همنواز

نقد فیلم ماشین مرا بران (Drive My Car 2021) ؛ بررسی ساختاری، روایی و تکنیکی

با نقد فیلم ماشین مرا بران به سراغ یکی از بهترین فیلم‌های درام سال 2021 می‌رویم. با نقد فیلم Drive My Car 2021 در فیگار همراه ما باشید.

اگر به دنبال جستاری پست‌مدرن میان مفاهیمی مانند عشق، خیانت، هنر و کاتارسیس هستید دیدن فیلم Drive My Car را به شما پیشنهاد می‌کنم.

فیلمی که بر اساس داستان کوتاهی با همین نام از هاروکی موراکامی (از مجموعه داستانِ مردان بدون زنان) ساخته شده. البته اگر هر دو اثر را دیده و خوانده باشید متوجه خواهید شد فیلم تفاوت‌های زیادی با داستان دارد. ادامه متن حاوی اسپویلر است.

فیلم خودروی مرا بران شروعی اروتیک دارد. همآغوشی در آن برجسته و بی‌تردید نشان داده می‌شود و مخاطب خود را آماده دیدن فیلمی Love طور می‌کند (نقد فیلم Love ؛ عشق گاسپارنوئه را با چشمان کاملا بسته ببینید). با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

نقد فیلم ماشین مرا بران

سفری برای گذار از خود و رسیدن به خود

فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار نقد فیلم ماشین مرا بران خواهید خواند به شرح زیر است:

نقد فیلم Drive My Car 2021
نقد فیلم Drive My Car 2021

در تحلیل فیلم ماشین من را بران معاشقه‌های بیست دقیقه ابتدایی فیلم دقیق و حساب شده است. برای بازاریابی و دیده شدن فیلم نیست. معاشقه در این فیلم کارکرد دارد و کارِ آن را در دو ساعت و چهل دیقه باقی فیلم می‌بینیم.

استفاده بجا از تکنیک‌های ساده کارگردانی و داستانی روان و شجاع فیلم ماشین مرا بران را از دیگر فیلم‌های امروزی متمایز می‌کند. ریتم فیلم در جای‌جای آن می‌افتد اما دچار سکته نمی‌شود چون تمپو یا همان حس و هیجان درونی همیشه حفظ می‌شود. در مورد این مسائل و دیگر نکات فیلم در ادامه نوشتار نقد فیلم ماشین مرا بران به تفصیل صحبت خواهم کرد.

نقد ساختاری / روایی

Tôko Miura
Tôko Miura بهترین بازیگر فیلم

شاید همه چیز در مورد دختری باشد که دزدکی وارد خانه پسری (یاماگا) می‌شود که عاشقش است و هر بار چیزی از خود برای پسر جا می‌گذارد و روی تخت پسر عریان می‌شود تا خودارضایی کند تا اینکه روزی متوجه می‌شود کسی در حال وارد شدن به خانه است.

شاید یوسوکه کافوکوی کارگردان سفرش را برای دانستن آخر داستانی آغاز کرده بود که ابتدایش خودش بود. شاید خودروی عزیزتر از جانش را برای این به میساکی واتاری سپرد تا از خود و دنیای پشت سرش گذار کند و دوبار خود و دنیایش را بیابد.

شاید قرار بود آدمهای فیلمِ خودروی مرا بران با مرگ زنی خیانت‌کار و دوست‌داشتنی و نویسنده‌ای قابل (اوتو کافوکو) به کاتارسیس برسند و تزکیه شوند.

کاتارسیس

فیلم خودروی مرا بران, داستان فیلم ماشین مرا بران
فیلم خودروی مرا بران, داستان فیلم ماشین مرا بران

بررسی ماشینم را بران را با تبیین یک مفهوم ادامه می‌دهم. کاتارسیس یک واژه یونانی به معنای تطهیر، تزکیه و تخلیص است که بعدها به یک واژه علمی برای محققان تبدیل شده‌است. این واژه از کلمه یونانی کاتارین به معنی “پاک کردن” گرفته شده و در ادامه تطورش از حوزه مذهب، پزشکی و دیگر سنت‌های عالمانه یونانی به مباحث معاصر راه یافته‌است.

