام میکند.
A Dog’s Journey (2019)
سفر یک سگ یک فیلم خانوادگی کمدی-درام محصول کشور آمریکا در اولین کارگردانی فیلم بلند گیل مانکوسو است که از سوی یونیورسال پیکچرز در سال ۲۰۱۹ منتشر شد. فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام اثر دابلیو. بروس کامرون و دنبالهای بر فیلم هدف یک سگ (۲۰۱۷) است. جاش گد، دنیس کواید، مارگ هلگنبرگر، بتی گیلپین و کاترین پرسکات از بازیگران این فیلم هستند.
تحلیل سفر یک سگ
بیلی به همراه صاحبان خود یعنی ایتان، همسر ایتان هانا و نوهی آنها کالیستا جین که دوست دارد او را سی جی صدا بزنند در مزرعهای در میشیگان آمریکا زندگی میکند. مشکل اینجاست که مادر سی جی میخواهد او را از پدربزرگ و مادربزرگش جدا کند و با خود ببرد. هنگامی که روح بیلی آماده میشود که زندگی فعلی خود را برای یک زندگی جدید ترک کند، به ایتان قول میدهد که سی جی را پیدا کند، به هر قیمتی که شده از او مراقبت کند و برای برگرداندن او نزد خانوادهاش تمام تلاش خود را کند و او را صحیح و سالم تحویل صاحبش دهد.
بدین ترتیب او سرنوشت جدیدی را برای خود رقم میزند و به همراه آن انسانها به جایی میرسد که هرگز تصورش را نمیکرده است … در فیلم A Dog’s Journey از ابتدا مخاطب با بیلی و تا انتها با مکس همراه میشود و شاهد اتفاقات دراماتیکی است که برای آنها میافتد. این سگ دوست داشتنی، با صداپیشگی جاش گاد بارها در قالبهای مختلف باز میگردد و داستان را از نگاه خودش روایت میکند. گفتنی است این فیلم خانوادگی ۱ ساعت و ۴۹ دقیقهای توانست امتیاز ۷٫۴ را از IMDB و از منتقدین نیز نمره ۴۳ از ۱۰۰ را کسب کند.
What Dreams May Come (1998)
چه رویاهایی که میآیند یا رویاها چه میشوند فیلمی درام و فانتزی است بر اساس کتابی به همین نام از ریچارد متیسون، محصول سال ۱۹۹۸ به کارگردانی وینسنت وارد. در این فیلم بازیگرانی همچون رابین ویلیامز، کوبا گودینگ جونیور، آنابلا شورا، ماکس فون سیدو، روزالیند چائو و لوسیندا جنی ایفای نقش کردهاند. این فیلم توانست در ۷۱امین جوایز اسکار، جایزه اسکار بهترین جلوههای تصویری را از آن خود کند و در بخش جایزه اسکار بهترین طراحی صحنه نیز نامزد شود. بهعلاوه توانست برندهٔ جایزه ستلایت برای بهترین جلوههای تصویری شود. این یک فیلم سینمایی در مورد بهشت و جهنم فیلم سینمایی در مورد بهشت و جهنم و همچنین از فیلم های بیداری معنوی است.
تحلیل رویاها چه میشوند
به جرأت میتوانم بگویم یکی از بهترین فیلم های مذهبی است که پیرامون مسأله معاد تاکنون دیده ام. بازی هنرپیشه معروف آمریکایی، رابین ویلیامز بر زیبایی این فیلم افزوده است ما خمیر مایه اصلی آن موضع فیلم است، جهان آخرت. داستان فیلم مربوط به زن و شوهری است که دو فرزند خود را در حادثهای از دست میدهند، از گفتگوی زن ومرد معلوم می شود که زن در این اتفاق نقشش داشته است و از این روی دچار عذاب وجدان و افسردگی وناامیدی می شود و به تدریج نگاهش به زندگی منفی میشود.
فیلم رویاها چه میشوند
شوهر در تلاش برای بازگرداندن وی به مثبت اندیشی تلاش زیادی میکند و می کوشد تا وی را از بیمارستان روانی نجات دهد و شوق زندگی را به وی بازگرداند اما کوشش وی سرانجامی ندارد. مدتی بعد مرد در حادثهای کشته میشود و به دلیل مثبت اندیشی و نیک کرداری اش وارد بهشت میشود. این از بهترین فیلم ها در مورد وقایع طبیعی است.
بهشت او محیط بزرگی است مانند یک تابلوی نقاشی بزرگ که او باید آن را نقاشی کند و او هرگونه که بخواهد نقاشی می کند و هرچه بکشد یا هرچه تصور کند برایش حاضر می شود. از آنجایی که او انسان خوش بین ومثبت اندیشی بود فقط تصاویر زیبا ورنگ های روشن و جذاب به کار می برد و در نتیجا تمام صحنه فیلم مملو از صحنه های زیبا و لذت بخش می شود.
فیلم رویاها چه میشوند
در طول فیلم همواره یک راهنما (مرد دورگه) در کنار مرد هست که اطلاعاتی پیرامون زندگی جدید به او میدهد. او میفهمد که این راهنما همان دختر اوست ( او در دنیا علاقه داشت که فرزندش پسر و سبزه روی باشد و لذا روح دختر خود را به شکل پسر دورگه می بیند) در اثنای فیلم ، وقتی مرد جویای وضع همسر خویش می شود به او گفته می شود که همسرش به دلیل افسردگی وبدبینی به دنیا و ناامیدی از رحمت خدا خود کشی کرده است و این بدبینی ونگاه منفی وی به شکل جهنم بر وی تصویر شده است….
فیلم رویاها چه میشوند
مرد تلاش میکند تا همانگونه که در دنیا برای نجات همسر خویش را از افسردگی کوشیده بود اینجا نیز برای نجات او اقدام کند و او را از جهنم خارج سازد. محور تلاش وی بر این اساس است که افکار بد را از ذهن او خارج سازد تا او هم بهشتی بیاندیشد. او گفتگوی طولانی با همسر خویش انجام میدهد و با یادآوری خاطرات خوب زندگی شان سعی در ایجاد ذهنیت مثبت در او میکند و به وی تلقین میکند که با افکار خوب می تواند به زندگی خوب بازگردد. اما ذهنیت بد همسر وی بسیار بیش از انرژی مثبتی است که وی به همسرش می دهد.
وی شکست میخورد اما همسرش به دلیل عشقی که در عمق جان خویش به وی دارد نگران حال او می شود و همین باعث همراهی او با مرد و خرج از جهنم می شود.وقتی این دونفر در بهشت همدیگر را ملاقات میکنند بسیار خوشحال می شوند و فرزندان خود را در کنار خویش می یابند.
بیشتر بخوانید:
- بهترین فیلم های علمی تخیلی 2022
- بهترین فیلم های فانتزی 2022
- بهترین فیلم های فضایی 2022
- بهترین فیلم های آخرالزمانی 2022
- بهترین فیلم های ماوراءالطبیعه 2022
- بهترین فیلم های آخرالزمانی 2021
- بهترین فیلم های پسا آخرالزمانی 2021
- بهترین فیلم های سورئال (surreal) 2021
- بهترین فیلم ها در مورد هوش مصنوعی 2022 و 2021
- بهترین فیلم ها و سریال های متاورسی
- معرفی و تحلیل بهترین فیلم های جهان های موازی تاریخ
- نقد فیلمهای علمی تخیلی
از همراهی شما تا انتهای نوشتار بهترین فیلم ها درباره تناسخ سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.