همنواز

نقد و بررسی انیمیشن Lightyear ؛ به سوی بی‌نهایت و فراتر از آن

شخصیت محبوب و دوست‌داشتنی باز لایتیر از سری انیمیشن‌های داستان اسباب‌بازی این بار در قالب یک اثر مستقل بازگشته است. در ادامه با نقد و بررسی انیمیشن Lightyear با ما همراه باشید.

باز لایتیر شخصیت محبوبی است که در سری انیمیشن‌های داستان اسباب‌بازی او را به عنوان یکی از اسباب‌بازی‌های اندی می‌شناختیم. حال پیکسار در جدیدترین تولید خود به سراغ یک اسپین‌آف از این مجموعه موفق رفته و اثری مستقل را برای باز لایتیر ساخته است. (بهترین انیمیشن های پیکسار و دیزنی)

نقد و بررسی انیمیشن Lightyear

به سوی بی‌نهایت و فراتر از آن

نقد انیمیشن Lightyear
نقد و بررسی انیمیشن Lightyear, نقد انیمیشن Lightyear

حال قصد داریم با نگاهی مستقل از داستان اسباب‌بازی‌ها و تمام خاطرات خوشی که این مجموعه برای ما به جا گذاشته است به نقد انیمیشن Lightyear بپردازیم.

دقت داشته باشید که در ادامه قسمت‌هایی از داستان انیمیشن Lightyear لو می‌رود. با ما همراه باشید.

ارتباط با Toy Story

تحلیل انیمیشن Lightyear
نقد و بررسی انیمیشن Lightyear, تحلیل انیمیشن Lightyear

انیمیشن Lightyear با نوشته آغاز می‌شود. در همان ابتدا با نوشته‌هایی داستان باز لایتیر برای مخاطب شرح داده می‌شود. در سال 1995 پسری به اسم اندی یک اسباب‌بازی باز لایتیر را برای تولدش کادو می‌گیرد. این اسباب‌بازی در واقع از فیلم مورد علاقه او بوده است و آن فیلم مورد علاقه اندی همین انیمیشنی است که هم‌اکنون در حال تماشای آن هستید.

این تمام ارتباطی است که اسپین‌آف Lightyear با انیمیشن Toy Story دارد. همینقدر کوتاه و همینقدر هوشمندانه. حال می‌دانیم در واقع اندی لایتیر را ابتدا در این فیلم دیده است. فیلمی که تبدیل به فیلم مورد علاقه او شده و باز لایتیر نیز تبدیل به شخصیت محبوب او شده است. این موضوع حالا روشن می‌شود که چرا اندی در Toy Story آنقدر به اسباب‌بازی لایتیر خود علاقه دارد و از این کادو حسابی ذوق می‌کند. همانطور که گفته شد شیوه‌ای هوشمندانه و البته شیرین برای این ارتباط انتخاب شده است.

پس از پایان این توضیحات با سفینه‌ای مواجه می‌شویم که اکنون 4.2 میلیون سال نوری با زمین فاصله دارد. کاپیتان لایتیر به همراه فرمانده خود آلیشا هاسورن به سیاره‌ای کشف نشده قدم می‌گذارند. در همان اتبدا باز لایتیر از ناراضی بودن خود از کار کردن با تازه‌کارها یا همان کارآموزها و خلبان اتوماتیک سخن می‌گوید.

از همین لحظه شخصیت‌پردازی او آغاز شده و در ادامه کاراکتر او با مسائلی درگیر می‌شود که مجبورشود هر دو موردی که از آن‌ها عاصی است را تحمل کند. همچنین پایه‌های دوستی لایتیر و آلیشا نیز از همان دقایق ابتدایی ریخته می‌شود که رابطه این دو نفر در طول قصه بسیار خوب ساخته و پرداخته می‌شود.

لایتیر و آلیشا و کارآموزی که آن‌ها را همراهی می‌کند ناگهان مورد حمله حشرات غول‌پیکری قرار می‌گیرند. آن‌ها به سمت سفینه خود فرار می‌کنند اما لایتیر که اعتقادی به خلبان اتوماتیک ندارد به اخطارهای او توجه نکرده و همین مسئله باعث برخورد سفینه آن‌ها با یک صخره و از کار افتادن آن می‌شود.

حال باز لایتیر و آلیشا به همراه 1200 نفر خدمه دیگر شامل تعدادی دانشمند در این سیاره ناشناخته گیر افتاده‌اند و لایتیر خود را مقصر آن می‌داند. آن‌ها در همان سیاره ساکن می‌شوند و تلاش می‌کنند تا بتوانند از آن خارج شوند.

