جدیدترین اثر ترسناک سینمای کرهجنوبی، توانست صنعت به خوبی خودش را در بین بهترین فیلمهای 2024 قرار دهد. در ادامه به نقد فیلم نبش قبر خواهیم پرداخت.
فیلم Exhuma، یک اثر ترسناک و فراطبیعی از کشور کرهجنوبی، به نویسندگی و کارگردانی «جانگ جائه هیون» و با بازی «چوی مین سیک»، «کیم گو یون»، «یو هائه جین» و «لی دو هیون» است که در سال 2024 پخش و منتشر شد. این فیلم، شامل عناصر اسرارآمیز و پنهانی بود و روند حفاری یک قبر شوم را دنبال میکند که عواقب وحشتناکی را که در زیر آن دفن شده نشان میدهد. در ادامه این مقاله، به نقد فیلم Exhuma میپردازیم.
ادامه مطلب در ادامه
بیشتر بخوانید:
برای اطلاع از آخرین اخبار سینمای جهان، میتوانید به بخش اخبار سینما و تلویزیون و کانال تلگرامی فیگار مراجعه کنید.
فیلم نبش قبر برای اولینبار در بخش فروم، در هفتاد و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین در 16 فوریه 2024 (27 بهمن 1402) به نمایش درآمد و در 22 فوریه 2024 (3 اسفند 1402) توسط Showbox در سینماهای کرهجنوبی منتشر شد و توانست فروش خوبی هم کسب کند.
نقد فیلم نبش قبر
در ادامه لیستی از بررسی فیلم Exhuma را مشاهده خواهید کرد.
این فیلم، شامل انگیزههای انتقادی از اشغال کره توسط ژاپنیها است. در تحلیل فیلم نبش قبر ، به بررسی این نکات در این فیلم سینمایی نگاهی خواهیم انداخت و آنها را تحلیل میکنیم.
درباره فیلم
در این فیلم، یک شمن و یک ژئومنسر برای شکستن نفرین تاریکی که یک خانواده ثروتمند کرهای/آمریکایی را تحت تأثیر قرار میدهد، متحد میشوند. این فیلم وقایع آزاردهندهای را به تصویر میکشد که پس از نبش قبر یک قبر خانوادگی واقع در بالای یک کوه رخ میدهد. این فیلم کاملاً با داستان استعمار ژاپن بر کره مرتبط است و وقایع آن زمان را در یک داستان ترسناک و مذهبی، گره میزند.
استعمار ژاپن بر کره، در بازه زمانی 1910 تا 1945 آغاز شد و به هدف الحاق کره به بخشی از امپراتوری ژاپن صورت گرفت. این فرآیند با پیمان 1876 بین ژاپن و کره آغاز شد و ژاپن به عنوان یک نیروی تأثیرگذار در منطقه، به تدریج کنترل سیاسی و اقتصادی بر این کشور را بر عهده گرفت. فیلم نبش قبر، با پیوند داستان سربازان ژاپنی و کرهای پیش میرود و یک اثر ترسناک را خلق میکند که از دیدن آن انگشت به دهان میمانید.
در بخش نقد فیلم نبش قبر ، در وبسایت جمعآوری نقد Rotten Tomatoes، این فیلم بر اساس 23 نقد، 87% و میانگین امتیاز 7.1/10 را کسب کرد. «لی یون-سو» که برای نشریه The Korea Herald نقد مینویسد، عملکرد نویسندگی بازیگران را ستود و از این فیلم تعریف کرد.
منتقدان رسانه Cine21 نیز به طور کلی نقدهای مطلوبی به فیلم دادند. «لی یونگ چول» این فیلم را تحسین کرد و امتیاز 4 از 5 را به آن داد و نوشت که این فیلم یک اثر خوش ساخت با معنی عالی است.
تحلیل روایی فیلم
کارگردان این فیلم، آقای «جانگ جائه هیون»، ابتدا دستیار کارگردان آثار سینمای وحشت بود و سپس در سال 2010 با ساخت فیلم Themselves، خودش را در این ژانر ثابت کرد. در تحلیل داستان Exhuma ، ما با یک روایت کاملاً خطی و ساده مواجه هستیم و کارگردان اصلاً سعی نمیکند که داستان و عمق روایت را برای مخاطب گیجکننده جلوه بدهد.
