با انیمیشن جدید نتفلیکس پا به یک گالری هنری میگذاریم. پس با فیگار همراه باشید تا به نقد و بررسی انیمیشن ENTERGALACTIC بپردازیم.
نگاه کردن به میان کهکشانی شبیه به هیچ چیز دیگری نیست. یک اثر جدید منحصر به فرد و جریان ساز است که اگر منتقد ها و روزنامه ها و مجلات درست به آن بها دهند تاریخ سازی میکند. در دنیای سراسر مجازی و متاورسی امروز به نمایش گذاشتن پورتفولیو شخصی یا راه اندازی نمایشگاه و گالری دربند محیط واقعی و فیزیکی نیست بلکه ارائه اثر به شکل مجاز شاید رئالیسم ترین حالت ممکن جامعه امروز باشد و میان کهکشانی دقیقا چنین چیزی است نه یک انیمیشن! پس به نقد و بررسی انیمیشن ENTERGALACTIC میپردازیم
نقد و بررسی انیمیشن ENTERGALACTIC
یک گالری به مدیریت فلچر
شما میتوانید فهرست نقد و بررسی انیمیشن ENTERGALACTIC را در یک نگاه در لیست زیر مشاهده کنید:
- آلبوم موسیقی
- شو لباس
- یک رام کامِ مدرنِ رئالیستی
- جادو و مواد
- طراحی کمیک!
- یک نمایشگاه گروهی با کیوریتوری فلچر
- پایان بندی
ما بازدید کنندگان این گالری هنری مجاز هستیم! پس بگذارید با بخش بخش کردن نوشته بهتر به این جریان انیمیشنی که از ذهن چندین هنرمند جسور بر آمده بپردازم، و بهتر درمورد ژانر و ساختار این رام کامِ بزرگسالِ موزیکال صحبت کنیم. پس به قول تیمون (کارکتر انیمیشن شیر شاه یک و نیم) به قبل از شروع برمیگردیم.
آلبوم موسیقی
ایده ی اولیه این اثر از ذهن کید کودی (اسکات َمسکودی ) گرفته شده. کسی که به خاطر علاقه به انیمیشن دوس داشت آلبوم جدیدش همزمان با اثری انیمیشنی و موزیکال که برگرفته از آلبومش باشد پخش شود و به جای موزیک ویدیو و تیزر و… یک سریال 6 قسمتی جمع و جور باشد یک اثر که داستان موزیک ها را دنبال کند.
ایده ای به حدی نوآورانه که توسط هیچ خواننده ای جز گزینه های روی میز نبوده! پس قبل از هر چیزی ما با یک آلبوم موسیقی رو به رو هستیم که به صورت سریال (البته بعد تصمیم گرفته شد که به صورت یک قسمت ویژه سینمایی منتشر بشه ) پخش شده.
این به خودی خود جدید ونو آورانه است و با خط کش های قبلی ما قابل نقد و ارزبیابی نیست! موسیقی به قدری خوب به خورد اثر رفته و همزمان با داستان پیش میرود که جز جدایی ناپذیر این اثر است و این آوانگارد ترین حالت ارائه آلبوم موسیقی است! پس شاید به صورت یک ویژوال آرت بتوانیم با آن برخورد کنیم تا یک انیمیشن!
این ایده کم کم شکل گرفت و تهیه کننده و کارگردان همراه با کید کودی اثر را به سمت داستانی درباره ی عشق هدایت کردند.
بیشتر بخوانید:
شو لباس
ویرجیل ابلو از بهترین طراح های لباس مدرن و پیشگام طراحان سیاه پوست که شهرتش به اندازه ای زیاد است که نیاز به معرفی ندارد دراین انیمیشن(گالری _ نمایشگاه) یک شو لباس به نمایش میگذارد. در دنیای امروز که اهمیت طرح دستی و دیجیتال به اندازه خود لباس است وگاهی بیشتر.
اینقدر که طراح رو به دیجتال آرت می اورد و از دوخت لباس دور میشود و بیشتر به نوع ارائه فکر میکند تا خود لباس یا هرچیز دیگر. طراح های لباس از تکنولوژی و دنیای مجازی و هوش مصنوعی ها بیش از پیش بهره میبرند و ابلو نیز اخرین.
کالشکن خود را در میان کهکشانی به نمایش میگذارد. آخرین خودنمایی این طراح برجسته را قبل از مرگش در (2021) در سن 41 سالگی میتوان در تار و پود انیمیشن دید. او هم در این نمایشگاه مشترک با طراحی بینظیر لباس حضور دارد و چقدر عالی وموفق عمل کرده.
آینده ی طراح های لباس با وجود متاورس به چنین سمتی میرود که آثارشان را در شو های مجازی به نمایش بگذارند و این آخرین شو لباس ویرجیل و اولین شو لباس انیمیشینی است که جدا از داستان و بحث انیمیشن به صورت مستقل در غرفه خودش دلبری میکند.
بیشتر بخوانید:
یک رام کامِ مدرنِ رئالیستی
یک درام خوب نیاز به کمدی هم دارد نیاز به کمی تنفس خنده یا تفکر یا انتقاد. درون کهکشان این را خوب میداند و به اندازه تزریق میکند. زیاده روی نمیکند، بلکه خیلی رئال و اندازه با آن رو به رو میشود، طوری که از کار بیرون نزدند و حواس ما را پرت نکند. شبیه به کار هایی در دنیای گیم با گذاشتن جعبه های پاداش یا لول های مخفی امتیاز میکند و ما را تشنه ی این قسمت ها میکند تا با هر بار دیدنشان مشتاق تر باشیم.
