برخی انیمهها توانستهاند نسخه متفاوتی از داستان مانگا اصلی را ارائه دهند. در این نوشتار ما به بهترین انیمه هایی که کاملا متفاوت با مانگا بودند میپردازیم.
هر چند ساختن نسخههای پایبند به مانگا، برای هر طرفدار مانگا رویاست، اما نسخههای اصلی هم میتوانند مخاطبان کاملاً جدیدی را به چشمانداز انیمه جذب کنند.
اگرچه مانگا قبل از انیمه بوده است، اما نمیتوان انکار کرد که هر دو رسانه تعداد زیادی طرفدار پرشور به خود جلب کردهاند. در میان آنها، افرادی هستند که درباره تطبیقها بسیار حساس هستند. به خصوص آنهایی که بسیار از داستان مورد علاقه خود دور میشوند.
در نهایت، خوانندگان از مانگا برای داستان گویی منحصر به فرد آن لذت میبرند که از قالب کتاب کمیک استفاده میکند. در عین حال، انیمه وظیفه ترجمه این صفحات را به انیمیشن بر عهده دارد.
بهترین انیمه هایی که کاملا متفاوت با مانگا بودند
شما میتوانید فهرست بهترین انیمه ای که کاملا متفاوت با مانگا بود را در یک نگاه در لیست زیر مشاهده کنید:
- Fruits Basket
- Chrono Crusade
- Neon Genesis Evangelion
- Yu-Gi-Oh! Duel Monsters
- Fullmetal Alchemist
- Hellsing
- The Promised Neverland
- Rosario+Vampire
- Elfen Lied
- Tokyo Ghoul
مقالات مکمل:
گاهی اوقات این کار به زیبایی انجام میشود. مثل اینکه چگونه یکی از بهترین انیمه های جهان یعنی “فول متال آلکمیست: برادری” به طرح و پایان مانگای تمام شده پایبند میباشد و به عنوان یک کلاسیک محبوب ماندگار است.
اما گاهی اوقات، تغییرات بیشتر قطبیکننده هستند تا خلاقانه. این تغییرات مسیر بسیاری از کاراکترها را تغییر میدهند و چیزی که داستانها را به سرعت خاص میکرد را از دست میدهند.
هر چند بازسازیهای پایبند به مانگا، رویای هر طرفدار مانگا هست، اما نسخههای اصلی نیز میتوانند مخاطبانی کاملاً جدید را به خود جذب کنند. بدون توجه به نتیجه، این تحولات، گردشهای جدیدی را ارائه میدهند و دنیای انیمه را جذابتر میکنند، بدون توجه به خوب یا بد بودن آنها.
Fruits Basket
این انیمه شوجو محبوب، داستان تورو هوندا را روایت میکند که فکر میکند زندگیاش خوب است تا اینکه مادرش را در یک تصادف با اتومبیل از دست میدهد و با بقیه خانواده با مشکل ناگهانی روبرو میشود و او را مجبور میکنند تا خانه را از دست بدهد و در یک چادر زندگی کند.
یک شب، بعد از مدرسه، دو عضو از خانواده نجیب و محترم سوما به چادر کوچک او بر میخورند و به او پیشنهاد میکنند که تا زمانی که بخواهد، میتواند با آنها زندگی کند.
این انیمه که بر اساس مانگای ساخته شده توسط هنرمند ناتسوکی تاکایا، “سبد میوههای متحرک” میباشد، به دلیل عدم داشتن منبع کافی پس از شکستن بازوی هنرمند و عدم توانایی او برای انتشار جلدهای بیشتر، کوتاه شد.
اگرچه این واقعیت از خلقکنندگان جلوگیری کرد که برخی از پیشینههای داستانی را فاش کنند، اما به آنها اجازه داد تا با آنچه که قبلا داشتند خلاقیتی نیز به خرج دهند. به عنوان مثال، آکیتو سوما، دشمن اصلی هم در انیمه و هم در مانگا، شخصیت و هدفی کاملاً متفاوت دارد، اما با این حال این انیمه از بهترین انیمه هایی که کاملا متفاوت با مانگا بودند ، است.
Chrono Crusade
در دهه ۱۹۲۰، جنها در یکی از بهترین انیمه های اکشن با آرزوی نابودی همه چیز با تمامی خشم خود مبارزه میکنند. (Chrono Crusade) تصویری متمایز پس از جنگ جهانی اول را به تصویر میکشد، جایی که نیویورک امروزی مملو از شیاطین است.