فرهنگستان زبان و ادب فارسی “روان‌پالایی” را به ازای آن تصویب کرده‌است. تعاریف ارسطویی، نیچه‌ای، هایدیگری، برشتی و… ازین مفهوم موجود است. با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

بیشتر بخوانید:

نیچه کاتارسیس را استغراق ناگزیر در درون هر شادی و رنجی که حیات به ما عرضه می کند و بصیرت همراه با آرامشی که نتیجۀ چنین تسلیم نفسی است می‌داند. میلتن این مفهوم را پالایش تراژیکی مبتنی بر اصل معالجۀ به مثل تعبیر می‌کند.

کاتارسیس در فیلم خودروی مرا بران

تحلیل فیلم ماشین من را بران, بررسی ماشینم را بران
تحلیل فیلم ماشین من را بران, بررسی ماشینم را بران

تمام این‌ها را گفتم تا به کارکرد آن‌ در فیلم برسم. در ابتدای امر باید اشاره کرد ترفندِ گنجاندن یک تئاتر در فیلم به خوبی گرفته است که در ادامه به آن خواهم پرداخت. اما در باب کاتارسیس باید به جمله‌ای از کافوکو (شخصیت اصلی فیلم) اشاره کنم که گفت: “متن‌های چخوف خود واقعی انسان را بیرون می‌کشد و نشان می‌دهد.” با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

بیشتر بخوانید:

بازیگران نمایشِ “دایی وانیا”ی چخوف (و بعضا آدمهای کناری مانند میساکیِ راننده) به مثابه مخاطب نمایش به کاتارسیس می‌رسند و نسبت خود را با مفاهیمی که در بخش قبل عرض کردم، تعریف می‌کنند.

همان‌طور که تاکاتسوکی (بازیگر جوانی که با اوتو همخوابگی داشت) در اواخر فیلم به کرده و نکرده‌اش اعتراف می‌کند و به آرامش درونی می‌رسد.

همان‌طور که میساکیِ راننده در نزد یوسوکه اعتراف به قتل مادرش می‌کند و همان‌طور که خود یوسوکه در انتهای سفر درونی و بیرونی‌اش نسبت خود را با کاتارسیس تعریف می‌کند. با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

دایی وانیا

ماشینم را بران ژاپن, چخوف ماشینم را بران, نقد Drive My Car
ماشینم را بران ژاپن, چخوف ماشینم را بران, نقد Drive My Car

دایی وانیا نمایشنامه‌ای نوشته آنتوان چخوف است که نخستین بار در سال ۱۸۹۹ میلادی منتشر شد. این نمایشنامه یکی از آثار برجسته معاصر است که در آن ماجراهای اقتصادی و عاشقانه بسیاری در یک خانواده روسی رخ می‌دهد.

این مسائل هریک از اعضای این خانواده را دچار تحولی می‌کند. در نمایشنامه‌های چخوف زندگی واقعی که در همدردی و تساهل و کار مفید و شخصیت جدی جلوه‌گر است در مقابل زندگی توخالی که با خشونت و خودفریبی و ملال و ابتذال همراه است قرار می‌گیرد.

این همان چیزی است که در دیالوگ پایانی نمایش دایی وانیایی که در فیلم می‌بینیم متبلور می‌شود. دیالوگی که آن دختر لال (با آن میزانسن جذاب) آن را بیان می‌کند. چخوف ماشینم را بران را روان‌کاری کرده است. با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

کارکرد خیانت و عشق

نقد فیلم Drive My Car 2021, فیلم خودروی مرا بران
نقد فیلم Drive My Car 2021, فیلم خودروی مرا بران

مسئله خیانت مفهومی پیچیده و عمیق است که پرداخت به آن درین نوشتار ممکن نیست. اما خیانت در داستان فیلم ماشین مرا بران کارکردی دراماتیک و راهبردی دارد.

کارکرد دراماتیکش را در ری‌اکشن یوسوکه به خیانت زنش می‌بینیم، همچنین در رفتار بازیگر جوان. راهبردش اما در این خلاصه نمی‌شود و کنج‌کاوی شوهرش و پازلی که گویی همیشه در رابطه با همسرش ناقص بوده را با شنیدن انتهای قصه‌ی همسرش کامل می‌شود.