برخورد مدرن و رئال با عشق، زندگی، گذران زمان، شغل، دوستان و هرچیزی آن هم به صورت رئال جذابیت این اثر را بیشتر میکند و لحظات شاید کلیشه ای و ساده و تکراری را به خاطر نوع نگاهش جذاب و قابل قبول میکند تا از داستان عشق باز هم لذت ببریم. دوبله خوب و صداهایی که به کارکتر ها نشسته تلفظ بی تکلف و دیالوگ هایی از جنس مردم امروز به رئالیسم کار افزوده.
جادو و مواد
در دل این همه رئالیسمی که از آن حرف زدیم یادمان باشد مدیوم ما انیمیشن است. انیمیشن خودش شبیه یک ماده مخدر است که دیدنش جادو میکند. خاصیت انیمیشن غیر واقعی بودن را میطلبد که در این انیمیشن بار ها میبینیم و نکته جالب اینجاست که “مواد مخدر” این غیر واقعی بودن را، این جادوی انیمیشن را، “رئالیسم” جلوه میدهد.
خود کید کودی به کهکشان علاقه مند است و در آثارش به وضوح دیده ایم، اینجا هم جادو و کهکشان را به صورت محیطی سورئال(فرا واقعیت! ) میبینیم. رقص ها، سفر های درون شهری و محیط هایی که ما را به ابعادی کهکشانی میرود و این همان بخش کوانتومی عشق است.
بحث ذره و وجودیت ما نسبت به بزرگی دنیا. جادوی این سکانس ها یا حتی سکانس خواب جباری به قدری خوب کار شده اند که تاثیر مواد را به خوبی انتقال میدهد و در کنار آن عشق و احساس را! فرم در سینما ساحتی حسی دارد و اینجا ما با احساس طرفیم.
بیشتر بخوانید :
طراحی کمیک!
کل اثر زیباست. رنگ بندی جذاب و بنفش و سحر انگیز. فریم ریت کم اتفاقا که به دل مینشیند. طراحی محیط و کارکتر ها به شکلی که مابین واقعیت، روتوسکوپی، طراحی دوبعدی و سه بعدی در نوسان است. انگار ضربات قلمو را میبینیم به اثری امپرسیونیسم زل زده ایم و در جاهایی مثل بازگو شدن خاطرات با گرافیک های جذاب دیگری رو به میشویم که سبک های مختلفی را در بر میگیرد و در نهایت گرافیتی های جباری که خود بخش هنری جذابی را شامل میشود.
در این دوره که طراحان گرافیک بر روی دیوار های مجازی طرح میزنند و در اینستاگرام یا شبکه های دیگر به نمایش میگذارند، درون کهکشان نیز، هنر گرافیتی را در دل دیوار های شهر به رخ میکشد و چه دلنشین متحرکشان میکند.
طراحی لباس را که از قبل اشاره کردیم پس برویم سراغ طراحی خود کارکتر ها که گویا از واقعیت افراد الگو برداری شده و چقدر که جذاب است. محیط و فضا نیز در تناسب کامل با همه ابعاد طراحی کار شده و شی ای بر شی دیگری برتری ندارد تا یک فضای محیطی همگن را بسازد. نور از دیگر بخش های قابل تقدیر این گالری هنریست!
بیشتر بخوانید :
یک نمایشگاه گروهی با کیوریتوری فلچر
فلچر با کارگردانی این اپیزود ویژه، یک انیمیشن نساخته، بلکه کیوریتور یک گالری جذاب است ،که نمایشگاهش را بازگشایی کرده. حرکتی اوانگارد در ارائه هنر که نمیتوان با فاکتور های فیلم به صورت کامل بررسی اش کرد چون هر بخش از اثر به خودی خود مستقل است و انگار اصل نظریه” گشتالت” را رعایت میکند.
تفاوت میان کهکشانی با آثار دیگر در این استقلال خاص بخش های مختلف یعنی : طراحی لباس، موسیقی و ترانه ها، گرافیتی، سبک گرافیک محیطی و حتی نوع انیمیت است که هر کدام غرفه ای در این فستیوال ارائه میدهد! شیوه ارائه اثر در گالری (و کلیت هنر) گاهی از خود اثر مهم تر است و چندین هنرمند دور هم.
جمع شده اند تا یک شوی لباس و کنسرت موسیقی را به نمایس بگذارند یک آلبوم موسیقی را منتشر کنند یا شاید نمایش گرافیتی های مجازی باشد. امید است که در آینده، این نوع ارائه های عکس و ویدیو آرت و موسیقی و نقاشی باشیم تا در خورد یک اثر کامل تر به نمایش در بیاییند.
مثلا دیجیتال ارتیستی را تصور کنید که به جای نمایش آثارش در سایت یا اینستاگرام، آن ها را در یک فیلم، سریال یا انیمیشن به نمایش بگذارد یا حتی در یک بازی! طوری که در عین کلیت آن اثر، استقلال کامل خودش را داشته باشد و دیواری در یک گالری را به خودش اختصاص دهد.
پایان بندی
البته درپرداخت کارکتر، خواستگاهشان ، نشان دادن عشق یا دراماتیک بودن اتفاقات ضعف دارد. کمی عجول است و درگیر کلیشه های داستانی میشود. به عمق نمیرود و در سطح و ظاهر میماند. محتوایی درحد واندازه چیزی که میخواهد داد بزند ارائه نمیدهد.
درام کار پا به پای کمدی اش نمی آید. ولی یادمان باشد که اگر عینک سینما را در بیاوریم و عینک گالری را به چشم بزنیم و بسنجیم، با اثر خاصی رو به رو میشویم و 90 دقیقه بازدید از یک گالری هنری برایمان به شدت ماندگار و جذاب و خاص خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد و بررسی انیمیشن ENTERGALACTIC سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.