بالاخره نخستین فیلم بلند «ریچل لمبرت» (Rachel Lambert) منتشر شد و نمرات مختلفی را کسب کرد. در ادامه مطلب به نقد فیلم Sometimes I Think About Dying خواهیم پرداخت.
گاهی به مردن فکر میکنم، یک فیلم کمدی و درام رمانتیک آمریکایی محصول سال 2023 به کارگردانی «ریچل لمبرت»، نویسندگی «کوین آرمنتو»، «استفانی آبل هورویتز» و «کیتی رایت مید» است. این فیلم بر اساس نمایشنامه 2013 Killers اثر «آرمنتو» ساخته شده و یک فیلم کوتاه در سال 2019 به کارگردانی و نویسندگی «هوروویتز» از آن منتشر شده بود.
ادامه مطلب در ادامه
بیشتر بخوانید:
- بهترین فیلم های عاشقانه 2024
- بهترین فیلم های فلسفی 2023 و تمام دوران
- بهترین سریال های فلسفی تاریخ جهان
برای اطلاع از آخرین اخبار سینمای جهان، میتوانید به بخش اخبار سینما و تلویزیون و کانال تلگرامی فیگار مراجعه کنید.
در این فیلم «دیزی ریدلی»، «دیو مرهجه»، «پروش چینا»، «مارسیا دبونیس»، «مگ استالتر»، «بریتانی اوگریدی» و «بری الرود» به ایفای نقش پرداختهاند. این اثر برای نخستینبار در تاریخ 19 ژانویه 2023 (29 دی 1401) در جشنواره فیلم ساندنس به نمایش درآمد و در 26 ژانویه 2024 (6 بهمن 1402) اکران عمومی شد.
نقد فیلم Sometimes I Think About Dying (گاهی به مردن فکر میکنم)
این اثر، درباره یک دختر به نام «فران» است که در یک اداره کار میکند و از نظر اجتماعی نمیتواند با مردم ارتباط برقرار کند. او که بیشتر وقت خود را در انزوا و رویاهای مرگ خود میگذراند، فیلم را پیش میبرد. در ادامه این مطلب، به نقد Sometimes I Think About Dying خواهیم پرداخت.
درباره فیلم
این فیلم ملودرام، نخستین اثر «ریچل لمبرت» است که توانست موفقیت خوبی را کسب کند. ابتدا در اکتبر 2021، گزارش شد که «دیزی ریدلی»، بازیگر معروف مجموعه جنگ ستارگان، در یک فیلم درام مستقل را در آستوریا بازی میکند. نام این پروژه، بعداً در دسامبر 2021 اعلام شد.
فیلمنامه این اثر را «کوین آرمنتو» با اقتباسی جزئی از نمایشنامه قاتلان سال 2013 خودش نوشت. او از «کیتی رایت مید» و «استفانی آبل هوروویتز» به عنوان دو نویسنده کمک گرفت. هر سه نفر، به عنوان فیلمنامهنویسان مطالب و مقالات کوتاه اعتبار داشتند و «هوروویتز» نیز نمایشنامه 2013 را کارگردانی کرده بود.
داستان فیلم Sometimes I Think About Dying، در شهری کوچکی در ساحل اورگان رخ میدهد. «دیزی ریدلی» در جشنواره ساندنس به مردم در رابطه با این فیلم گفت در ساندنس گفت:
مثلاً، گاهی اوقات احساس میکنم که دارم میمیرم. چیزی که در مورد «فران» جالب بود، نفرتانگیز بودن او در گاهی از مواقع است. من نمیخواهم بازیهای شما را انجام دهم. نمیخواهم در مورد غذا صحبت کنم.
فیلم گاهی به مردن فکر میکنم در جشنواره فیلم ساندنس به نمایش درآمد و در آوریل 2023، اسیلوسکوپ حق پخش فیلم را در ایالات متحده به دست آورد. حق توزیع بریتانیا توسط Vertigo Releasing در مه 2023 به دست آمد و این فیلم نهایتاً در 26 ژانویه 2024 (6 بهمن 1402)، در ایالات متحده منتشر شد.