این فیلم با بازتاب داستان یک شمن روایت میشود و داستان آنها را بازگو میکند. شمنباوری یا شمنیسم، نام یک رشته باورهای سنتی در برخی اقوام آسیایی شرقی است. بر اساس مطالعات میدانی مردمشناسی در قرن بیستم، شمنباوری پدیدهای جهانی به نظر میرسد که در فرهنگهای مختلف و بدون ارتباط مستقیم با یکدیگر وجود دارد و در بسیاری از فرهنگها، از جمله فرهنگ کشورهای توسعهیافته، هنوز هم شاهد نمونههای جدید آن هستیم.
کارگردان، سوژه اصلی خود را بر پایه شمنیسم استوار میسازد. در ابتدا، یک دختر شمن معروف کرهای به نام «هوا-ریم»، به همراه شاگردش «بونگ گیل» توسط یک خانواده ثروتمند کرهای/آمریکایی استخدام میشوند تا بیماری مرموز پسر تازه متولد شده خانواده را شناسایی کنند. پدرخوانده این خانواده، «پارک جی یونگ»، به آنها وظیفه میدهد تا قبر را برای دلجویی از جد خودشان، جابهجا کنند.
«هوا-ریم»، در همان ابتدای داستان متوجه میشود که باید برای این کار، به پیش استادش برود و این داستان را با او در میان بگذارد. او به سراغ استادش میرود و قضیه را به او و همکارش میگوید. این 4 شخصیت، کارکترهای اصلی این داستان هستند و در همان 20 دقیقه ابتدایی، شخصیت آنها برای مخاطب کامل شرح داده میشود.
پس از 20 دقیقه، فیلم وارد جریان اصلی خودش میشود و مخاطب اصلا احساس خستگی نمیکند. «هوا-ریم»، استاد و همکارش را قانع میکند تا در حین کندن قبر برای جلوگیری از نفرین، مراسم را با آنها انجام دهند.
چهار شخصیت اصلی، وظیفه را قبول میکنند و به سمت این تابوت و سنگ قبر میروند که در یک منطقه کوهستانی و مملو از روباه قرار دارد. کارگردان با این حرکت، نشان میدهد که طبیعتگرایی تا چه اندازه در فرهنگ بودائیسم نقش پررنگی را ایفا میکرد.
در طی مراسم، مخاطب فرهنگ نبش قبر را به بهترین شکل ممکن میبیند. کارگردان با نشان دادن تنش در این مراسم، مخاطب را انگشت به دهان میگذارد و نشان میدهد که تا چه اندازه درباره این فرهنگ تحقیق به عمل آورده است.
دقیقاً تا پس از نبش قبر، بیننده منتظر جامپاسکیر میماند و احتمالاً ناامید میشود؛ اما دقیقاً هنگامی که مخاطب به فکر فرو رفته، اتفاقی وحشتناک رخ میدهد. هنگام تمیز کردن محل نبش قبر، یکی از گورکنها سر یک مار که بسیار عجیب است و تا لحظه آخر نیز به درستی به مخاطب نشان داده نمیشود را میکَنَد و حالا ما با یک تعلیق که از جنس هرج و مرج است، طرف هستیم.
ناگهان، بارانی شدید میبارد و «یئونگ گئون» به تمام کارکنان خود میگوید که به دلیل بد یُمنی، تابوت باید پس از باران سوزانده شود. در ادامه ما میبینیم که یک فرد تابوت را باز میکند و پدربزرگ «جی یونگ»، حالا رها است. این موجود، نسل خونی خود را هدف قرار میدهد و تقریباً همه را میکُشد. تمام این اتفاقات، پس از 55 دقیقه اتفاق میافتند و حالا 115 دقیقه دیگر وجود دارد که مخاطب باید با آن روبرو شود.
در جریان داستان فیلم، مشخص میشود که پدربزرگ آنها، در دوران اشغال کرهایها، یک ژاپنی وفادار بوده است و از دفن نامناسب خود عذاب میکشد. دقیقاً از همین جا است که ما متوجه میشویم کارگردان داستان جذابی که در دست دارد را با آن دوره اشغال کره، در میآمیزد. شاید در سینمای کره کمتر دیده بودیم که چنین داستان قدرتمندی، با عناصر مختلفی مانند شمنیسم، اشغال کره توسط ژاپن و نبش قبر تلفیق شوند.
پس از آغاز بخش دوم این فیلم، مخاطب متوجه میشود که دلهره تازه آغاز شده و باید دوباره یک ساعت صبر کند تا داستان انتقام این کار را ببیند. کارگردان، در این بخش سیستم روایی خود را تغییر میدهد؛ اما همچنان دست به عنصر انسانشناسی و پیشروی داستان به دست شخصیتها، آسیب وارد نمیکند.
در بخش دوم، آنها با یک موجود ماورایی دیگر مواجه میشوند و 4 شخصیت اصلی درست بعد از اینکه یک قبر عجیب را از همان مکان بیرون میکشند، با دلهرهای که مربوط به خودشان میشود، دیدار میکنند.
همچنین، کارگردان نشان میدهد که آشنایی کاملی با منحنی پلات سنتی غربی (ارسطو) نیز دارد. این قانون میگوید که هر حادثه محرک، ابتدا به کنش صعودی میرسد و در نقطه اوج، کنش فرودی را نیز تجربه میکند.
بررسی ساختاری Exhuma
سکون و تعلیق سینمای کره، همواره با فیلمبرداری درآمیخته شده و کارگردان این فیلم نیز، همین کار را به بهترین شکل ممکن انجام میدهد. «جانگ جائه هیون» فرم بصری خاص خودش را دارد و با قاببندیها و عدم استفاده از جلوههای ویژه فراوان، به مخاطب حس طبیعتی که باید در ماجرا وجود داشته باشد را به واقعگرایانهترین شکل ممکن نشان میدهد. مهمترین چیزی که توجه مخاطب را در نقد فیلم نبش قبر جلب میکند، تقارن قابها است.
تنش موجود در فیلم، با برش (کات) به مخاطب داده میشود. در یک ساعت پایانی فیلم که دقیقاً نقطه اوج این اثر است، به مراتب تعداد کاتهای بیشتری را میبینیم و همین امر، ترس را به دل ما میآورد.
نکته دیگری که در نقد فیلم Exhuma باید به آن بپردازیم. بازیگریها است. تمام بازیگرها، با تمام شخصیتهای موجود که وجود خارجی ندارند، ارتباط برقرار کردند و ما کمتر فردی را میبینیم که نتواند خوب خودش را ارائه بدهد. «کیم گو ائون»، بازیگر نقش «هوا-ریم»، به قدری در نقش خودش فرو میرود که کاملاً خودش را شایسته دریافت جایزه اسکار نیز میکند.
در بخش سوم و پایانی بررسی فیلم Exhuma ، ما چند عنصر خارقالعاده را کنار همدیگر میبینیم که فیلم را برای ما بسیار لذتبخش میکند. نورپردازی، گریم شخصیت منفی، قاببندیهای درست و استفاده صحیح از جلوههای ویژه، مهمترین اتفاقی است که کارگردان انجام میدهد.
جمعبندی
آقای «جانگ جائه هیون»، در فیلم Exhuma ابتدا شخصیتها را تعریف میکند، سپس آنها را در کنار یکدیگر قرار میدهد و در آخر آنها را با ترس مواجهه میسازد که کاری بسیار ارزشمند است.
در پایان تحلیل فیلم نبش قبر باید بگوییم که ما با یک اثر که شامل تلاشهای دقیق کارگردان برای ارائه صحنههای فوق واقعی است، طرف هستیم. تمام پلانها به قدری واقعگرایانه به تصویر کشیده شدهاند که فیلم به سطح جدیدی از ترس دست مییابد. نمره منتقد وبسایت فیگار به این فیلم، 10 از 10 است.
بیشتر بخوانید:
- نقد فیلم مست عشق
- معرفی فیلم کش اوت (Cash Out) ؛ داستان، بازیگران و نقد
- نقد فیلم شیطان وجود ندارد (Evil does Not Exist)
- نقد و بررسی فیلم معصوم (Immaculate)
- نقد انیمیشن پاندای کونگ فو کار 4
نظر شما دربارهی مطلب نقد فیلم نبش قبر چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.