دولت، سازمانی به نام “نظام مگدلن” تشکیل داده است که مسئول کمینه کردن تهدیدات ایجاد شده توسط این موجودات است. خواهر روزت کریستوفر و همکارش کرونو، علیرغم مبتلا بودن به مشکلات روحی، با شجاعت و بیرحمی مبارزه میکنند.
انیمه، علیرغم محبوبیت خود، در مقایسه با مانگا، در جهات مختلفی متفاوت است. در ابتدا، انیمه به صورتی تاریکتر به تصویر کشیده میشود در حالی که مانگا بر روی توسعه شخصیتها تمرکز دارد، بخشی از آن که روزت و بزرگترین دشمن شیاطینش، آیون است. حتی رابطه بین روزت و کرونو در مانگا به طور قابل توجهی متفاوت است.
Neon Genesis Evangelion
نئون جنسیس اوانگلیون، یکی از بزرگترین و عمیقترین انیمههای مکا که بحث بحران وجودی را به عنوان یک الگو در این صنعت معرفی کرد، زمانی را در توکیو نشان میدهد که پس از برخورد دوم، همه چیز تغییر کرده است.
اکنون ناتوان در مقابله با موجودات آسمانی معروف به فرشتگان، بشریت باید به رباتهای بزرگ انساننما وابسته شود. این رباتها که با تکنولوژی بالایی ساخته شدهاند، نه تنها قادر به نابودی فرشتگان هستند بلکه میتوانند یک میدان امنیتی را در اطراف محل اقامت انسانها ایجاد کنند.
شینجی ایکاری، یک نوجوان چهارده ساله مبتلا به افسردگی، با میساتو کاتسوراگی، یک زن ۲۹ ساله دوست میشود و با هم در توکیو-۳ در برابر تاریکی مبارزه میکنند.
با وجود داشتن چنین پیشفرض سنگینی، انیمه در سال ۱۹۹۵ آغاز شد و در سال ۱۹۹۶ به پایان رسید. اما مانگا در سال ۱۹۹۴ منتشر شد و تا سال ۲۰۱۴ ادامه یافت، که چهارده جلد کامل از منبع مورد نیاز برای تطبیق را فراهم کرد. با وجود رمز و رازهای جهان که هرگز به طور کامل حل نشدند، این انیمه هنوز هم برای تماشای الزامی است.
Yu-Gi-Oh! Duel Monsters
یو-گی-او! پس از انتشار آن در سال ۱۹۹۸، یک فرنچایز گسترده را آغاز کرد و تمامی طرفداران را هیجان زده کرد. بازگشت انیمه بینظیر بود. یو-گی-او! دوئل مانسترز، اساسهای بازی کارتی مبارزه را از مانگای اصلی به ارث برده و ماجراجوییهای یوگی را در برابر دشمنان جدید و چالشهای بزرگتر تقویت کرد.
از به ارث بردن پازل هزاره از پدربزرگش تا انجام هر کاری که در توانش است برای حفاظت از این آثار، پیشرفت شخصیت یوگی در طول پنج فصل انیمه واقعاً جذاب میباشد.
یوگی حتی مهارت در دوئلها را پیدا میکند، هیولاها را در برابر یکدیگر قرار میدهد و به عنوان پادشاه بازیها تحسین میشود. جدا از اینکه بازیهای سایهای با طلسم در نسخههای انیمه به شکلی باشکوه در حال گسترش هستند، اما نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که از پرکنندههای غیرضروری و داستانهای جانبی برای ادامه کار استفاده میکنند.
مانگا به موضوع متمرکز میماند و یوگی را به عنوان یک رهبر میرویاند و زیاد به نوآه و دارتز توجه نمیکند. با اینکه این انیمه به طرز دیگری عمل میکند اما از بهترین انیمه هایی که کاملا متفاوت با مانگا بودند میباشد.
Fullmetal Alchemist
مسیر حماسی برادران الریک برای بازیابی بدنهای خود از مانگایی که هنگام پخش سریال به پایان نرسیده برجسته است.
این انیمه داستانی مشابه مانگا را به تصویر کشید، در آن ادوارد و برادر کوچکش، آلفونس، تلاش میکنند با انجام یک عمل ممنوعه به نام ترانسمیوتاسیون انسانی، مادر فوت شدهشان را به زندگی بازگردانند، اما در این راه برادرشان و دو عضو بدن خود را از دست میدهند.