نقد و نمرات منتقدین
در بخش بررسی فیلم گاهی به مردن فکر می کنم در وبسایت جمعآوری نقد Rotten Tomatoes، این اثر با 81 درصد رای موافق از 110 نقد منتقد، با میانگین امتیاز 6.8/10، مثبت واقع شد. اجماع این وبسایت میگویند:
بعد از این اثر کمدی، ارتباط انسانی انتقادی را از طریق «دیزی ریدلی» به صورت فوقالعاده مالیخولیایی بررسی میکنیم.
در وبسایت متاکریتیک که بر اساس میانگین وزنی نمره فیلم را محاسبه میکند، این اثر با 23 نقد منتقد، بررسیهای بهطور کلی مطلوب را بهدست آورد. «پیتر دبروژ»، منتقد ورایتی میگوید:
فیلمها تمایل دارند این بخشها را کاهش دهند و روی چیزهای سطحی تمرکز کنند؛ اما هر چند وقت یکبار، یک فیلم میآید و به دنبال شعر در زندگی روزمره میگردد. رویاهای «فران» و شخصیت «دیزی ریدلی»، به صورت صریح نشان میدهند که همچنان آثار سورئال، همراه با موسیقی زهی دوست داشتنی، میتوانند جذاب بهنظر برسند.
عجیب است که این فیلم دستکم گرفته میشود. «دیزی ریدلی» در این فیلم، از نقش خودش آگاه است و آن را عالی ابراز میکند.
«لوویا گیارکیه» از نشریه هالیوود ریپورتر، درباره تحلیل فیلم Sometimes I Think About Dying گفت:
موضوع تنهایی، یک کاوش شاعرانه محسوب میشود. «فران» به اندازهای متمایز ترسیم شده که نمیتوان تصور کرد که او یک شخصیت ساختگی است. برداشتهای تنهایی او، یادآور اتفاقات دردناکی است که چگونه زندگی مدرن جدایی نگرانکنندهای را داده. این فیلم، رسالهای برازنده است که نشان میدهد چقدر ایجاد ارتباط میتواند چالش برانگیز باشد.
نقد فیلم Sometimes I Think About Dying
فیلم سینمایی Sometimes I Think About Dying، درباره زندگی یک دختر به نام «فران» است که از همان ابتدا نشان داده میشود که دارد با تنهایی خود دست و پنجه نرم میکند. او علاقهای به بیان احساساتش ندارد و همین موضوع، در ادامه داستان برای او مشکل ایجاد میکند.
در ابتدا، کارگردان سعی دارد تا با نشان دادن دوربین ساکن، انزوای وجود این ژانر و شخصیت فیلم را به بیننده نشان بدهد؛ بنابراین اگر شما نمیتوانید با آثار ملودرام ارتباط برقرار کنید، این اثر، فیلم مناسبی برای شما نیست.
بازیگری «دیزی ریدلی»، از همان ابتدا سعی دارد تا آن اضظراب اجتماعی را برای مخاطب بیان کند. او یک دختر تنها، گوشهگیر، کم حرف و ترسو است که با همکارانش نیز ارتباط کمی برقرار میکند. او در نیمههای ابتدایی فیلم و زمانی همکارش خداحافظی میکند، میتوان به وضوح دید که او حتی علاقهای هم به برقراری ارتباط با انسانها ندارد.
اتفاق جالبی که هر چند دقیقه یکبار رخ میدهد، این است که پس از هر اضطرابی که او دریافت میکند، یک رویا از مرگ خودش میبیند. کارگردان با نشان دادن این سکانسها سعی دارد بیان کند که اضطراب اجتماعی و نیاز اجتنابناپذیر و پایانناپذیر به کار، میتواند چقدر بر ذهن یک فرد عادی تأثیر بگذارد.
«دیزی ریدلی» نیروی محرکهای است که گاهی اوقات به مردن فکر میکند. این عنصر، یک اجرای جسورانه از بازیگری است و ما میتوانیم به وضوح با او ارتباط برقرار کنیم. انزوا، تنهایی، رابطه و حتی میل انسان به غذا خوردن، میتواند نشاندهنده تمامیت زندگی انسان باشد.