قصه‌ای که همسرش طبق عادت به هنگام عشق‌بازی برای او و دیگر مردان تعریف می‌کرده. بازیگر جوان به یوسوکه می‌گوید “آن دختری که دزدکی وارد خانه معشوقِ خود می‌شده با دزدی مواجه می‌شود که قصد دارد به او تجاوز کند. با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

بیشتر بخوانید:

او با مداد به طرز وحشیانه‌ای آن دزد را می‌کشد و فرار می‌کند. بعدا متوجه می‌شود یاماگا (معشوقش) رفتار عادی‌ای دارد و انگار نه انگار جسدی در خانه خود یافته باشد و دخترک شک می‌کند که نکند توهم زده است.

در ادامه نیز به جلوی دوربین مخفی خانه پسرر رفته و به شکل واضحی بیان می‌کند که من او را کشتم.” اینجا انتهای داستان نیست اما بازیگر جوان تا اینجای این داستان را می‌داند چون اوتو در همین حد تعریف کرده و شاید بقیه داستان نزد مردی دیگر باشد.

یوسوکه بیان می‌کند که مشکلی با خیانت همسرش نداشته و حتی برای اینکه رابطه از تعادل خارج نشود به روی همسر خود هم نمی‌آورده که…

در نگاه سنتی این مسئله چیزی بجز بی‌غیرتی نیست. اما در منظر پست‌مدرن و از دیدگاهِ تغییر مفهومِ پدیده‌ها در ساحت پسامدرن این مسئله عادی به نظر می‌رسد. مخصوصا اگر یک طرف ماجرا کارگردانی روشن‌فکر باشد و در طرف دیگری نویسنده‌ای با متدی نامتعارف برای نوشتن. با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

ماشین مرا بران

داستان فیلم ماشین مرا بران, تحلیل فیلم ماشین من را بران
داستان فیلم ماشین مرا بران, تحلیل فیلم ماشین من را بران

ماشینی قرمز و نوستالوژیک در لانگ‌شات‌های تکنیکی این فیلم باعث ایجاد موقعیت‌هایی دراماتیک در ذهن مخاطب می‌شود و این موقعیت‌ها رفته رفته و با اضافه شدن میساکی به عنوان راننده رنگ و بوی زیبایی‌شناسانه‌تری به خود گرفته است.

دلیل تمجید من از لانگ‌شات‌های متعدد و به جای فیلم ایجاد مختصات در ذهن مخاطب و آدرس دادن کارگردان است. چیزی که در اکثر فیلمها سرسری به آن نگاه می‍شود.

اگر فیلم را دیده‌اید دوباره به لانگ‌شات‌ها توجه کنید و از خطوط و انحنای حساب شده جاده‌ و اتوبان و ساختمان‌ها و تمایز ماشین قرمز رنگ با کل پلان لذت ببرید. با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

بیشتر بخوانید:

نکته بعدی در خصوص ماشین اتفاقی است که درون آن در حال رخ دادن است. صمیمیت پیشرونده و کُندِ میان یوسوکه و میساکی (راننده) که در آن پلانِ شاهکارِ “سیگار بیرون سان‌روف گرفتن” به اوج خود می‌رسد.

ماشین کارگردان قصه ما را زنی کم‌حرف و تودار میراند و مرد با صدای همسرش که از نوار کاست پخش می‌شود حرف می‌زند. همسری که 2 سال پیش مرده و مرد هنوز درگیرِ اوست.

همین دو جمله اخیرِ من دلیلِ مناسبی برای تماشای فیلمی سه ساعته‌ است که مولف برای تک تک لحظاتش برنامه دارد. از لحظات پیش و حین و پس از معاشقه بگیرید (مقصودم پلان‌بندی‌های دقیق و زیبایی‌شاناسانه‌اش است) تا زمان‌بندیِ میزانسنِ ریختن قطره چشم به هنگام مرور دیالوگ با صدای همسرش که از نوار پخش می‌شود. با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

مرگ اوتو

بررسی ماشینم را بران, ماشینم را بران ژاپن
بررسی ماشینم را بران, ماشینم را بران ژاپن

پیشتر با تیریکِ گنجاندن یک نمایش تئاتر در فیلم با فروشنده اصغر فرهادی آشنا شده بودیم. حال و جالب این‌که امسال قهرمانِ فرهادی رقیبِ همین فیلمی است که مشغول نقد آن هستم (نقد فیلم قهرمان اصغر فرهادی).