تقریباً یک سال بعد، ادوارد که به عنوان یک الکیمیست باهوش شناخته میشود، مصمم است سنگ فیلسوفی را پیدا کند و بدنش را بازسازی کند.
اما جدای از آن، اقتباس سال 2003 عمدتاً ناموفق بود. و بخاطر بسیاری از دلایل. ابتدا، “فول متال آلکمیست” یک مخالف جدید به نام دانته را معرفی کرد. سپس، در تکنیکهای الکیمی، دستکاریهایی انجام داد و روش جایگزینی برای ساختن هومونکولیها را نشان داد.
همچنین، این انیمه که به سرعت به پایان میرسد، ادوارد الریک را در قسمت نهایی در میان جنگ جهانی اول قرار میدهد. بدیهی است که مانگا ادامه پیدا کرد و در سال ۲۰۰۹، “فول متال آلکمیست: برادری” منتشر شد که بسیار وفادارتر بود.
Hellsing
(Hellsing) که از مانگای کوتا هیرانو به همین نام اقتباس شده است، انیمه دیگری است که انحرافات زیادی از منبع خود دارد. با وجود انتشار در سال 2001، پنج سال پس از انتشار جلد اول مانگا، انیمه چیز زیادی برای شروع نداشت.
این انیمه در دهکدهای به نام چدار که در معرض تهدید مهاجمان ماوراءالطبیعه قرار داشت، یک سازمان قدرتمند را معرفی کرد، رهبر آن سر اینتگرا فیربروک وینگتس هلسینگ میباشد و قدرتمندترین و تکان دهندهترین دارایی او، خون آشام آلوکارد است.
همانطور که خون آشام آلوکارد به نفع بشریت کشتاری راه میاندازد، این فانتزی گوتیک بیش از پیش از مانگا دور میشود. در مانگا، سکانسها تمرکز بیشتری بر روی شخصیتها داشتند، اما در اینجا گوشهها به صورت سرگرمکنندهای پر شده بود که میتوانست مرزهای خلاقانهای را در مورد نحوه به تصویر کشیدن خشونت جابجا کند.
علاوه بر این، دشمن اصلی مانگا، گروه نازیهای تشنه جنگ به نام میلنیوم در انیمه حضور نداشت. به جای آن، سریال به ما کاراکتر قوی و خطرناکی به نام اینکوگنیتو، یک خونآشام، هدیه داد.
The Promised Neverland
وعده داده شده بهشت یکی از بهترین انیمه هایی که کاملا متفاوت با مانگا بودند ، میباشد و یک انیمه هیجان انگیز و ترسناک است که به صورت یک شونن وارد صحنه میشود. این انیمه سه سال پس از انتشار مانگا، در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، داستان رابطه محکم بین یتیمانی که در خانه گریس فیلد با مادر و مربی خود، ایزابل، زندگی میکنند را دنبال میکند.
در حالی که به بچهها به شدت توصیه میشود که برای بازی کردن به فاصله کمی از خانه دور شوند، اما وقتی یکی از بچهها توسط یک خانواده به سرپرستی گرفته میشود و دیگر هیچ خبری از او به آنها نمیرسد، همه چیز برای آنها تغییر میکند. فصل اول به خاطر وفاداری به منبع و ارائه همان جذابیت مانگا، طرفداران را شاد کرد.
با این حال، هنگامی که فصل دوم منتشر شد و داستانها شروع به منحرف شدن کردند، طرفداران ناراضی شدند. در حالی که مانگا به آرامی لایهها را پشت سر گذاشت، انیمه به سرعت از تقریباً ۵۰ فصل عبور کرده و جزئیاتی را آشکار میکند که نیاز به پردازش دارند.
دینامیک بین قهرمانان تغییر میکند و طبیعت خانه آرام آنها کسلکننده میشود. با این حال، خبر این است که نویسنده مانگا، کایو شیرای، نظارت بر نوشتن اسکریپت انیمه را بر عهده دارد که میتواند به این معنی باشد که نمایش قصد دارد به بهبود پایان مانگا بپردازد.