در نیمه دوم فیلم، همکار جدید «فران» به سر کار او منتقل میشود و مجموعه اتفاقات روزمره و در عین حال سادهای، باعث میشود که او از لاک خود بیرون بیاید و زندگی را از دید گستردهتری نگاه کند. چیزی که خیلی جالب نشان داده میشود و در نقد فیلم Sometimes I Think About Dying به بررسی آن خواهیم پرداخت، ترس و صراحت در ناراحتی شخصیت «فران»، حتی پس از آشنایی با همکار جدیدش محسوب میشود.
پس از اینکه او با «رابرت» به سینمای «کلمبیا» میرود و فیلمی ناشناس تماشا میکند، با قطعیت تمام میگوید که با آن فیلم ارتباط برقرار نکرده و از آن فیلم خوشش نیامده است. «فران» در برابر بیان زندگی شخصی خود دچار مشکل است و «رابرت» را به علت پرسشهای متداول از زندگی شخصی او، سرزنش میکند.
در پایان این فیلم، پس از اینکه «فران» متوجه میشود که تمام چیزی که «کارول» (همکار سابقش) برای آن رویاپردازی میکرده، ناگهان نیست و نابود شده، سعی میکند تا معنای درست زندگی را بفهمد. پس از صحبتهای آخری فیلم، او به خودش میآید و حتی سعی دارد تا با همکارانش ارتباط برقرار کند.
فیلم در طول روند خود، به ندرت سعی دارد تا مخاطب را وادار به تماشای ادامه فیلم کند و همین باعث میشود تا مخاطب عادی نتواند آن را ببنید و لذت ببرد؛ اما اگر بخواهیم عمیقتر به مسئله تنهایی انسان مدرن در زندگی اداری بپردازیم، این اثر بهترین انتخاب برای ماست.
بررسی ساختاری فیلم
جذابتر از داستان و روایت فیلم، ساختار دوربین و فیلمبرداری این اثر است که در نقد فیلم Sometimes I Think About Dying به آن خواهیم پرداخت. «ریچل لمبرت»، در تمام مدت فیلم، تمرکز دوربین روی «فران» بود و حتی در زمانی که دیگر شخصیتهای دیگر مکالمه برقرار میکردند، «فران» مورد توجه قرار میگرفت.
کارگردان سعی داشت ابتدا با این اتفاق، بیننده را مجاب کند تا توجه مخصوصی روی این شخصیت داشته باشد؛ اما دقیقاً زمانی که حرفهای «کارول» بیان شد، مخاطب متوجه شد که تمام تفکرات درباره یک شخصیت، مانند زندگی است و میتواند در یک چشمبهمزدن، خراب شود. بی حرکت بودن دوربین، نشاندهنده تفکر «فران» بود و جذابیت خاصی به کار بخشیده بود.
جمعبندی
به طور کلی، فیلم «ریچل لمبرت» نشانههای وهمآور زندگی اداری را به تصویر میکشد؛ اما میتواند با پیشفرض غنی خود، تماشاگران را جذب خود کند. Sometimes I Think About Dying، نکاتی مهم درباره فقدان احساسات، نتیجهگیری حساس و احساسی را به مخاطب خود ارائه میدهد. «دیزی ریدلی» بازیگری فوقالعادهای دارد و کل فیلم را روی شانههای خود حمل میکند و نشان داد که بهترین انتخاب برای این نقش است. وبسایت فیگار به این فیلم، نمره 8 از 10 را میدهد.
پرسش های متداول
آیا کیفیت دیجیتال این فیلم عرضه شده است؟
بله. کیفیت خوب و دیجیتالی این فیلم جدید، چند روز گذشته منتشر شد.
فیلم Sometimes I Think About Dying با اقتباس از چه رمانی ساخته شده است؟
این فیلم بر اساس نمایشنامه 2013 Killers اثر «آرمنتو» ساخته شده است.
بیشتر بخوانید:
- نقد فیلم کرهای My Name Is Loh Kiwan
- نقد فیلم Poor Things
- نقد سریال Avatar: The Last Airbender
- نقد فیلم The Zone of Interest
- نقد و بررسی فیلم Coup De Chance
نظر شما دربارهی مطلب نقد فیلم Sometimes I Think About Dying چه بود؟ آیا شما این فیلم را تماشا کردهاید؟ لطفا نظرات خود را از تجربه تماشای فیلمهای او با فیگار در میان بگذارید.