برای این اتفاق آن‌ها به نوعی سوخت خاص نیاز دارند که با رسیدن به سرعت نور به دست می‌آید. بنابراین لایتیر با سفینه خود تلاش می‌کند تا به سرعت نور برسد. مشکل از جایی آغاز می‌شود که هر بار که لایتیر به مدت 4 دقیقه از جو آن سیاره خارج می‌شود تا به سرعت نور برسد در آن سیاره حدود 4 سال زمان می‌گذرد.

خلق لحظات دراماتیک و شخصیت‌پردازی

نقد انیمیشن لایتیر
نقد و بررسی انیمیشن Lightyear, نقد انیمیشن لایتیر

Lightyear در خلق لحظات دراماتیک بسیار موفق است و چندین بار آن را به شیوه درستی انجام می‌دهد. در بین این نقاط دراماتیک آن‌هایی که به نحوی به دوستی لایتیر و آلیشا مربوط است، بهتر از بقیه هستند. این موضوع ناشی از همان ساخت خوب رابطه بین این دو شخصیت است.

آلیشا باور دارد که لایتیر می‌تواند موفق شود و لایتیر بارها و بارهاسعی می‌کند تا به سرعت نور برسد. حال تمامی دوستان و آشنایان او سال‌ها است که در آن سیاره زندگی می‌کنند. عده زیادی در همان جا صاحب فرزند شده و حتی مرده‌اند و هر کدام زندگی‌ای را برای خود تشکیل داده‌اند، بجز لایتیر که تمام این مدت در تلاش برای رسیدن به سرعت نور بوده است.

این پرده از فیلم بسیار خوب ساخته و کارگردانی شده است. نوع روایت و به تصویر کشیدن این قصه بسیار دراماتیک است و احساسات را برمی‌انگیزد. هر بار تصویری را از لایتیر می‌بینیم که در حال روشن کردن سفینه است و این صحنه کات می‌خورد به لحظه‌ای که او باز شکست خورده و حال دوست و فرمانده خود آلیشا را پیرتر از قبل می‌بیند.

این شیوه چند بار با ریتم خوب و درست تکرار می‌شود و کم‌کم به اوج می‌رسد. هر بار که لایتیر بازمی‌گردد آلیشا چهار سال پیرتر شده است. او ازدواج می‌کند، صاحب فرزند می‌شود، حتی صاحب نوه می‌شود و در نهایت در اولین نقطه عطف فیلمنامه و قصه او می‌میرد. اتفاقی که به نظر می‌رسد با نگاهی به فیلم Interstellar ساخته شده است.

رابطه لایتیر با آلیشا شاید از نظر زمانی در اثر کوتاه باشد اما بسیار عمیق و واقعی است. در فیلمنامه به خوبی هر دو شخصیت و رابطه آن‌ها ساخته شده است و با وجود کوتاه بودن حضور آن‌ها در کنار یکدیگر بسیار موفق و قابل لمس از آب در آمده است.

حال باز لایتیر هیچکس را ندارد نزدیک به شصت سال گذشته و اکثر کسانی که او می‌شناخته اکنون دیگر زنده نیستند. او فقط یک گربه رباتی به نام ساکس دارد. گربه‌ای که او هم کاملا به یک شخصیت در طول انیمیشن تبدیل می‌شود. لایتیر در نهایت موفق می‌شود به سرعت نور برسد اما وقتی به سیاره باز می‌گردد 22 سال در آن جا گذشته است و سیاره اکنون توسط ربات‌هایی کنترل می‌شود.

لایتیر با ایزی یعنی نوه آلیشا و دوستان او آشنا می‌شود. تا اینجا از نظر پرداخت شخصیتی و روابط Lightyear موفق عمل کرده است. اما از جایی که لایتیر با ایزی یعنی نوه آلیشا و دوستان او آشنا می‌شود این موضوع کمی افت می‌کند. اما همچنان نمره قبولی می‌گیرد و در کل Lightyear در ساخت شخصیت‌های دوست‌داشتنی موفق است.

کمدی و قصه‌گویی

پایان انیمیشن Lightyear
نقد و بررسی انیمیشن Lightyear, پایان انیمیشن Lightyear

Lightyear یک اثر کمدی و ماجراجویی است. این انیمیشن موفق است تا هردو عبارت موجود در ژانر خود را به خوبی بسازد. Lightyear هم می‌تواند کمدی بسازد و هم کاملا حس ماجراجویی را در مخاطب ایجاد می‌کند. کمدی موجود در Lightyear از دیگر مواردی است که در نقد انیمیشن لایتیر باید به آن بپردازیم.

نوع کمدی و زمان استفاده از آن در اثر کاملا فکر شده و کار شده است. نکته جذاب این است که اکثر شوخی‌ها بر اساس شخصیت‌های انیمیشن انجام می‌شود و هر شخصیت با توجه به کاراکتر خودش شوخی مختص به خودش را دارد و این لحظات کمدی، متنوع هستند.

به عنوان مثال شوخی‌ای که با خودکار درون لباس مو موریسون انجام می‌شود که بارها در طول قصه به طور هوشمندانه‌ای تکرار می‌شود. همچنین با هوشمندی تیم نویسنده از کمدی‌ها برای شخصیت‌پردازی نیز استفاده شده است و شخصیت‌ها بر اساس شوخی‌ها و موقعیت‌های کمدی کامل‌تر می‌شوند.

ویژگی خوب دیگری که Lightyear دارد دقت و کیفیت قصه‌گویی آن است. به طرز مشخصی بر روی فیلمنامه و قصه این اثر به خوبی کار شده است. اکثر اتفاقات در فیلمنامه روابط علت و معلولی دارند. فیلمنامه کاملا با شیوه کاشت و برداشت آشنا است و به خوبی آن را اجرا می‌کند.

اکثر اتفاقاتی که در نیمه ابتدایی قصه می‌افتند کاشت‌هایی هستند که در نیمه دوم قصه برداشت می‌شوند. پابان انیمیشن Lightyear هم پایان خوبی است. لایتیر که تمام این مدت به دنبال فرار از آن سیاره بوده است نهایتا به این نتیجه می‌رسد که اگر آن‌ها سیاره را ترک کرده بودند آلیشا هرگز با عشق زندگی‌اش آشنا نمی‌شد و آن زندگی خوشحال را سپری نمی‌کرد. پایانی که با قصه‌گویی و منطق روایی به آن می‌رسیم و در نتیجه موفق می‌شود در مخاطب اثر کند.

سخن پایانی

تحلیل انیمیشن Lightyear
نقد و بررسی انیمیشن Lightyear, تحلیل انیمیشن Lightyear

در پایان باید گفت Lightyear یک اثر سرگرم‌کننده و شیرین است که در ساخت شخصیت‌های دوست داشتنی و بامزه که گل سرسبد آن‌ها ساکس گربه رباتی می‌باشد، موفق است. می‌تواند قصه بگوید و مخاطب را با جهان و داستان خود همراه کند و در خلق لحظات دراماتیک هم به خوبی عمل می‌کند.

انیمیشن همچنین ریتم خوبی دارد و هرگز خسته‌کننده و حوصله‌سربر نمی‌شود. البته که کار خوب صداپیشگان این اثر نیز در این امر موثر است. Lightyear در پشت پرده کمدی و داستان ماجراجویانه خود دارای پیام‌های مهمی است که فیلم‌های این ژانر هم گاهی نمی‌توانند آن‌ها را بسازند.

اثری که می‌تواند دوستی بسازد و آن را پروش دهد و پیام‌آور همکاری، اعتماد و عشق و دوستی است. همراه با پایانی خوب و لذت‌بخش که در نهایت لایتیر را متوجه این موضوع می‌کند که شاید بازگشت به گذشته و عوض کردن آن لزوما باعث خوشبختی نشود.

با وجود اینکه آن‌ها در آن سیاره علی‌رغم میل باطنی خود گیر افتاده بودند اما هر کدام در آن جا دوستانی پیدا کردند و زندگی خود را تشکیل دادند که عوض کردن گذشته به معنای از دست دادن تمام آن‌ها بود.

مهم نیست که آن‌ها در کره زمین بودند یا سیاره دیگری، موضوعی که اهمیت دارد خوشحالی آن‌ها از بودن کنار آدم‌‌هایی است که دوستشان دارند. Lightyear شاید در دسته آثار جاودانه پیکسار قرار نگیرد اما قطعا اثر خوبی است که ارزش تماشا دارد.

بیشتر بخوانید:

از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد و بررسی انیمیشن Lightyear سپاس‌گزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما می‌توانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقاله‌ها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز می‌توانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسی‌های فیلم‌های روز دنیا مراجعه کنید.


2 thoughts on “نقد و بررسی انیمیشن Lightyear ؛ به سوی بی‌نهایت و فراتر از آن

  1. خوشم اومد که مثل بعضی سایت های زرد به ه.م ج.ن.س باز بودن کاراکتر زن قصه گیر ندادید. نقد خوب و منصفانه ای بود. انیمیشن خیلی خوبی بود. بای.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *