پس از انتشار قسمت نخست سریال خاندان اژدها، سوالات زیادی مطرح شده. با ما همراه باشید تا به نقد و بررسی قسمت 1 تا 10 سریال خاندان اژدها بپردازیم.
مجموعهی خاندان اژدها، پس از چند سال انتظار، بلاخره در 22 آگوست سال 2022، از شبکهی HBO، پخش شد و توانست نظرات قابل قبول و سریالی جذاب برای طرفداران دو آتیشهی این سریال ترتیب بدهد. هرچند که تازه یک قسمت از این سریال منتشر شده، اما توانست با همان یک قسمت، جایگاه اولیه خود را تثبیت کند.
خاندان اژدها، یا House of Dragon 2022 یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی میباشد که در ژانر درام ، فانتزی ساخته شده است. این مجموعه، پیش درآمد، یا همان پریکوئل سریال بازی تاج و تخت میباشد توسط جرج آر. آر. مارتین و رایان کندال خلق شده است. این سریال اقتباسی از رمان (بهترین رمان های فانتزی) آتش و خون نوشته مارتین است و خط زمانی آن به دو قرن پیش از اتفاقات سریال اصلی میباشد.
داستان این سریال، به نحوهی قدرت رسیدن خاندان تارگرین میپردازد و روایات جذابی، از جنگ بین قبیلهای این خاندان را نشان میدهد.
نقد و بررسی قسمت 1 تا 10 سریال خاندان اژدها
- نقد فصل 1 سریال House of the Dragon
شما میتوانید فهرست نقد و بررسی قسمت 1 تا 10 سریال خاندان اژدها را در یک نگاه در لیست زیر مشاهده کنید:
- تحلیل روایی
- تحلیل ساختاری
- چرا پادشاه ویسریس را به عنوان وارث خود انتخاب کرد؟
- تسخیر وستروس، بخاطر وایتواکرها، توسط ایگون.
- نقشهی اوتو چه خواهد بود؟
- دیمین تارگرین به کجا خواهد رفت؟
- چه اتفاقی برای دیمون میافتد؟
- نقد و بررسی قسمت 10
فصل اول سریال خاندان اژدها، در 10 قسمت دنبال میشود و به احتمال خیلی زیاد، فصل دوم و یا حتی فصلهای بیشتری نیز خواهد داشت. با ما همراه باشید تا به نقد و بررسی قسمت 1 تا 10 سریال خاندان اژدها بپردازیم.
تحلیل روایی
داستان این سریال، دقیقاً از جایی آغاز میشود که مخاطب خود را درون وستروس مشاهده میکند. توضیحاتی دربارهی اتفاقات، و روند داستانی به نمایش گذاشته میشود و دقیقاً نشان داده میشود که سریال چه خط زمانی را طی میکند.
هماکنون نهمین سال سلطنت پادشاه ویسریس یکم است. 172 سال، پیش از مرگ آیریس، پادشاه دیوانه، و تولد دخترش، شاهدخت دنریس تارگرین.
این توضیحات اولیه سریال، به مخاطب نشان میدهد که تمامی عناوینی که در سریال Game of Thrones به او شناسانده شده، حالا رنگ و بویی سنتیتر، و قدیمیتر، از یکی از اصیلترین قبیلههای این دنیا دارد. بیننده در همان قسمت اول، با وستروسی آشنا، اما متفاوت آشنا میشود و شکافهای داستانی سریال اصلی را به یاد میآورد.
به عنوان مثال: یک جلاد در سریال حضور دارد که در جدول زمانی سریال اصلی از بین رفته و تنها آثار او و صحبتهایش باقی مانده است. شکاف بین این دو خط زمانی، در لحظات ابتدایی سریال، به نمایش در میآید و در ادامه، شاهد دیگر اتفاقات مهم، در همان برههی زمانی هستیم.
سفرها و رقابتهایی که در همان داستان قسمت نخست رخ میدهد، به مخاطب نشان میدهد که چگونه پادشاه ویسریس اول تارگرین، رینیرا را به جای دیمون به عنوان وارث خود انتخاب میکند، و دست پادشاه، اوتو هایتاور، دخترش را برای چه کاری نزد پادشاه میفرستد.
نکتهی جالبی که در قسمت اول سریال به آن پرداخته شد، سکانسهایی بود که جنگ بین دو شوالیه را به تصویر کشید و توانست به خوبی، ما را به یاد آن جنگ معروف بین شوالیهای، در سریال اصلی انداخت.
ارجاعات زیادی از برخی از خاندانهای قدیمی و مهم دنیای یخ و آتش در همان قسمت اول اشاره میشود که نشان میدهد نحوهی شکلگیری، و حتی درگیریهای دیگر قبیلهها را در این سریال خواهیم دید. روند کلی این سریال، بر حول محور سیاستهای این قبیله میچرخد و نحوهی شکلگیری بزرگترین امپراطوری این دنیا را به تصویر خواهد کشید. داستان، اشارات زیادی به سرزمینهای وستروس، و اشارهی بسیاری به کینگزلندینگ دارد که در پایان خواهیم فهمید اشارات زیاد این سریال، به چه علت میباشد.
در قسمت دوم و سوم سریال، شاهد نبردی بزرگ، بین ارتش خرچنگ سیر کن و دیمون تارگرین بودیم که سریال نشان داد از همان ابتدای امر، اککشن سریال را فراتر از حد انتظار خواهد برد و ما حتی در جنگ، شاهد نشان دادن مرگ خشن خرچنگسیرکن به دست دیمون بودیم. این اتفاقات قسمت دوم سریال، یادآور این خواهد بود که ما هیچ رحمی در سریال نخواهیم داشت.
در قسمت 4 نیز شاهد صحنههای جنسی زیادتری نسبت به سه قسمت ابتدایی بودیم که باز هم روایت داستان، شکلگیری عشق و جنون عاشقی در بین تارگرینها را مانند کتاب، و وفادارانه نسبت به داستان کتاب نشان داد. در ادامهی نوشتار تحلیل فصل 1 سریال House of the Dragon به تحلیل ساختاری آن خواهیم پرداخت.
تحلیل ساختاری
ساحتار اصلی سریال، با الهامگیری شدیدی از سرزمینهای شرقی و قبیلههای جنوبی این دنیا شکل میگیرد و به کارگردان به زیبایی هر چه تمامتر نشان میدهد که دقیقاً اتفاقات همان دنیا، در حال رخ دادن میباشد.
فضای رنگی سریال، با رنگهای زرد، خاکی و رنگهای با طبع گرم نشان داده میشود که، به سبک زندگی دنریس، در چند فصل اول سریال شباهت دارد. از آنجایی که لوکیشنهای فیلمبرداری هر قبیلهای در سریال اصلی،با رنگ خاص خودش شکل میگرفت، خاندان اژدها نیز از همان ساختار در مقابل خاندان تارگرین استفاده کرد و بیننده را امیدوار کرد تا قبیلههای دیگر را هم به همین شکا به تصویر بکشد.
موسیقی این فیلم نیز، توسط رامین جوادی (بهترین آهنگ سازهای تاریخ سینما)، ساخته شده و بر پایهی لایت موتیفی از همان موسیقی سریال اصلی شکل گرفته است. لایت موتیف در موسیقی، به معنی این میباشد که آهنگساز یک تم از فضای موسیقی اصلی سریال برداشته، و آن را در دیگر موسیقیهای خود تغییری کوچک و گستردهاش میکند. رامین جوادی، در این سریال با دقت هر چه تمامتر توانسته این کار را انجام دهد و با تیتراژ پایانی خاطرهانگیزش، نوید ظهور سریالی قدرتمند از همین دنیا را به طرفداران بدهد.
ساختار اصلی سریال که همهی بار آن را به دوش میکشد، شخصیتپردازی تمامی شخصیتها، مخصوصاً دیمین تارگرین است. کارگردان سریال، و آقای مارتین، در مجموعهی خاندان اژدها، سعی کردند که تمامی شخصیتها را با الهامبرداری نزدیکی به سریال اصلی رقم بزنند که بازیگران زحمت کمتری برای روح بخشیدن عمق کارکتر داشته باشند. شخصیتپردازی کلی سریال به صورت قابلقبولی جذاب است و میتوانیم همزاد هر یک از شخصیتهای این مجموعه را، در بازی تاج و تخت نیز داشته باشیم.
یدون شک در بحث شخصیتپردازی، دیمون تارگرین یکی از بهترین شخصیتهای تاریخ وستروس میتواند لقب بگیرد و با تواناییهایی که در کتاب از او سراغ داریم، میتوانیم سرکشیهای بیشتری را از او شاهد باشیم. رینیرا، و نقطهی مقابلش الیسنت نیز یکی از جذابترین پارادوکسهای شخصیتی را دارند که قسمت به قسمت هم به پارادوکس این دو اضافه میشود و میتوانیم به وضوح این اتفاق را در سریال لمس کنیم.
نمایش عشق علاقهی رینیرا به دیمون تارگرین، از همان ابتدای قسمت چهارم رقم میخورد با تکنیکهای جذاب فیلمسازی، این بخش به صورتی گرفته میشود که کاملانه خلاقانه بتوانیم عشق بین این دو را کشف کنیم. در سکانس ابتدایی قسمت چهارم سریال، کلوز شاتی از گردنبندی داریم که دیمون به رینیرا داده و در ادامه میبینیم که رینیرا تمامی خواستگارهای خود را، در نمای لانگ شات، رد میکند. فیلمساز در این سکانس، به خوبی میتواند عشق رینیرا به دیمون را به نمایش بگذارد.
چرا پادشاه ویسریس را به عنوان وارث خود انتخاب کرد؟
فصل 1 خانهی اژدها، قسمت اول در زمانی پایان مییابد که پادشاه ویسریس با نامگذاری رینیرا، تنها فرزند زنده خود، به عنوان وارث برادرش شاهزاده دیمون، تمام قبیله را شوکه میکند. او در روند کلی قسمت اول، هدف اصلی خود را برای وجود فرزند پسر میگوید و بر سر این راه، زنش را از دست میدهد و حالا پس از به دنیا آمدن این پسر، او در اقدامی عجیب، رینیرا را به عنوان وارث انتخاب میکند.
یکی از دلایل اصلی این موضوع در قسمت اول مشخص شده است. زیرا ویسریس این کار را در پاسخ به تمسخر دیمون مرگ پسرش، Baelon، انجام میدهد و او را “وارث یک روزه” مینامد. خشم ویسریس، تا حدی به این دلیل است که او رینیرا را به جای دیمون انتخاب میکند، اما میتوان گفت که دردی عمیقتر نیز وجود دارد.
مدتها قبل، در شورای کوچک پادشاه، نگرانیهایی از طرف اوتو در مورد اینکه اگر دیمون پادشاه شود، چه اتفاقی میافتد، وجود داشت و ویسریس این نظرات را نادیده گرفت. زیرا او معتقد بود که قطعاً پسردار خواهد شد و هنگامی که اِما در زایمان میمیرد او مجبور میشود اقدام قاطعانهای انجام دهد. نامگذاری رینیرا به عنوان وارث، و ملکه در همان قسمت نخست، به ما نشان میدهد که شاهد اتفاقات زیادی، در خط زمانی بلند مدت هستیم و خواهیم بود.
بیشتر بخوانید:
تسخیر وستروس، بخاطر وایتواکرها، توسط ایگون.
شاید بزرگترین لحظه در نقد و بررسی قسمت 1 تا 10 سریال خاندان اژدها ، در سکانس پایانی اپیزود اول رخ بدهد و لحظهای آرام و حماسی که بین پدر و دختر، پادشاه و وارث شکل میگیرد زیباییهای زیادی را یادآوری کند. در همان لحظه، ویسریس راز خانوادهی تارگرین را به رینیرا می گوید. در حالی که ایگون، وستروس را برای قدرت فتح کرد، اما به خاطر یک رویای پیشگویانه این کار را انجام داد. او در دیالوگی اضافه میکند که:
تاریکی در راه است. زمستانی که سرتاسر جهان را فرا میگیرد و سرزمین زندگان را ویران میکند.
و تنها با وجود اینکه یک تارگرین بر وستروس حکومت میکند، ایگون آن را نغمهی یخ و آتش مینامد. البته این یک پیشگویی از وایت واکرها میباشد. یک تغییر از پیشگوییهای مشابهی است که در سرتاسر وستروس، و فراتر از آن بیان شده است. آمدن ایگون تارگرین به وستروس به دلیل پیشگویی در مورد وایت واکرها، شاید منبعی از دورن کتابها نباشد، اما کاملاً غیرمعمول نیز نیست.
تارگرینها مدتهاست که شیفتهی رویاها و پیشگوییها بودهاند، حتی ویسریس در اوایل قسمت اول، تحت تأثیر یکی از آنها قرار گرفته است. در واقع، خانه تارگرین به علت رویایی که جد ایگون دیده بود، به دراگون استون آمد، و نشان میداد، آتش در حال نابودی والریا بوده.
این اتفاق، یک تراژدی بزرگ برای خاندان تارگرین است و نشان میدهد که آنها هدفی بزرگتر از هفت پادشاهی وستروس دارند. سریال مطمئناً وزن بیشتری را به وایت واکرها و نایت کینگ اضافه خواهد کرد و شاید در آیندهای دور، شاهد آنها نیز باشیم. در ادامهی نوشتار نقد فصل 1 سریال خاندان اژدها به نقشهی اوتو خواهیم پرداخت.
نقشهی اوتو چه خواهد بود؟
خاندان هایتاور، یکی از قدیمیترین، خاندانهای دنیای کتاب نغمهی یخ و آتش هستند که در جنگها بسیار نیروهای قدرتمندی داشتند. یکی از بهترین کسانی که در این قبیله، نقش مهمی را ایفا کرد، اوتو هایتاور بود که به عنوان دست راست پادشاه خدمت میکرد و نقشی مؤثر را برای خودش داشت. او بلافاصله، به یکی از جذابترین و کاریماتیکترین شخصیتهای سریال خاندان اژدها تبدیل شد.
سریال به وضوح سعی دارد او را شبیه به تایوین لنیستر نشان دهد، اما شاید بیشتر شباهتی به لیتلفینگر داشته باشد. کسی که برای به دست آوردن هر چیزی، به هرکاری دست میزند. زمانی که او دخترش، آلیسنت را به اتاق پادشاه میفرستد، زمانی است که ویسریس همسرش را تازه از دست داده و این وستروس میباشد که به ملکهای جوان احتیاج دارد.
اوتو با نقشههایی که درون سرش دارد، با فرستادن دخترش به اتاق پادشاه در زمان استراحتش، سعی بر آرامش بخشیدن به اعصاب پادشاه را دارد، اما اوتو مسلماً نقشههایی شومتر درون سر خودش میپروراند که صد در صد در قسمتهای آینده، به آن پرداخته خواهد شد. همانطور که اتو میداند، از پادشاه انتظار میرود که دوباره ازدواج کند و چه کسی برای اوتو بهتر از دخترش که با پادشاه ازدواج کند و همین امر بتواند به او قدرت و نفوذ بیشتری بر شاه ویسریس دهد. و شاید او انتظار داشته باشئ نوه احتمالیاش جای او را بر تخت آهنین بتواند بگیرد.
دیمین تارگرین به کجا خواهد رفت؟
در آخرین پلان قسمت نخست سریال، شاهد آماده شدن دیمین در کنار اژدهایش، برای یک مسافرت بودیم که در نقد فصل 1 سریال House of the Dragon به این پرسش خواهیم پرداخت. شاه ویسریس احتمالاً از دیمن خواسته باشد که نزد همسرش رئا رویس برگردد، اما شاهزاده تمایلی به این کار ندارد و در عوض، او به دراگون استون، خانهی اجدادی تارگرین ها سفر کند.
چیزهای بیشتری از سفر دیمون وجود دارد که میتوان از کتابها به دست آورد، در بسیاری از آنها دنبال کردن این موضوع منطقی به نظر میرسد که شامل نبردها و تیم شدن با کورلیس ولاریون میشود. اما مهمترین آنها این است که بعد از آن چه اتفاقی برای او خواهد افتاد. او نه موقعیت قبلی خود را دارد و نه از لطف پادشاه برخوردار است، اما با این وجود شاهزادهای میباشد که بسیاری به او وفادار هستند. شاید در قسمتهای آینده، شاهد حضور زیاد دیمن نباشیم و شاید هم به ماجراجویی آن بپردازیم.
چه اتفاقی برای دیمون میافتد؟
در نقد و بررسی قسمت 1 تا 10 سریال خاندان اژدها دیمون تارگرین، پس از اینکه در قسمت چهارم، به پایتخت بازگشت، باز سوءاستفاده از دختر پادشاه ویسریس، یعنی رینیرا، و مطلع شدن پادشاه، به Red Keep تبعید خواهد شد و ما در آینده خواهیم دید که این حرکت پادشاه بدون شک او را عصبانیتر خواهد کرد و دیمون اکنون شانس کمتری برای دریافت تاج و تخت کسب میکند. این اقدام پادشاه، دیمون را سرکشتر، و تشنهتر از قبل میکند و میتوان گفت در ادامه، شاهد سرکشیهای متعدد دیگری از او خواهیم بود.
نقد و بررسی قسمت 10
در قسمت 10 سریال خاندان اژدها، اتفاقات جالبی رخ میداد و فیلمساز، با برخی از عناصر جذابی که در طول این قسمت نشان داد، باعث شد تا ما تشنهی فصل دوم شویم. در قسمت آخر این سریال، خبر تاجگزاری اگون برای رینیرا به گوش رسید و هرگاه که اسم این شخصیت میآمد، میدیدیم که رینیرا یک دردی از بچهی درون شکمش رخ میداد که تقریباً میشود گفت، آغاز درگیریها و جنگ رقص اژدهایان است.
این سریال، در یک فصلی که به ما نشان داده شد و گذشت، یک تصویر نمادین برای از دست دادن را برای مخاطب به تصویر کشید و اولین قربانی جنگ را، به صورتی جذاب، بچهی بدنیا نیامده شدهی رینیرا را تصویرسازی کرد.
تصویر کودک در سریال، با کتاب متفاوت است و ما درون سریال یک بچهی مرده را میبینیم که بدنیا نمیآید و پیش از کامل شدن جنین، میمیرد. درون کتاب، بچه بدنیا میآید و یک صورت ناقصالخقه دارد که نشاندهندهی پیوند فامیلی در خاندان تارگرین است که طی چند ساعت کشته میشود.
رفتاری که دیمن با رینیرا انجام میدهد، کاملاً بر خلاف تمام نظریههای رینیرا میباشد و اگر دقت کنیم، میبینیم که رینیرا به بچههایش میگوید که دیمن، درگیر جنگ با خودش است و اینجاست که تصویری از جنون او را در جنگها نمایانتر میکند.
این سریال، با نشان دادن نقشهای مهمی از فرزندان دوم، به ما تأکید کرد که جنگ پادشاهی، بیشتر برای آن فرزندان اتفاق میافتد. اگر به سریال توجه کنیم، دیمن، ایموند، اتو هایتاور، بردار لورد کورلیس و لریس، همه در تلاش برای کسب قدرت هستند. دیمن، به خوبی تصویر ذهنی خود را از اینکه یک اژدها درون خودش خوابیده را با کاتها پُر تکرار، و دیالوگهایش نشان میدهد.
هنگامی که نقشهی جنگ برای تمامی افراد حاضر بیان میشد، افراد دربار سلطنتی را دیدیم که به 2 دسته تقسیم شدند و قشنگ به وضوح دو دستگی دربار را مشاهده میکنیم که نوید جنگ بزرگی را به ما میگویند.
دیمن، ابتدای ساکن توضیح میدهد که به همه به هارنهال بروند از آنجا به عنوان یک سربازخانه استفاده کنند. این منطقه، به علت وسعت زیادی که دارد، به خوبی میتواند مقر جنگی بشود و هدف اصلی، محاصرهی پایتخت، و شکست با اژدها است.
دیمن، حساب بزرگی را بر روی اژدهایانش باز کرده و اعلام میکند که دو اژدها در حال حاضر بدون صاحب هستند که میتوان آنها را رام کرد و در ادامه میبینیم که او به یک مکانی نامشخص میرود و اژدهای پادشاه جهاریس را میبیند که میتوان گفت، یکی از بزرگترین اژدهایان تاریخ کتابهای مارتین است. با نشان دادن این تصویر، مشاهده میکنیم که دیمن، میخواهد آن اژدها را رام، و استفاده کند.
شاید نمادینترین و جذابترین سکانس که در نقد و بررسی قسمت 1 تا 10 سریال خاندان اژدها به آن خواهیم پرداخت، در زمانی اتفاق افتاد که اژدهای ایموند از او دستور نگرفت و لوک را به قتل رساند. در قسمتهای ابتدایی، پادشاه ویسریس را میدیدیم که به رینیرا میگفت، برخی اوقات وجود دارد که اژدهایانمان از ما فرمانبرداری نمیکنند و در این سکانس، به خوبی دیدیم که ویگار، بدون دستور او، لوک را کشت و رسماً جنگ بین این خاندان را آغاز کرد.
بیشتر بخوانید:
- بهترین فیلم ها با حضور الف ها
- بهترین فیلمهای فانتزی و علمی تخیلی ضدنژادپرستی
- بهترین فیلم های ترسناک فانتزی
- بهترین سریال هایی که از روی رمان ساخته شده اند
- بهترین انیمه های تاریخی فانتزی
از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد و بررسی قسمت 1 تا 10 سریال خاندان اژدها سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.
خیلی نقد جالب و قشنگ و بدون جبهه گیری بود. واقعا لذت بردم. موفق باشید