شهر اشباح، انیمهای که دنیایی خیالی اما پر از رمز و راز را به تصویر کشیده است. بیایید همراه «چیهیرو» از حقایق پنهان انیمیشن spirited away پرده برداریم.
در این مقاله قصد داریم با دختر بچهای به نام چیهیرو همسفر شویم، کودکی که در انیمهی شهر اشباح میازاکی نماد نسل جوان ژاپن میباشد. نسلی که بر خلاف پدران و مادران خویش که در خواب خرگوشی فرو رفتهاند و خود را در زنجیرهای فرهنگزدگی و سلطهی غرب اسیر کردهاند، در تلاش برای بیداری و یافتن کاستیهای معنوی زندگی خویشاند.
حقایق پنهان انیمیشن spirited away
با «چیهیرو» همسفر شویم
در این قسمت فهرست عناوین مقالهی حقایق پنهان انیمیشن spirited away را در یک نگاه میتوانید مشاهده کنید:
- یک داستان خیالی یا تلنگری به انسان مدرن
- خوکهای گرسنه
- حمام یوبابا
- اژدهای ژاپن
- دستان زحمتکش کاماجی
- از دست دادن هویت، برده داری مدرن
- بیچهره
- سنتهای فراموش شده
- باز هم همان دغدغهی همیشگی
- سرانجام رهایی
فارغ از تاریخ و جغرافیای داستان، هر ملتی بزرگترین دارایی خود را در فرهنگ و سنت های پیشینیان خود می یابد. فرهنگی که حاصل سالها اندیشه و خردورزی نیاکان آن مردمان میباشد و در درون خود حکمتهای ناب و اصیل را به همراه دارد. حکمتهایی که در صورت فهمیده شدن از طرف جامعهی مزبور، ارزشهای آنها پدیدار میگردد و این گونه است که هر ملتی که از اصل خویش آگاهی یابد به فرهنگ خود بیش از هر چیز دیگری میبالد.
یک داستان خیالی یا تلنگری به انسان مدرن
از ابتدا که با چیهیرو همراه میشویم، تفاوتهای بسیاری را مشاهده میکنیم. تضادهایی که شخصیتهای داستان را میسازد. مادر و پدری که غرق در روزمرگی شده و کودکی که در دنیای آنها بیگانه است.
چیهیرو با سفر از شهر و تغییر مدرسه اش بیش از همیشه احساس غربت میکند، غربتی که در کنار پدر و مادرش که نزدیکترین اشخاص زندگی او هستند دو چندان میشود و این نشانه ی تغییر در نیازهای نسل جوان با نسل قبل از خود است.
کارگردان و نویسنده در این داستان به زیرکی انسان مدرن را مورد نقد قرار داده و سعی داشته تا با تلنگرهایی هنرمندانه جامعه خویش را بیدار کند و راه حلهای خود را برای درمان روح جامعهی خویش ارائه دهد.
خوکهای گرسنه
شاید اولین شوک ماجرا آنجا باشد که پدر و مادر چیهیرو برای خرید غذا به بازارچهی متروکی که در نزدیکی شهر قرار دارد میروند، چیهیرو که از ابتدای ورود به شهر احساس خوبی ندارد بارها به آنها هشدار میدهد اما پدر و مادر چیهیرو هشدارهای او را نادیده میگیرند.
اگر اندکی دقیقتر به داستان نگاه کنیم متوجه میشویم که از همان ابتدا کارگردان قصد دارد دامی را که جامعهی هدفش بدان گرفتار شده برایمان آشکار سازد. پدر و مادری که علی رغم عدم تمایل کودکشان، برای پیشرفت شغلی و فرصت های اقتصادی بهتر سفر میکنند و در میانه ی مسیر با وجود هشدار های چیهیرو از مسیر اصلی منحرف شده و راهی میانبر را امتحان میکنند، اکنون به واسطه خوردن غذای یکی از مغازههای همان شهر عجیب و غریب به خوک هایی فربه تبدیل گشتهاند و هنوز بیتوجه به آنچه که پیش آمده، با ولع مشغول خوردن هستند.
حمام یوبابا
بعد از اینکه پدر و مادر چیهیرو به خوک تبدیل میشوند چیهیرو برای نجات آنها و باطل کردن طلسمشان به سوی حمام یوبابا حرکت میکند. یوبابا زنی است با جسهای عجیب که بر فراز شهر پرواز میکند و همه چیز را تحت نظر دارد. یوبابا صاحب حمام است و کارگرانی که در آنجا کار میکنند را کنترل میکند.