نمایش دایی وانیا به نوعی مکمل قصه‌ای است که اوتو آن را تعریف کرده است: “در آن نمایشنامه با دختری به نام “یلنا” طرف هستیم که عاشق مردی خودخواه (سربریاکوف) شده است.

در داستانِ اوتو اما، با نوعِ پست‌مدرنِ (تغییر معنای پدیده‌ها و دچار شدن آنها به اصل عدم قطعیتِ هایزنبرگ) این عشق طرف هستیم. دختری جوان که عاشق پسری بی‌تفاوت شده و دختر پا را فراتر از حدود خود می‌گذارد تا جایی که دچار شک و توهم می‌شود.”

مرگ اوتو زندگی روتینِ یوسوکه را از حالت متعادل و روتین خارج می‌کند. او برای زندگی شخصی‌اش دچار داستانِ اوتو می‌شود و برای زندگی کاریش دچار نمایشِ “آنتون چخوف”. با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

پایان‌بندی

بررسی ماشینم را بران, ماشینم را بران ژاپن
یکی از پلان‌های محشر فیلم

راننده یوسوکه به خوبی شخصیت پردازی شده است. او نمونه بارزی برای انتخاب طبیعی داروین است. رانندگی را، زندگی را و تشخیص راست یا دروغ بودن حرف دیگران را بر اساس انتخاب طبیعی داروین یاد گرفته، چون اگر یاد نمی‌گرفت میمُرد و نظام بقا بر اساس جبر او را اینگونه شکل داده.

سفری که در آخر فیلم می‌بینیم سفری به سوی گورِ مادرِ میساکی نیست. این سفرِ دو نفر به سوی خودشان است. به سوی زندگی و فارغ شدن از بارهایی که همیشه به دوش می‌کشیدند.

بازی‌های این فیلم از نظر بنده کم‌نقص و بعضا بی‌نقص ارائه شده. برای آن در نقد اشاره مستقیمی به تکنیک بازیگری در فیلم نداشتم. بازی‌ها بی‌تکلف، بی‌ادعا و به اندازه است. حس منتقل می‌شود و تکنیک به چشم نمی‌آید و توی ذوق نمی‌زند. با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

نقد فیلم ماشین مرا بران

تحلیل فیلم ماشین من را بران, بررسی ماشینم را بران
تحلیل فیلم ماشین من را بران, بررسی ماشینم را بران

همچنین با توجه به اشاره ضمنی فیلم به واقعه ممنوعه‌ی بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسط آمریکا (همانطور که می‌دانید بیش‌تر پنجاه سال است که سیستم رسانه‌ای امپریالیستی آمریکا کمترین اشاره را به این واقعه داشته و تمرکز رسانه و هالیوود همیشه و همیشه روی هولوکاست بوده)، امیدوارم بازارِ مکاره‌ی اسکار قدر چنین فیلمهایی را بداند.

در انتهای نقد Drive My Car امیدوارم به تریج قبای آمریکا و آکادمی اسکار برنخورد که گوشه‌ای اندک از گندکاری یک قرن اخیر آمریکا را در جهان درین فیلم نشان داده‌اند و این آکادمی بدور از سیاست‌های رایجش (انتخاب‌های سیاسی) انتخاب‌های قابل قبول و هنری داشته باشد و زحمت چنین کارگردانانی را ارج بنهد. با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

اطلاعات فیلم

بررسی ماشینم را بران, ماشینم را بران ژاپن, چخوف ماشینم را بران, نقد Drive My Car
بررسی ماشینم را بران, ماشینم را بران ژاپن, چخوف ماشینم را بران, نقد Drive My Car

ماشین من را بران فیلمی درام و ژاپنی محصول ۲۰۲۱ به نویسندگی و کارگردانی مشترک ریوسکه هاماگوچی است. فیلم بر اساس داستان کوتاهی به همین نام اثر هاروکی موراکامی از مجموعه داستان های کوتاه او در سال 2014، مردان بدون زنان، ساخته شده است.