Rosario+Vampire
این حرمسرا که در آکادمی ساده یوکای اتفاق میافتد، پوچ بودن خود را میپذیرد. در زمانی که انیمه به عنوان یک چیز جنجالی شناخته میشد، روزاریو+ومپایر هیچ تلاشی برای کاهش شایعات نمیکند.
در عوض، نمایش ecchi یک خط داستانی ایجاد میکند که در آن هیولاها روز به روز در دبیرستان نفوذ میکنند و با در نظر گرفتن دروس دانشگاهی مانند ادبیات، ورزش و ریاضیات به انسان تبدیل میشوند و جایی برای انسان باقی نمیگذارند. شیطنتهای آنها به حدی افراطی است که هنگامی که یک دانشآموز انسان پیدا میشود، حکم اعدام او را صادر میکنند.
در مورد وفاداری به کتابهای آکیهیسا ایکدا، این انیمه نتوانسته است به اندازه کافی موفق باشد. این مانگا عاشقانه و اکشن را متعادل کرد و آنها را در مضامین دوستی و رشد قرار داد؛ البته با بسیاری از سروصداهای طرفداران.
این انیمه، علیرغم شاد و سرگرمکننده بودن در فصل اول، در فصل دوم مسیری کاملا متفاوت را طی کرده است اما همچنان از بهترین انیمه هایی که کاملا متفاوت با مانگا بودند ، میباشد.
Elfen Lied
در اواخر نوشتار بهترین انیمه هایی که کاملا متفاوت با مانگا بودند باید گفت که الفن لید به دلیل مضامین خونین و آزاردهنده آن دارای درجه R است. داستان این انیمه درباره لوسی است که با یک جفت شاخ کوتاه و دستان تلپاتیک نامرئی به دنیا آمده است.
نژاد او به عنوان دیکلونیوس شناخته میشود و از آنجا که انسانها آنها را قاتل میدانند، لوسی قربانی آزمایشات علمی متنوعی میشود. وی در حبس قرار میگیرد و به طور بیپایان شکنجه میشود، لوسی تصمیم میگیرد از این زندان فرار کند، اما موفقیت او به قیمت از دست دادن حافظهاش است.
این سریال به ما فرصتی میدهد تا به خود لوسی، قهرمان تراژیک و خشمگین نگاهی بیندازیم و به خشونتی که به وی وارد میشود، بپردازیم. طرفداران مانگا انتقاد کردهاند که انیمه در داستان لوسی شکافهای بزرگی را ایجاد کرده و هرگز واقعاً به گذشته او وارد نمیشود و به آن پایانی قطبی میدهد.
علاوه بر تمرکز شدید و بیرحمانه بر خونریزی، انیمه برتری خاصی ندارد و به طور متوسط است.
Tokyo Ghoul
در این بازنویسی از یک داستان اصلی فوق العاده، توکیو به طور خطرناک غیرقابل سکونت و مرگبار میشود. در شهری که غولها از انسانها تقلید میکنند و با جمعیت ترکیب میشوند، دانشجوی دانشگاه، کن کانکی در دام یک زن زیبا به نام ریزه کامیشیرو میافتد.
کن، با پیگیری از ریزه، هویت خود را به تدریج بازمیابد و به زودی خود را در حال تبدیل شدن به یک هیبرید ترسناک انسان-غول پیدا میکند. به ظاهر، انیمه و مانگا هر دو دارای داستانی مشابه هستند. انیمه به داستان پایبند میماند و جهان معروف را با جزئیات کاملی ایجاد میکند.
با این حال، هنگام پیشرفت داستان، انیمه عناصر محیطی و جزئیات مهم را حذف کرده و با سادهسازی شخصیتها به سمت اقدامات شتابان پیش میرود. این کار، یک دروازه قابل دسترستر برای جمعیت عمومی ایجاد میکند و تعداد زیادی از طرفدارانی را که علاقهمند به دیدن فصلها و فیلمهای آتی هستند، به خود جذب میکند. قطعا این انیمه یکی از بهترین انیمه هایی که کاملا متفاوت با مانگا بودند میباشد.
بیشتر بخوانید:
- بهترین انیمه های عاشقانه تاریخ سینما
- بهترین انیمه های شبیه توکیو غول
- بهترین انیمه های شیطانی در سال 2023 و تاریخ سینما
- بهترین انیمه های سریالی تاریخ سینمای ژاپن
از همراهی شما تا انتهای نوشتار بهترین انیمه هایی که کاملا متفاوت با مانگا بودند سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.