به معماری حمام که توجه کنیم میبینیم که در همه جای آن آثاری از فرهنگ ژاپن به چشم میخورد، جز اتاقی که در بالاترین طبقهی آن برای یوبابا ساخته شده است. این اتاق نشانه هایی از فرهنگ غربی را به وضوح ارائه میدهد و نمادی از نفوذ استعمار غرب در ژاپن میباشد.
ژاپنی که پس از چندی انزوا برای مدرنیته کردن خود درهایش را به روی جهان گشوده و خوب و بد فرهنگ غرب را با آغوش باز پذیرفته است، اکنون خود را تحت سلطهی غرب مییابد. قرار گرفتن خانهی یوبابا در بالاترین طبقه ی حمام و پرواز یوبابا بر فراز شهر نشانه ی واضحی از همین سلطه است.
یوبابا که جز پول و فرزندش به هیچ چیز دیگری نمی اندیشد به سختی از کارکنان حمام کار میکشد. چیهیرو به ناچار نزد یوبابا رفته تا بتواند کاری درحمام بیابد و در دنیای اشباح راهی برای نجات پدر و مادرش از طلسم یوبابا پیدا کند.
اژدهای ژاپن
هاکو، پسری است که گاهی در قامت اژدها درمیآید، در بخشی از داستان پرنده هایی کاغذی به او حمله ور میشوند و او را زخمی میکنند. اژدها نماد کشور ژاپن است و پرنده های کاغذی نماد هواپیماهای جنگی.
میازاکی اینگونه به زیبایی صدماتی را که ژاپن از جنگ متحمل گشته به تصویر کشیده است. چیهیرو از هاکو مراقبت میکند تا این اژدهای زخمی جان تازهای بگیرد و مانند گذشته به آسمان خیزد. اینگونه میازاکی وعدهی بازآفرینی فرهنگ و سنتهای ژاپن را به مخاطب میدهد.
دستان زحمتکش کاماجی
کاماجی شخصیتی که با چندین دست و ظاهری عجیب، مشغول کار در حمام است تا برای یوبابا پول بیآفریند. او نماد مردم کارگری است که در بدنهی ژاپن چرخ صنعت حکومت را میچرخانند. مردمی که در حمام کار میکنند با ترس از یوبابا اطاعت میکنند و گاهی مخفیانه به طلاهای او دستبرد میزنند.
کاماجی که با تواضع مشغول خدمت به یوبابا است، بی آنکه به منفعت خود فکر کند سخت در حال تلاش است و در این میان به چیهیرو هم کمک میکند تا در شهر ارواح برای خود شغل و محلی برای زندگی پیدا کند.
از دست دادن هویت، بردهداری مدرن
زمانی که چیهیرو نزد یوبابا میرود، یوبابا ابتدا او را از خود میراند و در نهایت با اصرار چیهیرو میپذیرد تا در حمام مشغول به کار شود. یوبابا نه تنها اسم چیهیرو را از او میگیرد بلکه نام سن را بر او میگذارد، نامی که در زبان ژاپنی به معنای هزار میباشد.
هزار میزان دستمزدی بود که به کارگران جنسی در حمام میدادند. در اینجا میازاکی به بیرحمانهترین شکل بردهداری اشاره میکند و نشان میدهد که برای تحت سلطه قرار دادن آدمها ابتدا هویتشان را باید گرفت. در اینجا نام نمادی از هویت، فرهنگ و اصالت چیهیرو میباشد. در جایی دیگر نیز هاکو با به خاطر آوردن نامش از طلسم یوبابا رها میشود و میازاکی اینگونه به مخاطب ارزش هویت و فرهنگ ملی را نشان میدهد.
بیچهره
در همان ابتدای داستان با سایهای مواجه میشویم که چهرهی مشخصی ندارد، کم کم که به ابعاد دیگر او که دقیق میشویم اثری از معصومیت را در او مییابیم. بیچهره اولین موجودی است که هنگام عبور چیهیرو از روی پل به انسان بودن او پیمیبرد.
او که به طرز معصومانهای رفتار اطرافیان خود را تقلید میکند، با تقدیم طلا به کارگران حمام سعی در جلب توجه و حمایت آنها دارد. بیچهره میتواند نماد نسل آیندهی ژاپن باشد که هنوز هویت خود را نیافته و در این درهم تنیدگی فرهنگی در جستجوی انسانهایی است که راه را به او نشان دهند.
از همین رو هنگامی که چیهیرو سوار بر قطار به آن سوی رودخانه حرکت میکند تنها کسی که همراه او میرود بیچهره است که گویی میخواهد او هم در این سفر همراه چیهیرو باشد تا شاید اصل و هویت و راه خویش را بیابد.
سنتهای فراموششده
سه صورتکی که در خانهی یوبابا قرار دارند، نمادی از باورهای قدیمی مردم ژاپن هستند. ژاپنیها معتقدند که هر انسان سه چهره دارد، چهرهای که جامعه از او میبیند، چهرهای که به خانواده نشان میدهد و چهرهی واقعی او هنگامی که در خلوت خودش است.
این انیمه سرشار از نمادگزاریهای عجیب و جالب است. مجسمههای سنگی ابتدای داستان که گویی روح خدایان را در درون خود دارند، حمامی که نماد جامعهی کاپیتالیست دورهی میجی است و . . . همه و همه در کنار هم قرار گرفتهاند تا جامعه ی مدرن و آنچه که به فراموشی سپرده شده است را به تصویر بکشند تا شاید با برگشتن به سنتها و حکمت و آیین پیشینیان خود از چنگال صاحبان قدرت رهایی یابند.
کودک یوبابا که به طرز عجیبی از او بزرگتر میباشد نمادی از نفس سرکش و زیادهخواه او است. در اینجا حرص و طمع در برابر قناعت و ساده زیستی قرار میگیرد و میازاکی زیاده خواهی سرمایهداران غربی را اینگونه به تصویر میکشد. در اصل او سعی داشته تا با یادآوری سنت های نیک، مردم را از آلودهشدن به صفات پلید محافظت کند.
باز هم همان دغدغهی همیشگی
دغدغهای که میازاکی تقریبا در همهی آثار خود آن را به تصویر کشیده است، حفظ طبیعت و جلوگیری از تخریب محیط زیست در این اثر هم دیده میشود. موجود بدبویی که به حمام یوبابا پناه میبرد در اصل همان رودخانهای است که انسان مدرن با آلوده ساختنش، آن را به تودهای از زباله تبدیل ساخته است و این تودهی بدبو به ناچار به حمام یوبابا هجوم میآورد و وقتی که از آن زبالهها رهایی یافت به شکل رودخانهای زلال به سمت دریاچه سرازیر میشود.
سرانجام رهایی
در انتهای داستان چیهیرو برای یافتن کلید طلسم یوبابا سوار بر قطاری به سوی دیگر رودخانه سفر میکند. سفری نمادین به سوی عالم معنا برای پیدا کردن پازل گمشدهی این مسئله. او در ابتدای این راه چراغی را راهنمای خود مییابد.
در آیین شینتو بر این باورند که آدمی اگر معنای هستی را جستجو کند، کائنات او را در این سفر هدایت میکنند و این همان اتفاقی بود که برای چیهیرو افتاد. او پس از بازگشت از این سفر هویت خویش را مییابد و با یافتن آن طلسم یوبابا باطل میشود.
این آخرین تلنگر میازاکی به ذهنهای خفتهای است که همانند مسافران قطاری که چیهیرو برای پیمودن رودخانه با آنان همسفر شد، در تلاش برای یافتن خود و رهایی از زندان خودساختهی خویش اند.
بیشتر بخوانید:
- نقد انیمه و انیمیشن
- اخبار سینما و تلویزیون
- مقالات سینمایی
- حقایق پنهان فیلم، سریال و انیمیشن
- جذاب ترین شخصیت های انیمه ای
- شخصیت های انیمه ای جاودانه
- بهترین شخصیت های زن در انیمه
- بهترین انیمه های ترسناک
از همراهی شما تا انتهای نوشتار حقایق پنهان انیمیشن spirited away سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.
خیلی جالب ودقیق بود. خداقوت
ممنون از حسن توجهتون …
یکی از بهترین نقد هایی بود که درباره این انیمه خوندم👏
تشکر از نقد خوبتون
راجع به خواهر دوقلوی یوبابا نگفتین
خیلی ممنونم از نقدتون. سپاس