این فیلم یوسوکه کافوکو (با بازی هیدتوشی نیشیجیما) را دنبال می‌کند که او نمایشی از عمو وانیا را کارگردانی می‌کند و با مرگ همسرش دست و پنجه نرم می‌کند.

این فیلم برای رقابت برای نخل طلای جشنواره فیلم کن 2021 انتخاب شد که در آن سه جایزه از جمله بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد و سپس به عنوان نامزد بهترین فیلم بلند بین‌المللی در نود و چهارمین دوره جوایز اسکار انتخاب شد. ماشینم را بران ژاپن را در اسکار تمثیل می‌کند. با نقد فیلم ماشین مرا بران همراه فیگار باشید.

بازیگران

فیلم خودروی مرا بران, داستان فیلم ماشین مرا بران, تحلیل فیلم ماشین من را بران
فیلم خودروی مرا بران, داستان فیلم ماشین مرا بران, تحلیل فیلم ماشین من را بران
  • هیدتوشی نیشیجیما در نقش یوسوکه کافوکو
  • توکو میورا در نقش میساکی واتاری
  • ماساکی اوکادا در نقش کوجی تاکاتسوکی
  • ریکا کیریشیما در نقش اتو کافوکو، همسر کافوکو
  • پارک یو ریم در نقش لی یو نا
  • ساتوکو آبه در نقش یوهارا
  • جین دای یون در نقش گونگ یون سو
  • سونیا یوان در نقش جانیس چانگ

بیشتر بخوانید:

از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد فیلم ماشین مرا بران سپاس‌گزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار آگاه کنید. شما می‌توانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقاله‌ها، نقد‌ها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.


18 thoughts on “نقد فیلم ماشین مرا بران (Drive My Car 2021) ؛ بررسی ساختاری، روایی و تکنیکی

    1. سلام و با احترام. منظورتونو از تبلیغ نقد فیلمنامه متوجه نشدم. اگه منظورتون کلمات کلیدی فرعی و اصلیه که باید بگم این متن طبق اصول سئو نوشته شده و ما که نه توی همه سایتها این مسئله کم و بیش هست. تهش هم اگر منظورتون سکانس آخره، چیزی برای نقد نداشت از نظر من. به غایت واضح بود که راننده چرا با ماشین مرد میره فروشگاه و… «و تیتراژ فیلم میگی» یعنی چی؟ بنظرم روی نگارش فارسی کمی تمرین کنید. در مورد سوال آخرتون هم جواب خاصی ندارم. کل این نوشتار نقده. درکتون از نقد رو اگه میگفتین شاید میتونستم نشونتون بدم پس کو نقد. اما خب همین پاراگراف فک کنم برای جواب کافی باشه:
      «سفری که در آخر فیلم می‌بینیم سفری به سوی گورِ مادرِ میساکی نیست. این سفرِ دو نفر به سوی خودشان است. به سوی زندگی و فارغ شدن از بارهایی که همیشه به دوش می‌کشیدند.»
      ممنون بابت نظرتون ?

  1. چقدر فارسی نوشتن برای نگارنده دشوار بوده. حاوی اسپویلر؟! “لو رفتن” برای برخی ایرانی ها اینقدر غریبه؟!!!

    برابری که فرهنگستان برای واژه “کارتاسیس” گذاشته و تو خود متن بهش اشاره کرده در ادامه استفاده نشده!

    تیریک ؟!!!

    واقعا حواسم از نقد اصلی پرت شد این قدر واژه های بی ربط دیدم. باعث تاسفه :/

    1. احساس میکنم شما از قوم بنی‌اسرائیل باشید، اما این گاوه هم زرده هم رام، نه جوونه نه پیر. زمینی رو هم شخم نزده و…
      عزیز اینا واژه‌هایی هستن که وارد زبون فارسی شدن . احیانا شما به کراوات میگید دراز آویز زینتی؟ یا به کامپیوتر میگید رایانه؟ به تلوزیون چی میگید؟ شما خودتون توی صحبت‌هاتون از واژه‌هایی مث غریب، حواس، تاسف و… استفاده کردید. اینا فارسین؟
      به آقای حداد عادل سلام مخصوص منو برسونید ؛ )

  2. آقای امیر عباسی.
    باسلام .
    حدودأ یکماه پیش یکی دوبار هرچی تلاش کردم لینکی از فیلم ماشین مرا بران و پیدا کنم،موفق نشدم و نهایتأ قید دیدنش را زدم.تا اینکه دیشب بطور اتفاقی مثل آب نطلبیده مرادم شد و یه نسخه با کیفیتش را با ١۶ دقیقه سانسور پیدا کردم و به مدت ٢ساعت و ۴۴ دقیقه موج آرام و خروشان دریا شدم و کِشتی بی لنگر.
    تیتراژ پایانی فیلم که آغاز شد،ذهنم درگیر سیمای سرد و نگاه پُر سوال میساکی واتاری بود،داشتم به بمباران اتمی هیروشیما فکر می کردم،داشتم به رابطه استثنایی یوسوکه کافوکو با همسرش‌ فکر می کردم،داشتم فکر می کردم که استثناء را نباید قاعده کلی فرض کنیم،داشتم به گوش شنوا و زبان اشاره ی لی یو نا و عشق و اراده یون سو،به درد و رنج میساکی و مادرِش،به رابطه اتو کافوکو با کوجی تاکاتسوکی،به آرامش اکتسابی و تحمل و پذیرش ناگریز یوسوکه کافوکو فکر می کردم،داشتم به سمفونی بی نظیر ریوسکه هاماگوچی،به حس و منطق ارضاء شده لطیف فکر می کردم.
    امروز نقد شما را خواندم.خوشحالم که با کمی اغماض می توانم بگویم که نقد نسبتأ جامعی نوشتید؛می گویم نسبتأ،چرا که به آرامش عینی و طوفان ذهنی و افت و خیز شوک های پیایی که در سراسر فیلم جاری ست،به سرگشتگی کوجی تاکاتسوکی،به سکانس طلایی دعوت یون سو از یوسوکه کافوکو،به قدرت و هوشمندی ریوسکه هاماگوچی هیچ اشاره ای نکردید‌ و بجای آن اظهار امیدواری کردید که کاملا حسی است و معقول و مقبول نیست،چرا که:«هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد»
    .سخنم را با یک سوال و پیشنهاد به پایان می رسانم
    آیا تکرار بی وقفه این جمله کلیشه ای«با نقد فیلم … همراه فیگار باشید.»ذهن مخاطب را دچار پراکندگی نمی کند،اگر میکند پس چه ضرورتی بر تکرار آن است؟!
    پیشنهاد می کنم درصورت امکان؛در ابتدا کلیت نقدتان را در یک قاب شسته روفته چشم نواز منتشر کنید، سپس در انتها متن،هر توصیه ای که دارید اضافه نمائید.
    تا نظر شما چه باشد آقای عباسی.
    با سپاس فراوان.لطیف حسین زاده.

    1. آقا ارادت. ممنون بابت نظر تکنیکالتون که میشه اسمشو نقد هم گذاشت. خیلی جدی و موشکافانه بود. لذت بردم و استفاده کردم و خوشالم خواننده‌هایی مث شما داریم. درست میفرمایید من به اون نکات اشاره‌ای نکردم و ننوشتم حق با شماست. توی نقدای بعدیم سعی میکنم دقت بیشتری بکنم اما به منم حق بدید چون روزی یکی دوتا فیلم میبینم و نقد مینویسم و این یکم تمرکز رو کم میکنه و جدای اون، نمیشه توی هر فیلم به تمام نکات پرداخت چون مطلب طولانی میشه و کشش نداره اما در کل حق با شماست و همونطور که عرض کردم ازین به بعد دقت بیشتری خواهم کرد. در مورد جملهٔ «با نقد فیلم فلان…» باید بگم که این کلمه کلیدی اصلی این مطلبه و طبق سئو باید تکرار بشه حدودا ۱۵ الی ۲۰ بار. من قبلا این کارو توی متن میکردم و حق دارید این زننده بود. الان با توصیه سردبیر محترم سایت سعی میکنم زیر عکس‌ها بنویسمش تا مخاطب کمتر اذیت بشه.
      فیلم آخر همین کارگردانو من نقد کردم. اونو اگه بخونید دیگه این اتفاق نیوفتاده توش. مقصودم فیلمِ Wheel of Fortune and Fantasy هستش.
      بازم ممنون از نظر (نقد) زیبا و تکنیکیتون ?

  3. بسیار نقد خوب و جامعی درباره کلیت فیلم وتفکرات فلسفی فیلم بود. مفاهیم با حوصله توضیح داه شده بود و خیلی روشنگر بود. فقط تنها نکته منفی اراِِئیه تفکرات سیاسی نویسنده درباره کلیت اسکار و اوازه هایی چون امپریالیسم . … که ربطی به این مقاله نداشت. در کل از این نوشتار پرمغز سپاسگزارم .

    1. ممنون بابت نظر لطفتون.
      اما باید عرض کنم ازونجایی که این فیلم کاندید اسکاره فلذا در مورد اسکار صحبت کردن، در نوشتار نقدش موردی نداره به نظرم. همچنین ازونجایی که اسکار ازبرای آمریکاس و در سالهای اخیر سیاسی شده (بخاطر بیارید اهدا جایزه توسط میشل اوباما، همسر رئیس جمهور وقت آمریکا رو… البته این فقط جِلدِ قضیه‌س)، صحبت در مورد سیاست هم در نوشتار نقد موردی نداره.
      همه اینها به کنار، انسان موجودی سیاسیه و هرکسی دیدگاه سیاسی داره و یا باید داشته باشه، پس صحبت در مورد سیاست در نوشتار نقد یه اثر هنری زیاد هم بی‌ربط نخواهد بود.
      بازم مرسی از اینکه مطالعه کردید متن منو?

  4. با سلام
    نقد خوبی بود و مرا به درک فیلم نزدیک تر کرد.
    نکته ای که به نظرم رسید این بود که داستان فیلم بر مبنای برخورد به مسیله مرگ بود. زن و شوهری که فرزند خردسالی را از دست دادند و رابطه آنها درگیر آن بود تا مرگ زن، مرگ مادر راننده بر این زن جوان، که داستان چخوف به خودش آورد و با بر سر مزار مادر به همراهی کارگردان، خودش را بخشید و معنی زندگی را درک کرد. و در همان حال معنی زندگی را به کارگردان فهماند.
    مرگ در داستانهای نویسنده جایگاه برجسته دارد. مرگ بعنوان بخشی از زندگی، که در صورت عدم درک و مواجهه درست ، معنی واقعی زندگی و ارزسهای آنرا از دست میدهیم.

  5. سلام و ممنون از مطالبی که درباره فیلم نوشتید. منتها دوست داشتم نکته‌ای را برای بهبود نقد سینمایی تان ذکر کنم؛ در رابطه با ساختار درست است که می‌خواهید جنبه زیبایی بصری نقد یا گیرایی قلمتان حفظ شود، اما مهمترین نکته برای مخاطب این است که با خواندن نقد چه چیزی عایدش می‌شود. نقد شما سردرگم است، ساختار مناسبی ندارد، هدف خاصی ندارد، نمی‌فهمیم از کجا آغاز می‌شود، چه چیز را بسط می‌دهد و در نهایت به چه چیزی می‌رسد.

    قلمتان سبز

  6. نقد بسیار جالبی بود با بیان مفاهیمی که مردم عادی شاید هیچ وقت انها را مطالعه نکنن چون کتابهای بزرگان روانشناختی دنیا رو معمولا علاقه مندان خاص اونها میخونن، بسیار از این نقد و پاسخ شما به نقد دیگران یاد گرفتم و لذت بردم چرا که در فرهنگ پر از تصمیمات عجولانه و عدم درک روح پیچیده ی انسان جای این مفاهیم بسیار خالیست

  7. .کارگردان و نویسنده و بازیگران این همه مدعی رو این فیلم نیستن که شمای مثال منتقد همش تبلیغ مانتو میکنی وقتی خواننده وارد این سایت شده پس داره متن رو میخونه ولی شما انگار که چه اثر هنری آفریدی که هی تبلیغ خوندنشو میکنی اصلا انسجام نداره متنت.و از این شاخه به اون شاخه رفتی و خوانندتو عصبانی میکنی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *