نقد فیلم بی رویا ؛ یک رویای زیبا لابلای فراموشی حاد

بی رویا اولین فیلم آرین وزیر دفتری است که قبلاً جوایز مهمی برای فیلم کوتاه خود دریافت کرده بود. با نقد فیلم بی رویا همراه ما بمانید تا به رویای یک زن جوان بپردازیم.

آرین وزیر دفتری در جشنواره فیلم فجر چهلم حضور داشت. “بی رویا” با عنوان انگلیسی “Without Her” در بخش افق‌های ویژه جشنواره ونیز ۲۰۲۲ به عنوان نماینده ایران بود.

ماجرای فیلم “بی رویا” دربارهٔ زن جوانی به نام رویا است که قصد دارد با همسرش، که در طول زندگی هر کاری برایش انجام داده و بسیار او را دوست دارد، به سفری به اروپا، به ویژه دانمارک، بروند. اما یک شب، وقتی رویا با ماشینش به خانه برمی‌گردد، با یک دختر جوان بنام زیبا با بازی شادی کرم رودی در جلوی خانه مواجه می‌شود که ناگهان به زمین می‌افتد و به هوش می‌آید.

این دختر به نوعی نمادی از گذشتهٔ خود است و از خانوادهٔ خود فرار کرده و مچ دستش زخمی است. او هیچ‌گونه خاطره‌ای را نیز به یاد نمی‌آورد. زوج جوان درگیر وضعیت این دختر می‌شوند و سعی می‌کنند راهی برای پیدا کردن خانوادهٔ او و بازگرداندن او به آن‌ها پیدا کنند، اما در این میان، زندگی خود را نیز با مشکلات مختلفی روبرو می‌شوند.

بیشتر بخوانید:

حقایق پنهان فیلم بی رویا ؛ یک شخصیت در ظاهر سه شخصیت

بیوگرافی بازیگران فیلم سینمایی بی رویا با بازی صابر ابر و طناز طباطبایی + خلاصه داستان

نقد فیلم بی رویا

یک رویای زیبا لابلای فراموشی حاد

بگذارید داستان را اینگونه برایتان شرح دهیم:

«بی رویا» فیلمی در ژانر روانشناختی است که داستان زنی به نام رویا را روایت می‌کند. رویا با زیبا، یک دختر جوانی که گذشته‌اش را فراموش کرده، آشنا می‌شود. رویا ماموریت دارد تا به زیبا کمک کند تا خانواده‌اش را پیدا کند. اما خود رویا همچنین با مشکلاتی روبرو می‌شود و به نظر می‌رسد که خودش نیز قسمتی از داستان را فراموش کرده است.

در این فیلم، درون خانواده‌ی رویا صحنه‌های درگیری لفظی و فیزیکی وجود دارد و برخی از صحنه‌ها شامل سیگارکشیدن و استفاده از الفاظ نامناسب هستند. همچنین، زمانی که رویا با فراموشی مواجه می‌شود، احساس تعلیق و ترقیب خاصی به تماشاگر منتقل می‌شود. این فیلم داستانی پیچیده و رازآلود را به تصویر می‌کشد.

بررسی فیلم بی رویا

نقد فیلم بی رویا
نقد فیلم بی رویا

تنها حدسی که می‌توان دربارهٔ چرایی وجود جملات پایانی فیلم “بی رویا” که در ثانیه آخر روی پرده نقش می‌بیند، زد این است که کارگردان دنبال مجوز بوده و یا به خودکشی هنری دست زده است. بی‌رویا در پایان بندی خود می‌خواهد بگوید که ما شاهد تماشای توهمات یک بیمار اسکیزوفرنی هستیم و تمام معماهایی که در طول فیلم دیدیم را با همین چهار خط حل و فصل کند.

اصلاً نمی‌دانم چرا چنین بهانه‌ای به تماشاگر داده می‌شود و کارگردان چرا خودش به خودش آسیب می‌زند، زمانی که تماشاگر با فضای وهمناک فیلم همراه شده و توانسته با بازی بی‌نظیر طناز طباطبایی، این فضای متفاوت را ببلعد. بگذارید راحتتان کنم، جملات پایانی فیلم را باید نادیده بگیریم تا فیلم جذاب‌تر بشود، چرا که در آن صورت با یک اثر سورئال ترسناک طرف هستیم که در سینمای ایران تک است.

داستان فیلم بی رویا در فضایی وهم‌آلود و مالیخولیایی روایت می‌شود و تجربه کم سازندگان در پرداخت و نوع روایت فیلم به طور کامل قابل تشخیص است. همانند شخصیت اصلی داستان، فیلم نیز با یک سردرگمی و ضعفی در ساختار خود مواجه است که این ضعف باعث عدم تاثیرگذاری بیننده از فیلم می‌شود و مخاطب برای برقراری ارتباط با نمایش مشکلاتی دارد. “بی رویا” تلاش می‌کند تا متفاوت باشد و خود را به شیوه‌ای منحصر به فرد ارائه دهد، اما در این پیچ‌وتاب، پرداختی خام و ناکامل دارد.

اما باید بدانید که جسارت آرین وزیر دفتری در فیلم “بی رویا” دقیقاً همان چیزی است که از یک فیلم درجه یک انتظار می‌رود. “بی رویا” یک درام روانشناسانه است که دارای دورنماهای پست‌مدرن و حتی در لحظاتی متامدرن می‌باشد و وارد حوزه‌ای می‌شود که بسیار کمتر فیلمسازی جرات رفتن به آن را داشته است. این فیلم به شدت به نسل جدید سینمای ایران و توانایی‌های روایی و ژانرهایی که به این سینما اضافه می‌کنند، امیدوار می‌کند.

نقد بی رویا – شخصیت پردازی

نقد فیلم بی رویا
نقد فیلم بی رویا

 

کاراکتر رویا در فیلم “بی رویا” یک شخصیت است که دو زندگی متفاوت (جدیدا مد شده است همچون فیلم تفریق) را تجربه می‌کند و به دو هویت مختلف می‌رسد. اما تمامی تجربیاتی که او در طی این سفر ذهنی می‌کند، صرفاً اتفاقاتی است که در حوزه این تجربه ذهنی برای افراد با مشکل مشابه رخ می‌دهد. بنابراین، دراماتیک بودن که در راستای تعریف و قصه‌پردازی سینمایی قرار دارد، برای بیننده واضح نیست. در بیشتر لحظات فیلم، بیننده درگیر پیگیری هیجانات و توهمات شخصیت است و جز این، داستانی برای پیگیری و درک عمیق‌تر نمی‌یابد.

اگر نقش طناز طباطبایی در فیلم “رویا” را از بین ببریم، با یک فیلم متوسط، آشفته و در روایت قصه مخدوش روبرو می‌شویم که ادعای روانشناختی دارد، اما جدیت ندارد. لحن پاره‌پاره آن قادر نیست تا تأثیرگذار باشد و تنها آزار و ضجه‌ای ایجاد می‌کند که به فیلمساز نگرانی درباره جهان فیلم اشاره کند.

در حالت سطحی‌تر، فیلم تنها حرکت می‌کند و نمی‌تواند به درستی واقعیت‌های یک بیمار روان گسیخته را منعکس کند. فیلمساز فقط یک کار مهم انجام داده است و آن هم ایرانیزه کردن نسخه‌های فرانسوی فیلم‌های “مادر!” و “دیشب در سوهو” است که با ترکیب این دو فیلم، فیلم “بی رویا” به کارگردانی آرین وزیردفتری ساخته شده است. تنها اتفاق مهم در فیلم، بازی خلاقانه طناز طباطبایی است که برای او جایزه سیمرغ نخستین شخص زن را به ارمغان آورده است.

تحلیل فیلم بی رویا

نقد فیلم بی رویا
نقد فیلم بی رویا

 

از جنبه‌ای می‌توان وزیر دفتری را در فیلم “بی رویا” تحسین کرد که به یک مسیر نوآورانه و نادیده‌گرفته شده در سینمای ایران روی آورده است. این فیلم از نظر داستان اصلی، مضمون و جنس تصویرسازی با مسیرهای معمول سینمای ایران تفاوت دارد. در حالی که بیشتر فیلمسازان جوان در آثار اولیه‌شان سعی می‌کنند با یک فیلم نسبتاً معمولی موفقیت خود را ثبت کنند، تماشای یک فیلم اولیه مثل “بی رویا” تجربه جالبی است.

از نظر اجرایی نیز، وزیر دفتری در برخی قسمت‌های فیلم توانایی و کنترل خوبی را به اثبات می‌گذارد که نشان از توانایی‌های کارگردانی او است. با این حال، با یک فیلم مواجه هستیم که قدر نابودی ایده اولیه خود را نمی‌داند. در دقایق اولیه به نظر می‌رسد با یک فیلم رمزآلود روبه‌روییم و برخی ایده‌های ماورایی را تجربه می‌کنیم، اما از جایی به بعد، فیلم به یک درام روانشناختی تبدیل می‌شود. این سردرگمی باعث می‌شود “بی رویا” به یک تجربه ناموفق تبدیل شود و حتی توانایی‌های اجرایی وزیر دفتری نیز در برخی لحظات، این سرگردانی را بیشتر کند. “بی رویا” درباره مفهوم هویت است، اما گاهی به نظر می‌رسد که خود فیلم هم هویت خود را از دست می‌دهد.

بررسی بی رویا

نقد فیلم بی رویا
نقد فیلم بی رویا

آرین وزیردفتری که به عنوان یک سناریست خوب شناخته می‌شود، در اولین فیلم خود درباره “خاطرات و حافظه”، با استایلی که کمی از مد افتاده و شیک و پیک است (با الهام از مدل‌های هیچکاکی و بیضایی قدیمی)، ماجرا را به تصویر می‌کشد. اما سناریویی که به نظر ضعیف می‌رسد، بارها اطلاعات را به تکرار می‌کشد و این وضعیت باعث کشدار و خستگی در فیلم می‌شود. این تجربه ناامیدکننده‌ای را در نخستین فیلم کارگردانی وی نشان می‌دهد و این واقعاً تلخ است. با این حال، عوامل فنی مثل فیلمبرداری در فیلم به خوبی به کار گرفته شده‌اند و این می‌تواند به عنوان یکی از نقاط قوت فیلم محسوب شود.

سینمای ایران به سوژه‌هایی تکراری درگیر شده است و برای خلق یک شجاعت خاص، نیاز به خارج شدن از این چارچوب‌ها دارد. بسیاری از کارگردانان در اولین آثار خود تلاش می‌کنند تا آثار خاصی را ایجاد کنند و از سوژه‌های تکراری مانند اعتیاد، خیانت و قصاص و… دوری کنند. فیلم “بی رویا” به این نظریه کاملاً وفادار است و با قدم گذاشتن در ژانری غریب در سینمای ایران، یعنی سینمای تعلیق و سورئال، به تقدیر ارزشمندی دست یافته است. عبارات “سینمای تعلیق و سورئال” برای علاقه‌مندان به آثار جهانی آشنا هستند، اما برای بسیاری از علاقه‌مندان به سینمای ایرانی، این عبارات ناشناخته هستند.

نقد فیلم بی رویا از نگاه روانشناختی

نقد فیلم بی رویا
نقد فیلم بی رویا

از منظر روانشناختی، نمی‌توانیم به فیلم “بی رویا” به همان شیوه‌ای نگاه کنیم که به آثار بزرگ روانشناسانه نگاه می‌کنیم. در این فیلم، بُعد روانشناختی به طور واضح به تصویر کشیده نمی‌شود و جست‌وجوی المان‌های زیرژانر روانشناختی در فیلم نیز بسیار دشوار است. تا زمانی که فیلم به انتها نرسیده باشد، هیچ نشانه‌ای از بیماری اسکیزوفرنی یا سایر اختلالات روانی به مخاطب نمایش داده نمی‌شود. در واقع، سازندگان فیلم، به جای اینکه دیدگاه روانشناسانه خود را به صورت تصویری و دراماتیک درون اثر جا دهند، به یک نوشته در پایان فیلم اکتفا می‌کنند و به سؤالات تماشاگران به ساده‌ترین شکل ممکن پاسخ می‌دهند.

نقد بی رویا – روایت

فیلم “بی رویا” با ساختار روایی متفاوت خود، یک تجربه جدید در سینمای ایران را به ارمغان می‌آورد که از یک کارگردان جوان و شجاع قابل انتظار است. با روایت‌های تو در تو و المان‌های مسخ کننده، بازی‌های روانی یکدست و موضوعی که تا انتها مخاطب را به خود جذب می‌کند، فیلم توانسته است ساختاری جذاب را بوجود آورده و مخاطب را به دنبال خود بکشاند.

اگرچه در بخش ابتدایی، فیلم کمی طول می‌کشد تا به بالاترین تنش خود برسد، اما در نیمه پایانی، هیجان کشف رخدادهای درون داستان، مخاطب را مجاب می‌کند تا تا انتها سرنوشت شخصیت‌های اصلی را دنبال کند. این شجاعت آرین وزیردفتری که با دل به جاده روایتی متفاوت زده است و از کلیشه‌های رایج در سینمای ایران خودداری کرده است، نشان‌دهنده این است که می‌توان به آینده حضور او در صنعت سینما امیدوار بود.

دیدگاه شما در خصوص فیلم بی رویا چیست؟ نظرات خود را در بخش کامنت‌ها با فیگار در میان بگذارید.

بهترین فیلم ها:


16 thoughts on “نقد فیلم بی رویا ؛ یک رویای زیبا لابلای فراموشی حاد

  1. سلام. اصلا فیلم درباره روانشناسی و اینجور بحثا نبود ….این دختر یه جادوگر بود که سر راه گذاشته بودنش که ببینند گیر کی میافته…که نصیب این خانواده شد …اون ضخم هم زخم خودکشیش بود چون خودش می دونست جادوگره …وقتی به حرف اومد اولین حرفش این بود که باید بره ،!یعنی نمیخواست زندگیشونو خراب کنه….بعد افتادن لوستر که گفت از قبل می دونستم…خلاصه دختره یه جادوگر بود که زندگیشو با زن بیچاره عوض کرد ، چون فهمید می خوان برن از ایران …همین …روانشناسی چیه دیگه ….زن بیچاره آخر سر حتی رضا رو هم هنوز یادش بود ….

  2. لجن ترین فیلمی بود که دیدم به نظر من این فیلم ها رو باید برای روانشناس ها پخش کنن تا مشکل کارگردان مشخص بشه تا ببینن کارگردان از چه مشکل روانی رنج میبره

  3. یعنی … ترین فیلم. آخه نویسنده کارگردان روانی … که انشالله همه کارگران های مثل تو ورشکسته بشه که دیگه داستان بی معنی و پایان باز منسوخ بشه ‌‌آخه این رویا اگه مریض روانی بود باید بعد از آشنایی با زوج جوان و داستان شون خودش همذات پنداری می کرد نه از قبلش درباره مهاجرت و عمل چشم زندگی کنه بعد آشنا بشه با طرف . یعنی … با فیلم ساختنت

  4. فیلم راجع به هویت هست
    اینکه ما چه دنیایی برای خودمون می‌سازیم
    مهم برامون بازخورد بقیه هست یا خوشی های خودمون یا گذشتمون؟

  5. عزیزان من فیلم بد نیست
    فیلم مربوط به هویت ماست وقتی رویا بجای چسبیدن به رویای خودش به دنبال رویاهای شوهرش هست هویت خودشو از دست میده و تبدیل میشه به زیبا که در واقع رویاهای شوهرش هست
    و تقابلی ایجاد میشه بین چیزی که خودش دوست داره با چیزی که شوهرش دوست داره
    و هویتشو از دست میده
    چیزایی که تو ذهن ماست شاید اتفاق نیوفتن اما بر عکسش هم هست چیزایی که اتفاق میوفتن شاید واقعی نباشن

  6. سلام
    به این فیلم دیدگاه های مختلفی وارد است اما طی نقد و بررسی دقیقی که توسط بنده انجام شد ، شخصیت رویا ، شخصیت واقعی و حقیقی بود و در طول فیلم خبری از بیماری روانی وجود نداشت .
    قضیه از این قرار بود که به علت مخالفت های رویا با مهاجرت و تبانی علیه آرش زمینه ساز این نقشه شوم علیه رویا توسط بابک شکل گرفت.
    فکت هایی که ثابت کننده این قضیه هستند یک ریکشن زیبا یا همان در واقع ساره در مواجه با خانواده خود در مراسم ختم سوری برای دختر فراری که ساره نام داشت (زیبا)
    فکت دوم اینکه بابک در طول فیلم سعی در نشناختن رویا نکرد و تمام مدت سعی داشت او را ساکت کند.
    و تنها کسی که از گم شدن هانیه خیر داشت زیبا بود که همراه رویا در کلانتری بود
    و دلیل عمل نکردن دستگاه احراز هویت همین بود که زیبا یا همان ساره فوت شده و اطلاعاتش باطل شده بود.
    و در نهایت ارش که از ماجرای تبانی بابک علیه خود خبر داشت به سراغ رویا رفت و حرف و نشانه هایی را داد که فقط رویا و آرش از ان با خبر بودند .
    پایان.

  7. فیلم اصلا مسخره نیست هر سه نفر رویا و زیبا و هانیه یک نفر هستند این انتخاب ماست که جهان مارو می‌سازه فیلم داره میگه خودکشی فقط زدن رگ نیست وقتی رویاهای خودتو میذاری کنار بخاطر بقیه در واقع داری خودکشی میکنی و هویت خودتو عوض میکنی تبدیل میشی به کسی که بقیه دوست دارند.
    زیبا همون رویا هست که داره از خودش بخاطر خواسته های شوهرش میگذره
    هانیه هم همون رویاست وقتی که تبدیل به روزمرگی میشه مثل بچه بدنیا آوردن رفتن پارک و بچه داری و شوهرداری
    توی دنیای واقعی هم همینطوره و ما بجای اینکه برای خودمون زندگی کنیم برای بقیه زندگی می‌کنیم و یهو چشمامونو باز می‌کنیم می‌بینیم با خودمون غریبه هستیم

  8. تو یوتیوپ صفحه ای هست به اسم ترفند که فیلمها را تحلیل میکنه
    فیلم تفریق و فیلم بی رویا را اونجا گذاشتنه خیلی عالی تحلیل کرده
    حتما ببینید
    من اونجا فهمیدم جریان فیلم تفریق چی بوده .

  9. تو یوتیوپ صفحه ای هست به اسم ترفند که فیلمها را تحلیل میکنه
    فیلم تفریق و فیلم بی رویا را اونجا گذاشتنه خیلی عالی تحلیل کرده
    حتما ببینید
    من اونجا فهمیدم جریان فیلم تفریق چی بوده .

  10. دنیاهای موازی زمانی ایجاد میشه که شما بین دوراهی قرار میگیرید و هر یک از انتخاب ها شمارو به دنیای جدیدی وارد میکنه که این دنیاها به موازات هم در حال رخ دادنه این یک بحث پیچیدست که خیلی گنگه و بخاطر همین خیلیا دنبال چیدن پازل هستن که اشتباهه فکر کنید شما علاقه دارید به هنر اما بخاطر رویاهای پدر و مادرتون میرید مهندسی میخونید خب اگر هنر رو انتخاب می‌کردید چه دنیایی داشتید و وقتی مهندسی رو انتخاب کردید چه دنیایی دارید؟قطعا با خودتون غریبه هستید تو این دو دنیا،موضوع فیلم هم همینه زیبا و هانیه همون رویا هستند با انتخاب های متفاوت و قطعا دنیای متفاوت اینکه شما در گذشته چی بودید مثلا هنر دوست داشتید وقتی مهندسی انتخاب میکنی هویت عوض میشه توی فیلم هم زیبا یکجا همینو میگه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *